💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
طبال! بزن، بزن که نابود شدم
بر " تار " غروب زندگی، " پود " شدم
عمرم همه رفت، خفته در کوره ی مرگ
آتش زده ، استخوان بی دود شدم‌

#کارو

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
دوش مست و بی‌خبر بگذشتم از ویرانه‌ای
در سیاهی ، چشم مستم خیره شد بر خانه‌ای

چون نگه کردم درون خانه از آن پنجره
صحنه‌ای دیدم که قلبم سوخت چون جانانه‌ای

کودکی از سوز سرما می زند دندان به هم
مردکی کور و فلج افتاده‌ای در یک گوشه‌ای

دختری مشغول عیش و نوش با بیگانه‌ای
مادری مات و پریشان مانده چون دیوانه‌ای

چون که فارغ گشت ازعیش ونوش آن مردپلید
قصد رفتن کرد با حالت جانانه‌ای

دست در جیب کرد و زآن همه پول درشت
داد به دختر زآن همه پول درشت چند دانه‌ای

بر خودم لعنت فرستادم که هر شب تا سحر
می‌روم مست و شتابان سوی هر میخانه‌ای

من در این میخانه، آن دختر ز فقر
می‌فروشد عصمتش را بهر نان خانه‌ای

از #کارو_دردریان

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
Dargın Değilim
Fahir Atakoglu
شب است و ماه می رقصد
ستاره نقره می پاشد
نسیم پونه و عطر شقایق ها
ز لبهای هوس الود زنبق های وحشی
بوسه می چیند...!

#کارو
#Fahir_Atakoğlu

#آرامش_شبانگاهی_با_موزیک

#شبتون_مهتابی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
به یاد کارو
۱۶ آبان ۱۳۰۶
۲۷ تیر ۱۳۸۶

« به خاطر قلوب درهم شکستۀ انسان ها
قلوب آکنده از عشق و
به خون آغشتۀ انسان ها
به خاطر حسرت...
حسرت گمگشته، در امواج سرشک
سرشک سرگردان، در ظلمت زندان ها ...(کارو

#شعری_از کارو دِردِریان

داستان عشق من
_______

سرنوشتی مبهم
سرگذشتی مرموز


سرنوشت از من
سرگذشت از اوست


ولی هزار افسوس
آخ هزار افسوس


كه سرنوشت من
سرگذشت اوست


#کارو

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
گفتم
که ای ﻏﺰﺍل...
ﭼﺮﺍ ﻧﺎﺯ میکنی...
ﻫﺮﺩﻡ ﻧﻮﺍی مختلفی ﺳﺎﺯمیکنی..؟!

گفتا.....
به ﺩﺭﺏ ﺧﺎنه ات..
ﺍﺭ کس نکوفت مشت...
ﺭﻭی سکوت ﻣﺤﺾ ﺗﻮ،ﺩﺭﺑﺎﺯ میکنی..؟!🤘


#کارو
#گاف

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
من اشک سکوت مرده در فریادم
دادی سر و پا شکسته در بیدادم

این‌ها همه هیچ... ای خدای شب عشق
نام شب عشق را که برد از یادم؟

#کارو


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
دوش مست و بی‌خبر بگذشتم از ویرانه‌ای
در سیاهی شب، چشم مستم خیره شد بر خانه‌ای

چون نگه کردم درون خانه از آن پنجره
صحنه‌ای دیدم که قلبم سوخت چون جانانه‌ای

کودکی از سوز سرما می زند دندان به هم
مردکی کور و فلج افتاده‌ای در یک گوشه‌ای

دختری مشغول عیش و نوش با بیگانه‌ای
مادری مات و پریشان مانده چون دیوانه‌ای

چون که فارغ گشت از عیش و نوش آن مرد پلید
قصد رفتن کرد با حالت جانانه‌ای

دست در جیب کرد و زآن همه پول درشت
داد به دختر زآن همه پول درشت چند دانه‌ای

بر خودم لعنت فرستادم که هر شب تا سحر
می‌روم مست و شتابان سوی هر میخانه‌ای

من در این میخانه، آن دختر ز فقر
می‌فروشد عصمتش را بهر نان خانه‌ای

#کارو
- بهای نان


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀