💖کافه شعر💖
2.25K subscribers
4.25K photos
2.77K videos
11 files
918 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
هرکه شد خام، به‌صد شعبده خوابش کردند
هر‌که در‌ خواب نشد، خانه خرابش کردند...

بازی اهل سیاست که فریب‌ست و دروغ
خدمتِ خلقِ ستمدیده، خطابش کردند...

اول کار بسی وعده‌ی‌ِ شیرین دادند
آخرش تلخ شد و نقشِ بر‌آبش کردند...

آنچه گفتند شود سرکه‌یِ نیکو و حلال
در نهانخانه‌یِ تزویر، شرابش کردند...

پشت دیوار خری داغ نمودند و به ما
وصفِ آن طعم دل‌انگیز کبابش کردند...

سال‌ها هرچه که رِشتیم به امّید و هوس
بر سرِ دارِ مجازات، طنابش کردند...

گفته بودند که سازیم، وطن همچو بهشت
دوزخی پر ز بلایا و عذابش کردند...

زِ که نالیم که شد غفلت و نادانیِ ما
آنچه سرمایه‌یِ ایجاد سرابش کردند...

لب فروبسته ز دردیم و پشیمانی و غم
گرچه خرسندی و تسلیم، حسابش کردند...

#زنده_یاد #فرخی_یزدی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
باران عشق rain of love
@moozikestan_bot
#زنده_یاد_ناصر_چشم_آذر


#باران_عشق

#تقدیمی_کافه_شعر 🥰🥰🥰🥰


#ظهرتون_به_زیبای_و_آرامی_این_آهنگ 🥰😍


🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸



🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ﻏﻢ ﮐﻪ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﺩﺭ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ، ﺷﺎﻋﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ
ﺩﺭ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽﺗﺮﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺷﺎﻋﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ

ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﯽ ﭼﻨﺪ ﺗﻤﺮﯾﻦ ﺭﯾﺎﺿﯽ ﺣﻞ ﮐﻨﯽ
ﺧﻂﮐﺶ ﻭ ﻧﻘﺎﻟﻪ ﻭ ﭘﺮﮔﺎﺭ، ﺷﺎﻋﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ

ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯽ ﺣﺲ ﮐﻨﯽ؟
ﺣﺲ ﮐﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺩﻟﻢ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺷﺎﻋﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ

ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻡ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺷﺎﻋﺮ ﻧﯿﺴﺘﻢ
ﺍﺯ ﺗﻮ ﺗﺎ ﺩﻭﺭﻡ ﺩﻟﻢ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺷﺎﻋﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ

ﺑﺎﺯ ﻣﯽﭘﺮﺳﯽ : ﭼﻪﻃﻮﺭ ﺍﯾﻦﮔﻮﻧﻪ ﺷﺎﻋﺮ ﺷﺪ ﺩﻟﺖ؟
ﺗﻮ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺷﺎﻋﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ

ﮔﺮﭼﻪ ﻣﯽﺩﺍﻧﻢ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﯽ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯽﮐﺸﻢ
ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﺩﻟﻢ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﺷﺎﻋﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ...

#زنده_یاد_نجمه_زارع

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نم‌نم باران

دلم گرفته ازاین افترا واین تهدید
به پشت ابرنشسته زدلخوری خورشید

صدای گریه ی باران وخشکی برکه
سکوت قوی سپید نشسته درتبعید

هجوم بادخزان وصلابت طوفان
سکوت مرغ غزلخوان و سایه ی تردید

ربوده بادخزان سبزی صنوبررا
تبرنشسته به تلخی به کنج ساقه ی بید

چنان به عمق خویش فروبرده ابراستاره
که محوگشته زدورفلک مه وناهید

نداشت میل درخشش دراین شب تیره
ستاره دورخودومه که هرزمیچرخید

زبیکسی به توتامن پناه آوردم
به روی من گل روی تو بازمی خندید

تو بودی ومن وجنگل ونم نم باران
به حول محورعشق توسینه می چرخید

تمام‌هوش وحواسم به سمت وسوی توبود
به هرکجا نظرافکنددل تورا می دید

ازعشق روی توای ماه نیمه ی پنهان
میان سینه ی تنگم دلم زغم ترسید

بنای صلح ندارد زمانه بادل من
دراین محیط تیره که پنهان شده مه ومهشید

دراین شبی که قحطی نوروستاره ومه بود
فتوحی ازغم بیچارگان بخودلرزید


#زنده_یاد_رحیم_فتوحی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‍ هوای روی تو دارم نمی گذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم

مرا که مست توام این خمار خواهد کشت
نگاه کن که به دست که می سپارندم

مگر در این شب دیر انتظار عاشق کش
به وعده های وصال تو زنده دارندم

غمم نمی خورد ایام و جای رنجش نیست
هزار شکر که بی غم نمی گذارندم

سری به سینه فرو برده ام مگر روزی
چو گنج گم شده زین کنج غم برآرندم

چه باک اگر به دل بی غمان نبردم راه
غم شکسته دلانم که می گسارندم

من آن ستارهٔ شب زنده دار امیدم
که عاشقان تو تا روز می شمارندم

چه جای خواب که هرشب محصّلان فراق
خیال روی تو بر دیده می گمارندم

هنوز دست نشسته ست غم ز خون دلم
چه نقش‌ها که ازین دست می‌نگارندم

کدام مست می از خون سایه خواهد کرد
که همچو خوشه‌ٔ انگور می فشارندم


#زنده یاد هوشنگ_ابتهاج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀