#امام_زمان_عج
#مناجات_محرمی
خیرهام...از بیرقِ سُرخت نگاهم را نگیر
جز خودت چیزی نمیخواهم پناهم را نگیر
باز بارَم را به دیوارِ حرم انداختم
جانِ من از شانههایم تکیهگاهم را نگیر
آمدم مانند حُر برخیز راهم را بگیر
میرَوم مانندِّ جُون اینبار راهم را نگیر
اشتباهم را گناهم را گناهم را ببخش
هِق هِقم را گریههایم را سلاحم را نگیر
من به این شبها به این روضه به این غم دلخوشم
بِرکهای غمگینم از من عکسِ ماهم را نگیر
بین هیئت مثل تو یا مثل زهرا میشوم
هرچه میخواهی بگیر ای عشق آهم را نگیر
تو میانِ ما نشستی حیف خیسِ گریهام
آه ای اشک اندکی راهِ نگاهم را نگیر
#حسن_لطفی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
#مناجات_محرمی
خیرهام...از بیرقِ سُرخت نگاهم را نگیر
جز خودت چیزی نمیخواهم پناهم را نگیر
باز بارَم را به دیوارِ حرم انداختم
جانِ من از شانههایم تکیهگاهم را نگیر
آمدم مانند حُر برخیز راهم را بگیر
میرَوم مانندِّ جُون اینبار راهم را نگیر
اشتباهم را گناهم را گناهم را ببخش
هِق هِقم را گریههایم را سلاحم را نگیر
من به این شبها به این روضه به این غم دلخوشم
بِرکهای غمگینم از من عکسِ ماهم را نگیر
بین هیئت مثل تو یا مثل زهرا میشوم
هرچه میخواهی بگیر ای عشق آهم را نگیر
تو میانِ ما نشستی حیف خیسِ گریهام
آه ای اشک اندکی راهِ نگاهم را نگیر
#حسن_لطفی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
🌸 ولادت #امام_زمان (عج) مبارک
کجاست جای تو در جملهی زمان؟ که هنوز
که پیش از این، که هماکنون،
که بعد از آن، که هنوز...
وَ با چه قید بگویم که دوستت دارم؟
که تا ابد، که همیشه، که جاودان، که هنوز؟
چقدر دلخورم از این جهان بیموعود
از این زمان که پیاپی... وَ آسمان که هنوز...
جهان سهنقطهی پوچیست، خالی از نامت
پر از "همیشه همینطور"، از "همان که هنوز"
همه پناه گرفتند در پی "هرگز"
و پشت هیچ نشستند از این گمان که "هنوز"
ولی تو "حتماً"ای و اتّفاق میافتی!
ولی تو "باید"ی ای حسّ ناگهان! که هنوز...
□
در آستانِ جهان ایستاده چون خورشید
همان که میدهد از ابرها نشان که هنوز...
□
شکسته ساعت و تقویم پارهپاره شده
به جستوجوی کسی آنسوی زمان که هنوز...
#محمدسعید_میرزایی
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کجاست جای تو در جملهی زمان؟ که هنوز
که پیش از این، که هماکنون،
که بعد از آن، که هنوز...
وَ با چه قید بگویم که دوستت دارم؟
که تا ابد، که همیشه، که جاودان، که هنوز؟
چقدر دلخورم از این جهان بیموعود
از این زمان که پیاپی... وَ آسمان که هنوز...
جهان سهنقطهی پوچیست، خالی از نامت
پر از "همیشه همینطور"، از "همان که هنوز"
همه پناه گرفتند در پی "هرگز"
و پشت هیچ نشستند از این گمان که "هنوز"
ولی تو "حتماً"ای و اتّفاق میافتی!
ولی تو "باید"ی ای حسّ ناگهان! که هنوز...
□
در آستانِ جهان ایستاده چون خورشید
همان که میدهد از ابرها نشان که هنوز...
□
شکسته ساعت و تقویم پارهپاره شده
به جستوجوی کسی آنسوی زمان که هنوز...
#محمدسعید_میرزایی
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀