،نازک آرای تن ساق گلی
که به جانش کشتم
و به جان دادمش آب
ای دریغا به برم می شکند
دست ها می سایم
تا دری بگشایم
بر عبث می پایم
که به در کس آید
در و دیوار به هم ریخته شان
بر سرم می شکند...
#نیما_یوشیج🌹
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
که به جانش کشتم
و به جان دادمش آب
ای دریغا به برم می شکند
دست ها می سایم
تا دری بگشایم
بر عبث می پایم
که به در کس آید
در و دیوار به هم ریخته شان
بر سرم می شکند...
#نیما_یوشیج🌹
#ن
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
.
کنار آشیانهی تو...
#آشیانه_میکنم...
فضای آشیانه را...
پر از ترانه میکنم...
#کسی_سوال_میکند...
به خاطر چه زندهای...
و من برای زندگی...
#تو_را_بهانه_میکنم...
#نیما_یوشیج
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کنار آشیانهی تو...
#آشیانه_میکنم...
فضای آشیانه را...
پر از ترانه میکنم...
#کسی_سوال_میکند...
به خاطر چه زندهای...
و من برای زندگی...
#تو_را_بهانه_میکنم...
#نیما_یوشیج
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
شَب است، اما در دلِ من شبِ دیگری است
و ستارههای آن از جنس دیگر
در دل من سکنهای هستند
که با سکنهی این زمین قهر و آشتیها دارند.
در دلِ من گمشدهای است
که در این ساعتِ وحشتناک از آن یاد میکنم.
#نیما_یوشیج
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
و ستارههای آن از جنس دیگر
در دل من سکنهای هستند
که با سکنهی این زمین قهر و آشتیها دارند.
در دلِ من گمشدهای است
که در این ساعتِ وحشتناک از آن یاد میکنم.
#نیما_یوشیج
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دلــم یڪ بـــاغ پر نارنـــج
دلم آرامشِ تُرد وُ لطیف
َ صبح شالیزار..
دلم شعرے سراسر
دوستت_دارم
دلم دشتے پر از آویشن و
گل پونه مے خواهد ...
#نیما_یوشیج
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دلم آرامشِ تُرد وُ لطیف
َ صبح شالیزار..
دلم شعرے سراسر
دوستت_دارم
دلم دشتے پر از آویشن و
گل پونه مے خواهد ...
#نیما_یوشیج
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
هان، ای شبِ شومِ وحشت انگيز!
تا چند زني به جانم آتش؟
يا چشم مرا ز جاي بَركَن،
يا پرده ز روي خود فروكش،
يا باز گذار تا بميرم
كز ديدنِ روزگار سيرم....
ديري ست كه در زمانه ي دون
از ديده هميشه اشكبارم،
عمري به كدورت و اَلَم رفت
تا باقيِ عمر چون سپارم.
نه بختِ بدِ مَراست سامان
و اي شب، نه تُراست هيچ پايان
اين قصه كه مي كني تو با من
زين خوبتر ايچ قصه اي نيست،
خوبست وليك بايد از درد
نالان شد و زار زار بگريست.
بشكست دلم ز بيقراري
كوتاه كن اين فسانه، باري
#نیما_یوشیج
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تا چند زني به جانم آتش؟
يا چشم مرا ز جاي بَركَن،
يا پرده ز روي خود فروكش،
يا باز گذار تا بميرم
كز ديدنِ روزگار سيرم....
ديري ست كه در زمانه ي دون
از ديده هميشه اشكبارم،
عمري به كدورت و اَلَم رفت
تا باقيِ عمر چون سپارم.
نه بختِ بدِ مَراست سامان
و اي شب، نه تُراست هيچ پايان
اين قصه كه مي كني تو با من
زين خوبتر ايچ قصه اي نيست،
خوبست وليك بايد از درد
نالان شد و زار زار بگريست.
بشكست دلم ز بيقراري
كوتاه كن اين فسانه، باري
#نیما_یوشیج
#ه
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
.
کسی سوال میکند...
بخاطر چه زندهای...
و من برای زندگی...
تو را بهانه میکنم...
#نیما_یوشیج🌷
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کسی سوال میکند...
بخاطر چه زندهای...
و من برای زندگی...
تو را بهانه میکنم...
#نیما_یوشیج🌷
#ک
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
با درد نبودنش که خو میکردم
با دیده تر به جاده رو میکردم
می آمد و خنجری به قلبم میزد
میرفت و دوباره من رفو میکردم
#نیما_یوشیج🌸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با دیده تر به جاده رو میکردم
می آمد و خنجری به قلبم میزد
میرفت و دوباره من رفو میکردم
#نیما_یوشیج🌸
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو دروغی ، دروغی دلاویز
تو غمی ، یک غم سخت زیبا
بی بها مانده عشق و دل من
می سپارم به تو ، عشق و دل را
که تو خود را به من واگذاری...
#نیما_یوشیج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو غمی ، یک غم سخت زیبا
بی بها مانده عشق و دل من
می سپارم به تو ، عشق و دل را
که تو خود را به من واگذاری...
#نیما_یوشیج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از کمانگاهِ دو چشم تو که تیر آید و بس
صید را کشته بدان تیر تو میباید و بس
چشمِ بدخواه که از بامِ جهان میپاید
تشنگان را به جگر سوخته میپاید و بس
روی ننْمودی و تا روی نمودی ما را
روی حسرت به سر کوی تو میساید و بس
چه کند گر نکند وصف تو با دل، «نیما»؟
گِلهی دوست، به دل گفتن میشاید و بس...
#نیما_یوشیج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
صید را کشته بدان تیر تو میباید و بس
چشمِ بدخواه که از بامِ جهان میپاید
تشنگان را به جگر سوخته میپاید و بس
روی ننْمودی و تا روی نمودی ما را
روی حسرت به سر کوی تو میساید و بس
چه کند گر نکند وصف تو با دل، «نیما»؟
گِلهی دوست، به دل گفتن میشاید و بس...
#نیما_یوشیج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀