💖کافه شعر💖
2.27K subscribers
4.26K photos
2.78K videos
11 files
928 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
موجیم و وصل ما، از خود بریدن است
ساحل بهانه ای است، رفتن رسیدن است

تا شعله در سریم، پروانه اخگریم
شمعیم و اشک ما، در خود چکیدن است

ما مرغ بی پریم، از فوج دیگریم
پرواز بال ما، در خون تپیدن است

پر می کشیم و بال، بر پرده ی خیال
اعجاز ذوق ما، در پر کشیدن است

ما هیچ نیستیم، جز سایه ای ز خویش
آیین آینه، خود را ندیدن است

گفتی مرا بخوان، خواندیم و خامشی
پاسخ همین تو را، تنها، شنیدن است

بی درد و بی غم است، چیدن رسیده را
خامیم و درد ما، از کال چیدن است...!

#قیصر_امین_پور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دردی از حسرت دیدار تو دارم که طبیب


عاجز آمد که مرا چاره ی درمان تو نیست

#سعدی
‌‌     ‌‌    ‌‌     
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یارم چو گر یست اشک او گوهر شد
تا دست به پیکرش زدم مرمر شد

آشفته شدم کشیدمش در آغوش
افتاد به پیچ و تاب و نیلوفر شد...


#مهدی_سهیلی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تا ترک علایق و عوایق نکنی
یک سجدهٔ شایستهٔ لایق نکنی

حقا که ز دام لات و عزی نرهی
تا ترک خود و جمله خلایق نکنی

#ابوسعید_البوالخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کس نیست غم اندوخته‌تر زین که منم
با درد تو آموخته‌تر زین که منم

گفتی که نه‌ای به عشق درپخته هنوز
خامی چه کنی سوخته‌تر زین که منم

#انوری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹
🌺در این عصر زیبای ربیع الاول
🌸تمام احساس های
🌺پوچ را مچاله کنیم!
🌸و منتظر شکوفه های
🌺اجابت شویم
🌸آرزو دارم هر چه آرزو
🌺بر دلت گذشت دیشب
🌸مورد استجابت
🌺حق تعالی قرار گرفته باشد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
باورم کن، باورت کردم
ته فنجان #عصر
خسته از ویرانگی
افتاده در فال توام

شعله شعله می‌زنی
حیرانی از صحرای #عشق
دل نمی بینی، ولی
پیوسته پامال تواَم




#مطرب

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
درفنجان خیالم

سر ریز ڪن عشق را

ڪه #عصر غوغا میڪند یادت

بر ڪوچه و درخت و پنجره ....



#محمدذبیحے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلم پر آتش و چشمم پرآب شد هر دو
دو خانه نذر تو کردم خراب شد هر دو

یکی به شوق وصال و یکی ز بیم فراق
دو نامه ای که نوشتم جواب شد هر دو

دو چشم من به خیال سراب تو غرق است
گذشت آنچه گذشته حباب شد هر دو

امید و دل به تو بستن گناه بود گناه
که زیر خنجر هجران ثواب شد هر دو

به دست راست دعا کردم و به چپ نفرین
رقیب خویش و تو را مستجاب شد هر دو

دو ضربه از دو سر زلف یار خوردم دوش
به پای نیش دو عقرب حساب شد هردو

دو فتنه ایی که نمودی به خنده در دل و سر
در این دو کشور خصم انقلاب شد هر دو

سوال شد که دلم یا که جان ز ما خواهد
صبا سلام رساند و خطاب شد هر دو

به زیر برف به یاد تو چای نوشیدم
ز سرد و گرم محبت شراب شد هر دو

جگر که غرقه ی خون بود و دل که در پی تو
به لطف آتش عشقت کباب شد هر دو

#محسن_قاسمی_غریب

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#توئیت 🖇♥️

#نزار_قبانی میگه:
«من هیچوقت احساس ناتوانی نمی‌کنم،
مگر وقتی که دلتنگ تو میشم».

به نظرم باگ آدمیزاد همین دلتنگیه.
همین که نمی‌تونه بیخیال یه خاطره بشه...

به قول #رضا_عبدالملکیان

“برای همه‌ی ما
همه‌ی روزها فراموش می‌شوند
به جز همان یک روز
که نشانی آن را به هیچ‌کس نگفتیم ...! ”

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عشق از بنه بی‌بنست و بحریست عظیم
دریای معلق است و اسرار قدیم

جانها همه غرقه‌اند در بحر مقیم
یک قطره از او امید و باقی همه بیم

#رباعی_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شانه هایت شعر می بافد ز تار موی من
ناز چشمانت ردیف و، قافیه  ابروی  من

بافه ها از جنس عشق و  تار تارش  دلربا
عاقبت افتد به دام  چشم تو آهوی  من

مدعی هستی که مجنونی ویوسف صورتی
غافل از لیلای چشم  و سیرت نیکوی  من

گاه قیصر  می شوی گاهی مهاراجای هند 
تا که  برگیری حجاب از لعبت هندوی  من

می زند گیسوی من تنبور و رقصان شانه ات
می شود افسون لبت با بوسه ی جادوی من

آنقدَر  باران سروده  بغض  سرد ‌ سینه ام
تا دلت  هم  سو  شود با آسمان کوی  من

من خزانم شاخه ای سرشار از هوهوی شب
کاشکی چشم تو دریابد غم  کوکوی  من

#زیبا_حسینی_جیرندهی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شراب می‌دهند، هان! دو دست را سبو بگیر
دو دست را بلند کن، بلند شو وضو بگیر

سبو وضو گرفته با شرابِ سرخِ چشم تو
وضو گرفته با شرابِ نابِ سرخِ چشم تو

بیا و سُرمه‌ای به سایه‌های پلکِ شب بکش
و سرخی انار را به لب بزن، به لب بکش

عَبیر و مُشک و عود را سپندِ دانه‌دانه کن
چراغِ داغِ باغ را تجلّیِ جوانه کن

طلوعِ دَفّ شمس را به صبحِ من غزل بگو
دو بیت از شکر بخوان، سه مصرع از عسل بگو

‏□

شِکر به شرط شاهدی، به بزم خسروان بده
اذان بگو به گوش گل، گلاب زعفران بده

طلوع کن در آستانه‌ی غروبِ پیش‌رو
و دل به ارغنون و ارغوانِ آسمان بده

تمام شیشه‌ها به من -هر آینه- تو را، تو را...
در آینه حلول کن! مرا به من نشان بده

عبا بکش به روی خُمره‌های مستِ قونیه
شراب را نهان بخر، نهان بخور، نهان بده

فقط‌تویی هرآنچه در من است، آنچه در من است
هرآنچه در من است غیر تو، به دیگران بده

به احترام نور او قیام کن، قیام کن!
در آسمان‌ترین زمین، ستاره زد... سلام کن!

#حافظ_ایمانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
Manam
Majid Razavi
#مجید_رضوی

#منم_منم 😍

   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ◁❚❚▷ ◉────‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌



😍😍😍😍😍😍😍😍😍



🍀🍀🍀🍀🍀






🌼🌼🌼🌼🌼🌼


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عشق از #تـ🍁ــو آغاز شد ؟
یا #تـ🍁ــو از عشق، زاده شده ای ؟
فرقی ‌نمی کند...!
این روزها تمام عاشقان دنیا
پُز‌ عاشقانه هایشان را
میان پیاده روهای #تــ🍁ـو می دهند...

#محمـد_بشیرے

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
روی پیشانیّ بختم خط به خط چین دیده‌ام
بس که خود را در دل آیینه غمگین دیده‌ام

مو سپیدم، مو سپیدم، مو سپیدم، مو سپید
گرگ باران دیده هستم، برف سنگین دیده‌ام

آه! یک چشمم زلیخا، آن یکی یعقوب شد
حال یوسف را ببینم با کدامین دیده‌ام؟

آشنا هستی به چشمم؛ صبر کن، قدری بخند
یادم آمد، من تو را روز نخستین دیده‌ام

بیستون دیشب به چشمم جاده‌ای هموار بود
ابن سیرین را خبر کن؛ خواب شیرین دیده‌ام...

#سید_حمیدرضا_برقعی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
روی پیشانیّ بختم خط به خط چین دیده‌ام
بس که خود را در دل آیینه غمگین دیده‌ام

مو سپیدم، مو سپیدم، مو سپیدم، مو سپید
گرگ باران دیده هستم، برف سنگین دیده‌ام

آه! یک چشمم زلیخا، آن یکی یعقوب شد
حال یوسف را ببینم با کدامین دیده‌ام؟

آشنا هستی به چشمم؛ صبر کن، قدری بخند
یادم آمد، من تو را روز نخستین دیده‌ام

بیستون دیشب به چشمم جاده‌ای هموار بود
ابن سیرین را خبر کن؛ خواب شیرین دیده‌ام...

#سید_حمیدرضا_برقعی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#قدمی_مانده_که_مهمان_عزیزی_برسد


یک قدم مانده به پاییز ، خزان در راه‌ست

این قدم ، قصه‌یِ یک عاشقِ خاطرخواه‌ست

یک قدم مانده که این دیده به دیدار رسد

عاشقی با تو و بوسیدنِ مِهر و ماه‌ست

یک قدم مانده به تاراجِ دل انگیزِ خزان

بوسِ آخر بزن این بوسه‌ ، بسی جانکاه‌ست

یک قدم مانده که مهمانِ عزیزی برسد

بی‌خوداز خود شده با ، چشم تَری همراه‌ست

یک قدم مانده ، بیا! عاشقی آغاز کنیم

عمرِ هر
#قاصدکی ، مثلِ خزان کوتاه‌ست

#فرزانه_بابایی (قاصدعشق)

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تو در گلشـن دل ، چـه شـور آفرینی
تـو بر حلقه ی جان ، شبیـه نـگینـی

تـو جان جـهــانی ، تـو سـرو روانی
تـو شمــع زمـانی ، تـو نـور زمیــنی

تـــو دُرّ گـرانـی ، تـــو آرام جـــانـی
جهــان را نشـانی ، چـنانی چـنـینی

تو ای جان جانان ،تو ای روح باران
چـو عـطر بـهاران بـه دل میـنشینی

تو و خرمن زلف ، من و دل پریشی
نمانـده برایم بـه جز خـوشه چینی

چراغی برافروز ، بر این دیر تاریک
فـروغ جـهـانی ، تـو که مـه جبینی

تو حور بهشتی ، چـه زیبا سرشتی
توچون ماه تابان ، به روی  زمینی

تو چون می خرامی،چو ماه تمامی
تو رقص کلامی ، تـو شـعـر وزیـنی

تــو در زنـدگانی ،  مـرا جـان جانی
مـن از حق بخواهم ، گزندی نبینی


#علی_فعله_گری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اندر دل من مها دل‌افروز توئی
یاران هستند لیک دلسوز توئی

شادند جهانیان به نوروز و به عید
عید من و نوروز من امروز توئی

#مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀