💖کافه شعر💖
2.76K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
دوش با صد عیش بودی، هر شبت چون دوش باد
گر چو خونم با حریفان باده خوردی نوش باد

هر که جز کام تو جوید، باد، یارب! تلخ کام
هر که جز نام تو گوید تا ابد خاموش باد


#هلالی_جغتایی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀
#خدا_در_قلب_انسان‌هاست

دائم که چرخ روزگار یکسان نمی‌چرخد
بالا و پایین دارد این دوّاره‌ی گردون

گاهی مسیری شاد و دل آباد می‌رقصد
گاهی درون انزوا با نغمه‌ای محزون

از روزگار آموختم بالا و پایین را
آواره گاهی می‌شود دلداده‌ای مجنون

از عشق فهمیدم خدا در قلب انسان‌هاست
دلداده یعنی او که دارد مکتبش قانون

حاجت به دل گر در صلاح خویش می‌خواهی
باید که ایمانت شود بر خالقت افزون

این عشق تا دل می‌تپد در سینه‌ات باقی‌ست
با دل صدایش کن که دنیایت شود گلگون

#حمید_رضا_یگانه


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀
در دل و جان خانه کردی عاقبت
هر دو را دیوانه کردی عاقبت



ای ز عشقت عالمی ویران شده
قصد این ویرانه کردی عاقبت


مولانا


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸࿇═‎‌‌‌‌‌‌❀
در گردش افلاک چو کردم نظری
از مردمِ آدمی ندیدم اثری

هرجا که سری بود، فرو رفت به‌خاک
هرجا که خری بود، برآورد سری!

#کشکول
#شیخ_بهایی


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀
دگر آن شب‌ست امشب که ز پی سحر ندارد
من و باز آن دعاها که یکی اثر ندارد

من و زخم تیزدستی که زد آنچنان به تیغم
که سرم فتاده برخاک و تنم خبر ندارد

به هوای باغ مرغان همه بال‌ها گشاده
به شکنج دام مرغی چه کند که پر ندارد

بکش و بسوز و بگذر منگر به این که عاشق
به‌جز این که مهر ورزد گنهی دگر ندارد

#وحشی_بافقی


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀
دیوانه شدم خواب ز دیوانه خطا است
دیوانه چه داند که ره خواب کجاست

زیرا که خدا نخفت و پاکست ز خواب
مجنون خدا بدان هم از خواب جداست

#مولانا


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلتنــــگی این لاله ی صحـــــرایی را

انـــدوه "به خـواب من نمـی آیی" را

ای عشق! به شانه ام شبی سر بگذار

تـا بـا تـو بگـــویم غـــم تنهــــایی را

#شهراد_میدری


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀
در ستیغِ انتظار،

خیمه زد فصل بهار

می تراود اشک شوق،

چشمه سان در کوهسار ...!

#عباسعلی_استکی


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀
درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت

خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد
که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت

#هوشنگ_ابتهاج


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀
دختری آمد غزلهای مرا دزدید و رفت
کل احساس مرا در بقچه ای پیچید و رفت

هِی صدایش کردم و گفتم کجا میری؟!،،نرو
صورتش چرخاند و بر حرفم کمی خندید و رفت

از پی اش کلی دویدم تا بگیرم دامنش
بی وفا دامن کشان با سایه ها رقصید و رفت...

#لاادری


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀