ای عاشقان ای عاشقان من خاک را گوهر کنم
وی مطربان ای مطربان دف شما پرزر کنم
ای کافران ای کافران قفل شما را وا کنم
زیرا که مطلق حاکمم مؤمن کنم کافر کنم
من غصه را شادی کنم گمراه را هادی کنم
من گرگ را یوسف کنم من زهر را شکر کنم
▪️مولانا
#ای
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای عاشقان ای عاشقان من خاک را گوهر کنم
وی مطربان ای مطربان دف شما پرزر کنم
ای کافران ای کافران قفل شما را وا کنم
زیرا که مطلق حاکمم مؤمن کنم کافر کنم
من غصه را شادی کنم گمراه را هادی کنم
من گرگ را یوسف کنم من زهر را شکر کنم
▪️مولانا
#ای
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای توبهام شکسته، از تو کجا گریزم؟
ای در دلم نشسته، از تو کجا گریزم؟
ای نور هر دو دیده، بیتو چگونه بینم
وی گردنم ببسته، از تو کجا گریزم؟...
#حضرت_عشق_مولانا
#ای
@Kafee_Asher💖
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای توبهام شکسته، از تو کجا گریزم؟
ای در دلم نشسته، از تو کجا گریزم؟
ای نور هر دو دیده، بیتو چگونه بینم
وی گردنم ببسته، از تو کجا گریزم؟...
#حضرت_عشق_مولانا
#ای
@Kafee_Asher💖
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای بستهی هر زلفت، صد سلسله سودایی
اوصاف تو کِی گنجد در دفتر زیبایی؟
بر لطف تو مشتاقم از دنیا و مافیها
با یاد تو خرسندم در خلوت و تنهایی
دولت به وجود آید آنجا که تو رو آری
اقبال شود داخل زآن در که تو بازآیی
شایستهتری دل را از آب به مُستَسقی
نزدیکتر جان را از دیده به بینایی
در بتکده گردیدم، دیدم که تو موجودی
در کعبه گذر کردم، دیدم که تو پیدایی
خورشید به صد محنت از باد صبا گیرد
خاک سر کویَت را از بهرِ خودآرایی
هرجا که شَهِ عشقت، معمورهی دل گیرد
سازد سپهِ نازت، یغمای شکیبایی
گر سیل سرشک من، اینسان گذرد از سر
فرقم نتوان کردن با آدم دریایی
گر چشم سیهمستت تیرِ نظر اندازد
خون ریخته خواهد شد از چشم تماشایی...
#آتش_اصفهانی
#ای
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
اوصاف تو کِی گنجد در دفتر زیبایی؟
بر لطف تو مشتاقم از دنیا و مافیها
با یاد تو خرسندم در خلوت و تنهایی
دولت به وجود آید آنجا که تو رو آری
اقبال شود داخل زآن در که تو بازآیی
شایستهتری دل را از آب به مُستَسقی
نزدیکتر جان را از دیده به بینایی
در بتکده گردیدم، دیدم که تو موجودی
در کعبه گذر کردم، دیدم که تو پیدایی
خورشید به صد محنت از باد صبا گیرد
خاک سر کویَت را از بهرِ خودآرایی
هرجا که شَهِ عشقت، معمورهی دل گیرد
سازد سپهِ نازت، یغمای شکیبایی
گر سیل سرشک من، اینسان گذرد از سر
فرقم نتوان کردن با آدم دریایی
گر چشم سیهمستت تیرِ نظر اندازد
خون ریخته خواهد شد از چشم تماشایی...
#آتش_اصفهانی
#ای
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای طلعت توخنده به خورشید و ماه کن
زلف تو روز روشن مردم سیاه کن
خال تو آتشی است دل آفتاب سوز
خط تو سایه ای است سیه روی ماه کن
یعقوبها ز هجر تو بیت الحزن نشین
ای صد هزار یوسف مصری به چاه کن
نخل قد بلند تو بنیاد سرو کن
ریحان باغ سبز خطت گل گیاه کن
از شانه آشیان دل ما بهم مریز
ای شانه تو خرمن سنبل تباه کن
پیرخرد که مسئله آموز حکمت است
در نکته دهان تو شد اشتباه کن
بهجت گدای حسن تو شد شهریار عشق
ای خاک درگه تو گدا پادشاه کن
#شهریار
#ای
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
زلف تو روز روشن مردم سیاه کن
خال تو آتشی است دل آفتاب سوز
خط تو سایه ای است سیه روی ماه کن
یعقوبها ز هجر تو بیت الحزن نشین
ای صد هزار یوسف مصری به چاه کن
نخل قد بلند تو بنیاد سرو کن
ریحان باغ سبز خطت گل گیاه کن
از شانه آشیان دل ما بهم مریز
ای شانه تو خرمن سنبل تباه کن
پیرخرد که مسئله آموز حکمت است
در نکته دهان تو شد اشتباه کن
بهجت گدای حسن تو شد شهریار عشق
ای خاک درگه تو گدا پادشاه کن
#شهریار
#ای
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
🌟
از رقصِ نسیــم و گُل، خبردارم کن
از هلهله یِ پرنده سرشــــارم کن
دستی به سرم بکش بگو صبح شده
با بوسه یِ عاشقـــــانه بیدارم کن
#شهراد_میدری
#ای
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
از رقصِ نسیــم و گُل، خبردارم کن
از هلهله یِ پرنده سرشــــارم کن
دستی به سرم بکش بگو صبح شده
با بوسه یِ عاشقـــــانه بیدارم کن
#شهراد_میدری
#ای
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای ز لعل آتشینت در دل گلنار، نار
غیر دلبردن نداری ای بتِ مکّار، کار!
بارِ دل تا کِی کِشد در سینهی مجروح، روح
بیامید آنکه یابد پیش او یکبار، بار؟
گر نماید ناگهانی آن کمانابروی، روی
یوسفِ مصری بماند بر سر بازار، زار
مست مشکل میشود با جان بیآرام، رام
چشم مخمور تو شد با مردم هشیار، یار
گرچه کس را نیست زآن رخسارهی گلرنگ، رنگ
«ابنلعلی» را ز باغ وصل برخوردار دار...
#ابنلعلی_بدخشانی
#ای
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
غیر دلبردن نداری ای بتِ مکّار، کار!
بارِ دل تا کِی کِشد در سینهی مجروح، روح
بیامید آنکه یابد پیش او یکبار، بار؟
گر نماید ناگهانی آن کمانابروی، روی
یوسفِ مصری بماند بر سر بازار، زار
مست مشکل میشود با جان بیآرام، رام
چشم مخمور تو شد با مردم هشیار، یار
گرچه کس را نیست زآن رخسارهی گلرنگ، رنگ
«ابنلعلی» را ز باغ وصل برخوردار دار...
#ابنلعلی_بدخشانی
#ای
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای آنـــکه مـــرا بــرده ای از یاد ، کجایی ؟
بیــگانه شدی ، دست مریـــزاد ، کجایی ؟
در دام تــوأم ، نیست مـــرا راه گـریــــزی
من عاشق ایــن دام و تو صیّاد ، کجایی ؟
محبوس شدم گوشه ی ویرانه ی عشقت
آوار غمت بـــر ســــرم افتـــاد ، کجایی ؟
آســودگی ام ، زنــدگی ام ، دار و نــدارم
در راه تــو دادم همه بـر بــــاد ، کجایی ؟
اینجا چه کنـــم ؟ ازکه بگیـــرم خبرت را ؟
از دست تــو و ناز تـو فریـــاد ، کجایی ؟
دانم که مــرا بی خبـــری می کشد آخر
دیــــوانه شــدم خانه ات آباد ، کجایی ؟
#پری_ناز_جهانگیر
#ای
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بیــگانه شدی ، دست مریـــزاد ، کجایی ؟
در دام تــوأم ، نیست مـــرا راه گـریــــزی
من عاشق ایــن دام و تو صیّاد ، کجایی ؟
محبوس شدم گوشه ی ویرانه ی عشقت
آوار غمت بـــر ســــرم افتـــاد ، کجایی ؟
آســودگی ام ، زنــدگی ام ، دار و نــدارم
در راه تــو دادم همه بـر بــــاد ، کجایی ؟
اینجا چه کنـــم ؟ ازکه بگیـــرم خبرت را ؟
از دست تــو و ناز تـو فریـــاد ، کجایی ؟
دانم که مــرا بی خبـــری می کشد آخر
دیــــوانه شــدم خانه ات آباد ، کجایی ؟
#پری_ناز_جهانگیر
#ای
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ای غنچهٔ دمیدهٔ من! یک دهن بخند
خورشیدِ من! ستارهِٔ من! باغِ من! بخند
افسرده خنده بر لبِ گُل پیشِ رویِ تو
ای خرمنِ شکوفه و گُل! ای چمن! بخند
ای گرمپویِ گرمتر از عطرِ گُل! برقص
ای خوبرویِ خوبتر از نسترن! بخند
تا خونِ نور در رگِ شبهایِ من دود،
یک لحظه، ای سپیدهِٔ سیمین بدن! بخند
ای خندههایِ دلکشِ روشنگرت مرا
تنها ستارههایِ شبِ زیستن! بخند
وی نازخندهٔ تو شکوفانده بر دلم
همچون بهار اینهمه باغِ سخن، بخند
#حسین_منزوی
#ای
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خورشیدِ من! ستارهِٔ من! باغِ من! بخند
افسرده خنده بر لبِ گُل پیشِ رویِ تو
ای خرمنِ شکوفه و گُل! ای چمن! بخند
ای گرمپویِ گرمتر از عطرِ گُل! برقص
ای خوبرویِ خوبتر از نسترن! بخند
تا خونِ نور در رگِ شبهایِ من دود،
یک لحظه، ای سپیدهِٔ سیمین بدن! بخند
ای خندههایِ دلکشِ روشنگرت مرا
تنها ستارههایِ شبِ زیستن! بخند
وی نازخندهٔ تو شکوفانده بر دلم
همچون بهار اینهمه باغِ سخن، بخند
#حسین_منزوی
#ای
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀