💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
ترسم آن سیمین بدن باشد در آغوش رقیب

دیده ام تقویم را، امشب قمر در عقرب است

#عالی_شیرازی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
در شب وصلِ تو....
قرصِ مَه چه زیبا می‌نمود...

بود گویا...
نقطه‌ای بر انتخابِ زندگی....


#عالی_شیرازی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
بس كه محوِ تو شدم، ما و من از يادم رفت
رفتم احوال بگويم، سخن از يادم رفت

ديدمش همدمِ اغيار و ز بس مضطربم
رفتن از خويش در آن انجمن از يادم رفت

قاصد آورد جوابِ منِ غربت‌زده را
آنقدَر دير، كه نام وطن از يادم رفت

حسرت این‌است که صیّاد مرا چندانی
در قفس داشت که راهِ چمن از یادم رفت

هر قدَر خار که در سینه دمید از غمِ دل
ز هم‌آغوشیِ آن گل‌بدن از یادم رفت

هر گه از یارِ جفاجو ستمی تازه رسید
داغِ دیرینه و زخمِ کهن از یادم رفت

«عالی» از وعدهٔ او باز امیدی دارم
طورِ آن دلبرِ پیمان‌شکن از یادم رفت.

نعمت‌خان
#عالی_شیرازی

☑️ دیوان نعمت‌خان عالی
چاپ سنگی
مطبع منشی نول‌کشور، کانپور هند

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
چشم او میخانه و....
هر گردشی پیمانه‌ایسٺ....

در خمارم،
ساغر سرشار می‌خواهد دلم.....


#عالی_شیرازی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
از نوشخندِ لعلش ،
شد محوْ هستی ما.....

با آنڪه می نمڪ داشت،
افزود مستی ما....


#عالی_شیرازی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
چشم او میخانه و....
هر گردشی پیمانه‌ایسٺ....

در خمارم،
ساغر سرشار می‌خواهد دلم.....


#عالی_شیرازی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
از حیرت ما نبود واقف

آیینه به پیش یار بردیم

#بسمل_بدخشانی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
چو شانه، دستِ تصرّف مرا به‌جا دادند

مریدِ سلسله‌ی گیسویی پریشانم!

#روشن_بروجی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
از بس به انتظار تواَم در همیشه‌ها

یک صندلی کنار خیالم نشانده‌ام...

#ساجده_جبارپور
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
کسی دیوانه باشد کز سرِ کویش رود جایی

دل اینجا، دولت اینجا، مدّعا اینجا، امید اینجا

#عالی_شیرازی
‏┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
ما با کدام جنبه‌ی جرأت، دل تو را

تشبیه می‌کنیم به دریای بی‌کران؟

#مریم_جعفری_آذرمانی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
از نوشخندِ لعلش، شد محوْ هستیِ ما
با آنکه می نمک داشت، افزود مستیِ ما

یکدم صراحیِ ما، از سجده نیست فارغ
شد موجِ باده محراب، از می‌پرستی ما

چون غنچهٔ فسرده، داریم مشتِ خالی
دلتنگ کرده ما را، این تنگدستی ما

عیبِ گهر نباشد گر ته‌نشینِ دریاست
پیشِ گهرشناسان، اوج‌است پستی ما

تیرِ دعا گذارست از هفت جوشنِ چرخ،
ای سنگدل! حذر کن از صاف‌شَستی ما

چون رنگ گل دوروزی در گلشنِ جهانیم
کی اعتماد باشد بر رنگِ هستی ما

«عالی»چو خار نگرفت، بیهوده دامنِ کس
آخر به‌کار آمد، کوتاه‌دستی ما.

#عالی_شیرازی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
ترسم آن سیمین‌بدن باشد در آغوشِ رقیب

دیده‌ام تقویم را امشب قمر در عقرب است

#عالی_شیرازی

💖🧚🧚‍♀💖

@Kafee_sheerr💖💖
این نیست که از راه وفا آمده رفتی
شد راه غلط، ورنه چرا آمده رفتی؟

چندان ننشستی که شود غنچه‌ی دل باز
چون بوی گل و باد صبا آمده رفتی

در دیده و دل هیچ قراری نگرفتی
چون عکس در این آینه‌ها آمده رفتی

چون دانه‌ی تسبیح به دست ای دُر یکتا!
آخر به صد آمین و دعا آمده رفتی

در خلوتِ دل بود نهان یار تو، «عالی
بی‌جا به طلب در همه‌جا آمده رفتی...

#عالی_شیرازی

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
بر من ز بس فراق تو تیغِ جفا کشد
نقاش، عضو عضو من از هم جدا کشد!

هرکس چو سُرمه خواسته عزت به چشم خلق
خود را به گوشه‌ای چو رسانید، واکشد

یک گام بیش نیست رهِ منزلِ مراد
آن هم همین‌قدَر که کس از دهر پا کشد

چون نقشِ جاده بر سر راهش فتاده‌ایم
گردیم خاک پای، سری گر به ما کشد

طولِ اَمل، کمندِ شکارِ هوس نشد
این رشته‌ی دراز، کسی تا کجا کشد؟

صدبار جان‌سپردن از آن بِه که پیش خلق
یک‌بار کس نفَس ز پی مدّعا کشد

دانی چرا ز گفتن حال دلم خموش؟
ترسم که رفته‌رفته به چون و چرا کشد

«عالی» شده‌ست پیر و نکرده‌ست ترکِ عشق
نخل خمیده‌ای‌ست که بار وفا کشد...

#عالی_شیرازی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
بر من ز بس فراق تو تیغِ جفا کشد
نقاش، عضو عضو من از هم جدا کشد!

هرکس چو سُرمه خواسته عزت به چشم خلق
خود را به گوشه‌ای چو رسانید، واکشد

یک گام بیش نیست رهِ منزلِ مراد
آن هم همین‌قدَر که کس از دهر پا کشد

چون نقشِ جاده بر سر راهش فتاده‌ایم
گردیم خاک پای، سری گر به ما کشد

طولِ اَمل، کمندِ شکارِ هوس نشد
این رشته‌ی دراز، کسی تا کجا کشد؟

صدبار جان‌سپردن از آن بِه که پیش خلق
یک‌بار کس نفَس ز پی مدّعا کشد

دانی چرا ز گفتن حال دلم خموش؟
ترسم که رفته‌رفته به چون و چرا کشد

«عالی» شده‌ست پیر و نکرده‌ست ترکِ عشق
نخل خمیده‌ای‌ست که بار وفا کشد...

#عالی_شیرازی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
بیهوده به حرف لب گشودن چه ضرور؟
تیغِ همه بر خود آزمودن چه ضرور؟

دانا محتاج نیست، نادان منکر
پس مصدر فعل لغو بودن چه ضرور؟

#عالی_شیرازی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
چو موج آب، ز شوقت دویده می‌آیم
به خاک راه، چو ماهی تپیده می‌آیم

اشاره‌ای ز طلب گر کنی به گوشه‌ی چشم
چو اشکِ دیده‌ی عاشق، دویده می‌آیم

طلب چه؟ وعده کجا؟ من ز شوق تو غافل
مثالِ حرفِ به خاطر رسیده می‌آیم...

#عالی_شیرازی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
فدایش تا نکردم جانِ محنت‌ دیده‌ ی خود را


ندانستم که می‌ آید به کاری، زندگانی هم

#عالی_شیرازی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
چو موج آب، ز شوقت دویده می‌آیم
به خاک راه، چو ماهی تپیده می‌آیم

اشاره‌ای ز طلب گر کنی به گوشه‌ی چشم
چو اشکِ دیده‌ی عاشق، دویده می‌آیم

طلب چه؟ وعده کجا؟ من ز شوق تو غافل
مثالِ حرفِ به خاطر رسیده می‌آیم...

#عالی_شیرازی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌دلم از بیمِ فراقِ تو به خود می‌لرزد
همچو آن قطره که از گل نچکیده‌ست هنوز!


#عالی_شیرازی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀