امشب
تڪه اے از روحم خیلے درد مے ڪند!
آن تڪه ڪه پر بود از عشق و احساس
هزار پاره هاے قلبم در دستانت
جا مانده است ...
ڪه براے هر تڪه اش
هیچڪس جز تو مرهم نبود
دلم براے خودم تنگ شده است ..
براے منے ڪه هنوز معصومیت
ڪودڪانه اش را بر چهره دارد ...
دلم یک خواب میخواهد ،
خوابے عمیق شبیه خواب اصحاب ڪهف
ڪه بعد از بیدار شدن
جایے میانِ زمان گیر ڪنم گم شوم ...
و دیگر هرگز پیدا نشوم ...
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تڪه اے از روحم خیلے درد مے ڪند!
آن تڪه ڪه پر بود از عشق و احساس
هزار پاره هاے قلبم در دستانت
جا مانده است ...
ڪه براے هر تڪه اش
هیچڪس جز تو مرهم نبود
دلم براے خودم تنگ شده است ..
براے منے ڪه هنوز معصومیت
ڪودڪانه اش را بر چهره دارد ...
دلم یک خواب میخواهد ،
خوابے عمیق شبیه خواب اصحاب ڪهف
ڪه بعد از بیدار شدن
جایے میانِ زمان گیر ڪنم گم شوم ...
و دیگر هرگز پیدا نشوم ...
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من شاعر"شما"شده ام
تمام دارایی من از دنیا همین چندکلمه هست
و لذت دیدار چشم های قشنگ شما!
دیشب دیدمتان پیش ماه ایستاده بودید
مهتاب در کمین چشمانتان بود
مرغ عشق مترصد شنیدن آوازتان
باد در انتظارِ رقص موهایتان
حسودیم شد به ماه و باد و مهتاب!
راستی آسمان را دیده اید؟
رنگ و بوی باران دارد.
پنجره ها را باز گذاشته ام
شاید سپیده دم فردا باد به سراغم بیاید
و از سنگینی اندوهم بکاهد و
به من بگوید
پشت کدامین ابر جا ماندهاید؟
بگوید جای شما همینجاست در سینه ی من!
اینجا قلبی ست عاشق که به خاطر شما می تپد!
#مینو_پناهپور
#درچشم_انداز_نگاهم_بنشین_تا_از_تو_بنویسم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تمام دارایی من از دنیا همین چندکلمه هست
و لذت دیدار چشم های قشنگ شما!
دیشب دیدمتان پیش ماه ایستاده بودید
مهتاب در کمین چشمانتان بود
مرغ عشق مترصد شنیدن آوازتان
باد در انتظارِ رقص موهایتان
حسودیم شد به ماه و باد و مهتاب!
راستی آسمان را دیده اید؟
رنگ و بوی باران دارد.
پنجره ها را باز گذاشته ام
شاید سپیده دم فردا باد به سراغم بیاید
و از سنگینی اندوهم بکاهد و
به من بگوید
پشت کدامین ابر جا ماندهاید؟
بگوید جای شما همینجاست در سینه ی من!
اینجا قلبی ست عاشق که به خاطر شما می تپد!
#مینو_پناهپور
#درچشم_انداز_نگاهم_بنشین_تا_از_تو_بنویسم
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شبها را به هوای آغوش تو
پرسه می زنم
درجستجوی نشانی از تو
تمام شهر را زیر پا میگذارم
من در تاریکترین
جای جهان ایستاده ام در غریبانه ترین
دلتنگی ها
کنارظالمانه ترین سرنوشت
درست کنار نبودن تو
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پرسه می زنم
درجستجوی نشانی از تو
تمام شهر را زیر پا میگذارم
من در تاریکترین
جای جهان ایستاده ام در غریبانه ترین
دلتنگی ها
کنارظالمانه ترین سرنوشت
درست کنار نبودن تو
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
"اگر تو موسیقی بودی؛
بیوقفه به تو گوش میسپردم،
و اندوهم به شادی بدل میشد!"
از شهر خیالم گذشتم.
در تمام کوچههایش، تو بودی …
خانه ها را به دنبال تو گشتم
از پنجره هایش نام تو را پرسیدم
چقدر ماه در آسمان حوضش شبیه تو بود.
تو را ندیدم
دیگر هراسی از گم شدن نداشتم
ستاره ها ازچشمانم دور شدند
و دست مهتاب از لمس گونه هایم خیس
تو با خیالی آسوده رفتهای،
کوچه همان کوچه بود و خانه همان خانه
تنها من بودم که همچون مؤمنی روشندل،
دست برگلدان شکسته ی خاطراتی میکشدم
که مدتها پیش
عشق از قلبِ کاغذی گلهایش کوچ کرده بود.
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیوقفه به تو گوش میسپردم،
و اندوهم به شادی بدل میشد!"
از شهر خیالم گذشتم.
در تمام کوچههایش، تو بودی …
خانه ها را به دنبال تو گشتم
از پنجره هایش نام تو را پرسیدم
چقدر ماه در آسمان حوضش شبیه تو بود.
تو را ندیدم
دیگر هراسی از گم شدن نداشتم
ستاره ها ازچشمانم دور شدند
و دست مهتاب از لمس گونه هایم خیس
تو با خیالی آسوده رفتهای،
کوچه همان کوچه بود و خانه همان خانه
تنها من بودم که همچون مؤمنی روشندل،
دست برگلدان شکسته ی خاطراتی میکشدم
که مدتها پیش
عشق از قلبِ کاغذی گلهایش کوچ کرده بود.
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ڪاش بدانے
عشق ڪاملترین حس دنیاست
وقتے تو نگاهم میڪنے و خنده برچشمانم
مے نشیند...
هیچ ڪسے نمے تواند خنده هاے مرا
معنا ڪند جز همان عشق
و چه ساده در باور این
دل معصوم مانده است
خاطرات دیوار خانه پدرے
ڪه آرزوهایم را مے نوشتم
با قلم صداقت و خط خطے هاے ڪودڪانه
ڪم ڪم آرزوهایم بزرگتر شدند و
واژه ها ڪوچڪتر
نمیدانم
باید تقاص ڪدام
عاشقانه هاے نداشته ے زندگے
را پرداخت ڪنم
وقتے هنوز در ڪوچه پس ڪوچه هاے شهر
انعڪاس یک سوال عاشقانه مے پیچید
چند تا دوستم داری؟
و من با تمام عشق لبخند مے زنم
پنج وارونه را نشان میدهم و
مے گویم
ده تا
بیست تا...
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق ڪاملترین حس دنیاست
وقتے تو نگاهم میڪنے و خنده برچشمانم
مے نشیند...
هیچ ڪسے نمے تواند خنده هاے مرا
معنا ڪند جز همان عشق
و چه ساده در باور این
دل معصوم مانده است
خاطرات دیوار خانه پدرے
ڪه آرزوهایم را مے نوشتم
با قلم صداقت و خط خطے هاے ڪودڪانه
ڪم ڪم آرزوهایم بزرگتر شدند و
واژه ها ڪوچڪتر
نمیدانم
باید تقاص ڪدام
عاشقانه هاے نداشته ے زندگے
را پرداخت ڪنم
وقتے هنوز در ڪوچه پس ڪوچه هاے شهر
انعڪاس یک سوال عاشقانه مے پیچید
چند تا دوستم داری؟
و من با تمام عشق لبخند مے زنم
پنج وارونه را نشان میدهم و
مے گویم
ده تا
بیست تا...
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب که میشود
تمام شهر در خواب و من
در کوچههای پراز برف تو را جستجو
میکنم و میان
تمام خواب های زمستان
فقط خیال تو می ماند
و
رد پای برفی تو که بر
روی دلم جا مانده است
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تمام شهر در خواب و من
در کوچههای پراز برف تو را جستجو
میکنم و میان
تمام خواب های زمستان
فقط خیال تو می ماند
و
رد پای برفی تو که بر
روی دلم جا مانده است
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به من بگو کجایی!؟
تا برایت دفتر دفتر شعر بنویسم
تا تمام عقده های نبودنت را بر سر
کاغذهای کاهی دفترم خالی کنم
با من بیا به سرزمین جانم
که ببینی بدون تو خطوط زندگی
در قلبم ممتد میشود و
ضربانش صفر
بیا و با من بمان
که دل را به یک نگاه تو باخته ام
هرشب پشت پنجره خیال
منتظرآمدنت نشسته ام
دوستت دارم بی آنکه بدانی
میخواهمت حتی اگر نیایی
من بر تو بدون هیچ قانون و تبصره ای
عاشق شده ام !
چرا که عشق و دوست داشتن
هرگز قانونی ندارد !
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا برایت دفتر دفتر شعر بنویسم
تا تمام عقده های نبودنت را بر سر
کاغذهای کاهی دفترم خالی کنم
با من بیا به سرزمین جانم
که ببینی بدون تو خطوط زندگی
در قلبم ممتد میشود و
ضربانش صفر
بیا و با من بمان
که دل را به یک نگاه تو باخته ام
هرشب پشت پنجره خیال
منتظرآمدنت نشسته ام
دوستت دارم بی آنکه بدانی
میخواهمت حتی اگر نیایی
من بر تو بدون هیچ قانون و تبصره ای
عاشق شده ام !
چرا که عشق و دوست داشتن
هرگز قانونی ندارد !
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوست داشتنت
از ضربان نبضم شروع شد
از لکنت زبانم
از هماغوشی برگ و باران
کنار رقص سنجاقک بر روی سبزه زاران
همان جان که پروانه بود و ارغوان
همان جا که چشمان من بود و چشمان تو
دستانِ من بود و شانه هایِ امن تو
عشق را لمس کردم
عطرش را حس کردم
موهایم را تاب می داد
از تارهایش اثر انگشتانت چکه میکرد
و از لابه لای نفسهایت زندگی را حس کردم
واز نورِ نگاهت گرما را..
شنیده بودم عشق را می شود دید
حتی می شود شنید
و سطر به سطرش را خواند
درخشش چشمانت را دیدم
و ستاره را از نگاهت چیدم.
"دوستت خواهم داشت تا
لحظه ی وداع تا بغض ترانه ها
همان جان که زندگی با دستان سرد مرگ
از تن رها خواهد شد.
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از ضربان نبضم شروع شد
از لکنت زبانم
از هماغوشی برگ و باران
کنار رقص سنجاقک بر روی سبزه زاران
همان جان که پروانه بود و ارغوان
همان جا که چشمان من بود و چشمان تو
دستانِ من بود و شانه هایِ امن تو
عشق را لمس کردم
عطرش را حس کردم
موهایم را تاب می داد
از تارهایش اثر انگشتانت چکه میکرد
و از لابه لای نفسهایت زندگی را حس کردم
واز نورِ نگاهت گرما را..
شنیده بودم عشق را می شود دید
حتی می شود شنید
و سطر به سطرش را خواند
درخشش چشمانت را دیدم
و ستاره را از نگاهت چیدم.
"دوستت خواهم داشت تا
لحظه ی وداع تا بغض ترانه ها
همان جان که زندگی با دستان سرد مرگ
از تن رها خواهد شد.
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این منم
عابر هر شب کوچه های تنهایی
دلگیرم
از دلتنگی های زنی
که در سکوت نیمه شب
به دنبال نیمه ی گمشده ی خویش
سرگردان است
و
در آغوش نجیبِ خاطره هایش
با دستان خالی از عشق
جان می دهد بی آنکه
گرمی زندگی را با لبان سرد خود
چشیده باشد.
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عابر هر شب کوچه های تنهایی
دلگیرم
از دلتنگی های زنی
که در سکوت نیمه شب
به دنبال نیمه ی گمشده ی خویش
سرگردان است
و
در آغوش نجیبِ خاطره هایش
با دستان خالی از عشق
جان می دهد بی آنکه
گرمی زندگی را با لبان سرد خود
چشیده باشد.
#مینو_پناهپور
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀