💖کافه شعر💖
2.79K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
.

#عصــرهای_جمعه
یادت را بصرف عصـرانه اے مختصر دعوت میڪنم...
ڪمے
#خاطره و بغض و خنده...
من عاشقِ این دورهمے خودمانے هستم
اما نمیدانم چرا هر دف‍ـعه...
یادت میرود ... شادے و لبخند میرود ..
اما این بغـضِ سـمج ...
مثل ڪودڪے لجـباز ...
دامنِ گلویم را محڪم گرفته و رهـایم نمیڪند...

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
غـــــــروب را ببین..

غم دوری تــــــو

از آن هم غم‌انگیزتر است،

#خاطره کشاورز

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
قبل از پنجاه سالگی به طرزی غافلگیر کننده یقین پیدا کردم که فانی هستم. در یکی از شبهای کارناوال، با زنی خارق العاده، پرشور تانگو میرقصیدم. چنان چسبیده به هم میرقصیدیم که گردش خون در رگ هایش را حس می کردم و گرمای نفس های شتابزده اش مرا به رخوتی لذت بخش فرو می برد... در این حال خوش بودم که رعشه مرگ برای نخستین بار سراپایم را لرزاند و کم مانده بود نقش زمین شوم. پنداری پیامی پرخاشگرانه از غیب در گوشم پیچید: هر کاری هم بکنی باز امسال یا صد سال دیگر، بالاخره برای ابد خواهی مرد ... زن وحشتزده از من فاصله گرفت و گفت چی شده؟ گفتم هیچی و دستم را روی قلبم گذاشتم .
از آن پس دیگر عمرم را با سال حساب نکردم بلکه به لحظه شمردم ...


📓 #خاطره_دلبرکان_غمگین_من
#گابریل_گارسیا_مارکز



💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
و #چشــمانم
وارث #باران بود...
وقتی که
#شمع به شمع
لحظه های #نبـــودنت را
می سوختم...



 #خاطره_ڪشاورز
            
💖🧚‍♂️🧚‍♀️💖

@Kafee_sheerr💖💖
و #چشــمانم
وارث #باران بود...
وقتی که
#شمع به شمع
لحظه های #نبـــودنت را
می سوختم...



 #خاطره_ڪشاورز

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
        
غربال عمر را چو تکاندم
فقط همین
من ماندم
و تو ماندی
و یک مشت #خاطره!...😔




#محمدرضا_عبدالملکیان

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
.
#او کوچ نشین بود نیامد که بماند
رفت وبه #دلم زخم چنان زد که بماند
من سخت که #دلبسته شدم او به گمانم
#وابسته شد اما نه در آن حد که بماند
می رفت و #دل ساده ام آنقدر به خود گفت:
شاید که مردد شده شاید که بماند
دیروز #خدا خواست به من #عشق ببخشد
امروز هم ای #کاش بخواهد که بماند
تکرار همین #خاطره ها داغ دلم شد
داغی که بماند که بماند که بماند...

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
چه میگوید به قلبِ من دوچشمانِ شرر بارت؟!
من از راز نگاهِ سر کشت همواره آگاهم!

معطر شد هوا ی این حوالی از گلِ رویت
ولی من همچو یوسف همچنان افتاده در چاهم!

نیازی نیست چون طوفان مرا از جا بر اندازی
که من در پیشِ روی تو همانندِ پَرِ کاهم!

تو با زخم زبانهایت روانم را می آزاری
ولی من با نگاهِ مهر با روحِ تو همراهم!

شدم بی مهر تو گم در میان این شب دیجور
دوچشمت را بجای تابشِ مهتاب می خواهم

برو آنجا که بستم با نگاهت عهد و پیمان ها
برای دیدنِ رویت چه بی تابانه در راهم!


#خاطره


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
گاهی وقت ها نباید دلتنگ شد،
برای کسی که
#دلتـــنگ_تـــو_نمی_شود
و نباید خاطره ای را ورق زد ،
برای کسی که
#خاطره_ای_از_تـــو ،
تو را به یادش نمی آورد
گاهی وقت ها باید
با چمدانی خالی
در چهار چوب در ایستاد
بند کفش های خود را محکم بست
#و_سفر_تازه_ای_را_شروع_کرد....


#محمـد_بشیری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#شبها
پا به پاے
قلم #خاطره ها مےلغزند
از دورے #تو
خط به خط ، واژه به واژه
شڪل #اشڪ در غزلم...

#مهنازنجفی

#شبتان_بخیروعاشقانه

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#مهر_پاییز
چه آهسته و دلگیر گذشت
سن و سالی که فقط
#خاطره_شد!
به قلم موی نگاهی نگران
دلی آهسته نوشت:
فصل و روز و همۀ ثانیه‌ها
همه ارزانی تو!
#زندگی بافتن قلب و دل است
روی هر رشتۀ #عشق
به خدا #فردا_نیست
در همین ثانیه‌هاست.

#فریبا_قربان_کریمی
‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#در_همین_لحظۀ ناب
باز کن پنجره را
پشت این پنجره
آغوش شقایق باز است
شطّ گرمای عجیبی به
دل
#خاطره_ها میریزد
سُهرۀ سینه سپید
بی هوا میخواند
تو خودت می دانی
#زندگی شعر خداست
وزن آن
#آگاهی است
واژه هایش همه مِهر
مملو از سِرّ نهانی
که بشر مبهوت است
تو سفر کن
و بیا
به فضایی که در آن
باورِ تو
شفاف است،
پای بگذار
در این وادی
#عشق
معتقد باش به نیروی سپاس
پشت این پنجره باران محبت جاریست.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#باورت هست دگر
دلِ ما #تنگ کسی #نیست که نیست!
مانده‌ایم بی‌کس و تنها
به بیابانِ جنون،
#عشق را
با طمعِ منطق خود تاخت زدیم!
در گلویِ من و تو،
غمِ یک کوه تلنبار شده!
چه بگویم که سخن
بر لب ما یخ زده است!
وقت تنگ است
بیا تا برویم،
برویم
فاصله را زود قدم باید زد!
من دلم می‌خواهد
از صدای #نفس_فاصله
فهمید تو را،
پشتِ بی‌خواب‌ترین #خاطره
پاشید تو را،
من چقدرمنتظرم
تا نگارم به نگاهت #غزلی
زود بیا.

#فریبا_قربان_کریمی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#باورت هست دگر
دلِ ما
#تنگ کسی #نیست که نیست!
مانده‌ایم بی‌کس و تنها
به بیابانِ جنون،
#عشق را
با طمعِ منطق خود تاخت زدیم!
در گلویِ من و تو،
غمِ یک کوه تلنبار شده!
چه بگویم که سخن
بر لب ما یخ زده است!
وقت تنگ است
بیا تا برویم،
برویم
فاصله را زود قدم باید زد!
من دلم می‌خواهد
از صدای
#نفس_فاصله
فهمید تو را،
پشتِ بی‌خواب‌ترین
#خاطره
پاشید تو را،
من چقدرمنتظرم
تا نگارم به نگاهت
#غزلی
زود بیا.

#فریبا_قربان_کریمی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀