❤برای وقتی که به خاطر عشق و دوست داشتن، هنوز با آدمای بداخلاق یا با مخاطب خاصتون، مهربانی میکنین.
ز دست عشق بهجز خیر برنمیآمد
وگر نه پاسخ دشنام مهربانی نیست
#فاضل_نظری
معنی: از عشق فقط خیر و خوبی برمیاد، و اگر نه پاسخ ناسزا و بدخلقی که مهربانی نیست😏😇
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ز دست عشق بهجز خیر برنمیآمد
وگر نه پاسخ دشنام مهربانی نیست
#فاضل_نظری
معنی: از عشق فقط خیر و خوبی برمیاد، و اگر نه پاسخ ناسزا و بدخلقی که مهربانی نیست😏😇
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این رقص موج زلف خروشنده ی تو نیست
این سیب سرخ ساختگی ، خنده ی تو نیست
ای حسنت از تکلف آرایه بی نیاز
اغراق ، صنعتی ست که زیبنده ی تو نیست
در فکر دلبری ز من بینوا مباش
صیدی چنین حقیر برازنده ی تو نیست
شبهای مه گرفته ی مرداب بخت من
ای ماه ، جای رقص درخشنده ی تو نیست
گمراهی مرا به حساب تو می نهند
این کسر شان چشم فریبنده ی تو ، نیست؟!
ای عمر چیستی ؟ که به هر حال عاقبت
جز حسرت گذشته ، در آینده ی تو نیست
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
این سیب سرخ ساختگی ، خنده ی تو نیست
ای حسنت از تکلف آرایه بی نیاز
اغراق ، صنعتی ست که زیبنده ی تو نیست
در فکر دلبری ز من بینوا مباش
صیدی چنین حقیر برازنده ی تو نیست
شبهای مه گرفته ی مرداب بخت من
ای ماه ، جای رقص درخشنده ی تو نیست
گمراهی مرا به حساب تو می نهند
این کسر شان چشم فریبنده ی تو ، نیست؟!
ای عمر چیستی ؟ که به هر حال عاقبت
جز حسرت گذشته ، در آینده ی تو نیست
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با خلق هرکس دعوی وارستگی دارد
بیشک به دنیا بیشتر وابستگی دارد
اینجا گریزی از تعلق نیست در هر حال
هرکس به چیزی در جهان دلبستگی دارد
پرسیدم از فرهاد آیا عشق شیرین بود؟
در پاسخم خندید، یعنی بستگی دارد
دنیا تماشاییست اما زندگی اینجا
اندوه دارد، رنج دارد، خستگی دارد
ما تابع عشقیم و این بیتابی بیحد
چون خط ممتد تا ابد پیوستگی دارد
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیشک به دنیا بیشتر وابستگی دارد
اینجا گریزی از تعلق نیست در هر حال
هرکس به چیزی در جهان دلبستگی دارد
پرسیدم از فرهاد آیا عشق شیرین بود؟
در پاسخم خندید، یعنی بستگی دارد
دنیا تماشاییست اما زندگی اینجا
اندوه دارد، رنج دارد، خستگی دارد
ما تابع عشقیم و این بیتابی بیحد
چون خط ممتد تا ابد پیوستگی دارد
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مستی نه از پیاله، نه از خُم شروع شد
از جاده ی سه شنبه شب قم شروع شد
آیینه خیره شد به من و من به آینه
آن قدر« خیره» شد که تبسم شروع شد
خورشید ذره بین به تماشای من گرفت
آنگاه آتش از دل هیزم شروع شد
وقتی نسیم آهِ من از شیشه ها گذشت
بی تابی مزارع گندم شروع شد
موج عذاب یا شب گرداب؟! هیچ یک
دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد
از فال دست خود چه بگویم که ماجرا
از ربنای رکعت دوم شروع شد
در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
تا گفتم السلام علیکم... شروع شد
#فاضل_نظری
📖گریه_های_امپراتور
🔹مکاشفه_در_آیینه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از جاده ی سه شنبه شب قم شروع شد
آیینه خیره شد به من و من به آینه
آن قدر« خیره» شد که تبسم شروع شد
خورشید ذره بین به تماشای من گرفت
آنگاه آتش از دل هیزم شروع شد
وقتی نسیم آهِ من از شیشه ها گذشت
بی تابی مزارع گندم شروع شد
موج عذاب یا شب گرداب؟! هیچ یک
دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد
از فال دست خود چه بگویم که ماجرا
از ربنای رکعت دوم شروع شد
در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
تا گفتم السلام علیکم... شروع شد
#فاضل_نظری
📖گریه_های_امپراتور
🔹مکاشفه_در_آیینه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خواب دیدیم که رؤیاست، ولی رؤیا نیست
عمر جز «حسرت دیروز» و «غم فردا» نیست
هنر عشق فراموشی عمر است، ولی
خلق را طاقت پیمودن این صحرا نیست
ای پریشانی آرام! کجایی ای مرگ؟
در پری خانه ما حوصله غوغا نیست
ما پلنگیم! مگو لکه به پیراهن ماست
مشکل از آینه توست! خطا از ما نیست
خلق در چشم تو دلسنگ، ولی ما دلتنگ
«لا الهی» هم اگر آمده بی «الا» نیست
موج شوریده دل آشفته ماه است ولی
ماه را طاقت آشفتگی دریا نیست
بر گل فرش، به جان کندن خود فهمیدیم
مرگ هم چاره دلتنگی ماهیها نیست
#فاضل_نظری
📕اقلیت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عمر جز «حسرت دیروز» و «غم فردا» نیست
هنر عشق فراموشی عمر است، ولی
خلق را طاقت پیمودن این صحرا نیست
ای پریشانی آرام! کجایی ای مرگ؟
در پری خانه ما حوصله غوغا نیست
ما پلنگیم! مگو لکه به پیراهن ماست
مشکل از آینه توست! خطا از ما نیست
خلق در چشم تو دلسنگ، ولی ما دلتنگ
«لا الهی» هم اگر آمده بی «الا» نیست
موج شوریده دل آشفته ماه است ولی
ماه را طاقت آشفتگی دریا نیست
بر گل فرش، به جان کندن خود فهمیدیم
مرگ هم چاره دلتنگی ماهیها نیست
#فاضل_نظری
📕اقلیت
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفتی چه شود گر بشود فاصلهها کم
دیدی که شد اما نشد آخر گلهها کم
بین تو و من رغبت دیدار نماندهست
هم فاصلهها کم شده، هم حوصلهها کم
از عشق بپرهیز که صد راهزن اینجاست
آیند به این گردنهها قافلهها کم
هرچند که از شهر خودم کوچ نکردم
در بیوطنی نیستم از چلچلهها کم
از عشق همین بس که معمای شگفتیست
ای عقل بگو با من از این مسئلهها کم
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دیدی که شد اما نشد آخر گلهها کم
بین تو و من رغبت دیدار نماندهست
هم فاصلهها کم شده، هم حوصلهها کم
از عشق بپرهیز که صد راهزن اینجاست
آیند به این گردنهها قافلهها کم
هرچند که از شهر خودم کوچ نکردم
در بیوطنی نیستم از چلچلهها کم
از عشق همین بس که معمای شگفتیست
ای عقل بگو با من از این مسئلهها کم
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گفته بودی درددل کن گاه با هم صحبتی
کو رفیق راز داری! کو دل پرطاقتی؟
شمع وقتی داستانم را شنید، آتش گرفت
شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی
تا نسیم از شرح عشقم با خبر شد، مست شد
غنچه ای در باد پر پر شد ولی کو غیرتی؟
گریه می کردم که زاهد در قنوتم خیره ماند
دور باد از خرمن ایمان عاشق آفتی
روزهایم را یکایک دیدم و دیدن نداشت
کاش بر آیینه بنشیند غبار حسرتی
بس که دامان بهاران گل به گل پژمرده شد
باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتی
من کجا و جرأت بوسیدن لب های تو
آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتی
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کو رفیق راز داری! کو دل پرطاقتی؟
شمع وقتی داستانم را شنید، آتش گرفت
شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی
تا نسیم از شرح عشقم با خبر شد، مست شد
غنچه ای در باد پر پر شد ولی کو غیرتی؟
گریه می کردم که زاهد در قنوتم خیره ماند
دور باد از خرمن ایمان عاشق آفتی
روزهایم را یکایک دیدم و دیدن نداشت
کاش بر آیینه بنشیند غبار حسرتی
بس که دامان بهاران گل به گل پژمرده شد
باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتی
من کجا و جرأت بوسیدن لب های تو
آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتی
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دمی از خاک با شوق تجلی سر برآوردن
نمیارزد به عمری خاک عالم بر سر آوردن
من از شرمندگی چون لاله های واژگون عمریست
به سوی آسمانم نیست روی سر برآوردن
کسی باور نخواهد کرد اعجاز تو را ای عشق
برای "خودپرستان" تا به کی "پیغمبر" آوردن
تو خضر واقف از غیبی و من موسای بی صبرم
چه دشوار است از کار تو ای دل سر درآوردن
بپرسید از کمانداران ابرویش چرا باید
به قصد کشتن یک نیمهجان صد لشکر آوردن
به غیر از وعدهی پاییز معنایی نخواهد داشت
برای باغ پیغام بهاری دیگر آوردن
یکی از پیله ها لرزید ، چشم شمع ها روشن!
مبارک باد ! از پروانه ها خاکستر آوردن
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمیارزد به عمری خاک عالم بر سر آوردن
من از شرمندگی چون لاله های واژگون عمریست
به سوی آسمانم نیست روی سر برآوردن
کسی باور نخواهد کرد اعجاز تو را ای عشق
برای "خودپرستان" تا به کی "پیغمبر" آوردن
تو خضر واقف از غیبی و من موسای بی صبرم
چه دشوار است از کار تو ای دل سر درآوردن
بپرسید از کمانداران ابرویش چرا باید
به قصد کشتن یک نیمهجان صد لشکر آوردن
به غیر از وعدهی پاییز معنایی نخواهد داشت
برای باغ پیغام بهاری دیگر آوردن
یکی از پیله ها لرزید ، چشم شمع ها روشن!
مبارک باد ! از پروانه ها خاکستر آوردن
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پیشکش ما به چشم یار نیامد
خواستمش جان کنم نثار ، نیامد
هر چه پریدند پلک های تمنا
مژدهی پایانِ انتظار نیامد
جام شرابی که طعم بوسه به لب داشت
پیر شدیم و شبی به کار نیامد
هر چه درخشید ماه و جلوه گری کرد
هیچ پلنگی به کوهسار نیامد
آه ، که هر بار یاد عشق تو کردم
در نظرم مرگ ، ناگوار نیامد
قافلهی عمر هست و حوصله اش نیست
کیست که با زندگی کنار نیامد؟
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خواستمش جان کنم نثار ، نیامد
هر چه پریدند پلک های تمنا
مژدهی پایانِ انتظار نیامد
جام شرابی که طعم بوسه به لب داشت
پیر شدیم و شبی به کار نیامد
هر چه درخشید ماه و جلوه گری کرد
هیچ پلنگی به کوهسار نیامد
آه ، که هر بار یاد عشق تو کردم
در نظرم مرگ ، ناگوار نیامد
قافلهی عمر هست و حوصله اش نیست
کیست که با زندگی کنار نیامد؟
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بر سر سجاده می افتاد چشمم تا به مِی
شیشه ی مِی با دهان باز می پرسید کِی؟
کاش از اول، بر در میخانه می خواندم نماز
حیف از آن عمری که شد در گوشه ی محراب طی
ناله ی جانسوز من بود آنچه او فریاد زد
آه من بود آنچه عمری زیر لب می خواند، نِی
کاش با ساقی حسابم پاک می شد، سالهاست
او به من جامی بدهکارست و من جانی به وِی
من خطایی کمتر از بخشایشت دارم، ببخش
ای رفیق! ای رازدار! ای حاکم! ای بخشنده! ای....
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شیشه ی مِی با دهان باز می پرسید کِی؟
کاش از اول، بر در میخانه می خواندم نماز
حیف از آن عمری که شد در گوشه ی محراب طی
ناله ی جانسوز من بود آنچه او فریاد زد
آه من بود آنچه عمری زیر لب می خواند، نِی
کاش با ساقی حسابم پاک می شد، سالهاست
او به من جامی بدهکارست و من جانی به وِی
من خطایی کمتر از بخشایشت دارم، ببخش
ای رفیق! ای رازدار! ای حاکم! ای بخشنده! ای....
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀