💖کافه شعر💖
2.26K subscribers
4.26K photos
2.78K videos
11 files
926 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
شبها که میگیرد دلم ،یاد تو را تن میکنم
تنها به یاد بودنت ،احساس بودن میکنم

خود را بغل میگیرمو ، از بین این دیوار ها
تنها به شوق یاد تو ،سودای رفتن میکنم

وقتی که جای خالیت ،خود را نمایان میکند
من در هجوم اشکها ،احساس مردن میکنم

کم دارد آغوش تورا ،این دستهای خسته ام
دور از هم آغوشی تو ،حس بریدن میکنم

این فکرهای لعنتی ،این خاطرات گم شده
آخر کجای ای جهان ،از عشق دیدن میکنم

این بغضهای تو به تو ،این اشکهای خود به خود
تا کی من این اندوه را ،باخود کشیدن میکنم

دلتنگ هستم خوب من ،ای کاش برگردی به من
شبها که میگیرد دلم ،یاد تورا تن میکنم.....

#عفت_فارسانی


❀═‎‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در این سرما و باران یار خوش‌تر
نگار اندر کنار و عشق در سر

نگار اندر کنار و چون نگاری
لطیف و خوب و چست و تازه و تر

در این سرما به کوی او گریزیم
که مانندش نزاید کس ز مادر

در این برف آن لبان او ببوسیم
که دل را تازه دارد برف و شکر

مرا طاقت نماند از دست رفتم
مرا بردند و آوردند دیگر

خیال او چو ناگه در دل آید
دل از جا می‌رود الله اکبر

#مولانا


❀═‎‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
باعشق توشد شعر غزلخانه ی احساس
پرپر ز نگاهت پِرِ پروانه ی احساس

دل شد بلمی غرق در امواج نگاهت
در ساحل دریای تو دیوانه ی احساس

تا جام می از گوشه ی لبخند تو گل کرد
هرخنده ی مستانه شدافسانه ی احساس

از شهد لبانت دو سه پیمانه چه پرشد
در کوی تو سرگشته و دیوانه ی احساس

تا موی تو پیچید چو پیچک به تن من
دستان من و موی تو و شانه ی احساس

بازیچه ی طوفان چو شدآن زلف سیاهت
چون چتر بیفتاد به سر شانه ی احساس

شد خال سیاهت شب یلدای دل ما
اتراق کند درشب سامانه ی احساس

دیوانه شدم از لب و گیسو و رخ یار
خاقان به یقین رفت به ویرانه ی احساس

#خاقان_کرمی


❀═‎‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تو همانی که به لب های تو ، معتـادِ لبـم
لب گشـا تا بِـرِسی باز ، به امدادِ لبـم

تو اگر لب نگشـایی ، نفسـم می گیـرد
چه سـکوتی، که بر افتد ،همه بنیادِ لبـم

عسـلم ، قندک من، یار شکر پاره ، چـرا
لب شیرین ، نگذاری، لب فرهـادِ لبـم ؟

بوسـه تقدیر خوشی داده به لب های بشـر
کی چنین برده نصـیبی ، همه اجدادِ لبـم

لب به لب حادثه ام، خاطره ام ،خسته نشـو
اندکی حوصـله کن ، بر سـر میعـاد لبـم

گرچه پُـربودم و ،غوغای شـبم زمزمه بود
گِره افتاده به حلقـم ، شـده فـریادِ ، لبـم

همـه ام را ، همـه در همهمه ها ، بلعیدند
انتحالیسـت ، که من ، دشـمنِ صیّـادِ لبـم

با لبت پنجره باشـی ، به از این حنجـره ها
چه بسا ، زنجره ای ،خوانده به آزادِ ، لبـم

به شِـراکت همه جُرمی، زِ زبان رفتـه به لب
در شـگفتم ، چه کنم غمزه ی همزادِ لبـم ؟

به زبان ، دارِ مجـازاتِ سـخن باشـد و من
دَم به دَم شِـکوِه کنم ، پا پِـیِ جـلادِ لبـم

عجبم ، نهیِ زِ مُنکر، شـده اِنکار ، ولی
همه کشتار حقـیقت ، شده اجساد لبم !

گشتِ ارشـادِ لبت ، امرِ به معروف ، نکرد
منکراتی شده ای ، در پِـیِ ارشـادِ لبـم

به نمـازی شده مشـغول دلم ، تا که خـدا
بزند مُهـر وفـا ، بر لـب و اِلحـاد لبـم

جاذبـم ،گر چـه لَبالَب پُرم از واژه ، ولی
غزلم با عسـلت گشـته ، که اسـتادِ لبـم

تو به یک لب شده ای ، وسوسـه گر در قلمم
من همانم که هزار و صد و هفتـاد لبـم


#محمد ابراهیم جاذب نیکو


❀═‎‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هرگز گره ام از علمت وا شدنی نیست
غیر از تو كسی در دل من جا شدنی نیست

باید تو به من اشك دهی ور نه عزیزم
این چشمه خشكیده كه دریا شدنی نیست

هر جا كه حسین است همان جاست بهشتم
پس هیچ كجا غیر تو زیبا شدنی نیست

مجنونم و از عمر خودم درك نمودم
یك لحظه بدون غم لیلا شدنی نیست

باید نفسی مرثیه خوانت شده باشد
ور نه دم عیسا كه مسیحا شدنی نیست

از نوكر بد هم كه بپرسید بگوید
ارباب به خوبی تو پیدا شدنی نیست

#موسی علیمرادی


❀═‎‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شعرِ من در وصفِ تو آغاز می خواهد چه کار ؟
این غزل قافیّه ها را باز می خواهد چه کار؟

هر کسی همچون تو را دارد میان خانه اش
پس حیاطِ پر گلِ دلباز می خواهد چه کار ؟

با خیالت خانه جنگل ... خانه دریا می شود
کلبه ی من آه! چشم انداز می خواهد چه کار؟

ای خوش آن لحظه که با تو در قفس باشم دگر
این کبوتر فرصت پرواز می خواهد چه کار؟

شاه و خیلش جملگی ماتِ رخ ات هستند، پس
عرصه ی شطرنجِ تو سرباز می خواهد چه کار؟

گنج پنهان! مخزن الاسرارِ من آغوشِ توست
این خزینه صد هزاران راز می خواهد چه کار؟

از لب دمساز تو من گفتنی ها گفتمی
حضرت عیسی دگر اعجاز می خواهد چه کار؟

یک سمرقند و بخارا را به پایت ریختند
شاعر بیچاره ات، قفقاز می خواهد چه کار؟

وصف مویِ تو سخن را به درازا می کشد
پس زبان شعرِ من ایجاز می خواهد چه کار؟

غرقِ "آبادانی" ام کن با دلِ "کارونی" ات
این منِ سرگشته را شیراز می خواهد چه کار ؟

#محمود_نگهداری


❀═‎‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از نگاه مست تو بیکار شاعر می شود
وصف زیبای رخت منقار شاعرمی شود

می زنی آتش به دلها با نگاه آتشین
تا خرامان می روی کردار شاعرمیشود

چون بپندارم که عاشق کرده ای دیوانه را
شاعر دیوانه در پندار شاعر می شود

در ره عشقت بسی عشاق جان را داده اند
همچو منصوری که خود بر دار شاعرمیشود

موج چشمت میشود صد قافیه درشعرمن
یا ز امواجش در و دیوار شاعر میشود

گر دو پیمانه بنوشم از می ناب لبت
مست میگردد زمی بیمار شاعرمیشود

چتر مویت گر بیفشانی به روی شانه ام
از نسیم موج آن گیتار شاعر می شود

بوی عطرت می نوازد دشت و گندم زار را
مست از بویش چنان نیزار شاعرمی شود

دفتر و دیوان خاقان می شود وصف رخت
تا برقصد بر ورق خودکار شاعر می شود

#خاقان_کرمی


❀═‎‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دل که میبندی باید بسوزی
والایار_Music Mj
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تو نباشی
میثم ابراهیمی
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
Cheshmat
Yasan
چشمهات....🥀
.

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یا رب
ما مشق غم عشق تو را
خوش ننوشتیم !
اما تو بڪش
خط به خطاے همه ے ما

در این لحظات نورانے و
معنوے افطار
التماس دعا از همه مومنان روزه دار
طاعات و عباداتتون قبول

#التماس_دعا__از_همه_عزیزان
#حاجتتون_روا
#ما_رو_از_دعای_خیرتون_فراموش_نکنید.🙏🌹

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
امشب غزل هایم را
به شراب سیب لب هایت
آغشته میکنم
تا در رویا بوی تن تو را عاشقانه مزه مزه کنم‌
و بستر آغوشم
معطر به عطر نگاهت گردد..
بگذار در خواب
بنفشه های وحشی را نقش بزنم
بر پوست تشنه ات


#شهاب_شهابی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عاشق شدیم..گفتند صدایش را در نیاورید..




پناه بردیم به شب..خواب راهِ آخرمان بود....


#زهرا_سرڪارراه


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
   

باشد شبت بخیر
ولی یڪ نفر هنوز...
در قلب من بہ یاد تو
بیدار مانده است



#طاهره_اباذرے_

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

در بنفشه زار چشم " تو " ...
من ز بهترین ،
بهشت ها گذشتم ...!
بی " تو "
به اوج حسرتی نگفتنی رسیده ام ...!
ای نوازش " تو " ...
بهترین امیدِ زیستن ...!
در کنار " تو " ،
من ز اوج لذتی نگفتنی گذشتم ...!!!

#فریدون_مشیری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
می‌وزم، می‌بارم، می‌تابم.
آسمان‌ام
ستاره‌گان و زمين،
و گندمِ عطرآگينی که دانه می‌بندد
رقصان
در جانِ سبزِ خويش. .

از تو عبور می‌کنم
چنان که تُندری از شب. ــ .

می‌درخشم
و فرومی‌ريزم.


#شاملو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

عشق من و تو قصه تلخ مصیبت است
می خواهم از تو بگسلم اما نمی شود

ای مرگ همتی که دلِ دردمندِ من
دیگر به هیچ روی مداوا نمی شود

"آتـــــش" بگیر تا که ببینی چه می کشم
احساس "سوختن" یه تماشا نمی شود


#عباس_خیر_آبادی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بر یاد لبت لعل نگین می‌بوسم
آنم چو بدست نیست این می‌بوسم

دستم چو بر آسمان تو می‌نرسد
می‌آرم سجده و زمین می‌بوسم

#مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عقل تا بوی می عشق تو یافت
دایما دیوانه‌ای لایعقل است

منزل اندر هر دو عالم کی کند
هر که را در کوی عشقت منزل است

#عطار
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم
تا برفتی ز برم صورت بی‌جان بودم

زنده می‌کرد مرا دم به دم امید وصال
ور نه دور از نظرت کشته هجران بودم

#سعدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دل مـا بـا حسین توست بـاب توبه را بگشا

شهادت میدهد این روضه ها چشم تر ما را

شاعر: حسن شیرزاد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀