گفتم بـه دام اسیرم ، گفتا که دانه با من
گفتم که آشیان کو ؟ گفت آشیانه با من
گفتم که بی بهـارم؛ شوقِ ترانه ام نیست
گفتـا بیـا بـه گُلـشن؛ شورِ تـرانـه با من
گفتم بهانه ای نیست،تا پَر زنم به سویت
گفتـا تـو بـال بگشا، راهِ بهـانـه بـا مـن
گفتـم بـه فصلِ پیری ، در من گُلی نروید
گفتـا کـه مـن جوانم ؛ فکرِ جوانـه با من
گفتم که خان و مانم، در کارِ عاشقی رفت
گفتا بـه کارِ خود باش، تدبیرِ خانه با من
گفتم به جُرمِ شادی، جورِ زمان مرا کُشت
گفتـا تـو شادمان باش، جورِ زمانه با من
گفتـم ز مهـربـانـان، روزی گـریـزم آخـر
گفتـا کـه مهربان باد ، اشکِ شبانه با من
#مهدی_سهیلی
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
گفتم که آشیان کو ؟ گفت آشیانه با من
گفتم که بی بهـارم؛ شوقِ ترانه ام نیست
گفتـا بیـا بـه گُلـشن؛ شورِ تـرانـه با من
گفتم بهانه ای نیست،تا پَر زنم به سویت
گفتـا تـو بـال بگشا، راهِ بهـانـه بـا مـن
گفتـم بـه فصلِ پیری ، در من گُلی نروید
گفتـا کـه مـن جوانم ؛ فکرِ جوانـه با من
گفتم که خان و مانم، در کارِ عاشقی رفت
گفتا بـه کارِ خود باش، تدبیرِ خانه با من
گفتم به جُرمِ شادی، جورِ زمان مرا کُشت
گفتـا تـو شادمان باش، جورِ زمانه با من
گفتـم ز مهـربـانـان، روزی گـریـزم آخـر
گفتـا کـه مهربان باد ، اشکِ شبانه با من
#مهدی_سهیلی
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مبهوت ماندهام چه بخوانم تو را، که تو
هم خود هجوم دردی و هم سیل چارهای
#جواد_شیخالاسلامی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
در تن خود یک هدفوار استخوان دارم هنوز
نسبت دوری به آن ابروکمان دارم هنوز!
#صائب_تبریزی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
وهم سراب بود، نه! سُرب مذاب بود
دور از تو لب به جرعهی آبی اگر زدم
#علی_شیبانی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
در جهان هرجا بلایی بود، از ما درگذشت
غیر بخت تیره کو چون سایه در دنبال ماست!
#مجلسی_اصفهانی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
گفتی چه میکنی چو ز من دور میشوی
گرد سرت شوم، چه کنم؟ گریه میکنم...
#میر_برهان_ابرقویی
#م
#د
#و
#د
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هم خود هجوم دردی و هم سیل چارهای
#جواد_شیخالاسلامی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
در تن خود یک هدفوار استخوان دارم هنوز
نسبت دوری به آن ابروکمان دارم هنوز!
#صائب_تبریزی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
وهم سراب بود، نه! سُرب مذاب بود
دور از تو لب به جرعهی آبی اگر زدم
#علی_شیبانی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
در جهان هرجا بلایی بود، از ما درگذشت
غیر بخت تیره کو چون سایه در دنبال ماست!
#مجلسی_اصفهانی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
گفتی چه میکنی چو ز من دور میشوی
گرد سرت شوم، چه کنم؟ گریه میکنم...
#میر_برهان_ابرقویی
#م
#د
#و
#د
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
گفتم: «بدوم تا تو همه فاصلهها را»
تا زودتر از واقعه گویم گلهها را
چون آینه پیش تو نشستم که ببینی
در من اثر سختترین زلزلهها را
#محمدعلی_بهمنی
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تا زودتر از واقعه گویم گلهها را
چون آینه پیش تو نشستم که ببینی
در من اثر سختترین زلزلهها را
#محمدعلی_بهمنی
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
گوشِ دل می شنود آنچه که در دل باشد،
عشق را زمزمه کافیست،
به آواز مگو . . .
#علیرضا_بدیع
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
عشق را زمزمه کافیست،
به آواز مگو . . .
#علیرضا_بدیع
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
گر همی خواهی که بفروزی چو روز
هستیِ همچون شبِ خود را بسوز
هستی ات در هستِ آن هستی نواز
همچو مس در کیمیا اندر گداز
در من و ما سخت کردستی دو دست
هست این جمله خرابی، از دو هست
#مثنوی_مولانا
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هستیِ همچون شبِ خود را بسوز
هستی ات در هستِ آن هستی نواز
همچو مس در کیمیا اندر گداز
در من و ما سخت کردستی دو دست
هست این جمله خرابی، از دو هست
#مثنوی_مولانا
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
گفتم برایت یا نگفتم عشق جانم
من خنده هایت را تماما قاب کردم
آن دست هایت را که در دستان من بود
جایی کنار دست هایم قاب کردم
حتی تمام خواب هایی را که از تو دیدم
در عمق چشم هایم ، قاب کردم
هر شب خیال با تو بودن را بغل کردم
آری خیال با تو بودن را هم قاب کردم
گفتم برایت یا نگفتم عشق جانم
من جای پای رفتنت را قاب کردم
دیگر میان دیوارهایم جای خالی نیست
من لحظه های با تو بودن را قاب کردم
#محمـد_بشیرے
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
من خنده هایت را تماما قاب کردم
آن دست هایت را که در دستان من بود
جایی کنار دست هایم قاب کردم
حتی تمام خواب هایی را که از تو دیدم
در عمق چشم هایم ، قاب کردم
هر شب خیال با تو بودن را بغل کردم
آری خیال با تو بودن را هم قاب کردم
گفتم برایت یا نگفتم عشق جانم
من جای پای رفتنت را قاب کردم
دیگر میان دیوارهایم جای خالی نیست
من لحظه های با تو بودن را قاب کردم
#محمـد_بشیرے
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
گویند حریفان:ڪه برو یار دگر گیر
مشڪل همه اینست ڪه،چون او دگرے نیست...
#همام_تبریزی
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مشڪل همه اینست ڪه،چون او دگرے نیست...
#همام_تبریزی
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن
یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن
بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را
چون شیشههای دیده ما پرگلاب کن
ایام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد
ساقی به دور باده گلگون شتاب کن
بگشا به شیوه نرگس پرخواب مست را
و از رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن
بوی بنفشه بشنو و زلف نگار گیر
بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن
زان جا که رسم و عادت عاشقکشی توست
با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن
همچون حباب دیده به روی قدح گشای
وین خانه را قیاس اساس از حباب کن
حافظ وصال میطلبد از ره دعا
یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن
#حافظ
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
یعنی که رخ بپوش و جهانی خراب کن
بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را
چون شیشههای دیده ما پرگلاب کن
ایام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد
ساقی به دور باده گلگون شتاب کن
بگشا به شیوه نرگس پرخواب مست را
و از رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن
بوی بنفشه بشنو و زلف نگار گیر
بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن
زان جا که رسم و عادت عاشقکشی توست
با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن
همچون حباب دیده به روی قدح گشای
وین خانه را قیاس اساس از حباب کن
حافظ وصال میطلبد از ره دعا
یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن
#حافظ
#گ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀