عشق اگر عشقِ تو باشد می پذیرم ننگ را
با غرورت حفظ کن پیروزیِ این جنگ را
من هزار و سیصد و اندی غمم راحت بزن
بر حبابِ برکه یِ بی ماه مشتی سنگ را
لاف می زد عاشقی از این که قاپت را زده
می فریبد آینه هر طوطیِ خوش رنگ را
دور خود می چرخد هرکس در نگاهت غرق شد
فکرکن دریا رها کرده ست موجِ منگ را
صاف و یکسانم بکن با خاک کویت عشق جان
تا به اصلش بسپری این کوزه یِ دل تنگ را
#سپیده_پرکسب_کار
#ع
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
با غرورت حفظ کن پیروزیِ این جنگ را
من هزار و سیصد و اندی غمم راحت بزن
بر حبابِ برکه یِ بی ماه مشتی سنگ را
لاف می زد عاشقی از این که قاپت را زده
می فریبد آینه هر طوطیِ خوش رنگ را
دور خود می چرخد هرکس در نگاهت غرق شد
فکرکن دریا رها کرده ست موجِ منگ را
صاف و یکسانم بکن با خاک کویت عشق جان
تا به اصلش بسپری این کوزه یِ دل تنگ را
#سپیده_پرکسب_کار
#ع
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
لبخندهایِ مصنوعی گل بوسه هایِ غم
من قانعم در زندگی بر ساده هایِ کم
شرحی ندارد ماجرایِ خودخوری هایم
شمعم که با یک شعله یِ آتش گرفتم دم
از بس خجالت مانعم شد تا بگویم تو
هی با شما گفتن شدم با عشق نامحرم
بی ریشه ماندم در درونِ آرزوهایم
بیدم که قبل از باد افتاده ست در ماتم
ترسیدم از خوابی که در این پیله می دیدم
ترسیدم و از من جدا شد راه ابریشم
بی تو پشیمانی برایم قصه می بافد
از تار و پودِ نقشهایِ خالی و مبهم
یک بار دیگر کودتا کن تا به پا خیزد
احساس در رویای سیبِ سرخ یک آدم
از کام دل تا کام تو فرسنگ ها راهست
اما دلِ رسوا ندارد غیر از این مرهم
با صبر محکومم نکن بر هتک دلداری
وقتی نباشد جرعه، دریا می شود شبنم
گاهی فدایِ عقل گاهی خام دل شاید
من آخرین سرباز جنگ دلخوشی باشم
#سپیده_پرکسب_کار
#ل
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
من قانعم در زندگی بر ساده هایِ کم
شرحی ندارد ماجرایِ خودخوری هایم
شمعم که با یک شعله یِ آتش گرفتم دم
از بس خجالت مانعم شد تا بگویم تو
هی با شما گفتن شدم با عشق نامحرم
بی ریشه ماندم در درونِ آرزوهایم
بیدم که قبل از باد افتاده ست در ماتم
ترسیدم از خوابی که در این پیله می دیدم
ترسیدم و از من جدا شد راه ابریشم
بی تو پشیمانی برایم قصه می بافد
از تار و پودِ نقشهایِ خالی و مبهم
یک بار دیگر کودتا کن تا به پا خیزد
احساس در رویای سیبِ سرخ یک آدم
از کام دل تا کام تو فرسنگ ها راهست
اما دلِ رسوا ندارد غیر از این مرهم
با صبر محکومم نکن بر هتک دلداری
وقتی نباشد جرعه، دریا می شود شبنم
گاهی فدایِ عقل گاهی خام دل شاید
من آخرین سرباز جنگ دلخوشی باشم
#سپیده_پرکسب_کار
#ل
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
در هوایِ تو دلم شوق پریدن دارد
عشق از منظره یِ آینه دیدن دارد
مثل یک سارق ناشی که جواهر بزند
هر که همراه تو شد میل دویدن دارد
چه کند مرغ سحر ناله اگر سر ندهد
گل نوروز نگاریست که چیدن دارد
فکر روزی که فراموش کنی نامم را
پک به پک بهمن تلخ است کشیدن دارد
کاش با خطّ نگاهت بنویسی گاهی
نازنین غصّه نخور عشق رسیدن دارد
#سپیده_پرکسب_کار
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
عشق از منظره یِ آینه دیدن دارد
مثل یک سارق ناشی که جواهر بزند
هر که همراه تو شد میل دویدن دارد
چه کند مرغ سحر ناله اگر سر ندهد
گل نوروز نگاریست که چیدن دارد
فکر روزی که فراموش کنی نامم را
پک به پک بهمن تلخ است کشیدن دارد
کاش با خطّ نگاهت بنویسی گاهی
نازنین غصّه نخور عشق رسیدن دارد
#سپیده_پرکسب_کار
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
تکّه ای سنگی، خودت را ماه می بینی ولی
انعکاسِ نور را در چاه می بینی ولی
می نشینی روبرویِ پنجره با دلخوشی
در نگاهِ زندگی اکراه می بینی ولی
اتّفاقی عمرمان در یک مسیر افتاده بود
اشتباهی عشق را گمراه می بینی ولی
چشم بر هم بسته ای در گلّه یِ گرگان شبی
تا ابد کابوسی از یک آه می بینی ولی
طوطی از دنیای معنی غافل است و بی خبر
همچو اویی، خواب را آگاه می بینی ولی
#سپیده_پرکسب_کار
#ت
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
انعکاسِ نور را در چاه می بینی ولی
می نشینی روبرویِ پنجره با دلخوشی
در نگاهِ زندگی اکراه می بینی ولی
اتّفاقی عمرمان در یک مسیر افتاده بود
اشتباهی عشق را گمراه می بینی ولی
چشم بر هم بسته ای در گلّه یِ گرگان شبی
تا ابد کابوسی از یک آه می بینی ولی
طوطی از دنیای معنی غافل است و بی خبر
همچو اویی، خواب را آگاه می بینی ولی
#سپیده_پرکسب_کار
#ت
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
لبخندهایِ مصنوعی گل بوسه هایِ غم
من قانعم در زندگی بر ساده هایِ کم
شرحی ندارد ماجرایِ خودخوری هایم
شمعم که با یک شعله یِ آتش گرفتم دم
از بس خجالت مانعم شد تا بگویم تو
هی با شما گفتن شدم با عشق نامحرم
بی ریشه ماندم در درونِ آرزوهایم
بیدم که قبل از باد افتاده ست در ماتم
ترسیدم از خوابی که در این پیله می دیدم
ترسیدم و از من جدا شد راه ابریشم
بی تو پشیمانی برایم قصه می بافد
از تار و پودِ نقشهایِ خالی و مبهم
یک بار دیگر کودتا کن تا به پا خیزد
احساس در رویای سیبِ سرخ یک آدم
از کام دل تا کام تو فرسنگ ها راهست
اما دلِ رسوا ندارد غیر از این مرهم
با صبر محکومم نکن بر هتک دلداری
وقتی نباشد جرعه، دریا می شود شبنم
گاهی فدایِ عقل گاهی خام دل شاید
من آخرین سرباز جنگ دلخوشی باشم
#سپیده_ پرکسب🌹
#ل
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
من قانعم در زندگی بر ساده هایِ کم
شرحی ندارد ماجرایِ خودخوری هایم
شمعم که با یک شعله یِ آتش گرفتم دم
از بس خجالت مانعم شد تا بگویم تو
هی با شما گفتن شدم با عشق نامحرم
بی ریشه ماندم در درونِ آرزوهایم
بیدم که قبل از باد افتاده ست در ماتم
ترسیدم از خوابی که در این پیله می دیدم
ترسیدم و از من جدا شد راه ابریشم
بی تو پشیمانی برایم قصه می بافد
از تار و پودِ نقشهایِ خالی و مبهم
یک بار دیگر کودتا کن تا به پا خیزد
احساس در رویای سیبِ سرخ یک آدم
از کام دل تا کام تو فرسنگ ها راهست
اما دلِ رسوا ندارد غیر از این مرهم
با صبر محکومم نکن بر هتک دلداری
وقتی نباشد جرعه، دریا می شود شبنم
گاهی فدایِ عقل گاهی خام دل شاید
من آخرین سرباز جنگ دلخوشی باشم
#سپیده_ پرکسب🌹
#ل
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دو پلک خیس و دوچشمِ خمار غم دیده
کشیده مرکب دل را سوار غم دیده
اگر چه عاقبتش را، ندیده می داند
به شوق عشق پریده شکار غم دیده
ببازد و ببرد آسمان همان رنگست
برای هر که مداوم قمار غم دیده
هوای سرد زمستان بدون دلگرمی
تفاوتی نکند با بهار غم دیده
مرا ز مرگ مترسان که پیش از این مُردست
به پای ملک دلش شهریار غم دیده
ببر بدوز به قدّم قواره کن غم را
غنیمت است حضورت کنار غم دیده
#سپیده_پرکسب_کار
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
کشیده مرکب دل را سوار غم دیده
اگر چه عاقبتش را، ندیده می داند
به شوق عشق پریده شکار غم دیده
ببازد و ببرد آسمان همان رنگست
برای هر که مداوم قمار غم دیده
هوای سرد زمستان بدون دلگرمی
تفاوتی نکند با بهار غم دیده
مرا ز مرگ مترسان که پیش از این مُردست
به پای ملک دلش شهریار غم دیده
ببر بدوز به قدّم قواره کن غم را
غنیمت است حضورت کنار غم دیده
#سپیده_پرکسب_کار
#د
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
فکر کن کوهم ولی با جسم کاهی بی رمق
تکّه یِ ابری سیه افتاده در چشمِ شفق
من زنم من دخترم من مادرم جنسی قوی
کز خیالاتِ بدان با درد گشتم منطبق
رشک با من اشک با من غیرتش با دیگران
عرض را در من خدا بخشیده گویا بر فلق
اشتباهم ننگ دردم زندگی سهمم خیال
جاهلیّت کشته من را اف بر این دندان لق
دخترم من آن که احساسش به یغما می رود
با قفس با جهل با شهوت و یا تمثال حق
لقمه ای هستم فقط در انتظارِ انتخاب
همچنان یا شانس یا اقبال! خوانی بر طبق
شو حلال و دل حرام و النّکاح سنتی
سال ها بُر می خورد بازی به دستِ یک ورق
خسته خواهد شد زمان یک روز از تکرار زن
معذرت می خواهم ای تاریخ از این ماسبق
#سپیده_پرکسب_کار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تکّه یِ ابری سیه افتاده در چشمِ شفق
من زنم من دخترم من مادرم جنسی قوی
کز خیالاتِ بدان با درد گشتم منطبق
رشک با من اشک با من غیرتش با دیگران
عرض را در من خدا بخشیده گویا بر فلق
اشتباهم ننگ دردم زندگی سهمم خیال
جاهلیّت کشته من را اف بر این دندان لق
دخترم من آن که احساسش به یغما می رود
با قفس با جهل با شهوت و یا تمثال حق
لقمه ای هستم فقط در انتظارِ انتخاب
همچنان یا شانس یا اقبال! خوانی بر طبق
شو حلال و دل حرام و النّکاح سنتی
سال ها بُر می خورد بازی به دستِ یک ورق
خسته خواهد شد زمان یک روز از تکرار زن
معذرت می خواهم ای تاریخ از این ماسبق
#سپیده_پرکسب_کار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آنقَدَر باریده است احساس بر باغ تنش
بوی دلتنگی می آید از گلِ پیراهنش
خلوتِ دیوانه با آیینه شوری تازه نیست
غصّه را با خنده هایش می کشد بر گردنش
چیست حکمِ شرع وقتی می رسد جان بر دهان
جرعه ای از عشق بر لب می زند بوسیدنش
حال خوبی نیست در برزخ بمانی تا ابد
عقل هم این را نمی خواهد برایِ دشمنش
شیشه یِ عمرِ گناهم را شبی خواهد شکست
خوانده ام این را من از آن چشم هایِ روشنش
#سپیده_پرکسب_کار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بوی دلتنگی می آید از گلِ پیراهنش
خلوتِ دیوانه با آیینه شوری تازه نیست
غصّه را با خنده هایش می کشد بر گردنش
چیست حکمِ شرع وقتی می رسد جان بر دهان
جرعه ای از عشق بر لب می زند بوسیدنش
حال خوبی نیست در برزخ بمانی تا ابد
عقل هم این را نمی خواهد برایِ دشمنش
شیشه یِ عمرِ گناهم را شبی خواهد شکست
خوانده ام این را من از آن چشم هایِ روشنش
#سپیده_پرکسب_کار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Cheshmat
Sepideh