آنچه دل را می‌نوازد، دردِ بی‌درمان اوست
آنچه جان را می‌گدازد، آتشِ پنهان اوست
دیده از مکتوب زخم تازه‌ای روشن نکرد
دل شهیدِ انتظار قاصد پیکان اوست
هرکه از یاد تو شد در مصرِ تنهایی عزیز
گر به جرم وصل یوسف جا کند زندان اوست
عشق هرجا از کمال خود سخن گوید «اسیر»
شاه‌بیتِ آفرینش، حرفی از دیوان اوست...
#اسیر_شهرستانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
آنچه جان را می‌گدازد، آتشِ پنهان اوست
دیده از مکتوب زخم تازه‌ای روشن نکرد
دل شهیدِ انتظار قاصد پیکان اوست
هرکه از یاد تو شد در مصرِ تنهایی عزیز
گر به جرم وصل یوسف جا کند زندان اوست
عشق هرجا از کمال خود سخن گوید «اسیر»
شاه‌بیتِ آفرینش، حرفی از دیوان اوست...
#اسیر_شهرستانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
نذر دیر و کعبه از داغ درون ، با صد نیاز
شمع ها بردیم تا او شمع هر محفل نشد!
#اسیر_شهرستانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
شمع ها بردیم تا او شمع هر محفل نشد!
#اسیر_شهرستانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
مبین خوار -اگر هست، اگر نیستم من-
نظر کن که در آتشِ کیستم من
اگر ضامنِ یک‌جهان انتقامم
که خندید آیا، که نگْریستم من؟
همه حیرتم، سربه‌سر انفعالم
نه عاقل، نه دیوانه‌ام، چیستم من؟!
مشو -ای فلک!- هرزه بدنامِ قتلم
همین بس که دور از رُخی زیستم من
«اسیر» این‌قدَر قابل گفت‌وگو نیست
مکش زحمت، انگار کن نیستم من...
#اسیر_شهرستانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
نظر کن که در آتشِ کیستم من
اگر ضامنِ یک‌جهان انتقامم
که خندید آیا، که نگْریستم من؟
همه حیرتم، سربه‌سر انفعالم
نه عاقل، نه دیوانه‌ام، چیستم من؟!
مشو -ای فلک!- هرزه بدنامِ قتلم
همین بس که دور از رُخی زیستم من
«اسیر» این‌قدَر قابل گفت‌وگو نیست
مکش زحمت، انگار کن نیستم من...
#اسیر_شهرستانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
چه گویم با کسی راز دلِ دیوانه‌ی خود را؟
که خوابم می‌برد گر سَرکنم افسانه‌ی خود را!
غبارِ خاطرم خوش گریه‌آلود است، می‌خواهم
به سیلِ اضطرابِ دل دهم ویرانه‌ی خود را
نمی‌دانم کجا پیدا کنم چندان دل و دعوی
بیارایم اگر از بهر او کاشانه‌ی خود را
«اسیر!» امشب نمی‌دانم چه گفتم یا چه‌ها کردم
دل دیوانه‌ی خود را، دل دیوانه‌ی خود را...
#اسیر_شهرستانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
که خوابم می‌برد گر سَرکنم افسانه‌ی خود را!
غبارِ خاطرم خوش گریه‌آلود است، می‌خواهم
به سیلِ اضطرابِ دل دهم ویرانه‌ی خود را
نمی‌دانم کجا پیدا کنم چندان دل و دعوی
بیارایم اگر از بهر او کاشانه‌ی خود را
«اسیر!» امشب نمی‌دانم چه گفتم یا چه‌ها کردم
دل دیوانه‌ی خود را، دل دیوانه‌ی خود را...
#اسیر_شهرستانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
چه گویم با کسی راز دلِ دیوانه‌ی خود را؟
که خوابم می‌برد گر سَرکنم افسانه‌ی خود را!
غبارِ خاطرم خوش گریه‌آلود است، می‌خواهم
به سیلِ اضطرابِ دل دهم ویرانه‌ی خود را
نمی‌دانم کجا پیدا کنم چندان دل و دعوی
بیارایم اگر از بهر او کاشانه‌ی خود را
«اسیر!» امشب نمی‌دانم چه گفتم یا چه‌ها کردم
دل دیوانه‌ی خود را، دل دیوانه‌ی خود را...
#اسیر_شهرستانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
که خوابم می‌برد گر سَرکنم افسانه‌ی خود را!
غبارِ خاطرم خوش گریه‌آلود است، می‌خواهم
به سیلِ اضطرابِ دل دهم ویرانه‌ی خود را
نمی‌دانم کجا پیدا کنم چندان دل و دعوی
بیارایم اگر از بهر او کاشانه‌ی خود را
«اسیر!» امشب نمی‌دانم چه گفتم یا چه‌ها کردم
دل دیوانه‌ی خود را، دل دیوانه‌ی خود را...
#اسیر_شهرستانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
آرزویِ قتلِ خویشم می‌برد نزدیکِ او
شوق پندارد تلاشِ آشنایی می‌کنم.
#اسیر_شهرستانی🌹
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
شوق پندارد تلاشِ آشنایی می‌کنم.
#اسیر_شهرستانی🌹
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
مبین خوار -اگر هست، اگر نیستم من-
نظر کن که در آتشِ کیستم من
اگر ضامنِ یک‌جهان انتقامم
که خندید آیا، که نگْریستم من؟
همه حیرتم، سربه‌سر انفعالم
نه عاقل، نه دیوانه‌ام، چیستم من؟!
مشو -ای فلک!- هرزه بدنامِ قتلم
همین بس که دور از رُخی زیستم من
«اسیر» این‌قدَر قابل گفت‌وگو نیست
مکش زحمت، انگار کن نیستم من...
#اسیر_شهرستانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
نظر کن که در آتشِ کیستم من
اگر ضامنِ یک‌جهان انتقامم
که خندید آیا، که نگْریستم من؟
همه حیرتم، سربه‌سر انفعالم
نه عاقل، نه دیوانه‌ام، چیستم من؟!
مشو -ای فلک!- هرزه بدنامِ قتلم
همین بس که دور از رُخی زیستم من
«اسیر» این‌قدَر قابل گفت‌وگو نیست
مکش زحمت، انگار کن نیستم من...
#اسیر_شهرستانی
💖🧚🧚♀💖
@Kafee_sheerr💖💖
.
مبین خوار -اگر هست، اگر نیستم من-
نظر کن که در آتشِ کیستم من
اگر ضامنِ یک‌جهان انتقامم
که خندید آیا، که نگْریستم من؟
همه حیرتم، سربه‌سر انفعالم
نه عاقل، نه دیوانه‌ام، چیستم من؟!
مشو -ای فلک!- هرزه بدنامِ قتلم
همین بس که دور از رُخی زیستم من
«اسیر» این‌قدَر قابل گفت‌وگو نیست
مکش زحمت، انگار کن نیستم من...
#اسیر_شهرستانی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
مبین خوار -اگر هست، اگر نیستم من-
نظر کن که در آتشِ کیستم من
اگر ضامنِ یک‌جهان انتقامم
که خندید آیا، که نگْریستم من؟
همه حیرتم، سربه‌سر انفعالم
نه عاقل، نه دیوانه‌ام، چیستم من؟!
مشو -ای فلک!- هرزه بدنامِ قتلم
همین بس که دور از رُخی زیستم من
«اسیر» این‌قدَر قابل گفت‌وگو نیست
مکش زحمت، انگار کن نیستم من...
#اسیر_شهرستانی
🧚♀️@Kafee_sheerr🧚♀️
ياد چشمت چو پى غارت جان مى‌آيد
خواب و آرام به تاراج فغان مى‌آيد
امتحان دل خود كردم و حالش ديدم
مى‌رود هركه ز كوى تو به جان مى‌آيد
#اسیر_شهرستانی
#ي
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خواب و آرام به تاراج فغان مى‌آيد
امتحان دل خود كردم و حالش ديدم
مى‌رود هركه ز كوى تو به جان مى‌آيد
#اسیر_شهرستانی
#ي
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چه درد است این، چه داغ است این، چه بزم است این، چه باغ است این؟
غم از دل، حسرت از نظّاره، گل از خار می بارد!
نمی دانی چه می گویم، نمی دانم چه می گویم
شنیدن محو شد، بیتابی از گفتار می بارد...
#اسیر_شهرستانی
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
غم از دل، حسرت از نظّاره، گل از خار می بارد!
نمی دانی چه می گویم، نمی دانم چه می گویم
شنیدن محو شد، بیتابی از گفتار می بارد...
#اسیر_شهرستانی
#چ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
جز خیال زلف او در دل نمی‌گنجد مرا
موج این دریا، نشان حلقه‌های دام اوست
#اسیر_شهرستانی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
با رستمِ عشقش چو فتد کار، بداند
لافد عبث از شوق، دلِ بی‌جگر ما!
#پیام_اکبرآبادی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
من رفتم و دل به کوی او مانْد
از رفتنِ بیدلانه پیداست
#تابعی_شیرازی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
نباشد از گدازِ دل، محبّت‌نامه‌ام خالی
چو بُگشایی سر مکتوب من، توفان شود پیدا
#ذوقی_بلگرامی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
که می‌کند خبر آن شاهباز را که ز شوق
به سینه می‌تپد از وی، دلِ کبوتر ما؟
#عاشق_اصفهانی
#ج
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
موج این دریا، نشان حلقه‌های دام اوست
#اسیر_شهرستانی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
با رستمِ عشقش چو فتد کار، بداند
لافد عبث از شوق، دلِ بی‌جگر ما!
#پیام_اکبرآبادی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
من رفتم و دل به کوی او مانْد
از رفتنِ بیدلانه پیداست
#تابعی_شیرازی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
نباشد از گدازِ دل، محبّت‌نامه‌ام خالی
چو بُگشایی سر مکتوب من، توفان شود پیدا
#ذوقی_بلگرامی
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
که می‌کند خبر آن شاهباز را که ز شوق
به سینه می‌تپد از وی، دلِ کبوتر ما؟
#عاشق_اصفهانی
#ج
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀