💖کافه شعر💖
2.37K subscribers
4.29K photos
2.85K videos
11 files
964 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
.
هر صبح
شاپرکی
از حوالی نور
سلام سپید نگاهت را میبوسدبر وسعت دیدگانم..
و در افق های طلایی یاد
عطر شورانگیز حضورت
زنده می کند..مرا
به شوق بودنت
در مزارع خیس احساس


#سمیه_خلج


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
نسیم صبح
عطر نفسهای باران را زمزمه میکند
چشم دل بیدار شدبه شوق حریر دستانت
بر گونه های نازک احساس...
رویایی بر کران بغضهای تنهایی شکفت...
باز هم...سلام دلتنگی مرا با جای خالی نبودنت
بیدار و بیقرار کرد...


#سمیه_خلج


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبح یعنی غزلی رنگ پریشانی عشق


فرصتی ناب پر از بوسه پنهانی عشق

#سمیه_خلج


‌❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
صبح را بخوانیم
بر باور طلوع مهربانی‌ها

و نفس بڪشیم
طراوت عاشقانه‌ے دل را


#سمیه_خلج


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
"پنج شنبه" ها آب و جارو می کنم
حیاط احساس را...
و یادواره ی شمعدانی های مادربزرگ
روحم را جان می بخشد
بر های و هوی کودکی های باران
عطر گلاب می آید
از ایوان حضور خاطرات
که بر شمیم آبی نور
طعم بهار نارنج چای مادربزرگ
به دل می نشاند
بوسه باران دستان خسته اش را
از آه به دل نشسته ی روزگار....

"پنج شنبه ها یادواره ی سبز نبودنهاست"...

#سمیه_خلج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبح را بخوانیم
بر باور طلوع مهربانی‌ها

و نفس بکشیم
طراوت عاشقانه‌ی دل را...!


#سمیه_خلج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

جمعه ها را باید سکوت کرد
شعر نوشت
و باران را نوازش کرد...

خطی از بغض های نوازش یاس را
نشانید بر طلوع شبنم گونه ی اشک...

و به پاس تمام نبودنها
شمارش ثانیه های سکوت را
بر زمزمه ی بغضها روانه ی باران کرد ...

و اینگونه غروب کرد
بر باور رویا گونه ی آدینه ی دلتنگی ها!!


#سمیه_خلج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر صبح
به شوق عبورت
نم نم باران عشق
کوچه باغ دلم رالبریز میکند
از ترانه ی حضور...

چترهای مهربانی
نیلوفران پرواز
و یک سبد تبسم نور
ارمغانی ست از وسعت نگاهت
که اینچنین تو رابر دل می رویاند
در طلوع عاشقانه های احساس.....

#سمیه_خلج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مینشانمت به دل
میسرایمت به غزل
میخوانمت به باران

باورت میکنم به عشق
تکرارت میکنم به مهر
یادت میکنم به مهتاب

راستی تو مرا چگونه در دلت صرف میکنی؟

#سمیه_خلج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبح آمد خورشید را بوسیدم
ترانه ی دوست داشتنت را سرودم
امروز هوای دوست داشتنت
بی بهانه می بارد
امروز را تنها بی بهانه بتاب ...


#سمیه_خلج

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح،یعنے غزلے،رنگ پریشانے عشق



فرصتے ناب،پر از بوسہ ے پنهانے عشق

#سمیه_خلج

سحرگاهان به مهر❤️🕊


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#صبح
در حوالـــے  #آغوشٺ
         مریمــے هاے نیاز #عشق...


#عطر دوسٺ داشٺنٺ را
زمزمہ مــے کنند
بر
#روزݩ آبــے احساس ...



#سمیه_خلج👌❤️

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#دلتنگی_به_وقت_نیمه_شب
‌‌


اسباب دلتنگی همواره مهیاست!
شب و
خیال او ...
و بی بودن‌هاى نفس‌گیر ...

اما....
گاهی باید رفت.
از وسعت ابدیت نداشتن‌ها...
و کوله بار خستگی‌های باران را
رها کرد....
بر رود روان روزگار...

گاهی باید سکوت کرد
در بغض‌های نهان شمع
و خطی نوشت از دلتنگی اشک
بر گونه‌های بیقرار باران...

و راهی شد، بی‌ چتر و بی نگاه
بر وداع آخرین غزلواره‌های باران...

و اینچنین هجرت کرد
بر فصل‌های بی‌امان اشک...
تا دیگر خطی از سلام آشنایی‌ها
بیدار نکند روح تشنه از دیدار...


#سمیه_خلج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شب را قسم داده ام
که بتابد
دلتنگی ام را به مهتاب سپرده ام
و به شکلی مبهم
تصویر تنهایی ام
اندوهی غریب را فریاد می زند

از کدامین راه می توان به عمق شب رسید؟؟؟
با کدامین زبان می توان
رنج ترک خورده  بر گلو را شکست؟؟؟
با کدامین بال می توان
به سمت و سوی رفتن رسید؟؟؟

حالا من مانده ام
و هراسی عمیق
که بر شانه هایم سنگینی میکند
و زمزمه ای سرد
که مدام می گوید
از شب گریزی نیست
دل به تاریکی بسپار.........

#سمیه_خلج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀