💖کافه شعر💖
2.67K subscribers
4.41K photos
2.94K videos
12 files
1.05K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
ناز از گل و از خار خریدن هنر ماست
سرپنجه به دیوار کشیدن هنر ماست

دنبال گل دامن دلداده‌ی کولی
با زحمت بسیار دویدن هنر ماست

قائل به وفا چون دل بی‌بهره ز شادی
بی‌دلبر و دلدار تپبدن هنر ماست

هر صبح گل از دامن پر زنبق کولی
از وسوسه سرشار، نچیدن هنر ماست

عمری به همه از خُم خُم‌خانه چشاندن
خود از خُم بازار چشیدن هنر ماست

غمخوار غم مردم غم‌دیده شب و روز
بر شانه‌ی سیگار لمیدن هنر ماست

خوبی‌ خلایق به نظر منظره کردن
زشت و بد بدکار ندیدن هنر ماست

بر شانه‌ی خود رنج کسان بردن و زیر
بار غم خود زار خزیدن هنر ماست

خوبی کسان گفتن و بدگویی‌شان را
با گوش خریدار شنیدن هنر ماست

ما را غم بدگویی بدخواه سفر نیست
با زحمت و دشوار رسیدن هنر ماست

مانند نسیم سَحُر آخر مرداد
بر گلشن و گلزار وزیدن هنر ماست

خوف از جریانهای پس پرده نداریم
با پرده‌نگهدار پریدن هنر ماست

#کیوان_امیری_فر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دیریست که این قافله بی‌قافله‌سالار
تن داده به بی‌کاری و بی‌عاری و خفت!

این کهنه کجاوه که شتر می‌برد آن را
راهی شده تا منزل ویرانی و ذلت

” برخیز شتربانا بربند کجاوه ”
باز از سر نو جانب آزادی و عزت

این ره که شتر از سر خود می‌رود آن را
مشکل به سهولت برود سوی سلامت

تا ره‌زن و تا دزد کند قافله را هِی
ره می‌نبرد جز به کمین از پی غارت

این شعرک غمگین بداهه ببر ای عشق
از این دل غمدیده ز بی‌دادِ حقارت…

جایی که کسی خفت و خواری نپذیرد
آنجا که گلستان شده با همت و غیرت

آنجا ببر این داد که بی‌دادگری نیست
جایی که کند قافله‌سالار حکومت

سالار نوشتم، تو بخوان عالم و عادل
گفتم ز حکومت تو گمان کن که هدایت

” برخیز شتربانا بربند کجاوه ”
این‌بار به نیروی خِرد سوی سعادت

#کیوان_امیری_فر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀