مستانه کاش در حرم و دیر بگذری
تا قبله‌گاه مؤمن و ترسا کنم تو را

خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم
خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم تو را

گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من
چندین هزار سلسله در پا کنم تو را

# فروغی بسطامی
#م

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

🍎بـهتـریـن
🍊آدم های زنـدگی
🍎همان کسانی هستند
🍊کـه وقتی کنارشـان
🍎می نشینی
🍊چایی ات سـرد
🍎میشود و دلـت گـرم
🍊الهـی
🍎حــال دلتــوووون
🍊همیشه خــوب باشـه

🍎عصر پـاییزیتـون زیبـا

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

ریشه می‌کاریم تا سودای بنیانی‌شدن
باز می‌یابم ترا تا عهدِ ساسانی‌شدن

مرو، نیشابور تا بلخ و بخارا و هری
پاره‌های دور، در حال خراسانی‌شدن

بشکن این دیوارها را، بگذریم از مرزها
تا به‌کی راضی به این زندان و زندانی‌شدن؟

سرزمین کشور خورشید نا محدود باد!
نه به کولابی، سمرقندی و تهرانی‌شدن!

باز می‌گردیم بر اصلی که دارد وصل ما
خسته‌ام از دوری و در حال ویرانی‌شدن

باز کن از موی خود زنجیرهای بسته را
تا شود آزاد در مویت پریشانی‌شدن

آفتابا نور بخشا، تیرگی بسیار شد!
آسمانا صاف شو از چشم بارانی‌شدن!

می‌شود تعبیر رویاهای ایران‌شهرمان
خواب‌ها، کافیست تا امروز طولانی‌شدن!

ما چنان‌ دریاچه‌ها در حالت پیوستن‌ایم
رودبار سرکشی در حال توفانی‌شدن

کابل و شیراز دارم در بخارای دلم
راه می‌پیمایمش تا اصل... ایرانی‌شدن!

نجیب بارور
#ر

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

تار و پود هستیم بر باد رفت، اما نرفت
عاشقی‌ها از دلم دیوانگی‌ها از سرم

شمع لرزان نیستم تا ماند از من اشک سرد
آتشی جاوید باشد در دل خاکسترم

خاطرم را الفتی با اهل عالم نیست، نیست
کز جهانی دیگرند و از جهانی دیگرم

#رهی_معیری
#ت

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

تلخ رفتی، سنگفرش کوچه ها دلگیر شد
بعد تو باران نبارید و هوا دلگیر شد

مستندهای دو چشم تو چه آسان شعر شد
هر پلانی از تو گفتم، سینما دلگیر شد!

نسخه های هیچ کس ، درد مرا تسکین نداد
نسخه ها و دکتر و قرص و دوا دلگیر شد

شیشه اسپند و قاب ان یکادم خاک خورد
تو نماندی، ذکر لا حول و ولا … دلگیر شد

گیسو و لب با دو چشمت چار مجهولی غریب
کشف مجهول تو با سعی و خطا دلگیر شد

این غزل ، وسواس من ، با این ردیف لعنتی
شاعری دیوانه و این واژه ها دلگیر شد..

#رضا_وطندوست
#ت

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

شرحِ فراقِ یار نوشتن، مجال نیست


کز آبِ دیده، صفحه‌ی طومار، تر شود...

#ابن‌حسام‌_خوسفی
#طا

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

چه محفل آرائی چه شیرین سخنی
نمی کنم باور که مهمان منی
 
نمی کنم باور که با خنده خود 
سکوت سنگین را چنین می شکنی

قدم نهادی در خانه من 
شد از تو روشن کاشانه من

#سیمین_بهبهانی
#چ

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

هرچه كردم نشوم ازتو جدا، بدتر شد
از دل ما نرود مهر و وفا، بدتر شد ...

مثلا خواستم اين بار موقـر باشم
و به جاي تو، بگويم كه شما ، بدتر شد

آسمان وقت قرار من و تو ابري بود
تازه با رفتن تو وضع هوا بدتر شد.

اين متانت به دل سنگ تو تاثير نكرد
بلكه برعكس ، فقط رابطه ها بدتر شد

چاره دارو و دوا نيست،كه حال بد من
بي تو با خوردن دارو و دوا بدتر شد

روي فرش دل من جوهري از عشق تو ريخت
آمدم پاك كنم عشق تو را بدتر شد ...

#شادی_صندوقی
#ه

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

هر نفسی بگویی‌ام، عقل تو کو؟ چه شد تو را؟
عقل نَمانْد بنده را در غم و امتحان تو

مشرق و مغرب اَرْ روم، ور سوی آسمان شوم
نیست نشان زندگی، تا نرسد نشان تو

#مولانا
#ه

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

#هایده
#قلبم_گرفت

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌
بت پرستم نکن اینگونه به سیمای خودت
قبله را کج نکنی بر رخ زیبای خودت

سجده گاهم تویی و قبله ی سیار منی
جهت قبله نما ، چهره ی دیبای خودت

مثل انجیلی و توراتی و وحی آمده ای
شده ای مذهب من با دم گیرای خودت

ساحری یا که فرستاده ای از سمت خدا
می کنی معجزه با دست مسیحای خودت

مریمی، روح خدا در نفست مشهود است
می کشانی تو مرا سمت کلیسای خودت

گر بگویم تو خدا هستی و من بنده ی تو
عین کفراست و شدم کافر و شیدای خودت

کافرم یا که مسلمان ، به تو ایمان دارم
آیه نازل نکن از چشم فریبای خودت

چشمم از شیوه چشمان تو حیران مانده
تو چه داری وسط دیده ی بینای خودت

لب ز لب وا بکنی از نفست می میرم
کرده ای واله مرا با لب شیوای خودت

عاشقت هستم و گفتم به تو اما گفتی ...
خواهشا دل بکن ازخواهش بیجای خودت

#مسعود_محمدپور
#ب

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

از همان روزی که در باران سوارم کرده ای
با نگاهت هیچ میدانی چکارم کرده ای؟

موج مویت برده و غرق خیالم کرده است
روسری روی سرت بود و دچارم کرده ای

تازه فهمیدم که حافظ در چه دامی شد اسیر
با نگاهت، خنده ات، مویت، شکارم کرده ای

رأس ساعت میرسی، می بینمت، رد میشوی...
کم محلی می کنی، بی اعتبارم کرده ای

من مهندس بوده ام دلدادگی شأنم نبود
تازگی ها گل فروشی تازه ‌کارم کرده ‌ای

در نگاه دیگران پیش از تو عاقل بوده ام
خوب‌ کردی آمدی... مجنون تبارم کرده ای

در ولا الضالین حمدم خدشه ای وارد نبود
وایِ من، محتاج یک رکعت شمارم کرده ای

مهدی ذوالقدر
#ا

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

هر چند دلم رضا او می‌جوید
او از سر شمشیر سخن می‌گوید

خون از سر انگشت فرو می‌چکدش
او دست به خون من چرا می‌شوید

#مولانا
#ه

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

به دلم گفتم اگر دور شود محبوبم
ناشکیبا به قفس مثل تو سر می‌کوبم

بر زمین جاذبه و جذب، فراوان دیدم
نیست چیزی که بدون تو کند مجذوبم

وای! شب‌گریه اگر جای من آرامت کرد
آه! اگر آینه تلقین بکند من خوبم!

نگرانم که پیامی ندهی صبح شود
ای به‌هم ریختنت ساعتِ خوابآشوبم!

من خرابِ تواَم ای لذّتِ مشروع و هنوز
حدّ ندارد به من این مستیِ نامشروبم

جرعه‌ای خواستم از یادِ تو بیرون بروم
از تب و تابِ تو انداخت به تاب و توبم

با سوادی که ندارم به تو ایمان دارم
تو ببخشا به مسلمانیِ نامکتوبم

داد دیوانگی‌ام پند که چون می‌تازم
سنگ اگر سرزنشم کرد نیفتد چوبم

مهدی_فرجی
#ب

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

میگن یک زن
وقتی منطقی میشه و احساسات
رو میذاره کنار ، میتونه بی رحمانه ترین
تصمیمارو بگیره...!

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

آموزگار نیستم
تا عشق را به تو بیاموزم

ماهیان نیازی به آموزگار ندارند
تا شنا کنند،
پرندگان نیز آموزگاری نمی‌خواهند
تا به پرواز درآیند

شنا کن به تنهایی،
پرواز کن به تنهایی؛
عشق را دفتری نیست...

#نزار_قبانی
‏#آ

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

خوشا در پای او مردن خدایا بخت آنم ده
نشان اینچنین بختی کجا یابم نشانم ده

نثاری خواهم ای جان آفرین شایستهٔ پایش
پر از نقد وفا و مهر یک گنجینه جانم ده


#وحشی_بافقی
#خ

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

خواب آمد و در چشم نبد موضع خواب
زیرا ز تو چشم بود پرآتش و آب

شد جانب دل دیدددلی چون سیماب
شد جانب تن دید خراب و چه خراب

#مولانا
#خ

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀

.
شب فراق تو یک لحظه من قرار ندارم
مرو ز دیده که من تاب انتظار ندارم

چو با تو من بنشینم، خجل ز دیده‌ی خویشم
که در حضور تو جز چشم اشکبار ندارم

به غیر دیدن روی تو نیست هیچ امیدی
امید من تو برآور، به غیر کار ندارم

نه آشنا و نه بیگانه گشته واقف از این دل
غمم فزون شده از حد چو غمگسار ندارم

دلم اسیر تو و جان بسوخت زآتشِ عشقت
که از کمند تو دیگر ره فرار ندارم

به خاک درگهت «افتاده‌ام»، بگیر مرا دست
که بی‌تو در دو جهان هیچ افتخار ندارم‌...
‏
#اکبر_محکمی
#ش

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀