#شعرهایم
را
به جادکمه های پیراهن باد دوخته ام
#هر_جا_زمزمه_ای
#عــاشقانه
از باد شنیده ای
آغوشت را باز کن
تا عاشقانه هایم
در آغوش؏شـق آرام بگیرند....!
#محمد_بشیرے
#ش
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
را
به جادکمه های پیراهن باد دوخته ام
#هر_جا_زمزمه_ای
#عــاشقانه
از باد شنیده ای
آغوشت را باز کن
تا عاشقانه هایم
در آغوش؏شـق آرام بگیرند....!
#محمد_بشیرے
#ش
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
💚
حوالے همان ساعت هاست
من شعر مے خوانم
اما ، #تــــو نیستے ڪه بشنوی
آینه در نگاهم بغض مے ڪند
من هم براے زخم دلم جان مے دهم...
دیگر ، از نگاه #تـღـو خبرے نیست
اما من در خیال #تــــو غرق مے شوم
دست هایت هم ڪه در دست من نیست
#اما_من
#همچنان_به_رویای_تو_می_روم
#محمد_بشیرے
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
حوالے همان ساعت هاست
من شعر مے خوانم
اما ، #تــــو نیستے ڪه بشنوی
آینه در نگاهم بغض مے ڪند
من هم براے زخم دلم جان مے دهم...
دیگر ، از نگاه #تـღـو خبرے نیست
اما من در خیال #تــــو غرق مے شوم
دست هایت هم ڪه در دست من نیست
#اما_من
#همچنان_به_رویای_تو_می_روم
#محمد_بشیرے
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چقدر تلخ است
#ڪه_احساست_یخ_بزند...
و پیرے خیلے زود به سراغت بیاید
دیگر هیچ چیزے و هیچڪس
در دنیا برایت مهم نیست
و تمام سال هاے زندگیت
مے شود یک فصل
#به_نام_فصل_سرما......!
#محمد_بشیرے
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
#ڪه_احساست_یخ_بزند...
و پیرے خیلے زود به سراغت بیاید
دیگر هیچ چیزے و هیچڪس
در دنیا برایت مهم نیست
و تمام سال هاے زندگیت
مے شود یک فصل
#به_نام_فصل_سرما......!
#محمد_بشیرے
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چقدر من این
اے ڪاش ها را دوست دارم
چند لحظه ،
تو را داشتن را دوست دارم
قصه از عشقے
شروع و پایانش ناتمام ماند
چقدر من ،
این انتظارت را دوست دارم
#محمد_بشیرے
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
اے ڪاش ها را دوست دارم
چند لحظه ،
تو را داشتن را دوست دارم
قصه از عشقے
شروع و پایانش ناتمام ماند
چقدر من ،
این انتظارت را دوست دارم
#محمد_بشیرے
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چقدر من این
اے ڪاش ها را دوست دارم
چند لحظه ،
تو را داشتن را دوست دارم
قصه از عشقے
شروع و پایانش ناتمام ماند
چقدر من ،
این انتظارت را دوست دارم
#محمد_بشیرے
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
اے ڪاش ها را دوست دارم
چند لحظه ،
تو را داشتن را دوست دارم
قصه از عشقے
شروع و پایانش ناتمام ماند
چقدر من ،
این انتظارت را دوست دارم
#محمد_بشیرے
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
گاهی دلتنگ تو می شوم
گاهی هم دلتنگ تر
گاهی به ماهِ بالای خانه ات
حسودی ام می شود
گاهی هم به عابران کوچه ی تو...
راستی #تــــُ گذر خیالت
به کوچه ی ما نمی خورد ...؟
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گاهی هم دلتنگ تر
گاهی به ماهِ بالای خانه ات
حسودی ام می شود
گاهی هم به عابران کوچه ی تو...
راستی #تــــُ گذر خیالت
به کوچه ی ما نمی خورد ...؟
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شب که می شود...
نردبان بلند آسمان را بالا میروم
دستان ماه را می گیرم
و تا سحر
کوچه به کوچه
دنبال #تــو میگردم...
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نردبان بلند آسمان را بالا میروم
دستان ماه را می گیرم
و تا سحر
کوچه به کوچه
دنبال #تــو میگردم...
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمی شود وقتی که نیستی
دوستت نداشت
یا که بعد #تـو
عشق رفته باشد
دلتنگی هم کوچ کرده باشد
من میز را دو نفره میچینم
چای را هم دو فنجان می ریزم
تو کنار منی ،
روبروی همین میز
فقط این روزها جایت خالی است
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوستت نداشت
یا که بعد #تـو
عشق رفته باشد
دلتنگی هم کوچ کرده باشد
من میز را دو نفره میچینم
چای را هم دو فنجان می ریزم
تو کنار منی ،
روبروی همین میز
فقط این روزها جایت خالی است
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلم روشن است...
شبی می رسد
که عشق ،
کار خودش را می کند
ماه به یمن
آمدنت لبخند می زند
آسمان ستاره باران می شود
و کوچه
بوی عطر #تــو می گیرد...
آن شب برای تمام انتظارهایم
یک جمله کافیست
#دوستــت_دارم ....
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شبی می رسد
که عشق ،
کار خودش را می کند
ماه به یمن
آمدنت لبخند می زند
آسمان ستاره باران می شود
و کوچه
بوی عطر #تــو می گیرد...
آن شب برای تمام انتظارهایم
یک جمله کافیست
#دوستــت_دارم ....
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#حالــم ،...
مثل کودکی است
که مادر خود را گم کرده است
شایدم مثل بچه ای
که
دفتر مشق خود را جا گذاشته است
و یا مثل مسافری ،
که از قطار جامانده است
شایدم بیشتر
شبیه شاعری است
که
#دفتر_شعرش_را_گم_کرده_است...
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مثل کودکی است
که مادر خود را گم کرده است
شایدم مثل بچه ای
که
دفتر مشق خود را جا گذاشته است
و یا مثل مسافری ،
که از قطار جامانده است
شایدم بیشتر
شبیه شاعری است
که
#دفتر_شعرش_را_گم_کرده_است...
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من نمی دانم از
#تــــُو می نوشتم
یا از خود برای #تــــُو
من فقط
دلتنگی هایم را
از خواب بیدار می کردم
و عاشقانه هایم را
به لب های کاغذ و قلم
پیوند می دادم ...
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#تــــُو می نوشتم
یا از خود برای #تــــُو
من فقط
دلتنگی هایم را
از خواب بیدار می کردم
و عاشقانه هایم را
به لب های کاغذ و قلم
پیوند می دادم ...
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صبح سرمست آمده بود
اما نه
از پنجره خبری بود
و نه از چشمان عاشق پشت پنجره
زمین پوشیده از برف بود
و انسان ها سرد و
بی تفاوت از کنار یکدیگر رد میشدند
انگار آفتاب هم یخ زده بود
#و_قصد_طلوع_نداشت...
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اما نه
از پنجره خبری بود
و نه از چشمان عاشق پشت پنجره
زمین پوشیده از برف بود
و انسان ها سرد و
بی تفاوت از کنار یکدیگر رد میشدند
انگار آفتاب هم یخ زده بود
#و_قصد_طلوع_نداشت...
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شاید دیگر شعر ننویسم
و موهای باز شده ات را نبافم
شایدم دیگر دلم نخواهد
جای #تــــُو حرف بزنم ،
دلم نخواهد
برای حرف های عاشقانه ی نگفته ات
قند توی دلم آب شود
حتی دلم نخواهد
ساعت ها چشم به در بدوزم...
من دیگر
عقربه های ساعت را دوست ندارم
و از انتظار متنفرم
من سالهاست که فقط خیال میبافم
#فقط_خیال ،...
من دلم برای روزهای
معمولی زندگی ام تنگ شده است
خیلی خیلی تنگ....
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و موهای باز شده ات را نبافم
شایدم دیگر دلم نخواهد
جای #تــــُو حرف بزنم ،
دلم نخواهد
برای حرف های عاشقانه ی نگفته ات
قند توی دلم آب شود
حتی دلم نخواهد
ساعت ها چشم به در بدوزم...
من دیگر
عقربه های ساعت را دوست ندارم
و از انتظار متنفرم
من سالهاست که فقط خیال میبافم
#فقط_خیال ،...
من دلم برای روزهای
معمولی زندگی ام تنگ شده است
خیلی خیلی تنگ....
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوستت دارم های
#تـــو را شمارش
و
لای کتاب خشک کرده ام ،
تمام جان هایی که گفته ای را...
قاب کرده ام...
و گفتگو های
عاشقانه هایی که داشته ایم را مرور
اینجا در نبود تو هم ،
زندگی ام با #تو در جریان است
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#تـــو را شمارش
و
لای کتاب خشک کرده ام ،
تمام جان هایی که گفته ای را...
قاب کرده ام...
و گفتگو های
عاشقانه هایی که داشته ایم را مرور
اینجا در نبود تو هم ،
زندگی ام با #تو در جریان است
#محمد_بشیرے
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀