💖کافه شعر💖
2.25K subscribers
4.25K photos
2.77K videos
11 files
918 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
#عصر_آدینۀ
              #تابستان_است
        آسمان آبی و آرام و لطیف،
         و زمین غرق در اندیشۀ خویش
                  شاخۀ شاد صنوبر رقصید
تو بیا
          مثل گل باش و بخند
            
#عاشقی را به تماشا بنشین
                    تیرگی را ببر از روی زمین‌‌
کمی اندیشه بریز
             پای گلدان و درخت
            
#بودنت می روید
                           کاش می شد
                    
#که_جهان_می_خندید.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#عصر امروز
نگاهم آرام
کوچهٔ تنگ دلم
زندگی را چیدم
#سبدی میوه به دست
پرِ از عشق و وفا
روی هر طاقچه از خانهٔ
#عشق
برگی از لطف و صفا پاشیدم
من به خود می گویم:
خارج از فاصله ها
تا نفس هست به جان
گرم با آتش عشق
زندگی باید کرد.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
وقتی تو هستی
فراموشم می شود که
دوری
درد هجران از یادم می رود
دلتنگی خاطرم را نمی آزارد
می شوم یک آدم دیگر
یک عاشق دیوانه
که مدام برایت شعر می گوید و
شعر می خواند
دلبر
دنیا با تو زیباست
پر از عطر و بوی زندگی است
وقتی در بغلت آرام می گیرم
احساس طفلی خردسال را دارم
که تازه پای به هستی نهاده است
وقتی نامم را صدا می کنی
آتشفشان عشق
درون قلبم فعال می شود
وقتی می بینمت
انگار روحی تازه در کالبدم دمیده شده
من با توووو
خوبم
از عشق سرشارم
من با توووو
عجیب میل به زیستن دارم
همیشه باش
تا خشاب تفنگ علاقه ام
خالی از فشنگ دوست داشتنت نباشد
دلم نمی خواهد در غیابت
تسلیم ظلم غم هایی شوم
که مرا تا مرز نابودی شکنجه می دهند

#امـیرعبـاس_خالق_وردی

#عصر_تون_بخیرهمراهان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#عصر
ضیافت شعری ست
با دم‌نوشی از
#مهر‌_نگاهت
در فنجانی به رنگِ #عشق
از جنس واژه های عاشقانه!
روبه
#غروب_خورشید
دست خیالت را می گیرم
تا اوج قله
به بلندترین نقطه ی این شهر
به پاک ترین نفس،
تمام
عصر و غروب هایم
را با تو قدم میزنم
تا رنگیـن کمـانی از عشــق
در نگاه آبی آسمان
نقـش بند
د.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
می خواهم‌ امروز #عصر
از دستهای مهربانِ
دو پیچک ظریف،
که عاشقانه وار
بر تنهٔ قامت اشعارم بپیچند
شعری دَم کنم
و در تمامِ پس کوچه هایِ شهر
تعارف کنم
بفرمایید
#شعری_قند_پهلو.

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هیچ چیز
دلچسب تر از
استشمام عطر هوای حضور تو
به هنگام #عصر نیست
با آغوش باز
پذیرای توام
با لبخند پیش بیا
تا دل به دوست داشتنت بسپارم

#امـیرعبـاس_خالق_وردی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کنارت گلشن و بستان قشنگ است
به پایت آمدن با جان قشنگ است

هوای داغ #مرداد است.، هرچند
تو باشی #عصر تابستان قشنگ است


#مطرب🎶
#ابراهیم_حسینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چه #عصر غم انگیزی
انگار وقتی نیستی
در جای جای این شهر
رنگ فراموشی پاشیده اند
دلم می گیرد
از نفس کشیدن در هوایی که
عاری از نفس های توست

#امـیرعبـاس_خالق_وردی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کافه هایی پر از خستگی و تنهایی
صندلی هایی که خالیست
وخیابان ها و کوچه های شلوغ شهر که دیگر کسی کنار کسی قدم نمیزند...
و همه از هم فاصله گرفته اند
دیگر کسی نمیپرسد چرا ساکتی
چرا غمگینی چرا
اینجا بعد از رفتنت
هیچ چیز تغییر نکرده،
هنوز هم بهار بوی زندگی می دهد.
و
تابستان گرم تر از همیشه، پاییز تنها تر و زمستان سرد تر می گذرد.
می دانی جانم
تلخ است، اینکه آدم ها در شلوغ ترین خیابان ها
با کوله باری از خاطرات و دیوانگی
با لبخندی آرام قدم بزنند.
عادت کردن به نبودن و نداشتن سخت است، درست!
ولی یادت باشد، هنوز هم چیزی عوض نشده..
هنوز هم با پنجره ها که حرف میزنم
می گویند: انتظار،
با عکس ها که حرف میزنم می گویند: خاطرات
و با خاطرات که لب به سخن باز می کنم
می گوید: زندگی..
و چه حیف که در زندگی همیشه قرار است
یک من تنها،
یک تو تنها،
و یک دنیا را در انتظار....
ببینم.

#سهیل_هدایتی

#عصر_خوش

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در همین #عصر ببین
           بیقرار تو ام و
              بی خبر از حال منی

من
#فروغی_دگرم
            واژه هایش همگی
                             شرح من است

بی حضورتت
          شده دنیا قفسم
                               چه کسی منتظر
                              ناله و فریاد من است

#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀