💖کافه شعر💖
2.27K subscribers
4.26K photos
2.78K videos
11 files
928 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
نه رنگ جود باران و نه دور از جود چون صحرا
میان زشت و زیبایی معطل مانده ام اینجا

شبیه گورها با هم ولی تنهای تنهاییم
کسی درد دل کس را نمی فهمد در این دنیا

توقع داشت یوسف از برادرها به چاه افتاد
بسوزان انتظارت را ز مردم در دل غمها

اگر قاضی خدا باشد ،قضاوت کار مخلوق است؟
ادب کن پیش قاضی ترک کن گردن فرازی را

شبیه یخ فروشی که یخش شد آب و سودش رفت
به سر آمد به غفلت در تباهی عمر بی پروا

جواب سیلی صخره به گوش موج دریا چیست
جواب سنگِ ساحل را دهد با بوسه اش دریا

کجا بودم ، کجا هستم ، کجا با مرگ خواهم رفت
تحیر در تحیر شد پریشانم از این سودا

#سجاد_احمدیان
‌#ن

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
💕از هر آدمی
به اندازه
شعورش
توقع داشته باش ،
حداقل اینجوری کمتر عذاب می‌کشی!!

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
Noor Cheshmi (Mohsen Janloo Remix)
Evan Band
ﺧﺎﻧﻪ ﺩﻝ ﺟﺎﯼ ﻫﺮ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﻧﯿﺴﺖ


ﮐﻮﯼ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺟﺎﯼﻫﺮ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻧﯿﺴﺖ

#مولانا

#عصرتون_شااااد🌹

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

که عقل و هوش -ندانم- ربود از این مردم؟
کدام شعله برآورْد دود از این مردم؟

به غیر از اینکه ز کف رفت ناخنِ تدبیر
کدام عقده، چه مشکل گشود از این مردم؟

مرا به رتبه‌ی بی‌قدری، اعتبار بس است
به قدرِ کاستن‌ام کِی فزود از این مردم...؟

#آقاعلی_اصفهانی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
همه دردم، همه داغم، همه عشقم، همه سوزم
همه در هم گذرد هر مَه و سال و شب و روزم

وصل و هجرم شده یکسان همه از دولتِ عشقت
چه بخندم، چه بگریم، چه بسازم، چه بسوزم

گفتنی نیست که گویم ز فراقت به چه حالم
حیف‌وصدحیف که دور از تو ندانی به چه روزم

دست و پایم تپشِ دل همه از کار فکنده
چشم بر جلوه‌ی دیدار نیفتاده هنوزم

غصه‌ی بی‌غمی‌ام داغ کند، ورنه بگویم
داغِ بی‌دردی‌ام از پا فکند، ورنه بسوزم

«رضی‌ام»؛ جمله‌ی آفاق، فروزان ز چراغم
همچو مَه، چشم به دریوزه‌ی خورشید ندوزم...

#رضی‌الدین_آرتیمانی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون
می‌گزم لب که چرا گوش به نادان کردم

در خلاف آمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم

نقش مستوری مستی نه به دست من وتوست
آن چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم

#حافظ


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
نایِ عشقم، تشنه‌ی لب‌های تو
خامشم دور از تو و آوای تو

همچو باران از نشیبِ درّه‌ها
می‌گریزم خسته در صحرای تو

موجَکی خُردم به امّیدی بزرگ
می‌روم تا ساحلِ دریای تو

هوکشان همچون گوزنِ کوهسار
می‌دوم هر سوی، ره‌پیمای تو

مست همچون برّه‌ها و گلّه‌ها
می‌چرم با نغمه‌ی هی‌های تو

مستم از یک لحظه دیدارت هنوز
وه چه مستی‌هاست در صهبای تو!

زندگانی چیست؟ لفظ مُهمَلی
گر بماند خالی از معنای تو

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
همین که نعش درختی به باغ می افتد
بهانه باز به دست اجاق می افتد

حکایت من و دنیایتان حکایت آن
پرنده ایست که به باتلاق می افتد

عجب عدالت تلخی که شادمانی ها
فقط برای شما اتفاق می افتد

تمام سهم من از روشنی همان نوریست
که از چراغ شما در اتاق می افتد

به زور جاذبه سیب از درخت چیده زمین
چه میوه ای ز سر اشتیاق می افتد

همیشه همره هابیل بوده قابیلی
میان ما و شما کی فراق می افتد؟

#فاضل_نظری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
ره چنان بسته که پروازِ نِگه
در همین یک قدمی می‌ماند
کورسویی ز چراغی رنجور
قصه پرداز شبِ ظلمانی‌ست
نفسم می‌گیرد
که هوا هم اینجا زندانی‌ست

#امیر_هوشنگ_ابتهاج


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بی روی تو خورشید جهان‌سوز مباد⁣⁣
هم بی تو چراغ عالم افروز مباد⁣⁣
با وصل تو کس چو من بد آموز مباد⁣⁣
روزی که تو را نبینم آن روز مباد⁣⁣
⁣⁣

با آن که دلم از غم هجرت خون است
شادی به غم توام ز غم افزون است

اندیشه کنم هر شب و گویم: یا رب!
هجرانش چنین است، وصالش چون است؟

 
#رودکی
#رشید_کاکاوند
#سروش_صحت

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
ببین بر آتش عشق رخ‌ات گذر دارم
که من سیاوشم و آتشی به‌سر دارم

زمان گذشت و سرم را سفید کرد ولی
هنوز زنده‌ام و شوقِ بال و پر دارم

پرنده‌ای که قفس را گزید، می‌میرد!
منی که وحشی‌ام از باغ‌ هم سفر دارم

بیا به دهکده، ای عکسِ دور مانده ز من
که من بدون تو، بر این جهان ضرر دارم

خلاف منطق دنیا... همیشه می‌خندم!
درونِ مغز خود انگار کوهِ شر دارم!

ورای قهقهه من راز های بسیاری‌ست
مثال اگر بزنم؛ قلبِ شعله‌ور دارم!

کتاب، چای، غزل، موسیقی و چشمانت
من از جهان، بهشتی که در نظر دارم


#سیاوش_سومر_یوسفی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
پا به پايت تا ته اين جاده مي آيم نترس
اين منم عاشق ترين دلداده، مي آيم نترس

در مسير عشق از آيينه هم صادق ترم
ساده بودم ساده هستم ساده مي آيم نترس

خم به ابرويت نياور ذره اي، دق مي کنم
عاشقت با خون تعهد داده، مي آيم نترس

عقل مي گويد نرو اما نمي فهمد که عشق
در دل وامانده ام افتاده مي آيم نترس

در دل آتش برو،در آسمان پرواز کن
پا به پايت تا ته اين جاده مي آيم، نترس

#فرزاد_نظافتی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای مهربان‌تر از برگ، در بوسه‌های باران
بیداریِ ستاره در چشم جویباران

آیینه‌ی نگاهت، پیوند صبح و ساحل
لبخند گاه‌گاهت، صبح ستاره‌باران

بازآ که در هوایت، خاموشیِ جنونم
فریادها برانگیخت از سنگ کوهساران

ای جویبار جاری! زاین سایه برگ مگریز
کاین‌گونه فرصت از کف دادند بی‌شماران

گفتی به روزگاری مهری نشسته، گفتم
بیرون نمی‌توان کرد حتّی به روزگاران

بیگانگی ز حد رفت -ای آشنا!- مپرهیز
زاین عاشق پشیمان، سَرخِیلِ شرمساران

پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را زاین‌گونه یادگاران

این نغمه‌ی محبّت، بعد از من و تو ماند
تا در زمانه باقی‌ست آواز باد و باران...

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
خوش باش و عشق ورز و غنیمت شمار عمر


کاین دهر جاودانه به دست من و تو نیست...!

#ملک_الشعرای_بهار


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#چرا_قلب_تو_بی_رحمه😔💔

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
شعله ی عشقِ تو شد آتشِ آتشکده‌ ام
مستِ دیـدارِ تـوأم ساقیِ بی میکده‌ ام

منـم آن رعیـتِ دیـوانـه ی وادیِ تنت
گرچه خان‌زاده‌ام و مالکِ این دهکده‌ ام

رونقِ مزرعـه‌ ام، گندمِ گیسوی شماست
سرخیِ سیبِ رُخت.. برکتِ خلوتکده‌ ام

نـذر کردم کـه اگر حاجتِ دل را بـدهی
تـا ابـد بـوسه بکـارم بـه درِ بتـکده‌ ام

سخت دل داده ای و ساده دلم را بُردی
ساده پس باز بکن.... قفلِ درِ غمکده ام

#محمد_امیری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
قول دادم که دگر عشق گدایی نکنم
با تو حتی سخنی از سر زاری نکنم

گر دلم باز به دام دل سنگت افتاد
قول دادم که دگر خامی و خواری نکنم

ناز کم کن که دگر هیچ خریداری نیست
قول دادم که دگر هیچ، کاری نکنم

گله کن هر چه که شد بارم کن
قول دادم که دگر داد و هواری نکنم

من به پاییز تو عادت کردم
قول دادم هوس هیچ بهاری نکنم

#مجتبی_نامدار


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جز او به دلم، گرچه ڪسے جا شدنے نیست
با من به دل او، هوسِ ما شدنے نیست

بیهوده چرا ، سر به درِ بسته بڪوبم.. !؟!
وقتے ڪه درے رو به دلش وا شدنے نیست

مابین همه خواسته ها، گاه یڪے را
بیش از همه میخواهے و امّا شدنے نیست

هر نیمه شبے، بازیِ دست من و مویش
رؤیاے من اینست و دریغا، شدنے نیست

شاید ڪه فقط خواب، رساند به من او را
خوابے ڪه درآن، وسوسه ے پا شدنے نیست

این زخمِ عمیقے ڪه نصیبم شده از عشق
تا جان به تنم هست، مداوا شدنے نیست

محتاج ڪمے مرگم و افسوس ڪه با شوق
چندیست ڪه میگردم و پیدا شدنے نیست



#حسین_فروتن


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
مجنــونِ تـو کـوه را ز صحرا نشناخت

دیـوانـه ی عشق تـو سر از پا نشناخت

هر کس به تو ره یافت ز خود گم گردید

آنکس که تورا شناخت خودرا نشناخت

#ابوسعید_ابوالخیر


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀