آدم از دست خودش سیر که شد میمیرد
مثل یک شیر به زنجیر که شد میمیرد
زندگی هرنفسش نقش جدیدی دارد
آدمی بیکس و دلگیر که شد میمیرد
موج دریای وجود تو چه زیبا شده است
سهم دل موج نفسگیر که شد میمیرد
کوچه باغ دل عاشق شده چون فصل بهار
وقت دیدار کمی دیر که شد میمیرد
غزلم مثل غزالی است که تنها مانده
نفس گرم غزل پیر که شد میمیرد
ساقی اینجا شده تنها و غریب دل خود
تن اسیر غم شبگیر که شد میمیرد
#علی_کیانلویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مثل یک شیر به زنجیر که شد میمیرد
زندگی هرنفسش نقش جدیدی دارد
آدمی بیکس و دلگیر که شد میمیرد
موج دریای وجود تو چه زیبا شده است
سهم دل موج نفسگیر که شد میمیرد
کوچه باغ دل عاشق شده چون فصل بهار
وقت دیدار کمی دیر که شد میمیرد
غزلم مثل غزالی است که تنها مانده
نفس گرم غزل پیر که شد میمیرد
ساقی اینجا شده تنها و غریب دل خود
تن اسیر غم شبگیر که شد میمیرد
#علی_کیانلویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقتی که میمیرم،هوا سرد است و باران
بر رویِ پلــــکِ مادرم درد است و باران
خورشیــد بی رحمانه می تازد بر اندامم
اندامِ من خشکیـــده و زرد است و باران
یـخ میزند خورشیـــــد از شرمِ نگـاهم
وقتی که آغوشِ پدر،رعــد است و باران _
می بارد و می بارد و یکـــریز می بارد
مردیکه می گِریَد!،پرازدرد است وباران
با کهکشان ها شد عجین،روحِ سبکـبارم
من میروم از قصهی مرد است و باران...
#علی_کیانلویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بر رویِ پلــــکِ مادرم درد است و باران
خورشیــد بی رحمانه می تازد بر اندامم
اندامِ من خشکیـــده و زرد است و باران
یـخ میزند خورشیـــــد از شرمِ نگـاهم
وقتی که آغوشِ پدر،رعــد است و باران _
می بارد و می بارد و یکـــریز می بارد
مردیکه می گِریَد!،پرازدرد است وباران
با کهکشان ها شد عجین،روحِ سبکـبارم
من میروم از قصهی مرد است و باران...
#علی_کیانلویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خودم را در بغل جا می کنم، شاید تو هم روزی...
و با درد و غمت تا می کنم، شاید تو هم روزی...
میانِ کوچه هایِ عاشقی گم می شوم، در را _
برایِ دیدنت وا می کنم، شاید تو هم روزی...
اگر چه نیستی اما تو را هر صبح جایِ خود
در آئینه تماشا می کنم، شاید تو هم روزی...
مرا از تو توقع نیست یادم آوری هر چند
به یادت چشم، دریا می کنم، شاید تو هم روزی...
پرنده می شوم رویِ درختانِ خیابانت
خودم را وقف آنجا می کنم، شاید تو هم روزی...
#علی_کیانلویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و با درد و غمت تا می کنم، شاید تو هم روزی...
میانِ کوچه هایِ عاشقی گم می شوم، در را _
برایِ دیدنت وا می کنم، شاید تو هم روزی...
اگر چه نیستی اما تو را هر صبح جایِ خود
در آئینه تماشا می کنم، شاید تو هم روزی...
مرا از تو توقع نیست یادم آوری هر چند
به یادت چشم، دریا می کنم، شاید تو هم روزی...
پرنده می شوم رویِ درختانِ خیابانت
خودم را وقف آنجا می کنم، شاید تو هم روزی...
#علی_کیانلویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پیراهنی پوشیده ام از جنسِ پاییز
سُرخ است و زرد است و طلایی و تب انگیز
با خش خشِ تـُرد قدم هایِ قشنگت
از چشمِ من سُر می خورد ماهِ شباویز
می آیی از سمتی که می بارد طراوت
می باری از احساسِ گرمی حادثه خیز
تاوانِ شیرینِ سکوتی عاشقانه ست
پاشیدنِ قلبِ من از عشقی غزل ریز
خواب از منِ شوریده پر داده خیالت
بیهوده تر طی می شود بیداریم نیز
صبح است و گـُل هست و نسیمی عطر آگین
من هستم و یادِ تو و عشقی بلاخیز...
#علی_کیانلویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سُرخ است و زرد است و طلایی و تب انگیز
با خش خشِ تـُرد قدم هایِ قشنگت
از چشمِ من سُر می خورد ماهِ شباویز
می آیی از سمتی که می بارد طراوت
می باری از احساسِ گرمی حادثه خیز
تاوانِ شیرینِ سکوتی عاشقانه ست
پاشیدنِ قلبِ من از عشقی غزل ریز
خواب از منِ شوریده پر داده خیالت
بیهوده تر طی می شود بیداریم نیز
صبح است و گـُل هست و نسیمی عطر آگین
من هستم و یادِ تو و عشقی بلاخیز...
#علی_کیانلویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای من از یادت فراموش، ای تو از من بی خبر!
کی تو در کوچه" تماشا"می شوی! من
"رهگذر"؟
کی دوباره پشت در ،خود را نشانم می دهی؟
کی دوباره می شوم با دیدن تو تازه تر؟
دوستت دارم چوچشمان زمینی ها به گل
عاشق ات هستم شبیه آسمانی ها که پر
غایبی اماهمیشه روبرویم حاضری
"من که از یادت نمی کاهم"تو از یادم نبر!
کودکانه،حرف هایت را برای من بزن!
عاشقانه در هوای شعر های من بپر!
#علی_کیانلویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کی تو در کوچه" تماشا"می شوی! من
"رهگذر"؟
کی دوباره پشت در ،خود را نشانم می دهی؟
کی دوباره می شوم با دیدن تو تازه تر؟
دوستت دارم چوچشمان زمینی ها به گل
عاشق ات هستم شبیه آسمانی ها که پر
غایبی اماهمیشه روبرویم حاضری
"من که از یادت نمی کاهم"تو از یادم نبر!
کودکانه،حرف هایت را برای من بزن!
عاشقانه در هوای شعر های من بپر!
#علی_کیانلویی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀