💖کافه شعر💖
2.69K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram


دیریست
لبخند می‌زنم
تایید می‌کنم
و راه خودم را می‌روم
و راستش
برای به این حال رسیدن
زخم خورده‌ام
زخم خورده‌ام
زخم خورده‌ام...!

#انسی_نوشت

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖

‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌


نیازی به سر و صدا کردن نیست
آدمی که حقیقتن فکر رفتن دارد
سکوت می کند
حضور دارد اما روحش جای دیگریست
می خندد اما به اتفاقی در خاطره هایش
هست اما مدت هاست رفته است
نیازی به سر و صدا نیست
آدمی گاهی بلند بلند سکوت می کند
آهسته آهسته می‌ رود
بی آنکه رفته باشد...!

#انسی_نوشت

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
اگر می شد
یک سبد برمیداشتم و در آن
کمی لبخند
مقداری شوق
یک دنیا امید
پُر می کردم
کوچه به کوچه ی دنیا را می گشتم
رختِ خاکستری را از تنِ خسته ی
آدم ها برمی داشتم
و به تمامشان
زندگی تعارف می کردم...!

#انسی_نوشت
#درو_عزیزان_صبح_و_روزتون_پرامید

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
عجیب بود
وقتی که به عقب نگاه کردم و‌ دیدم
چقدر امروز هیچکدام از دغدغه هایم
با گذشته ها یکی نیست
وقتی که دیدم دیگر به سادگیِ گذشته
هیچ چیز آنقدر برایم اهمیت پیدا نمی کند
وقتی که دیدم هیچ خبری از تلاش های بیهوده
برای هرچیزی که ارزشش را ندارد نیست!
عجیب بود اما خوشایند
فهمیدم که دردهای آدمی
با مرور زمان تبدیل می شود به قدرت!
قدرت اینکه بی آنکه خودت بدانی
میفهمی هرچیز و هرکسی که قرار نیست
برای حتی لحظه ای وجودش و حضورش
در خاطره های خوش تو به یادگار بماند
ارزش فکر کردن و تلاش کردن ندارد!
عجیب بود
اما خوشایند...!

#انسی_نوشت

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
پاییز شبیه به اتفاقیست
که هر سال به انتظارش می نشینی
تا بیفتد وسط زندگیت
و برای مدتی کوتاه
تو را از هرآنچه حقیقت است دور‌ کند
و بگذارد تو تا برگ آخر افتاده بر زمین
رویا ببافی
و تن روزهای سرد زمستان کنی ...!

#انسی_نوشت

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
کمی از خودت را همیشه کنار بگذار
تمامت را که خرج می کنی
برای روزهای مبادا هیچ چیز باقی نمی ماند
و به یک باره کم می آوری !
کمی از‌ خودت را کنار بگذار
برای روزهایی که
به این باور رسیده ای که
هیچکس قرار نیست تو را نجات دهد
جز خودت...!

#انسی_نوشت


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
روزگاری بود عجیب می رنجیدم
و این رنجش در بند بندِ وجودم نمایان می‌شد
نه اینکه بگویم از همه چیز میرنجیدم نه!
اما تحمل سیاست های روزمره ی آدم ها را نداشتم
از اینکه تواضع و بزرگواری را به پای کم بودن و ضعیف بودن می گذاشتند به جنون میرسیدم!
از بازی های آدم ها سر در نمی آوردم
و می رنجیدم!
این رنجش اما از من آدم دیگری ساخت
به یک باره به خودم آمدم و دیدم دیگر هیچ چیز برایم اهمیت قبل را ندارد!
رنجیدم تا که فهمیدم ارزش هیچکس آنقدر نیست که آرامشم را به هم بریزد!
دیگر به آدم ها راه برای بازی کردن در زمین زندگی خودم ندادم!
و راستش گذاشتم آن ها هرطور که دوست دارند فکر کنند و باز هم در حباب خیالی خودشان به بازی کردن ادامه دهند اما دور از من!
من بی آنکه شرمندگی را در چشم های آدم ها ببینم در چشم هایشان خیره شدم و لبخند زدم!
لبخند زدم تا که بدانند آدم یک جایی برای همیشه عوض می شود و دور می شود تا بد شدن را انتخاب نکند! نمی رنجد تا رد زخم هایش کسی را نرنجاند...!

#انسی_نوشت

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
هیچ بالاتر و پایین تری
وجود ندارد جان دلم!
ما تنها با میزانِ انسانیتمان
سنجیده می شویم!
و جالب است بدانی
آدمی هرچقدر انسان تر باشد
افتاده تر رفتار می کند!
انسانی بزرگ باش
با
قلبی بخشنده...!

#انسی_نوشت


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
آرزو دارم برای سال پیش رو
آرزو دارم سلامتی باشد
دلخوشی ها کوچک باشد اما همیشگی
آرزو دارم مهربانی فهمیده شود
و قدردانی واجب!
آرزو دارم حال بد آدم ها دلیلی نباشد
که بد بخواهند و بد باشند!
و آرزو دارم بعد از هر روز ابری
آفتاب چنان بتابد بر روزگارتان
که شک کنید به روزهای ابری زندگیتان...!

#انسی_نوشت

@Kafee_sheerr
❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
میان تمام حرف های تکراری
خواستم بگویم
از هرچیزی که بگذریم
امید دارم
حال دلت خوب باشد
و باور کن همه چیز به همین بستگی دارد!
حال دلت که خوب باشد
با تمام بالا و پایین ها
باز هم برای آدم ها خوب می خواهی
و از خوب بودن دست نمی کشی...!

#انسی_نوشت

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خانه ای می خواستیم از برای خودمان!
خانه ای که وجب به وجبِ خاکش شش دانگ
به نام خودمان باشد!
خانه ای که آسمانش آبی
مردمانش آبی تر!
خانه ای می خواستیم که بشود
با تمام تفاوت ها تفاهم داشت
آنهم بر سر یک چیز:
خانه!
اما آنها نخواستند!
و حالا خودمان نمی‌ خواهیم
حالا فکر می کنیم
قدرت در تفاوت است!
آنقدر حواسمان پرت همدیگر است
که خانه ی تکه تکه شده مان را رها کرده ایم
و به تکه تکه کردن همدیگر مشغولیم...!

#انسی_نوشت

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
همیشه آدم‌هایی که جواب در آستین دارند،
برایم عجیب بودند
نه که بلد نباشم.. من هم جواب بدهم، نه!
اما من بیشتر اوقات حرف را
آنقدر مزه مزه می‌کنم تا اصلا بحث تمام می‌شود و
آدمِ روبرو می‌رود
و من هنوز دارم با خودم کلنجار می‌روم
که چرا سکوت کردم وقتی می‌توانستم
جوابِ دندان‌شکنی بدهم!
اما با گذر زمان فهمیدم
آدم‌هایی که هیچ مرزی ندارند
می‌توانند در لحظه جواب دندان‌شکن بدهند
آدم‌هایی که به هیچ چیز جز به خیال خودشان
برنده شدن در بحث فکر نمی‌کنند!
و دیگر برایم عجیب نبود اگر آدمی را می‌دیدم
که می‌تواند هرچه دلش می‌خواهد بگوید
و طوری رفتار کند که انگار حق تمام قد با اوست!
دیگر برایم عجیب نبود چون فهمیدم
برنده‌ی حقیقی در بحث آدمی‌ست
که می‌تواند با تنها یک جمله بحث را تمام کند
اما چیزی جلودارش می‌شود:
شخصیتش!


#انسی_نوشت

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀