JoJo's Bizarre Adventure Persian Fan Club (JoJoWiki)
❗️جایزهای جدید به جناب آراکی اهدا میشود. دیروز استان ایواته کشور ژاپن اعلام کرد به پاس زحمات و فعالیتهای هیروهیکو آراکی، هنرمند ۶۱ ساله و خالق مجموعهی ماجراجویی عجیب و غریب جوجو، او به عنوان ششمین برندهی «جایزهی ویژهی مانگای استان ایواته» به دلیل کمکهای…
اهدای جایزهی ویژهی مانگای استان ایواته به جناب هیروهیکو آراکی بابت فعالیتهایشان در راستای گسترش فرهنگ و هنر استان ایواته.
#Hirohiko_Araki
#News
👊👊👊
@JoJo_Adventure
#Hirohiko_Araki
#News
👊👊👊
@JoJo_Adventure
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❗️جناب آراکی در مراسم اهدای جایزهی استان ایواته اعلام کردند اوایل سال میلادی آینده وان شات جدیدی از روهان کیشیبه منتشر خواهد شد. همچنین ایشان اعلام کردند همچنان مشغول کار بر روی پارت نهم جوجو هستند.
#Hirohiko_Araki
#News
#Rohan
#TSKR
#Part9
👊👊👊
@JoJo_Adventure
#Hirohiko_Araki
#News
#Rohan
#TSKR
#Part9
👊👊👊
@JoJo_Adventure
Forwarded from JoJo's Bizarre Adventure Persian Fan Club (JoJoWiki) (N. G.)
عکسهایی از سفر جناب آراکی و ویراستارشان آقای ریوسکه کاباشیما به ایتالیا، فرانسه و مصر در سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸
به گفتهی جناب آراکی، سفرشان به مصر باعث شد این کشور را برای داستان پارت سوم انتخاب کنند.
#Hirohiko_Araki
#Ryosuke_Kabashima
#Fact
#Info
👊👊👊
@Jojo_Adventure
به گفتهی جناب آراکی، سفرشان به مصر باعث شد این کشور را برای داستان پارت سوم انتخاب کنند.
#Hirohiko_Araki
#Ryosuke_Kabashima
#Fact
#Info
👊👊👊
@Jojo_Adventure
عکسی از مصاحبهی جدید جناب هیروهیکو آراکی و اولین ویراستارشان، آقای ریوسکه کاباشیما
#Hirohiko_Araki
#Ryosuke_Kabashima
👊👊👊
@JoJo_Adventure
#Hirohiko_Araki
#Ryosuke_Kabashima
👊👊👊
@JoJo_Adventure
JoJo's Bizarre Adventure Persian Fan Club (JoJoWiki)
❗️مصاحبه با جناب آراکی در سال 1993، چاپ شده در آرت بوک JoJo6251 ❗️(بخش سوم) ⭐️پوشش جوتارو: جناب آراکی: "به دلیل اینکه بابت شخصیت اصلی مانگای Babel II تحت تاثیر قرار گرفته بودم، تصمیم گرفتم برای جوتارو یک یونیفرم مدرسه رو در نظر بگیرم، اون مانگای معروف…
❗️مصاحبه با جناب آراکی در سال ۱۹۹۳، چاپ شده در آرتبوک JoJo6251
❗️(بخش چهارم)
⚠️ هشدار اسپویل پارت ۳
⭐️ نوشتن دنباله برای کارهای قبلی:
مردم گاهی اوقات ازم میپرسند «چرا دنبالهای برای بائو یا بی-تی نمینویسید؟». خب، به این خاطر که اونها از نظر من تموم شدند. نامههای مشابهی هم میگیرم که از من میخواهند کاکئویین رو زنده کنم یا پولنارف رو برای پارت پنجم برگردونم. فکر نمیکنم چنین کاری بکنم چون در حال حاضر در پارت چهارم کاراکترهایی هستند که ماهیتهای مشابهی دارند. (پ.ن ادمین: در مصاحبهای دیگر در سال ۲۰۰۲ جناب آراکی اشاره میکنند بخشی از دلیلی که پولنارف در پارت پنجم برگردانده شد، پاسخ به سوال طرفداران راجع به سرنوشت پولنارف بعد از پارت سوم بود.) البته ممکنه الان از من بپرسید «پس چرا جوتارو و جوزف در پارت چهارم حضور دارند؟ مگر اونها هم داستانشون تموم نشده بود؟». خب، اونها با جوسکه رابطهی خونی دارند. رابطهی خونی اهمیت داره. واقعا هم چیزهای زیادی از پارتهای یک تا سه برای ادامه دادن باقی نمونده. البته من بیشتر آدمِ «به فراموشی سپردن» هستم تا «پشت سر گذاشتن» (خنده). کارهای من شبیه دفتر خاطرات هستند و به این که قبلا چی نوشتم فکر نمیکنم، بلکه به این که الان چی حس میکنم فکر میکنم و ترسیمش میکنم. چیزی که اهمیت داره، الانه.
⭐️ ゴゴゴ:
شما در کارهای من با ゴゴゴ (تلفظ: گو گو گو) زیاد مواجه میشید. این جلوهی صوتی در واقع ریتم و ضربآهنگی هست که من حین ترسیم حس میکنم. فضای اون صحنهای که خلق و ترسیم میکنم تعیین میکنه که این صدا رو بذارم یا نه. مثلا در صحنهای که صدای دوووم (ドーン) هست، چندتا ゴゴゴ هم اضافه میکنم تا حس شومی به فضا بده که مثلا «هر لحظه ممکنه اتفاقی بیفته». این رو برای مودا مودا مودای دیو هم اضافه میکنم تا به فریاد زدنش احساس بدم. روش من در اضافه کردن صداها و نوشتن دیالوگ یک جورهایی مثل خلق موسیقیه.
#Hirohiko_Araki
#Interview
👊👊👊
@JoJo_Adventure
❗️(بخش چهارم)
⚠️ هشدار اسپویل پارت ۳
⭐️ نوشتن دنباله برای کارهای قبلی:
مردم گاهی اوقات ازم میپرسند «چرا دنبالهای برای بائو یا بی-تی نمینویسید؟». خب، به این خاطر که اونها از نظر من تموم شدند. نامههای مشابهی هم میگیرم که از من میخواهند کاکئویین رو زنده کنم یا پولنارف رو برای پارت پنجم برگردونم. فکر نمیکنم چنین کاری بکنم چون در حال حاضر در پارت چهارم کاراکترهایی هستند که ماهیتهای مشابهی دارند. (پ.ن ادمین: در مصاحبهای دیگر در سال ۲۰۰۲ جناب آراکی اشاره میکنند بخشی از دلیلی که پولنارف در پارت پنجم برگردانده شد، پاسخ به سوال طرفداران راجع به سرنوشت پولنارف بعد از پارت سوم بود.) البته ممکنه الان از من بپرسید «پس چرا جوتارو و جوزف در پارت چهارم حضور دارند؟ مگر اونها هم داستانشون تموم نشده بود؟». خب، اونها با جوسکه رابطهی خونی دارند. رابطهی خونی اهمیت داره. واقعا هم چیزهای زیادی از پارتهای یک تا سه برای ادامه دادن باقی نمونده. البته من بیشتر آدمِ «به فراموشی سپردن» هستم تا «پشت سر گذاشتن» (خنده). کارهای من شبیه دفتر خاطرات هستند و به این که قبلا چی نوشتم فکر نمیکنم، بلکه به این که الان چی حس میکنم فکر میکنم و ترسیمش میکنم. چیزی که اهمیت داره، الانه.
⭐️ ゴゴゴ:
شما در کارهای من با ゴゴゴ (تلفظ: گو گو گو) زیاد مواجه میشید. این جلوهی صوتی در واقع ریتم و ضربآهنگی هست که من حین ترسیم حس میکنم. فضای اون صحنهای که خلق و ترسیم میکنم تعیین میکنه که این صدا رو بذارم یا نه. مثلا در صحنهای که صدای دوووم (ドーン) هست، چندتا ゴゴゴ هم اضافه میکنم تا حس شومی به فضا بده که مثلا «هر لحظه ممکنه اتفاقی بیفته». این رو برای مودا مودا مودای دیو هم اضافه میکنم تا به فریاد زدنش احساس بدم. روش من در اضافه کردن صداها و نوشتن دیالوگ یک جورهایی مثل خلق موسیقیه.
#Hirohiko_Araki
#Interview
👊👊👊
@JoJo_Adventure
JoJo's Bizarre Adventure Persian Fan Club (JoJoWiki)
❗️مصاحبه با جناب آراکی در سال ۱۹۹۳، چاپ شده در آرتبوک JoJo6251 ❗️(بخش چهارم) ⚠️ هشدار اسپویل پارت ۳ ⭐️ نوشتن دنباله برای کارهای قبلی: مردم گاهی اوقات ازم میپرسند «چرا دنبالهای برای بائو یا بی-تی نمینویسید؟». خب، به این خاطر که اونها از نظر من تموم…
❗️مصاحبه با جناب آراکی در سال ۱۹۹۳، چاپ شده در آرتبوک JoJo6251
❗️(بخش پنجم)
⭐️ چگونه آراکی به صورت هفتگی بر روی جوجو کار میکند:
ابتدا شروع به ترسیم "نامه" بر روی کاغذ میکنم که انجام دادنش چیزی حدود 12 ساعت زمان میبره. (پ.ن ادمین: "نامه" یک لغت ژاپنی است که اشاره به طرح استوری بُرد داستان داره.)
سپس یک نشست با ویراستارم دارم و بعد شروع به طراحی کردن با جزئیات بیشتری میکنم و کمکم مشغول به مرکب زدن هم میشم. من هیچوقت تا قبل از اینکه کارم با یک صفحه تمام و کمال تموم نشه، سراغ صفحه بعدی نمیرم. به عبارتی من مؤکداً بر اساس تک صفحه کار میکنم. به این شیوه کار کردن به دستیارهام اجازه میده که بتونند کارآمدتر بر روی هر صفحه تمرکز کرده و کار بکنند. بعد از اینکه "نامهها" رو به پایان رسوندم، تقسیم بندی اونها رو ما بین فریمها در روز یکشنبه انجام میدم. روز دوشنبه کار آغاز میشه. از ساعت 11 صبح شروع میکنیم تا 12 شب، و بین ساعت 3 تا 4 هم برای صرف ناهار استراحت میکنیم. روزهای سهشنبه و چهارشنبه هم مثل دوشنبه مشغول به کار هستیم، و اطمینان پیدا میکنم که کار تا ساعت 6 بعد از ظهر روز چهارشنبه به پایان برسه. وقت باقی مانده در روز چهارشنبه رو صرف طرح داستانی چپتر بعد میکنم. در روز جمعه و شنبه هم با خیال راحت به صندلیم تکیه میزنم و مشغول طراحی یک سری تصاویر میشم، یا میرم بیرون و با دیگران صحبت میکنم، یا دنبال ایدههای جدید و اطلاعات برای کارهام میگردم. حقیقتش خیلی کارم در رابطه تحقیقات و یا صحبت کردن با اشخاص "برای اولین بار" خوب نیست (خنده).
یادم میاد موقعی که با یکی از مسئولین باغوحش میخواستم صحبت کنم خیلی مضطرب بودم. در هر صورت در رابطه با برنامه کاریم به شدت سختگیر هستم و موبهمو به اونها در سر زمان مشخص شده رسیدگی میکنم. در غیر اینصورت اگر بخوایم تنبل باشیم هیچوقت نمیتونیم هیچکاری رو به سرانجام برسونیم. در طول روز باید دستورالعملهای لازمه رو به دستیارهام بدم که چنین چیزی اکثر اوقات پیشبرد کار رو متوقف میکنه. به همین خاطر از قضا زمانی که دستیارهام محل کار رو ترک میکنند و به خونه میرن، من بیشتر مشغول به انجام کار میشم و کار رو جلو میبرم و به سرانجام میرسونم.
گاهی مواقع در رابطه با ایدهها حسابی روی دور هستم، و گاهی مواقع برعکس. برای همین هر زمان که روی دور بودم و ایدهها زیادی به سرم میزنه شروع به یادداشت کردنشون میکنم تا بتونم بعدا از اونها استفاده بکنم. من هیچوقت تا به حال "رکود" رو تجربه نکردم، (پ.ن ادمین: در اینجا لغت رکود به زمانی اشاره دارد که یک مانگاکا نمیتونه هیچ چیز طراحی کنه و ذهنش به جایی قد نمیده.)، اما مواقعی هست که حس انجام دادن هیچکاری رو ندارم، در واقع همچین چیزی برای هرکسی گاها پیش میاد، درسته؟
اگر از من بپرسید میگم همیشه کلی کار دارم، و وقتی میگم خیلی، منظورم خیـلی خیلی زیاده!
#Hirohiko_Araki
#Interview
👊👊👊
@JoJo_Adventure
❗️(بخش پنجم)
⭐️ چگونه آراکی به صورت هفتگی بر روی جوجو کار میکند:
ابتدا شروع به ترسیم "نامه" بر روی کاغذ میکنم که انجام دادنش چیزی حدود 12 ساعت زمان میبره. (پ.ن ادمین: "نامه" یک لغت ژاپنی است که اشاره به طرح استوری بُرد داستان داره.)
سپس یک نشست با ویراستارم دارم و بعد شروع به طراحی کردن با جزئیات بیشتری میکنم و کمکم مشغول به مرکب زدن هم میشم. من هیچوقت تا قبل از اینکه کارم با یک صفحه تمام و کمال تموم نشه، سراغ صفحه بعدی نمیرم. به عبارتی من مؤکداً بر اساس تک صفحه کار میکنم. به این شیوه کار کردن به دستیارهام اجازه میده که بتونند کارآمدتر بر روی هر صفحه تمرکز کرده و کار بکنند. بعد از اینکه "نامهها" رو به پایان رسوندم، تقسیم بندی اونها رو ما بین فریمها در روز یکشنبه انجام میدم. روز دوشنبه کار آغاز میشه. از ساعت 11 صبح شروع میکنیم تا 12 شب، و بین ساعت 3 تا 4 هم برای صرف ناهار استراحت میکنیم. روزهای سهشنبه و چهارشنبه هم مثل دوشنبه مشغول به کار هستیم، و اطمینان پیدا میکنم که کار تا ساعت 6 بعد از ظهر روز چهارشنبه به پایان برسه. وقت باقی مانده در روز چهارشنبه رو صرف طرح داستانی چپتر بعد میکنم. در روز جمعه و شنبه هم با خیال راحت به صندلیم تکیه میزنم و مشغول طراحی یک سری تصاویر میشم، یا میرم بیرون و با دیگران صحبت میکنم، یا دنبال ایدههای جدید و اطلاعات برای کارهام میگردم. حقیقتش خیلی کارم در رابطه تحقیقات و یا صحبت کردن با اشخاص "برای اولین بار" خوب نیست (خنده).
یادم میاد موقعی که با یکی از مسئولین باغوحش میخواستم صحبت کنم خیلی مضطرب بودم. در هر صورت در رابطه با برنامه کاریم به شدت سختگیر هستم و موبهمو به اونها در سر زمان مشخص شده رسیدگی میکنم. در غیر اینصورت اگر بخوایم تنبل باشیم هیچوقت نمیتونیم هیچکاری رو به سرانجام برسونیم. در طول روز باید دستورالعملهای لازمه رو به دستیارهام بدم که چنین چیزی اکثر اوقات پیشبرد کار رو متوقف میکنه. به همین خاطر از قضا زمانی که دستیارهام محل کار رو ترک میکنند و به خونه میرن، من بیشتر مشغول به انجام کار میشم و کار رو جلو میبرم و به سرانجام میرسونم.
گاهی مواقع در رابطه با ایدهها حسابی روی دور هستم، و گاهی مواقع برعکس. برای همین هر زمان که روی دور بودم و ایدهها زیادی به سرم میزنه شروع به یادداشت کردنشون میکنم تا بتونم بعدا از اونها استفاده بکنم. من هیچوقت تا به حال "رکود" رو تجربه نکردم، (پ.ن ادمین: در اینجا لغت رکود به زمانی اشاره دارد که یک مانگاکا نمیتونه هیچ چیز طراحی کنه و ذهنش به جایی قد نمیده.)، اما مواقعی هست که حس انجام دادن هیچکاری رو ندارم، در واقع همچین چیزی برای هرکسی گاها پیش میاد، درسته؟
اگر از من بپرسید میگم همیشه کلی کار دارم، و وقتی میگم خیلی، منظورم خیـلی خیلی زیاده!
#Hirohiko_Araki
#Interview
👊👊👊
@JoJo_Adventure
JoJo's Bizarre Adventure Persian Fan Club (JoJoWiki)
❗️مصاحبه با جناب آراکی در سال ۱۹۹۳، چاپ شده در آرتبوک JoJo6251 ❗️(بخش پنجم) ⭐️ چگونه آراکی به صورت هفتگی بر روی جوجو کار میکند: ابتدا شروع به ترسیم "نامه" بر روی کاغذ میکنم که انجام دادنش چیزی حدود 12 ساعت زمان میبره. (پ.ن ادمین: "نامه" یک لغت ژاپنی…
❗️مصاحبه با جناب آراکی در سال ۱۹۹۳، چاپ شده در آرتبوک JoJo6251
❗️(بخش ششم)
⭐️ کاراکترها:
اگر از من بپرسید کاراکتر مورد علاقهام کیه، قاطعانه میگم جوسکه. قطعا جوسکه... جوتارو، دیو، اندول و داربی. من کاراکترهایی رو دوست دارم که دارای عوامل زیباییشناختی هستند. از کاراکترهایی که واقعا تلاش کردم نفرتانگیز و ناخوشایند باشند هم متنفرم، مثل وانیلا آیس. موقع کشیدن اونها کم کم حالم به هم میخورد.
کشیدن چه کاراکترهایی برای من راحته، کاراکترهای خوب یا بد؟ نمیتونم بگم کدوم راحتتره، چون خوب و بد مثل شیر و خط هستند؛ اونها دو روی یک سکه هستند و بین اونها مرز ظریفی هست. کاراکترهای خوب معمولا به قوانین پایبند هستند، ولی کار کردن با اونها سرگرمکنندهست چون بعضی وقتها شروع به انجام کارهای نامتعارف میکنند. به تصویر کشیدن کاراکترهای خوب جذابه، اما به نظر کشیدن کاراکترهای بد جذابیت بیشتری داره چون میتونم وادارشون کنم هر کاری (غیر قانونی) بکنن و همه چیز رو نابود کنند.
#Hirohiko_Araki
#Interview
👊👊👊
@JoJo_Adventure
❗️(بخش ششم)
⭐️ کاراکترها:
اگر از من بپرسید کاراکتر مورد علاقهام کیه، قاطعانه میگم جوسکه. قطعا جوسکه... جوتارو، دیو، اندول و داربی. من کاراکترهایی رو دوست دارم که دارای عوامل زیباییشناختی هستند. از کاراکترهایی که واقعا تلاش کردم نفرتانگیز و ناخوشایند باشند هم متنفرم، مثل وانیلا آیس. موقع کشیدن اونها کم کم حالم به هم میخورد.
کشیدن چه کاراکترهایی برای من راحته، کاراکترهای خوب یا بد؟ نمیتونم بگم کدوم راحتتره، چون خوب و بد مثل شیر و خط هستند؛ اونها دو روی یک سکه هستند و بین اونها مرز ظریفی هست. کاراکترهای خوب معمولا به قوانین پایبند هستند، ولی کار کردن با اونها سرگرمکنندهست چون بعضی وقتها شروع به انجام کارهای نامتعارف میکنند. به تصویر کشیدن کاراکترهای خوب جذابه، اما به نظر کشیدن کاراکترهای بد جذابیت بیشتری داره چون میتونم وادارشون کنم هر کاری (غیر قانونی) بکنن و همه چیز رو نابود کنند.
#Hirohiko_Araki
#Interview
👊👊👊
@JoJo_Adventure
JoJo's Bizarre Adventure Persian Fan Club (JoJoWiki)
❗️مصاحبه با جناب آراکی در سال ۱۹۹۳، چاپ شده در آرتبوک JoJo6251 ❗️(بخش ششم) ⭐️ کاراکترها: اگر از من بپرسید کاراکتر مورد علاقهام کیه، قاطعانه میگم جوسکه. قطعا جوسکه... جوتارو، دیو، اندول و داربی. من کاراکترهایی رو دوست دارم که دارای عوامل زیباییشناختی…
❗️مصاحبه با جناب آراکی در سال ۱۹۹۳، چاپ شده در آرتبوک JoJo6251
❗️(بخش هفتم)
⭐️ دوران کودکی من:
وقتی پنج یا شش سالم بود شروع به نقاشی کشیدن با تقلید از مانگای «Watari» اثر سانپی شیراتو و «Harisu no Kaze» اثر تتسویا چیبا کردم. مربوط به خیلی وقت پیش میشه، زمانی بود که اولترامن از تلوزیون پخش میشد. اون زمان داستان اورجینال با محوریت مردهای عضلانی که با دشمنهاشون میجنگند هم مینوشتم. از تئاترهای تاریخی [دوران فئودال ژاپن] هم خوشم میومد. اون زمان عاشق مانگاهای زیادی بودم مثل مانگاهای ورزشی، یا موضوعات مرتبط به ارواح و غیره. من حتی اولین شمارهی مجلهی جامپ رو خریده بودم! از بین آثاری که خوندم، مانگاکایی که بیشتر از همه من رو تحت تاثیر قرار داد، میتسوترو یوکویاما (مانگای Babel II) بود. من مانگاهاشو تا حد کهنه شدن میخوندم.
میشه گفت بچهی معمولیای بودم، اما خیلی بیشتر از بقیهی بچهها آدم آرومتری بودم. من از اون بچههایی بودم که یک گوشه میایستادم و شیطونی کردن بقیه رو تماشا میکردم. سرگرمی من مانگا و فیلم بود. علاقهای به اکشن فیگورهای پلاستیکی و ماشین کنترلی نداشتم. من عاشق فیلمهای وسترن اسپاگتی و کلینت ایستوود بودم. پدرم هم عاشقشون بود.
قبلا در یکی از جلدهای مانگای جوجو گفته بودم که «پدر و مادرم مانگای من رو نمیفهمند». اونها هنوز هم نمیفهمند و این برام عجیبه چون من با الهام از ایستوود که پدرم دوستش داره، مانگا طراحی میکنم. چرا اونها اثر من رو دوست ندارند؟! شالودهی آثار من با کارهای ایستوود یکیه. شاید در آینده انیمهای از جوجو ساخته بشه و اون کمک کنه که علاقه پیدا کنند.
به جز ایستوود، من مجموعهی گودزیلا و فیلمهای دلهرهآور هم دوست داشتم. البته با پول تو جیبی کمی که میگرفتم نمیتونستم زیاد فیلم ببینم.
ورزش؟ من کِندو (یک هنر رزمی مدرن ژاپنی) کار میکردم. اهل ورزشهای گروهی مثل بسکتبال و فوتبال نبودم. من یک بار بیسبال بازی کردم ولی بلد نبودم توپ رو پرتاب کنم یا بزنم یا بگیرم، و همه به من زل زده بودند. این جنبهی ورزشهای گروهی رو دوست ندارم. مثلا دوست داشتم تنهایی بدوم و علاقهای به مسابقههای امدادی نداشتم؛ اون احساس مسئولیت رو نمیخواستم. نمیتونم کار تیمی انجام بدم (خنده). چیزی که دوست داشتم تردستی و بازی با کارت بود. حتی یک کتاب آموزش تردستی خریده بودم و باهاش تمرین میکردم.
همیشه عاشق آهنگهای راک اند رول بودم. از اواخر دههی ۶۰ میلادی شروع به گوش دادن به شیکاگو و لد زپلین کردم. در دههی ۸۰ هم پرینس گوش میدادم و اتفاقا حین طراحی کاور JoJo6251 هم داشتم به اون گوش میدادم. موسیقی خارجی به همراه حس و حال دوران باستان یا باروک تخیل من رو تحریک میکنه. اون دوران پول کافی برای خرید آهنگ نداشتم و با رادیو آهنگ گوش میدادم. آهنگها رو با یک ضبط بزرگ که برای تمرین زبان انگلیسیم خریده بودم ضبط میکردم. یادم میاد که سعی میکردم کاملا بدون حرکت باشم تا موقع ضبط سکوت کامل باشه (خنده). اون موقع به آهنگهای ژاپنی گوش نمیدادم و هنوز هم گوش نمیدم.
واقعا از بچگی دوست داشتم که مانگاکا بشم، ولی این موضوع رو سعی میکردم از همه پنهان کنم. یک بار وقتی یک نفر ازم پرسید «دوست داری در آینده چه کاره بشی؟»، جواب دادم مانگاکا. به من گفت «موفق باشی» ولی از چشماش میتونستم بخونم که در واقع میگفت «تو نمیتونی مانگاکا بشی!». برای همین به هیچکس حتی پدر و مادرم هم نگفتم که میخوام مانگاکا بشم. حتی روی نوشتن دوجینشی هم کار نکردم.
یک جا به این فکر افتادم که باید خودم رو روی دنیای داستانم و طراحیهام متمرکز کنم، برای همین به دانشگاه هنر رفتم. در اون زمان دو مانگا با مضمون وسترن طراحی کرده بودم و با اونها در مسابقات مانگا به اسپانسری شونن جامپ شرکت کردم. از مجلهی شونن جامپ خوشم میومد ولی در دههی ۸۰ تمرکزشون به سمت مانگاهای کمدی رمانتیک رفت که ازشون بدم میومد. برای همین دیگه در مسابقههایی که شونن جامپ اسپانسر بود شرکت نکردم. با این که کارهایی که باهاشون در مسابقات شرکت کردم از نظرم «شاهکار» بودند ولی با من هیچ تماسی گرفته نشد. برام سوال بود که چرا، برای همین به ساختمان اصلی شوئیشا در توکیو رفتم تا نظراتشون رو مستقیم ازشون بپرسم. ویراستاری که اون روز باهاش ملاقات کردم (پ.ن ادمین: ریوسکه کاباشیما) قبل از این که حتی کارم رو بخونه، بهم گفت که فراموش کردم خطوط خودکار رو پاک کنم. اون ذهنم رو درگیر کرد (خنده)، ولی اون روز درس مهمی گرفتم. به خانه برگشتم و شروع کردم داستانم رو بهبود بدم و بعد از ۴ ماه ۳۰ صفحهی جدید نوشتم. اسمش رو «پوکر مسلحانه» گذاشتم و با اون تونستم کار حرفهایم رو شروع کنم.
#Hirohiko_Araki
#Interview
👊👊👊
@JoJo_Adventure
❗️(بخش هفتم)
⭐️ دوران کودکی من:
وقتی پنج یا شش سالم بود شروع به نقاشی کشیدن با تقلید از مانگای «Watari» اثر سانپی شیراتو و «Harisu no Kaze» اثر تتسویا چیبا کردم. مربوط به خیلی وقت پیش میشه، زمانی بود که اولترامن از تلوزیون پخش میشد. اون زمان داستان اورجینال با محوریت مردهای عضلانی که با دشمنهاشون میجنگند هم مینوشتم. از تئاترهای تاریخی [دوران فئودال ژاپن] هم خوشم میومد. اون زمان عاشق مانگاهای زیادی بودم مثل مانگاهای ورزشی، یا موضوعات مرتبط به ارواح و غیره. من حتی اولین شمارهی مجلهی جامپ رو خریده بودم! از بین آثاری که خوندم، مانگاکایی که بیشتر از همه من رو تحت تاثیر قرار داد، میتسوترو یوکویاما (مانگای Babel II) بود. من مانگاهاشو تا حد کهنه شدن میخوندم.
میشه گفت بچهی معمولیای بودم، اما خیلی بیشتر از بقیهی بچهها آدم آرومتری بودم. من از اون بچههایی بودم که یک گوشه میایستادم و شیطونی کردن بقیه رو تماشا میکردم. سرگرمی من مانگا و فیلم بود. علاقهای به اکشن فیگورهای پلاستیکی و ماشین کنترلی نداشتم. من عاشق فیلمهای وسترن اسپاگتی و کلینت ایستوود بودم. پدرم هم عاشقشون بود.
قبلا در یکی از جلدهای مانگای جوجو گفته بودم که «پدر و مادرم مانگای من رو نمیفهمند». اونها هنوز هم نمیفهمند و این برام عجیبه چون من با الهام از ایستوود که پدرم دوستش داره، مانگا طراحی میکنم. چرا اونها اثر من رو دوست ندارند؟! شالودهی آثار من با کارهای ایستوود یکیه. شاید در آینده انیمهای از جوجو ساخته بشه و اون کمک کنه که علاقه پیدا کنند.
به جز ایستوود، من مجموعهی گودزیلا و فیلمهای دلهرهآور هم دوست داشتم. البته با پول تو جیبی کمی که میگرفتم نمیتونستم زیاد فیلم ببینم.
ورزش؟ من کِندو (یک هنر رزمی مدرن ژاپنی) کار میکردم. اهل ورزشهای گروهی مثل بسکتبال و فوتبال نبودم. من یک بار بیسبال بازی کردم ولی بلد نبودم توپ رو پرتاب کنم یا بزنم یا بگیرم، و همه به من زل زده بودند. این جنبهی ورزشهای گروهی رو دوست ندارم. مثلا دوست داشتم تنهایی بدوم و علاقهای به مسابقههای امدادی نداشتم؛ اون احساس مسئولیت رو نمیخواستم. نمیتونم کار تیمی انجام بدم (خنده). چیزی که دوست داشتم تردستی و بازی با کارت بود. حتی یک کتاب آموزش تردستی خریده بودم و باهاش تمرین میکردم.
همیشه عاشق آهنگهای راک اند رول بودم. از اواخر دههی ۶۰ میلادی شروع به گوش دادن به شیکاگو و لد زپلین کردم. در دههی ۸۰ هم پرینس گوش میدادم و اتفاقا حین طراحی کاور JoJo6251 هم داشتم به اون گوش میدادم. موسیقی خارجی به همراه حس و حال دوران باستان یا باروک تخیل من رو تحریک میکنه. اون دوران پول کافی برای خرید آهنگ نداشتم و با رادیو آهنگ گوش میدادم. آهنگها رو با یک ضبط بزرگ که برای تمرین زبان انگلیسیم خریده بودم ضبط میکردم. یادم میاد که سعی میکردم کاملا بدون حرکت باشم تا موقع ضبط سکوت کامل باشه (خنده). اون موقع به آهنگهای ژاپنی گوش نمیدادم و هنوز هم گوش نمیدم.
واقعا از بچگی دوست داشتم که مانگاکا بشم، ولی این موضوع رو سعی میکردم از همه پنهان کنم. یک بار وقتی یک نفر ازم پرسید «دوست داری در آینده چه کاره بشی؟»، جواب دادم مانگاکا. به من گفت «موفق باشی» ولی از چشماش میتونستم بخونم که در واقع میگفت «تو نمیتونی مانگاکا بشی!». برای همین به هیچکس حتی پدر و مادرم هم نگفتم که میخوام مانگاکا بشم. حتی روی نوشتن دوجینشی هم کار نکردم.
یک جا به این فکر افتادم که باید خودم رو روی دنیای داستانم و طراحیهام متمرکز کنم، برای همین به دانشگاه هنر رفتم. در اون زمان دو مانگا با مضمون وسترن طراحی کرده بودم و با اونها در مسابقات مانگا به اسپانسری شونن جامپ شرکت کردم. از مجلهی شونن جامپ خوشم میومد ولی در دههی ۸۰ تمرکزشون به سمت مانگاهای کمدی رمانتیک رفت که ازشون بدم میومد. برای همین دیگه در مسابقههایی که شونن جامپ اسپانسر بود شرکت نکردم. با این که کارهایی که باهاشون در مسابقات شرکت کردم از نظرم «شاهکار» بودند ولی با من هیچ تماسی گرفته نشد. برام سوال بود که چرا، برای همین به ساختمان اصلی شوئیشا در توکیو رفتم تا نظراتشون رو مستقیم ازشون بپرسم. ویراستاری که اون روز باهاش ملاقات کردم (پ.ن ادمین: ریوسکه کاباشیما) قبل از این که حتی کارم رو بخونه، بهم گفت که فراموش کردم خطوط خودکار رو پاک کنم. اون ذهنم رو درگیر کرد (خنده)، ولی اون روز درس مهمی گرفتم. به خانه برگشتم و شروع کردم داستانم رو بهبود بدم و بعد از ۴ ماه ۳۰ صفحهی جدید نوشتم. اسمش رو «پوکر مسلحانه» گذاشتم و با اون تونستم کار حرفهایم رو شروع کنم.
#Hirohiko_Araki
#Interview
👊👊👊
@JoJo_Adventure
JoJo's Bizarre Adventure Persian Fan Club (JoJoWiki)
❗️مصاحبه با جناب آراکی در سال ۱۹۹۳، چاپ شده در آرتبوک JoJo6251 ❗️(بخش هفتم) ⭐️ دوران کودکی من: وقتی پنج یا شش سالم بود شروع به نقاشی کشیدن با تقلید از مانگای «Watari» اثر سانپی شیراتو و «Harisu no Kaze» اثر تتسویا چیبا کردم. مربوط به خیلی وقت پیش میشه،…
❗️مصاحبه با جناب آراکی در سال ۱۹۹۳، چاپ شده در آرتبوک JoJo6251
❗️(بخش هشتم)
⭐️استند:
شک و تردیدهای من در رابطه با قدرتهای فراطبیعی باعث شد که در نهایت استند رو خلق کنم. من در قدرتهایی مثل «فقط بهش به اندازه کافی فکر بکن تا زمانی که چیزها خودشون جا به جا بشن» تردید داشتم. من که چیزی نمیبینم، چطور میتونید بگید با «نیروی اراده» چیزی جا به جا شده؟ من به چیزی مرئی/قابل مشاهده نیاز دارم که چنین مسائلی رو توضیح بده. برای مثال: اگر شخصی در تاریکی ایستاده باشه و چیزی جا به جا بشه، شما واقعا نمیتونید ببینید چه اتفاقی افتاده. اما اگر یک چیز مرئی از درون اون شخص ظاهر بشه و بیرون بیاد و محیط اطرافش رو لمس کنه و وسایل یا هر چیز دیگری رو تکون بده، اون زمان شما با خودتون میگید «اوه، که اینطور!».
استندها مدرک اثبات قدرتهای فراطبیعی هستند، یا به زبانی دیگر اساسا راه و روش من برای نشون دادن این که قدرتهای نامرئی چطور کار میکنن. البته اونها یک جورهایی "شبه-اثبات/مدرک" هستند، اما در هر صورت دست کم برای یک توضیح در داستان کار میکنن و جواب میدن (خنده).
نام استند رو از روی نام "پایه/استندهای چراغ" انتخاب کردم. از همون مدلها که کنار تخت خواب قرار میگیرن تا آدم بتونه مطالعه بکنه. با استند تونستم خیلی چیزها رو توصیف کنم، اون زمان با خودم فکر کردم که "عجب ایدهی خوبی". در پارت 3 استندها رو به کارتهای تاروت ارتباط دادم، چون میخواستم هر استند منحصر به فرد به نظر برسه. فکر میکردم 22 استند باید کافی باشه. اما در نهایت تعدادشون کمتر شد (خنده). یوکایها و داستانهای عامیانه عجیب و ترسناک منبع الهام من برای طراحی استندها بودند. ابتدا توانایی یک استند رو خلق میکنم و بعد ظاهر اون استند رو به شکلی طراحی میکنم که خوانندگان بتونن با توانایی اون استند ارتباط برقرار بکنند. یکی از چیزهایی که در مورد استندها خیلی دوست دارم اینه که باهاشون میتونم جنگهای روانی رو به تصویر بکشم و بیان کنم. بیشتر مواقع قدرت فیزیکی اونها اهمیتی نداره. برای مثال یک استند با قدرت فیزیکی ضعیف اما با تواناییای مثل اینکه کاری کنه تا تمام دشمنهاش دروغ بگن میتونه خیلی خطرناک باشه.
(ادمین: در نهایت چند سال بعد از این مصاحبه همین ایده جناب آراکی باعث خلق استند Talking Head شد).
⭐️ آگاهی جناب آراکی از دنیای مُد (پوشاک):
من به مد علاقه دارم، وقتی میخوام در رابطه با پوشش شخصیتهام تصمیم بگیرم مد ایتالیا رو در نظر میگیرم. طراحی لباسهای ورساچه و موسکینو به شدت پر زرق و برق و جذاب هستند، و به همین خاطر تصاویر من رو زیبا میکنند، اگرچه نقاط ضعف خودشون هم دارند. اگر برای مدت طولانیای طراحیشون کنم حوصلهام رو سر میبرند، درست مثل از مد افتادن یک لباس در گذر زمان. قبلا از کتابهای مد ژاپنی هم استفاده میکردم، اما اونها فرق میکنند، انگار که از مد افتاده و قدیمی باشند.
#Hirohiko_Araki
#Interview
👊👊👊
@JoJo_Adventure
❗️(بخش هشتم)
⭐️استند:
شک و تردیدهای من در رابطه با قدرتهای فراطبیعی باعث شد که در نهایت استند رو خلق کنم. من در قدرتهایی مثل «فقط بهش به اندازه کافی فکر بکن تا زمانی که چیزها خودشون جا به جا بشن» تردید داشتم. من که چیزی نمیبینم، چطور میتونید بگید با «نیروی اراده» چیزی جا به جا شده؟ من به چیزی مرئی/قابل مشاهده نیاز دارم که چنین مسائلی رو توضیح بده. برای مثال: اگر شخصی در تاریکی ایستاده باشه و چیزی جا به جا بشه، شما واقعا نمیتونید ببینید چه اتفاقی افتاده. اما اگر یک چیز مرئی از درون اون شخص ظاهر بشه و بیرون بیاد و محیط اطرافش رو لمس کنه و وسایل یا هر چیز دیگری رو تکون بده، اون زمان شما با خودتون میگید «اوه، که اینطور!».
استندها مدرک اثبات قدرتهای فراطبیعی هستند، یا به زبانی دیگر اساسا راه و روش من برای نشون دادن این که قدرتهای نامرئی چطور کار میکنن. البته اونها یک جورهایی "شبه-اثبات/مدرک" هستند، اما در هر صورت دست کم برای یک توضیح در داستان کار میکنن و جواب میدن (خنده).
نام استند رو از روی نام "پایه/استندهای چراغ" انتخاب کردم. از همون مدلها که کنار تخت خواب قرار میگیرن تا آدم بتونه مطالعه بکنه. با استند تونستم خیلی چیزها رو توصیف کنم، اون زمان با خودم فکر کردم که "عجب ایدهی خوبی". در پارت 3 استندها رو به کارتهای تاروت ارتباط دادم، چون میخواستم هر استند منحصر به فرد به نظر برسه. فکر میکردم 22 استند باید کافی باشه. اما در نهایت تعدادشون کمتر شد (خنده). یوکایها و داستانهای عامیانه عجیب و ترسناک منبع الهام من برای طراحی استندها بودند. ابتدا توانایی یک استند رو خلق میکنم و بعد ظاهر اون استند رو به شکلی طراحی میکنم که خوانندگان بتونن با توانایی اون استند ارتباط برقرار بکنند. یکی از چیزهایی که در مورد استندها خیلی دوست دارم اینه که باهاشون میتونم جنگهای روانی رو به تصویر بکشم و بیان کنم. بیشتر مواقع قدرت فیزیکی اونها اهمیتی نداره. برای مثال یک استند با قدرت فیزیکی ضعیف اما با تواناییای مثل اینکه کاری کنه تا تمام دشمنهاش دروغ بگن میتونه خیلی خطرناک باشه.
(ادمین: در نهایت چند سال بعد از این مصاحبه همین ایده جناب آراکی باعث خلق استند Talking Head شد).
⭐️ آگاهی جناب آراکی از دنیای مُد (پوشاک):
من به مد علاقه دارم، وقتی میخوام در رابطه با پوشش شخصیتهام تصمیم بگیرم مد ایتالیا رو در نظر میگیرم. طراحی لباسهای ورساچه و موسکینو به شدت پر زرق و برق و جذاب هستند، و به همین خاطر تصاویر من رو زیبا میکنند، اگرچه نقاط ضعف خودشون هم دارند. اگر برای مدت طولانیای طراحیشون کنم حوصلهام رو سر میبرند، درست مثل از مد افتادن یک لباس در گذر زمان. قبلا از کتابهای مد ژاپنی هم استفاده میکردم، اما اونها فرق میکنند، انگار که از مد افتاده و قدیمی باشند.
#Hirohiko_Araki
#Interview
👊👊👊
@JoJo_Adventure
❗️معرفی دیگر آثار جناب آراکی
✨نام اثر: آیرین تماشایی (Gorgeous Irene)
✨نویسنده و تصویرگر: هیروهیکو آراکی
✨سال انتشار: ۱۹۸۵-۱۹۸۶
⭐️ «آیرین تماشایی» دربارهی دختری ۱۶ ساله به نام آیرین راپونا، دختری پاک و معصوم است. او از پدرش که قاتلی حرفهای در دنیای خلافکارها بود، قدرتهایی خفته به ارث برده که با استفاده از لوازم آرایشی خاصی، قدرتهایش بیدار شده و او را به قاتلی بالفطره به نام «آیرین تماشایی» تبدیل میکند. از این مانگا دو چپتر در سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ به انتشار رسید. جناب آراکی در ابتدا قصد داشتند آن را به یک سری بدل کنند اما به دلایلی از اینکار صرف نظر کردند.
در رابطه با آرایش، آیرین راپونا میگوید: «آرایش در دوران باستان یکی از راهکارها برای جلوگیری از بیماری بوده، همچنین آرایش راهکاری بوده تا از عوارض حشرات سمی جلوگیری کنند.»
#Info
#Hirohiko_Araki
#Gorgeous_Irene
👊👊👊
@JoJo_Adventure
✨نام اثر: آیرین تماشایی (Gorgeous Irene)
✨نویسنده و تصویرگر: هیروهیکو آراکی
✨سال انتشار: ۱۹۸۵-۱۹۸۶
⭐️ «آیرین تماشایی» دربارهی دختری ۱۶ ساله به نام آیرین راپونا، دختری پاک و معصوم است. او از پدرش که قاتلی حرفهای در دنیای خلافکارها بود، قدرتهایی خفته به ارث برده که با استفاده از لوازم آرایشی خاصی، قدرتهایش بیدار شده و او را به قاتلی بالفطره به نام «آیرین تماشایی» تبدیل میکند. از این مانگا دو چپتر در سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ به انتشار رسید. جناب آراکی در ابتدا قصد داشتند آن را به یک سری بدل کنند اما به دلایلی از اینکار صرف نظر کردند.
در رابطه با آرایش، آیرین راپونا میگوید: «آرایش در دوران باستان یکی از راهکارها برای جلوگیری از بیماری بوده، همچنین آرایش راهکاری بوده تا از عوارض حشرات سمی جلوگیری کنند.»
#Info
#Hirohiko_Araki
#Gorgeous_Irene
👊👊👊
@JoJo_Adventure
❗️بخشی از مصاحبهی جدید جناب آراکی با Mainichi Shimbun (می ۲۰۲۲)
«من مشکلی با این که جوجو تنها اثری باشه که به نوشتنش ادامه بدم ندارم. دیدید بعضی کوزهگرها هستند که حتی تا ۹۰ سالگی کار میکنند؟ این برای من تحسینبرانگیزه. من دوست دارم تا ابد به نوشتن جوجو ادامه بدم.»
#Hirohiko_Araki
#Interview
👊👊👊
@JoJo_Adventure
«من مشکلی با این که جوجو تنها اثری باشه که به نوشتنش ادامه بدم ندارم. دیدید بعضی کوزهگرها هستند که حتی تا ۹۰ سالگی کار میکنند؟ این برای من تحسینبرانگیزه. من دوست دارم تا ابد به نوشتن جوجو ادامه بدم.»
#Hirohiko_Araki
#Interview
👊👊👊
@JoJo_Adventure
🎉 تولد ۶۲ سالگی خالق مجموعهی ماجراجویی عجیب و غریب جوجو، جناب هیروهیکو آراکی مبارک.
#Happy_Birthday
#Hirohiko_Araki
👊👊👊
@JoJo_Adventure
#Happy_Birthday
#Hirohiko_Araki
👊👊👊
@JoJo_Adventure
JoJo's Bizarre Adventure Persian Fan Club (JoJoWiki)
❗️به مناسبت بزرگداشت سی و پنجمین سالگرد انتشار مجموعهی «ماجراجویی عجیب و غریب جوجو»، کتاب JoJo’s Bizarre Adventure: Globe-Trotter Travel Guidebook (کتاب راهنمای جهانگردی) در تاریخ ۲۳ تیر ماه منتشر خواهد شد. این کتاب به معرفی شهرها و کشورهایی که در پارتهای…
❗️عکسهای جدید جناب آراکی در کتاب JoJo’s Bizarre Adventure: Globe-Trotter Travel Guidebook
#Hirohiko_Araki
👊👊👊
@JoJo_Adventure
#Hirohiko_Araki
👊👊👊
@JoJo_Adventure
JoJo's Bizarre Adventure Persian Fan Club (JoJoWiki)
Photo
در مصاحبهای از جناب آراکی در این کتاب، ایشان مجددا از علاقهی خود به سفر به Scottish Highlands و دریاچهی Loch Ness گفتند. همچنین ایشان گفتند دوست دارند از پارک ملی Yellowstone آمریکا و قسمتهای شمالی انگلیس نیز بازدید کنند.
#Interview
#Hirohiko_Araki
👊👊👊
@JoJo_Adventure
#Interview
#Hirohiko_Araki
👊👊👊
@JoJo_Adventure
کارت تبریک سال نو میلادی از طرف جناب هیروهیکو آراکی.
#Hirohiko_Araki
#Happy_New_Year
👊👊👊
@JoJo_Adventure
#Hirohiko_Araki
#Happy_New_Year
👊👊👊
@JoJo_Adventure