💖کافه شعر💖
2.78K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
هـر شـب که نه !! ...
اما گاهی خوابت را می بینم ...
فشار آغوشت را حس میکنم...
و آنگاه که عقربه های قلبم
بر مدار دلتنگی ها
می ایستند ...
زمانی ست که داغی لبهایت را
لمس میکنم...
و ماه...
با دیدن پیڪر افلیج شده ی احساسم
در سکوت مطلق ...
می گرید ...


#شیوامیثاقی

#پست_ویژه
❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
چهـارشـنبه یعـنی ...
یڪ قــدم مانده به دلتــنگی ،،
دلتنگیهاےروزهای پایـانـے هفتـہ
ڪه سالـها پیـش
آنـرا تجربه ڪرده ام،،




#شیوامیثاقی



❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
یڪ روز عصر ، غافلگیرم ڪن
تنورِ دلت را با هیزمی از جنس عاشقانه
شعله ور ڪن و محڪم دستم را
در دستت بگیر و با خود ببــر
جایش مهم نیســت...
هر جایی ڪه تو باشــی یعنــی از تنهایی
فاصله گرفته ام
هرجایی ڪه، با نگاه مردانه ات با من حرف بــزنی
در این دنـیایی ڪه دیگر هیچ نگــاهی مردانه نیست...
هر جایی ڪه ، شانه های استوارت،
سدی مقابلِ بادهای مخالف باشنـد..

هر جایــی ڪه با تو باشــم
همانجا خوب است


#شیوامیثاقی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
امشب ...
خاطـره هایت را
نـخ ڪرده ام
بر سوزنِ احـساسم
تـا لبـاسـی از امـید بدوزم
بر قامت خیالت ...
ڪه خیالت ..
گاهــی قصـــه میشــود
ڪه خـوابــم بـــبـرد
گاهی غصـه میشود
ڪه یادم بــرود....


#‌شیوامیثاقی


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀
ڪوچه ی بـن بسـت دلـم

چه بـۍ انـتهـا عـاشـق اسـت ...

#شیوامیثاقی
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مڪَر نشنیدے
ڪہ میڪَویند
با هر ڪسی مانند
خودش رفتار ڪن
با من مثل من دیوانڪَی ڪن
ساز دلت را با عشـق بنواز تا من
عاشقانہ درهوایت برقصم...



#شیوامیثاقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ڪوه خاطراتِ تلخمان را شڪستم ...
از تڪه هاے آن...
دوصنـدڶـے ساخـتم از جنس امـید
امشب، نشسته رو به مهتاب
و خیره به صندلی خالیت ...
انتظارم را تــاب میدهم ،،،



#شیوامیثاقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
پنجشـنبه
دلتنگـے یڪطرفه اےست
ڪه هـــواے ابـرے آن
تنـها در آســمان من
بغـض میڪند و میترڪد


#شیوامیثاقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یک روز عصر ، غافلگیرم کن
تنورِ دلت را با هیزمی از جنس عاشقانه
شعله ور کن
و محکم دستم را در دستت بگیر و با خود ببــر...
جایش مهم نیســت...

هرجایی که، با نگاه مردانه ات با من حرف بــزنی ..
در این دنـیایی که دیگر هیچ نگــاهی مردانه نیست...
هر جایی که ، شانه های استوارت، سدی مقابلِ بادهای مخالف باشنـد..
هر جایــی که با تو باشــم ...
همانجا خوب است...


#شیوامیثاقی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
عطرخیسِ تنت رابه آغوش میڪشم
مهمان ناخوانده نمیخواهی؟
مثل پیچکِ گل یاس
بدور اندامت می پیچـــم ..ـ رگهای بازوانت را لمـــس میڪنم ... و در تقاطع لبت شڪوفا میشوم ...
بچِش بوسه ی داغ و شرجیم را
و با چشمان خمارت با من حـــرف بزن...

بگو
آیا مهمان ناخوانــــده نمیخــــــواهی؟


#شیوامیثاقی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀