💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
همی نالم به دردا، همی گریم به زارا
که ماندم دور و مهجور، من از یار و دیارا

الا ای باد شبگیر، ازین شخص زمین‌گیر
ببر نام و خبر گیر، ز یار نامدارا


ُ#ملک‌الشعرای_بهار

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
.
میان ابرو و چشم تو گیر و داری بود
من این میانه شدم کشته، این چه کاری بود!

تو بی‌وفا و اجل در قفا و من بیمار
بمُردم از غم و جز این چه انتظاری بود؟

مرا ز حلقه‌ی عشّاق خود نمی‌راندی
اگر به نزد توام قدر و اعتباری بود

در آفتابِ جمال تو زلفِ شبگردت
دلم ربود و عجب دزد آشکاری بود!

به هر کجا که ببستیم، باختیم ز جهل
قمارِ جهل نمودیم و خوش قماری بود

تمدن آتشی افروخت در جهان که بسوخت-
-ز عهدِ مهر و وفا هرچه یادگاری بود

بنای این مَدَنیّت به باد می‌دادم
اگر به دست من از چرخ اختیاری بود

مِی‌ای خوریم به باغی نهان ز چشم رقیب
اگر تو بودی و من بودم و بهاری بود...

#ملک‌الشعرای_بهار


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
میان ابرو و چشم تو گیر و داری بود
من این میانه شدم کشته، این چه کاری بود!

تو بی‌وفا و اجل در قفا و من بیمار
بمُردم از غم و جز این چه انتظاری بود؟

#ملک‌الشعرای_بهار


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
▫️


باد صبح ازکوهسار آید همی
یاد یار غمگسار آید همی

یارگوبی سوی شهر آید زکوه
دوست گویی از شکار آید همی

بامدادان در هوای گرم ری
بوی لطف نوبهارآید همی


#ملک‌الشعرای_بهار
#صـبح_بخیـر 👌🍂


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دل من خواهی ای ترک و ندانی که خطاست
از چو من عاشق دلباخته جان باید خواست

دل من خواهی و پاداش مرا بوسه دهی
هرکه زینسان دل من خواهد بدهم که رواست


#ملک‌الشعرای_بهار


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تو هم امروز بده بوسه به من
کار امروز به فردا مفکن

بیش از این از بر من تند مرو
بیش ازین بر دل من نیش مزن

عهد بستی که دل من شکنی
بشکن عهد و دل من مشکن


#ملک‌الشعرای_بهار


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نسیم صبحدم از کوهپایه باز آمد
درخت سرو ز شادی به اهتزاز آمد

بیاکه طرهٔ سنبل زشوق گشت پریش
بیا که دیدهٔ نرگس به راه باز آمد


#ملک‌الشعرای_بهار


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
وعده کردی که به من بوسه دهی
سر وعده است بده بوسهٔ من

دل من تنگ شد و حوصله تنگ
تنگ بنشین برم ای تنگ‌دهن

دام تقوی به ره دل مگذار
تار عصمت به ‌تن خویش متن


#ملک‌الشعرای_بهار


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
امشب ز فراق دوست خوابم نبرد
هم دل به سوی شمع و کتابم نبرد

از بس که دو دیده آب حسرت بارد
بیدار نشسته‌ام که آبم نبرد


#ملک‌الشعرای بهار🌹

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
میان ابرو و چشم تو گیر و داری بود
من این میانه شدم کشته، این چه کاری بود!

تو بی‌وفا و اجل در قفا و من بیمار
بمُردم از غم و جز این چه انتظاری بود؟

مرا ز حلقه‌ی عشّاق خود نمی‌راندی
اگر به نزد توام قدر و اعتباری بود

در آفتابِ جمال تو زلفِ شبگردت
دلم ربود و عجب دزد آشکاری بود!

به هر کجا که ببستیم، باختیم ز جهل
قمارِ جهل نمودیم و خوش قماری بود

تمدن آتشی افروخت در جهان که بسوخت-
-ز عهدِ مهر و وفا هرچه یادگاری بود

بنای این مَدَنیّت به باد می‌دادم
اگر به دست من از چرخ اختیاری بود

مِی‌ای خوریم به باغی نهان ز چشم رقیب
اگر تو بودی و من بودم و بهاری بود...

#ملک‌الشعرای_بهار


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀