دل من گفت که آهسته برو
نمرۀ درد جهان
بیست ببین،
چه کسی هست
دهد ایست همین!
بین این فاصله ها
#عشق را می جستم
در زمین
ماه
پریشانی رود
آسمان
برف
درخت
ولی انگار نبود!
گرچه ترسیده ام
از رفتنِ عشق،
در دل تنگِ خودم
مانده ام از سرِ شوق،
که بیاید از راه
مثل آن پیچک مست
که به دیوار
ترک خوردۀ غم پیچیده،
مثل روییدن یک قاصدک
از سینۀ سنگ
بودنش معجزه است.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمرۀ درد جهان
بیست ببین،
چه کسی هست
دهد ایست همین!
بین این فاصله ها
#عشق را می جستم
در زمین
ماه
پریشانی رود
آسمان
برف
درخت
ولی انگار نبود!
گرچه ترسیده ام
از رفتنِ عشق،
در دل تنگِ خودم
مانده ام از سرِ شوق،
که بیاید از راه
مثل آن پیچک مست
که به دیوار
ترک خوردۀ غم پیچیده،
مثل روییدن یک قاصدک
از سینۀ سنگ
بودنش معجزه است.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و چه آهسته و
بی تاب
کمین کرده
نگاه دل من
بر نگاهی که
نشسته است
به راه
همنوا با باران
#عشق را مزمزه
در نای دلم
خواهد کرد
سختی اش
رد شدن از
تنهایی است.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بی تاب
کمین کرده
نگاه دل من
بر نگاهی که
نشسته است
به راه
همنوا با باران
#عشق را مزمزه
در نای دلم
خواهد کرد
سختی اش
رد شدن از
تنهایی است.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#در_همین_لحظۀ ناب
باز کن پنجره را
پشت این پنجره
آغوش شقایق باز است
شطّ گرمای عجیبی به
دل #خاطره_ها میریزد
سُهرۀ سینه سپید
بی هوا میخواند
تو خودت می دانی
#زندگی شعر خداست
وزن آن #آگاهی است
واژه هایش همه مِهر
مملو از سِرّ نهانی
که بشر مبهوت است
تو سفر کن
و بیا
به فضایی که در آن
باورِ تو
شفاف است،
پای بگذار
در این وادی #عشق
معتقد باش به نیروی سپاس
پشت این پنجره باران محبت جاریست.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز کن پنجره را
پشت این پنجره
آغوش شقایق باز است
شطّ گرمای عجیبی به
دل #خاطره_ها میریزد
سُهرۀ سینه سپید
بی هوا میخواند
تو خودت می دانی
#زندگی شعر خداست
وزن آن #آگاهی است
واژه هایش همه مِهر
مملو از سِرّ نهانی
که بشر مبهوت است
تو سفر کن
و بیا
به فضایی که در آن
باورِ تو
شفاف است،
پای بگذار
در این وادی #عشق
معتقد باش به نیروی سپاس
پشت این پنجره باران محبت جاریست.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و چہ آهستہ و
بے تاب
ڪمین ڪرده
نگاہ دل من
بر نگاهے ڪہ
نشستہ است
بہ راه
همنوا با باران
#عشق را مزمزہ
در ناے دلم
خواهد ڪرد
سختے اش
رد شدن از
تنهایے است.
#فریبا_قربان_ڪریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بے تاب
ڪمین ڪرده
نگاہ دل من
بر نگاهے ڪہ
نشستہ است
بہ راه
همنوا با باران
#عشق را مزمزہ
در ناے دلم
خواهد ڪرد
سختے اش
رد شدن از
تنهایے است.
#فریبا_قربان_ڪریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با تو این لحظه
همان عطرِ
بهاری دارد
که پُر از
نسترن است،
هنرم
جز این نیست
بکشم بازبه #عشق
رنگ چشمانِ
نگارینت را
روی هرصفحهٔ شعرم
شاید،
بوی باران بدهد
دانه های #نفسم
سبزشود
هنرم جز این نیست،
کهتو را #دوست_بدارم_همه_عمر !
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
همان عطرِ
بهاری دارد
که پُر از
نسترن است،
هنرم
جز این نیست
بکشم بازبه #عشق
رنگ چشمانِ
نگارینت را
روی هرصفحهٔ شعرم
شاید،
بوی باران بدهد
دانه های #نفسم
سبزشود
هنرم جز این نیست،
کهتو را #دوست_بدارم_همه_عمر !
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#رقص آن برگ درخت
خبرم کرد
#رفیق
غافل از خود شدهای
رفتی و
هیچ ندیدی
كه چه آمد به سرم!
خندهایی تلخ زدم فهمیدم
من کجا!
#عشق کجا!
به گمانم که #خودم
از خودمم بیخبرم!
رفتم آهسته به آغوش همین ثانیه ها،
گفتم اینجاست که باید بروم ،
بروم دور شوم
از دلِ شهر،
مثل #دریا بزنم
ساحلِ عشق،
عشق را
بر درِ هر خانه برم..
کاش
تا صبح نشده
#برگردم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خبرم کرد
#رفیق
غافل از خود شدهای
رفتی و
هیچ ندیدی
كه چه آمد به سرم!
خندهایی تلخ زدم فهمیدم
من کجا!
#عشق کجا!
به گمانم که #خودم
از خودمم بیخبرم!
رفتم آهسته به آغوش همین ثانیه ها،
گفتم اینجاست که باید بروم ،
بروم دور شوم
از دلِ شهر،
مثل #دریا بزنم
ساحلِ عشق،
عشق را
بر درِ هر خانه برم..
کاش
تا صبح نشده
#برگردم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#رقص آن برگ درخت
خبرم کرد
#رفیق
غافل از خود شدهای
رفتی و
هیچ ندیدی
كه چه آمد به سرم!
خندهایی تلخ زدم فهمیدم
من کجا!
#عشق کجا!
به گمانم که #خودم
از خودمم بیخبرم!
رفتم آهسته به آغوش همین ثانیه ها،
گفتم اینجاست که باید بروم ،
بروم دور شوم
از دلِ شهر،
مثل #دریا بزنم
ساحلِ عشق،
عشق را
بر درِ هر خانه برم..
کاش
تا صبح نشده
#برگردم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خبرم کرد
#رفیق
غافل از خود شدهای
رفتی و
هیچ ندیدی
كه چه آمد به سرم!
خندهایی تلخ زدم فهمیدم
من کجا!
#عشق کجا!
به گمانم که #خودم
از خودمم بیخبرم!
رفتم آهسته به آغوش همین ثانیه ها،
گفتم اینجاست که باید بروم ،
بروم دور شوم
از دلِ شهر،
مثل #دریا بزنم
ساحلِ عشق،
عشق را
بر درِ هر خانه برم..
کاش
تا صبح نشده
#برگردم.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با تو این لحظه
همان عطرِ
بهاری دارد
که پُر از
نسترن است،
هنرم
جز این نیست
بکشم بازبه #عشق
رنگ چشمانِ
نگارینت را
روی هرصفحهٔ شعرم
شاید،
بوی باران بدهد
دانه های #نفسم
سبزشود
هنرم جز این نیست،
کهتو را #دوست_بدارم_همه_عمر !
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
همان عطرِ
بهاری دارد
که پُر از
نسترن است،
هنرم
جز این نیست
بکشم بازبه #عشق
رنگ چشمانِ
نگارینت را
روی هرصفحهٔ شعرم
شاید،
بوی باران بدهد
دانه های #نفسم
سبزشود
هنرم جز این نیست،
کهتو را #دوست_بدارم_همه_عمر !
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دل من گفت که آهسته برو
نمرۀ درد جهان
بیست ببین،
چه کسی هست
دهد ایست همین!
بین این فاصله ها
#عشق را می جستم
در زمین
ماه
پریشانی رود
آسمان
باد
درخت
ولی انگار نبود!
گرچه ترسیده ام
از رفتنِ عشق،
در دل تنگِ خودم
مانده ام از سرِ شوق،
که بیاید از راه
مثل آن پیچک مست
که به دیوار
ترک خوردۀ غم پیچیده،
مثل روییدن یک قاصدک
از سینۀ سنگ
بودنش معجزه است.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نمرۀ درد جهان
بیست ببین،
چه کسی هست
دهد ایست همین!
بین این فاصله ها
#عشق را می جستم
در زمین
ماه
پریشانی رود
آسمان
باد
درخت
ولی انگار نبود!
گرچه ترسیده ام
از رفتنِ عشق،
در دل تنگِ خودم
مانده ام از سرِ شوق،
که بیاید از راه
مثل آن پیچک مست
که به دیوار
ترک خوردۀ غم پیچیده،
مثل روییدن یک قاصدک
از سینۀ سنگ
بودنش معجزه است.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در دل ثانیه های #برفی
تو بخوان #قلب مرا باز
به مهمانی چشم!
این #زمستان حتی
زیر پرهای سفیدش با مهر
غنچهٔ سرخ نگه می دارد!
من #نفس
عشقِ تو در سینه
فراوان دارم
نقشِ مهرت شده حک
بر دلِ من!
کاش
ازکوچهٔ #دل ردبشوی
ساز احساس مرا
نغمهٔ زیبا بزنی،
گرمی #عشق که باشد
به خدا
#زندگی_را_عشق_است.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو بخوان #قلب مرا باز
به مهمانی چشم!
این #زمستان حتی
زیر پرهای سفیدش با مهر
غنچهٔ سرخ نگه می دارد!
من #نفس
عشقِ تو در سینه
فراوان دارم
نقشِ مهرت شده حک
بر دلِ من!
کاش
ازکوچهٔ #دل ردبشوی
ساز احساس مرا
نغمهٔ زیبا بزنی،
گرمی #عشق که باشد
به خدا
#زندگی_را_عشق_است.
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀