چو شمع، بیتو همه آهِ سوزناک شدم
گداختم ز غمت، سوختم، هلاک شدم
تو سرونازی و من آن گیا که در قدمت
ز خاک رَستم و هم در رهِ تو خاک شدم
ز بس که سینه به ناخن همیکَنم از غم
ز چاک خِرقه نگه کن که سینهچاک شدم
از آن شدهست دلم جلوهگاهِ صورت تو
که همچو آینه از گَردِ تیره پاک شدم
به جز هلاک -چو «اهلی»- دوا ندارم هیچ
ز بس که از غم عشق تو دردناک شدم...
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گداختم ز غمت، سوختم، هلاک شدم
تو سرونازی و من آن گیا که در قدمت
ز خاک رَستم و هم در رهِ تو خاک شدم
ز بس که سینه به ناخن همیکَنم از غم
ز چاک خِرقه نگه کن که سینهچاک شدم
از آن شدهست دلم جلوهگاهِ صورت تو
که همچو آینه از گَردِ تیره پاک شدم
به جز هلاک -چو «اهلی»- دوا ندارم هیچ
ز بس که از غم عشق تو دردناک شدم...
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خوش آنکه مست شوی تا بهانه برخیزد
تو باشی و من و شرم از میانه برخیزد
نهالِ عشق نشاندم به دل، چه دانستم
که رستخیز جهانم ز خانه برخیزد
قیامت است جمال تو ای بهشتیروی
مکِش نقاب، که شور از زمانه برخیزد
بر آستان تو «اهلی» نه آنچنان افتاد
که تا قیامت از این آستانه برخیزد...
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو باشی و من و شرم از میانه برخیزد
نهالِ عشق نشاندم به دل، چه دانستم
که رستخیز جهانم ز خانه برخیزد
قیامت است جمال تو ای بهشتیروی
مکِش نقاب، که شور از زمانه برخیزد
بر آستان تو «اهلی» نه آنچنان افتاد
که تا قیامت از این آستانه برخیزد...
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل در خیالِ وصلِ جفاپیشه ی من است
فکرِ محال بین که در اندیشهی من است
ای آنکه سنگِ جور بـه مستانِ خود زنی
قصدت شکستنِ دلِ چون شیشهٔ من است
دشمن به سوزنِ مژه، خار از دلش کِشی
این خار، خارِ در رگ و در ریشهٔ من است
ترسم کـه قصهٔ لبِ شیرین، چو کوهکَن
بیخِ مرا کَنَد کـه زبان، تیشهی من است
"اهلی"! مـرا ز عشقِ جوانان گزیر نیست
من پیرِ بتپرستم و این پیشهٔ من است
#اهلی_شیرازی
@Kafee_sheerr💖💖
فکرِ محال بین که در اندیشهی من است
ای آنکه سنگِ جور بـه مستانِ خود زنی
قصدت شکستنِ دلِ چون شیشهٔ من است
دشمن به سوزنِ مژه، خار از دلش کِشی
این خار، خارِ در رگ و در ریشهٔ من است
ترسم کـه قصهٔ لبِ شیرین، چو کوهکَن
بیخِ مرا کَنَد کـه زبان، تیشهی من است
"اهلی"! مـرا ز عشقِ جوانان گزیر نیست
من پیرِ بتپرستم و این پیشهٔ من است
#اهلی_شیرازی
@Kafee_sheerr💖💖
دردا که در این شهر، دلی شاد نماندست
یک بنـده ز بنـدِ ستـم ، آزاد نمـاندست
هر جا کـه رَوم ناله و فریاد و فغان است
در شهـر بـه جز نـالـه و فریاد نماندست
غیـر از هنـرِ ظلـم کـه در حدِّ کمال است
در هیچ هنر، هیچ کس استاد نماندست
از ظلـمْ حکایت چه کنم ، قصّه دراز است
الـقصّـه مگوییـد: کـه شـدّاد نماندست
داد از کـه زنـم؟ چون هـمه بیدادگرانند
مـا را هم از این جـور ، سرِ داد نماندست
از خـانـه خرابی، هـمه هم خانهٔ جغدیم
فـریـاد کـه یک خـانـهٔ آبـاد نمانـدست
ویـرانـه شد ایـن مُلک و امـارت نپذیرد!
کـز سیـلِ فنـا خـانـه ز بنیـاد نماندست
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یک بنـده ز بنـدِ ستـم ، آزاد نمـاندست
هر جا کـه رَوم ناله و فریاد و فغان است
در شهـر بـه جز نـالـه و فریاد نماندست
غیـر از هنـرِ ظلـم کـه در حدِّ کمال است
در هیچ هنر، هیچ کس استاد نماندست
از ظلـمْ حکایت چه کنم ، قصّه دراز است
الـقصّـه مگوییـد: کـه شـدّاد نماندست
داد از کـه زنـم؟ چون هـمه بیدادگرانند
مـا را هم از این جـور ، سرِ داد نماندست
از خـانـه خرابی، هـمه هم خانهٔ جغدیم
فـریـاد کـه یک خـانـهٔ آبـاد نمانـدست
ویـرانـه شد ایـن مُلک و امـارت نپذیرد!
کـز سیـلِ فنـا خـانـه ز بنیـاد نماندست
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دردا که در این شهر، دلی شاد نماندست
یک بنـده ز بنـدِ ستـم ، آزاد نمـاندست
هر جا کـه رَوم ناله و فریاد و فغان است
در شهـر بـه جز نـالـه و فریاد نماندست
غیـر از هنـرِ ظلـم کـه در حدِّ کمال است
در هیچ هنر، هیچ کس استاد نماندست
از ظلـمْ حکایت چه کنم ، قصّه دراز است
الـقصّـه مگوییـد: کـه شـدّاد نماندست
داد از کـه زنـم؟ چون هـمه بیدادگرانند
مـا را هم از این جـور ، سرِ داد نماندست
از خـانـه خرابی، هـمه هم خانهٔ جغدیم
فـریـاد کـه یک خـانـهٔ آبـاد نمانـدست
ویـرانـه شد ایـن مُلک و امـارت نپذیرد!
کـز سیـلِ فنـا خـانـه ز بنیـاد نماندست
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یک بنـده ز بنـدِ ستـم ، آزاد نمـاندست
هر جا کـه رَوم ناله و فریاد و فغان است
در شهـر بـه جز نـالـه و فریاد نماندست
غیـر از هنـرِ ظلـم کـه در حدِّ کمال است
در هیچ هنر، هیچ کس استاد نماندست
از ظلـمْ حکایت چه کنم ، قصّه دراز است
الـقصّـه مگوییـد: کـه شـدّاد نماندست
داد از کـه زنـم؟ چون هـمه بیدادگرانند
مـا را هم از این جـور ، سرِ داد نماندست
از خـانـه خرابی، هـمه هم خانهٔ جغدیم
فـریـاد کـه یک خـانـهٔ آبـاد نمانـدست
ویـرانـه شد ایـن مُلک و امـارت نپذیرد!
کـز سیـلِ فنـا خـانـه ز بنیـاد نماندست
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفتم ار عاٖشقشوم گاهیغمے خواهم ڪشید
من چه دانستم ڪه بـار عـالمے بـایـد ڪشید
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من چه دانستم ڪه بـار عـالمے بـایـد ڪشید
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ساقی می لعل قوت روح است مرا
دیدار تو خورشید صبوح است مرا
برخیز که در پای تو مردن نفسی
بهتر ز هزار عمر نوح است مرا
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دیدار تو خورشید صبوح است مرا
برخیز که در پای تو مردن نفسی
بهتر ز هزار عمر نوح است مرا
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سرزدم از خواب صبحی کز نسیم عنبرین
شبنمی از عنبر اشهب نشستی بر زمین
بادمیبردی بعالم فوج فوج و موج موج
کاروان در کاروان منزل بمنزل مشک چین
نکهت جان عالم اندر عالم و پنداشتم
عالم جان آفرید آن صبحدم جان آفرین
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شبنمی از عنبر اشهب نشستی بر زمین
بادمیبردی بعالم فوج فوج و موج موج
کاروان در کاروان منزل بمنزل مشک چین
نکهت جان عالم اندر عالم و پنداشتم
عالم جان آفرید آن صبحدم جان آفرین
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آنی که فتنها همه از یک نگاه تست
عالم خراب کرده چشم سیاه تست
روشن ترست شام من از صبح دیگران
وین روشناییم ز رخ همچو ماه تست
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عالم خراب کرده چشم سیاه تست
روشن ترست شام من از صبح دیگران
وین روشناییم ز رخ همچو ماه تست
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بنام آنکه ما را از عنایت
دهد پروانه شمع هدایت
رگ جان را دهد چون شمع روشن
غذای زندگی از پهلوی تن
دلیل و رهنمای مقبلان است
چراغ خاطر روشن دلان است
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دهد پروانه شمع هدایت
رگ جان را دهد چون شمع روشن
غذای زندگی از پهلوی تن
دلیل و رهنمای مقبلان است
چراغ خاطر روشن دلان است
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هر جا که تو روزی، نفسی جای گرفتی
آنجا رَوَم و گریهکنان جای تو بوسم
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آنجا رَوَم و گریهکنان جای تو بوسم
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یاربّ تو خداوندی و ما بنده همه
رحمی که ز کردهایم شرمنده همه
ما را تو مُراد گر نبخشی ، که دهد؟
بخشنده تویی و جز تو خواهنده همه
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
رحمی که ز کردهایم شرمنده همه
ما را تو مُراد گر نبخشی ، که دهد؟
بخشنده تویی و جز تو خواهنده همه
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای نخل آرزو، لب لعلت طبیب کیست؟
پروردهای عجب رطبی تا نصیب کیست؟
بادی که میوزد خبر هجر میدهد
باز این سموم غم پی جان غریب کیست؟
هر جا که عاشقی است، فلک در کمین اوست
آه این حسود سنگدل آخر رقیب کیست؟
با هر کسی کرشمهی خاصی است یار را
کس را یقین نگشت که آن مه، حبیب کیست؟
چون گلبن مراد به بیگانه داد گل
اهلی که نالد از غم دل عندلیب کیست؟
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پروردهای عجب رطبی تا نصیب کیست؟
بادی که میوزد خبر هجر میدهد
باز این سموم غم پی جان غریب کیست؟
هر جا که عاشقی است، فلک در کمین اوست
آه این حسود سنگدل آخر رقیب کیست؟
با هر کسی کرشمهی خاصی است یار را
کس را یقین نگشت که آن مه، حبیب کیست؟
چون گلبن مراد به بیگانه داد گل
اهلی که نالد از غم دل عندلیب کیست؟
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برخیز و مکن تکیه به عمر گذران
مِی خور که وفا نیست در اطوار جهان
در باغ جهان ز مهر و بیمهری یار
صبح است گل آفتاب و زردست خزان
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مِی خور که وفا نیست در اطوار جهان
در باغ جهان ز مهر و بیمهری یار
صبح است گل آفتاب و زردست خزان
#اهلی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀