گاه گاهی خبر از این دل دیوانه بگیر
جام می را تو بیا از منِ مستانه بگیر
من که در دام توام رام توام در همه حال
چون تو صیاد منی از لب من دانه بگیر
تا تو شمعی و منم دور سرت پر بزنم
لااقل یک خبری از پر پروانه بگیر
من که عاشق شده ام درهم و برهم شده ام
آه برگرد و بیا ، آمدنی شانه بگیر
روز و شب خاطره هایت به سرم هست بیا
لطف کن یک خبری از من بیگانه بگیر
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جام می را تو بیا از منِ مستانه بگیر
من که در دام توام رام توام در همه حال
چون تو صیاد منی از لب من دانه بگیر
تا تو شمعی و منم دور سرت پر بزنم
لااقل یک خبری از پر پروانه بگیر
من که عاشق شده ام درهم و برهم شده ام
آه برگرد و بیا ، آمدنی شانه بگیر
روز و شب خاطره هایت به سرم هست بیا
لطف کن یک خبری از من بیگانه بگیر
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در هر دم و هر بازدمم نام تو گویم
هر جا ڪه روم دیده گشایم تو بجویم
آن دم ڪه دمے دم زده ام شعر سرایم
قافیه به هم خورده فقط از تو بگویم
در هر غزلم نام تو آمد به زبانم
یک لحظه نباشے ڪه تو بگرفته گلویم
با بوے تو مدهوش جهانم ڪه بدانی
هر شب ڪه چرا تا به سحر زلف تو بویم
در هر خط ابروے تو شمشیر دو سویه
ترسم ڪه بچرخے و بڪوبے به سبویم
از هر قدمت عشوه و اطوار بریزد
با هر نفست من نفسے تازه بپویم
من شعر و غزل بهر تو گفتم ڪه ردیفش
رز هاے هلندے شده آرایه به سویم
اے آنڪه لبت شهد و عسل خالص رنگین
ما بین دو دستان تو باشد همه خویم
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هر جا ڪه روم دیده گشایم تو بجویم
آن دم ڪه دمے دم زده ام شعر سرایم
قافیه به هم خورده فقط از تو بگویم
در هر غزلم نام تو آمد به زبانم
یک لحظه نباشے ڪه تو بگرفته گلویم
با بوے تو مدهوش جهانم ڪه بدانی
هر شب ڪه چرا تا به سحر زلف تو بویم
در هر خط ابروے تو شمشیر دو سویه
ترسم ڪه بچرخے و بڪوبے به سبویم
از هر قدمت عشوه و اطوار بریزد
با هر نفست من نفسے تازه بپویم
من شعر و غزل بهر تو گفتم ڪه ردیفش
رز هاے هلندے شده آرایه به سویم
اے آنڪه لبت شهد و عسل خالص رنگین
ما بین دو دستان تو باشد همه خویم
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
حالا ڪه در دنیاے من، دارے خدایے میڪنی
هم رنگ مهتابے مرا دارے هوایے میڪنی
دل برده اے از من ڪه من دلبند و پابندت شوم
هر سو ڪه رفتے آمدم چون دل ربایے میڪنی
آهنگ ماندن مے زنے در این هواے رفتنی
پا در رڪابت مے شوم چون ناخدایے میڪنی
اینک ببین اے نازنین آرامشم در زندگی
اے درد بے درمان مرا غرق رهایے میڪنی
همرنگ و هم دل گشته اے حالا ڪه لیلایم شدی
مجنونترین عاشق منم عاشق ثنایے میڪنی
جان را فدایت میڪنم اے جانِ جانانم بیا
من عاشقم جانِ مرا بر خود فدایے میڪنی
هر لحظه میبینم تو را از خود ڪه بیخود میشوم
شیرینترین شیرین من رخ ماورایے میڪنی
بر درد من درمان تویے درمانگرے ، افسونگرے
بر دل تسلا میدهے با جان صفایے میڪنے
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هم رنگ مهتابے مرا دارے هوایے میڪنی
دل برده اے از من ڪه من دلبند و پابندت شوم
هر سو ڪه رفتے آمدم چون دل ربایے میڪنی
آهنگ ماندن مے زنے در این هواے رفتنی
پا در رڪابت مے شوم چون ناخدایے میڪنی
اینک ببین اے نازنین آرامشم در زندگی
اے درد بے درمان مرا غرق رهایے میڪنی
همرنگ و هم دل گشته اے حالا ڪه لیلایم شدی
مجنونترین عاشق منم عاشق ثنایے میڪنی
جان را فدایت میڪنم اے جانِ جانانم بیا
من عاشقم جانِ مرا بر خود فدایے میڪنی
هر لحظه میبینم تو را از خود ڪه بیخود میشوم
شیرینترین شیرین من رخ ماورایے میڪنی
بر درد من درمان تویے درمانگرے ، افسونگرے
بر دل تسلا میدهے با جان صفایے میڪنے
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عاشقم من عاشق خندیدنت
جان فداے دلربا رقصیدنت
من ڪه میمیرم نباشے لحظه ای
جان دهد بر من تو را بوییدنت
خوب شد عاشق شدے زیباے من
آه از این دم به دم پاییدنت
دل به من دادے و دلدارم شدی
میروم تا عرش از بوسیدنت
روز و شب در سینه ام پروردمت
تا ببینم مثل گل روییدنت
گل چه باشد ،تو گلستان منے
ذوق دارد پاے گل بر چیدنت
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
جان فداے دلربا رقصیدنت
من ڪه میمیرم نباشے لحظه ای
جان دهد بر من تو را بوییدنت
خوب شد عاشق شدے زیباے من
آه از این دم به دم پاییدنت
دل به من دادے و دلدارم شدی
میروم تا عرش از بوسیدنت
روز و شب در سینه ام پروردمت
تا ببینم مثل گل روییدنت
گل چه باشد ،تو گلستان منے
ذوق دارد پاے گل بر چیدنت
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بلبل از پاییز خوانَد غنچه اے در ڪار نیست
گریه سر داده ،چرا بر شاخساران بار نیست
غم بگیرد تا گریبانش، ڪند رنجش فزون
هجر گل آزرده بلبل، رنگ در رخسار نیست
بس ڪه از دورے دلش لبریز از اندوه شد
دل فغان سر داده دیگر طاقت ، اے ،دلدار نیست
خواهشے دارم ز استادم،،، چنین غمگین مباش
درد و غم ها را رها ڪن ،دل اگر بیمار نیست
در جهان چیزے ڪه مے بینے مپندارے دروغ
زندگے گردونه دارد ،چرخ بے پرگار نیست!!!
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گریه سر داده ،چرا بر شاخساران بار نیست
غم بگیرد تا گریبانش، ڪند رنجش فزون
هجر گل آزرده بلبل، رنگ در رخسار نیست
بس ڪه از دورے دلش لبریز از اندوه شد
دل فغان سر داده دیگر طاقت ، اے ،دلدار نیست
خواهشے دارم ز استادم،،، چنین غمگین مباش
درد و غم ها را رها ڪن ،دل اگر بیمار نیست
در جهان چیزے ڪه مے بینے مپندارے دروغ
زندگے گردونه دارد ،چرخ بے پرگار نیست!!!
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نیمه شب طبل نگاهت به دلم میکوبد
شعر این صورت ماهت به دلم میکوبد
تشنه بر یک غزلم از لب خود سیرم کن
پلک و چشمانِ سیاهت به دلم میکوبد
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شعر این صورت ماهت به دلم میکوبد
تشنه بر یک غزلم از لب خود سیرم کن
پلک و چشمانِ سیاهت به دلم میکوبد
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفتے ڪه بگویم غزل از عشق ڪه گفتم
از عشق تو در لاله امید،،، شڪفتم
دانے ڪه چرا دل همه جا خون به جگر شد
چون عشق تو در آتش این سینه نهفتم
یڪدم نشد از یاد تو غافل دل تنگم
با ماه توو مهر فریباے تو جفتم
غرق هیجان تو ڪه در زمزمه ے شب
جز با غم شیرین تو یک پلک نخفتم
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از عشق تو در لاله امید،،، شڪفتم
دانے ڪه چرا دل همه جا خون به جگر شد
چون عشق تو در آتش این سینه نهفتم
یڪدم نشد از یاد تو غافل دل تنگم
با ماه توو مهر فریباے تو جفتم
غرق هیجان تو ڪه در زمزمه ے شب
جز با غم شیرین تو یک پلک نخفتم
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یار ما در تار مویش صد غزل آورده بود
ای بنازم در لبش ده من عسل آورده بود
نوش دارو شربتی از شهد لب بر درد من
آنقدر سرخوش شدم گویا امل آورده بود
روسری وا میکند دل را ز جایش میکَند
من فدا بر خنده اش بر من بغل آورده بود
چون پریشان میکند گیسوی پرپیچش به رخ
تا ببافد زلف خود بر من جدل آورده بود
مو به مو دیوانه ام می ساخت او با موی خود
چون که با زنجیر زلفش راه حل آورده بود
روزها در آرزو بر دیدنش تا شب شود
شب به شب با جام می بر من اجل آورده بود
عشق را در چشم عاشق دیده ام چون کور شد
عاشقی را در دلش او از ازل آورده بود
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای بنازم در لبش ده من عسل آورده بود
نوش دارو شربتی از شهد لب بر درد من
آنقدر سرخوش شدم گویا امل آورده بود
روسری وا میکند دل را ز جایش میکَند
من فدا بر خنده اش بر من بغل آورده بود
چون پریشان میکند گیسوی پرپیچش به رخ
تا ببافد زلف خود بر من جدل آورده بود
مو به مو دیوانه ام می ساخت او با موی خود
چون که با زنجیر زلفش راه حل آورده بود
روزها در آرزو بر دیدنش تا شب شود
شب به شب با جام می بر من اجل آورده بود
عشق را در چشم عاشق دیده ام چون کور شد
عاشقی را در دلش او از ازل آورده بود
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نازنینم ناز کن ناز خریدن بلدم
از نگاه تو من آواز شنیدن بلدم
پر بزن پروانه ام رقص کنان گرد جهان
پا به پایت من زنم پر که پریدن بلدم
چشم زیبایت عجب نقش خدا دارد و من
از نگاهت تا خداوند رسیدن بلدم
هر غزل گفتم عزیزم همه تقدیم تو باد
سوی چشمانت به هر لحظه خزیدن بلدم
خواهشم جانا فقط دیدن چشمان تو شد
میوه ها از چشم غیر از تو نچیدن بلدم
غرق در دریای چشمان خمارت شده ام
یک نظر کن چون به ساحل نرسیدن بلدم
مهربانم ناز کن ، ناز گمانم بلدی
ناز کن طناز من ناز کشیدن بلدم
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از نگاه تو من آواز شنیدن بلدم
پر بزن پروانه ام رقص کنان گرد جهان
پا به پایت من زنم پر که پریدن بلدم
چشم زیبایت عجب نقش خدا دارد و من
از نگاهت تا خداوند رسیدن بلدم
هر غزل گفتم عزیزم همه تقدیم تو باد
سوی چشمانت به هر لحظه خزیدن بلدم
خواهشم جانا فقط دیدن چشمان تو شد
میوه ها از چشم غیر از تو نچیدن بلدم
غرق در دریای چشمان خمارت شده ام
یک نظر کن چون به ساحل نرسیدن بلدم
مهربانم ناز کن ، ناز گمانم بلدی
ناز کن طناز من ناز کشیدن بلدم
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
همه جاست رو به رویم، که دو چشم ناز دیدم
چومن اے خمار چشمم ،نڪند خمار باشی
به سه جام پیر عرفان ، نشدم خراب مستی
ڪه به روے همچو ماهت به دلم قرار باشی
نڪنم گلایه ایجان، ڪه دل از تو؛ درسرورم
به " ان الحقے ڪه ؛ پایش سرِ روی دار باشی
چه ڪنم اگر ڪه روزے نرسد به من صدایت
ڪه خدا خدا ڪند دل ڪه مرا تو یار باشی
شڪند عروضِ شعرم؛ به شڪن- شڪنجِ گیسو
نه ز لطف گُل بڪاهد ، ڪه مباد خار باشی
برسد به دست نازت غزلے ڪه من سرودم
ڪه چو گل به دست دلبر نفسِ نگار باشے
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چومن اے خمار چشمم ،نڪند خمار باشی
به سه جام پیر عرفان ، نشدم خراب مستی
ڪه به روے همچو ماهت به دلم قرار باشی
نڪنم گلایه ایجان، ڪه دل از تو؛ درسرورم
به " ان الحقے ڪه ؛ پایش سرِ روی دار باشی
چه ڪنم اگر ڪه روزے نرسد به من صدایت
ڪه خدا خدا ڪند دل ڪه مرا تو یار باشی
شڪند عروضِ شعرم؛ به شڪن- شڪنجِ گیسو
نه ز لطف گُل بڪاهد ، ڪه مباد خار باشی
برسد به دست نازت غزلے ڪه من سرودم
ڪه چو گل به دست دلبر نفسِ نگار باشے
#کریمزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀