صبح
حادثه ی چشمان توست
و لبخندی که
با نور اتفاق می افتد
و در من
شعری می شود
به وسعتِ "دوستت دارم" های ناگهانی
#مریم_قلیپور
#ص
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
حادثه ی چشمان توست
و لبخندی که
با نور اتفاق می افتد
و در من
شعری می شود
به وسعتِ "دوستت دارم" های ناگهانی
#مریم_قلیپور
#ص
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
صبح برخیز و بر گل به صبوحی بنشین
چون به آواز خوشمرغ درآیی از خواب
عیش نیکوست کسی را که تواند کردن
ای توانای خردمند، چه داری؟ دریاب
#اوحدی_مراغهای
#ص
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چون به آواز خوشمرغ درآیی از خواب
عیش نیکوست کسی را که تواند کردن
ای توانای خردمند، چه داری؟ دریاب
#اوحدی_مراغهای
#ص
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
.
صبح
می خندد و باغ از نفس گرم بهار
میگشاید مژهو میشکند مستی خواب
آسمان
تافته در برکه و زین تابش گرم
آتش انگیخته در سینه افسرده آب
#هوشنگ_ابتهاج
#ص
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
صبح
می خندد و باغ از نفس گرم بهار
میگشاید مژهو میشکند مستی خواب
آسمان
تافته در برکه و زین تابش گرم
آتش انگیخته در سینه افسرده آب
#هوشنگ_ابتهاج
#ص
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
گوهر هر کس از این لعل توانی دانست
قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده
بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست
آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم
محتسب نیز در این عیش نهانی دانست
دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید
ور نه از جانب ما دل نگرانی دانست
سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق
هر که قدر نفس باد یمانی دانست
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست
می بیاور که ننازد به گل باغ جهان
هر که غارتگری باد خزانی دانست
حافظ این گوهر منظوم که از طبع انگیخت
ز اثر تربیت آصف ثانی دانست
#حافظ
#ص
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
گوهر هر کس از این لعل توانی دانست
قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده
بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست
آن شد اکنون که ز ابنای عوام اندیشم
محتسب نیز در این عیش نهانی دانست
دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید
ور نه از جانب ما دل نگرانی دانست
سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق
هر که قدر نفس باد یمانی دانست
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست
می بیاور که ننازد به گل باغ جهان
هر که غارتگری باد خزانی دانست
حافظ این گوهر منظوم که از طبع انگیخت
ز اثر تربیت آصف ثانی دانست
#حافظ
#ص
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
صبح می خندد و باغ از نفس گرم بهار
می گشاید مژه و میشکند مستی خواب
آسمان تافته در برکه و زین تابش گرم
آتش انگیخته در سینه افسرده آب
#هوشنگ_ابتهاج
#ص
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
می گشاید مژه و میشکند مستی خواب
آسمان تافته در برکه و زین تابش گرم
آتش انگیخته در سینه افسرده آب
#هوشنگ_ابتهاج
#ص
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
صبح است و هوایِ باغ، عطرآگین است
سرمستِ غزل ، قُمری و بلدرچين است
با غنچه یِ یخهایِ شکوفا شده اش
اسفند در انتظارِ فروردین است
#شهراد_میدری
#ص
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
سرمستِ غزل ، قُمری و بلدرچين است
با غنچه یِ یخهایِ شکوفا شده اش
اسفند در انتظارِ فروردین است
#شهراد_میدری
#ص
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
#رباعی
صبح آمد و جام ِ زهر، بر لب مانده
خاکستر ِ عشق، سردو عقرب مانده
خورشید نبودهای ، ببینی هر روز _
دلسوخته بیشمار ، از شب مانده!
#عبدالرحیمنوروزی_تنها
#ص
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
صبح آمد و جام ِ زهر، بر لب مانده
خاکستر ِ عشق، سردو عقرب مانده
خورشید نبودهای ، ببینی هر روز _
دلسوخته بیشمار ، از شب مانده!
#عبدالرحیمنوروزی_تنها
#ص
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀