🔻کردها، ایران و ترکیه🔻
🔹میدانید چرا دولت ترکیه سالهاست به دنبال سرکوب کردها چه در ترکیه و چه در سوریه و عراق است و بسیاری از مردم (از جمله تیم ملی فوتبال) ترکیه نیز با این اقدامات همراهاند اما در عوض، با وجود سیاستهای نامتوازن توسعه در ایران و محرومیتهای برخی مناطق کردنشین، ایرانیان سالها از کردها در برابر صدام و داعش حمایت کرده و به کردهای مبارز عراقی پناه داده و اکنون نیز به حملات ترکیه به کردها در سوریه معترضاند؟
🔸چون از نظر بسیاری از ترکها، کشور ترکیه متعلق به قومیت ترک است و «کردِ ترک» نداریم؛ لذا با انکار هویت «کردها»، به آنها «ترکهای کوهی» میگویند و به دنبال حذف آنها هستند. اما ایرانیها، هموطنان کرد را از قدیمیترین ساکنان ایرانزمین میدانند و در واقع هم چنین است؛ چنانکه یکی از رهبران پیشین کردها در عراق (مصطفی بارزانی) گفته بود: «هرجا كرد است، آنجا ايران است.»
🔹ترکها در ترکیه از دیرباز با اعمال سیاستهای مبتنی بر پان ترکیسم-پان تورانیسم و هویتطلبی قومی، به دنبال پاکسازی نژادی و قومی و حذف کردها و ارامنه بوده و هستند. اما ایران اساساً سرزمینی متشکل از کردها و لرها و خراسانیها و آذریها و اعراب و ترکمنها و بلوچها و شیرازیها و ارامنه و گیلکها و اصفهانیها و مازندرانیها و غیره است. این رنگارنگی و تنوع فوقالعاده، مزیت ایران است که البته به لطف وجود عناصر ملی و پیونددهنده، کشور را دچار انشقاق و چندپارگی نیز نکرده است. این چنین است که ایرانیان در هنگام زلزله ورزقان آذربایجان و در زلزله کرمانشاه و در زمان سیل در خوزستان و گلستان همه یکپارچه و بیدریغ از سراسر ایران، مشغول کمک و یاریرسانی به مناطق آسیبدیده میشوند.
🔸باید قدر این خصلت فرهنگی و اجتماعی ایرانزمین (#وحدت_در_کثرت) را دانست و ضمن پرهیز از مرکزگرایی، مستمراً به دنبال توزیع عادلانه امکانات در سراسر کشور بود و از موسیقیها، زبانها، گویشها، آیینها، لباسها، قصهها، افسانهها و غذاهای گوناگون در ایران مراقبت کرد. اما باید هوشیار نیز بود که با قومگرایی، این عناصر متنوع را به شکل هویتهایی ستیزهجو تعریف نکرد و آنها را در جدال با یکدیگر یا در تقابل با عناصر پیوند دهنده میان ایرانیان(آیینهایی مانند نوروز و مؤلفههایی مانند زبان و ادبیات فارسی) قرار نداد. پدیدههایی مانند سرکوب کردها توسط ترکیه، هشداری است بر خطر ترویج قومیتگرایی در منطقه و نباید در مقابله با آن، دچار قومیتگرایی از نوع دیگری شد.
🔹#قومگرایی روی دیگر #ناسیونالیسم_تبارگرا است. یکی جامعه را به قوم و قبیله تقلیل میدهد و اهالی یک قوم را جایگزین شهروندان میکند. دیگری با فروکاستن وطنِ متکثر به الگوی یکسانسازی شده، در جستوجوی تباری یکدست برای ملت است. نهایتاً هر دوی آنها با غیریتسازی، هر تفاوتی را غیرقابل قبول دانسته و به نژادپرستی، دگرستیزی، نفرتپراکنی و نفی حقوق دیگریها و سرانجام حذف آنها میانجامند.
🔸ما امروز به تأکید بر مفهوم «شهروندی» و ترویج الگوی #ملیگرایی_دموکراتیک و #جهانروا نیازمندیم که:
۱. ما ایرانیان را صرف نظر از تفاوتها، بر مبنای اشتراکات ملی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی به یکدیگر پیوند دهد.
۲. از «تنوع فرهنگی ایران» مراقبت کند و به دنبال حقوق برابر همه «شهروندان ایرانی» باشد.
۳. به دیگر ملتها و فرهنگها گشوده باشد و به خصوص به سوی مردم کشورهای همسایه که با ما ریشههای مشترک بسیار دارند، دست دوستی و «مهر» دراز کند.
✍🏼 #کاوه_گرایلی
این متن قرار بود نخست در روزنامه اعتماد منتشر شود که به علت ملاحظات روزنامه و حذف قسمتهای مربوط به ترکیه، بهجای چاپ در روزنامه به صورت ناقص، متن کامل آن در فضای مجازی منتشر شد.
#مقالات_جریان
#ایران #ایده_ایران #وحدت_در_کثرت
#چرا_ایران_را_دوست_دارم
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🔹میدانید چرا دولت ترکیه سالهاست به دنبال سرکوب کردها چه در ترکیه و چه در سوریه و عراق است و بسیاری از مردم (از جمله تیم ملی فوتبال) ترکیه نیز با این اقدامات همراهاند اما در عوض، با وجود سیاستهای نامتوازن توسعه در ایران و محرومیتهای برخی مناطق کردنشین، ایرانیان سالها از کردها در برابر صدام و داعش حمایت کرده و به کردهای مبارز عراقی پناه داده و اکنون نیز به حملات ترکیه به کردها در سوریه معترضاند؟
🔸چون از نظر بسیاری از ترکها، کشور ترکیه متعلق به قومیت ترک است و «کردِ ترک» نداریم؛ لذا با انکار هویت «کردها»، به آنها «ترکهای کوهی» میگویند و به دنبال حذف آنها هستند. اما ایرانیها، هموطنان کرد را از قدیمیترین ساکنان ایرانزمین میدانند و در واقع هم چنین است؛ چنانکه یکی از رهبران پیشین کردها در عراق (مصطفی بارزانی) گفته بود: «هرجا كرد است، آنجا ايران است.»
🔹ترکها در ترکیه از دیرباز با اعمال سیاستهای مبتنی بر پان ترکیسم-پان تورانیسم و هویتطلبی قومی، به دنبال پاکسازی نژادی و قومی و حذف کردها و ارامنه بوده و هستند. اما ایران اساساً سرزمینی متشکل از کردها و لرها و خراسانیها و آذریها و اعراب و ترکمنها و بلوچها و شیرازیها و ارامنه و گیلکها و اصفهانیها و مازندرانیها و غیره است. این رنگارنگی و تنوع فوقالعاده، مزیت ایران است که البته به لطف وجود عناصر ملی و پیونددهنده، کشور را دچار انشقاق و چندپارگی نیز نکرده است. این چنین است که ایرانیان در هنگام زلزله ورزقان آذربایجان و در زلزله کرمانشاه و در زمان سیل در خوزستان و گلستان همه یکپارچه و بیدریغ از سراسر ایران، مشغول کمک و یاریرسانی به مناطق آسیبدیده میشوند.
🔸باید قدر این خصلت فرهنگی و اجتماعی ایرانزمین (#وحدت_در_کثرت) را دانست و ضمن پرهیز از مرکزگرایی، مستمراً به دنبال توزیع عادلانه امکانات در سراسر کشور بود و از موسیقیها، زبانها، گویشها، آیینها، لباسها، قصهها، افسانهها و غذاهای گوناگون در ایران مراقبت کرد. اما باید هوشیار نیز بود که با قومگرایی، این عناصر متنوع را به شکل هویتهایی ستیزهجو تعریف نکرد و آنها را در جدال با یکدیگر یا در تقابل با عناصر پیوند دهنده میان ایرانیان(آیینهایی مانند نوروز و مؤلفههایی مانند زبان و ادبیات فارسی) قرار نداد. پدیدههایی مانند سرکوب کردها توسط ترکیه، هشداری است بر خطر ترویج قومیتگرایی در منطقه و نباید در مقابله با آن، دچار قومیتگرایی از نوع دیگری شد.
🔹#قومگرایی روی دیگر #ناسیونالیسم_تبارگرا است. یکی جامعه را به قوم و قبیله تقلیل میدهد و اهالی یک قوم را جایگزین شهروندان میکند. دیگری با فروکاستن وطنِ متکثر به الگوی یکسانسازی شده، در جستوجوی تباری یکدست برای ملت است. نهایتاً هر دوی آنها با غیریتسازی، هر تفاوتی را غیرقابل قبول دانسته و به نژادپرستی، دگرستیزی، نفرتپراکنی و نفی حقوق دیگریها و سرانجام حذف آنها میانجامند.
🔸ما امروز به تأکید بر مفهوم «شهروندی» و ترویج الگوی #ملیگرایی_دموکراتیک و #جهانروا نیازمندیم که:
۱. ما ایرانیان را صرف نظر از تفاوتها، بر مبنای اشتراکات ملی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی به یکدیگر پیوند دهد.
۲. از «تنوع فرهنگی ایران» مراقبت کند و به دنبال حقوق برابر همه «شهروندان ایرانی» باشد.
۳. به دیگر ملتها و فرهنگها گشوده باشد و به خصوص به سوی مردم کشورهای همسایه که با ما ریشههای مشترک بسیار دارند، دست دوستی و «مهر» دراز کند.
✍🏼 #کاوه_گرایلی
این متن قرار بود نخست در روزنامه اعتماد منتشر شود که به علت ملاحظات روزنامه و حذف قسمتهای مربوط به ترکیه، بهجای چاپ در روزنامه به صورت ناقص، متن کامل آن در فضای مجازی منتشر شد.
#مقالات_جریان
#ایران #ایده_ایران #وحدت_در_کثرت
#چرا_ایران_را_دوست_دارم
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
💡 بزرگداشت کوروش بزرگ (توضیح درباره چرایی نامگذاری ۷ آبان برای بزرگداشت کوروش) نه به معنای تقدیس گذشته و نه به معنای دمیدن در نوعی #ناسیونالیسم_تبارگرا و ستیزهجو است.
کوروش بزرگ از قضا شخصی بود که ضمن ایجاد یکپارچگی سرزمینی، با #رواداری و #دگرپذیری تفاوت مردمان در باورها و آیینها را به رسمیت شناخت و از همین رو سنگ بنای نخستین دولت ایرانزمین را برمبنای #وحدت_در_کثرت بنیاد نهاد. این همان چیزی است که طی هزاران سال #ایران_رنگارنگ_فرهنگی را شکل داده و در کمتر کشور دیگری چنین نمونهای را میبینیم که ضمن تنوع فرهنگی و زبانی و برخی تفاوتها در آداب و رسوم، اشتراکات و پیوندهای فرهنگی مردم آنچنان قوی باشد که هیچگونه احساس بیگانگی میان مردمان یک کشور در شمال و جنوب و شرق و غرب نباشد. در واقع از بذری که کوروش بزرگ کاشت جوانهای برآمد که تا هزاران سال بعد و با وجود آشوبهای گوناگون در این سرزمین نمایانگر بوده و به کار امروز ما هم میآید. بزرگداشت او نه به معنای رفتن و ماندن در گذشته که به معنای احضار این نماد و فراخوانی آن در امروز است؛ یعنی ما به عنوان ایرانیان بکوشیم ضمن احترام به میراث فرهنگی و تاریخی خود و در عین پاسبانی و تقویت همبستگی اجتماعی در کشور و پرهیز از دیوارکشی قومی و قبیلهای، به تنوع و تکثر فرهنگی، آیینی، اعتقادی و حقوق و آزادیهای فردی نیز احترام بگذاریم و به دنبال #ملیگرایی_دموکراتیک در کشور باشیم.
از همین روست که توماس جفرسون، از پدران بنیانگذار آمریکا و نویسنده اعلامیه استقلال این کشور از استعمار بریتانیا، به نوه خود توصیه کرده بود که نخستین کتابی که پس از آموختن زبان یونانی بخواند «کوروشنامه» باشد.
«کوروشنامه» یا «آموزش کوروش» یا «تربیت کوروش» اثر گِزِنفُون (تاریخنگار و فیلسوف اهل آتن) زندگینامه بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی است. گزنفون در این #کتاب شیوه پرورش، آموزش و زندگی کوروش بزرگ را نگاشته است.
جفرسون در نامهای دیگر به یک دوست ایتالیایی خود، درخواست ترجمهای تازه از «کوروشنامه» به زبان ایتالیایی میکند. وجود دستکم ۴ چاپ مختلف از کوروشنامه در کتابخانه شخصی جفرسون به ثبت رسیده است و جفرسون در یکی از آنها با خط خود دست به مقایسه ترجمه دو نسخه از کتاب زده است. اما چرا کوروش و کوروشنامه در جهان فکری توماس جفرسون برای تأسیس آمریکایی سکولار و دموکرات جایگاهی ویژه داشت؟
پادشاهی #کوروش نمونهای است از حکومت عادلانه بر توده کثیری از مردم از اقوام و ملل مختلف. تجربه کوروش هخامنشی در اتخاذ سیاست رواداری و عدم تحمیل باورها و عقاید خود -که در کوروشنامه منعکس است- الگویی را پیشاروی جفرسون گذاشت از حکومتی که در عین گستردگی پهنه خود و وجود بحرانهای پیشرو، آزادی عقاید را تضمین میکند. به نظر میرسید اگر کوروش موفق شده است در جهان باستان با آن درجه از توحش و وجود فرقههای بدوی دینی که در نزاعی بیپایان با یکدیگر به سر میبردند، بیطرفی حکومت را در مقیاسی به گستردگی شاهنشاهی هخامنشی تضمین کند، این کار در جهان مدرن نیز قابل تکرار است. در زمان مکتوب کردن منشور آزادی مذهبی جفرسون، یعنی ۱۱۲ سال پیش از آنکه استوانه حقوق بشر کوروش از دل خاک بیرون آورده شود و محافل تاریخی از وجود لوحی متضمن احیای حقوق اقلیتهای مذهبی در دوره حکمرانی او باخبر شوند، رواداری کوروش از طریق منابع یونانی و لاتین به دوران مدرن رسیده بود. تاثیرپذیری توماس جفرسون از این وجه حکمرانی شماری از پادشاهان هخامنشی در یادداشتهایی که وی بر حاشیه کتاب «رساله در باب آداب و روح ملتها» اثر ولتر، فیلسوف سیاسی عصر روشنگری در فرانسه نوشته است نیز به چشم میخورد و دیده میشود که عدم تحمیل دین رسمی و رواداری مذهبی داریوش یکم که در امتداد پادشاهی کوروش هخامنشی بوده نظر وی را جلب کرده است.
کوروشنامه که پس از تأثیرگذاری عمده در دنیای باستان (از جمله بر اسکندر مقدونی و ژولیوس سزار) به فراموشی سپرده شده بود، در دوره پسارنسانس و آغاز عصر روشنگری بار دیگر احیا شد و با ترجمههای جدید، الهامبخش فلاسفه سیاسی قرار گرفت. از نیکولا ماکیاولی و ژان ژاک روسو تا بنجامین فرانکلین در فکر پسزدن تفکر سیاسی قرون وسطی و ساخت بنای جامعه مدرن و شیوه حکومتداری صالح از نظام اخلاقی که گزنفون در کوروشنامه عرضه میکند تاثیر پذیرفتند. در آمریکا علاوه بر جفرسون، جان آدامز (رییسجمهور دوم آمریکا) نیز به کوروشنامه به دیده کتابی تعلیمی مینگریسته و پسر خود را در دوره مطالعه برای آمادگی حضور در مشاغل دولتی پیش از همه به خواندن کوروشنامه گزنفون مکلف کرده است.
🔺نیمه دوم یادداشت برمبنای متنی از پویا زارعی، پژوهشگر تاریخ دانشگاه سوربن پاریس
منابع: ۱ و ۲
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
کوروش بزرگ از قضا شخصی بود که ضمن ایجاد یکپارچگی سرزمینی، با #رواداری و #دگرپذیری تفاوت مردمان در باورها و آیینها را به رسمیت شناخت و از همین رو سنگ بنای نخستین دولت ایرانزمین را برمبنای #وحدت_در_کثرت بنیاد نهاد. این همان چیزی است که طی هزاران سال #ایران_رنگارنگ_فرهنگی را شکل داده و در کمتر کشور دیگری چنین نمونهای را میبینیم که ضمن تنوع فرهنگی و زبانی و برخی تفاوتها در آداب و رسوم، اشتراکات و پیوندهای فرهنگی مردم آنچنان قوی باشد که هیچگونه احساس بیگانگی میان مردمان یک کشور در شمال و جنوب و شرق و غرب نباشد. در واقع از بذری که کوروش بزرگ کاشت جوانهای برآمد که تا هزاران سال بعد و با وجود آشوبهای گوناگون در این سرزمین نمایانگر بوده و به کار امروز ما هم میآید. بزرگداشت او نه به معنای رفتن و ماندن در گذشته که به معنای احضار این نماد و فراخوانی آن در امروز است؛ یعنی ما به عنوان ایرانیان بکوشیم ضمن احترام به میراث فرهنگی و تاریخی خود و در عین پاسبانی و تقویت همبستگی اجتماعی در کشور و پرهیز از دیوارکشی قومی و قبیلهای، به تنوع و تکثر فرهنگی، آیینی، اعتقادی و حقوق و آزادیهای فردی نیز احترام بگذاریم و به دنبال #ملیگرایی_دموکراتیک در کشور باشیم.
از همین روست که توماس جفرسون، از پدران بنیانگذار آمریکا و نویسنده اعلامیه استقلال این کشور از استعمار بریتانیا، به نوه خود توصیه کرده بود که نخستین کتابی که پس از آموختن زبان یونانی بخواند «کوروشنامه» باشد.
«کوروشنامه» یا «آموزش کوروش» یا «تربیت کوروش» اثر گِزِنفُون (تاریخنگار و فیلسوف اهل آتن) زندگینامه بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی است. گزنفون در این #کتاب شیوه پرورش، آموزش و زندگی کوروش بزرگ را نگاشته است.
جفرسون در نامهای دیگر به یک دوست ایتالیایی خود، درخواست ترجمهای تازه از «کوروشنامه» به زبان ایتالیایی میکند. وجود دستکم ۴ چاپ مختلف از کوروشنامه در کتابخانه شخصی جفرسون به ثبت رسیده است و جفرسون در یکی از آنها با خط خود دست به مقایسه ترجمه دو نسخه از کتاب زده است. اما چرا کوروش و کوروشنامه در جهان فکری توماس جفرسون برای تأسیس آمریکایی سکولار و دموکرات جایگاهی ویژه داشت؟
پادشاهی #کوروش نمونهای است از حکومت عادلانه بر توده کثیری از مردم از اقوام و ملل مختلف. تجربه کوروش هخامنشی در اتخاذ سیاست رواداری و عدم تحمیل باورها و عقاید خود -که در کوروشنامه منعکس است- الگویی را پیشاروی جفرسون گذاشت از حکومتی که در عین گستردگی پهنه خود و وجود بحرانهای پیشرو، آزادی عقاید را تضمین میکند. به نظر میرسید اگر کوروش موفق شده است در جهان باستان با آن درجه از توحش و وجود فرقههای بدوی دینی که در نزاعی بیپایان با یکدیگر به سر میبردند، بیطرفی حکومت را در مقیاسی به گستردگی شاهنشاهی هخامنشی تضمین کند، این کار در جهان مدرن نیز قابل تکرار است. در زمان مکتوب کردن منشور آزادی مذهبی جفرسون، یعنی ۱۱۲ سال پیش از آنکه استوانه حقوق بشر کوروش از دل خاک بیرون آورده شود و محافل تاریخی از وجود لوحی متضمن احیای حقوق اقلیتهای مذهبی در دوره حکمرانی او باخبر شوند، رواداری کوروش از طریق منابع یونانی و لاتین به دوران مدرن رسیده بود. تاثیرپذیری توماس جفرسون از این وجه حکمرانی شماری از پادشاهان هخامنشی در یادداشتهایی که وی بر حاشیه کتاب «رساله در باب آداب و روح ملتها» اثر ولتر، فیلسوف سیاسی عصر روشنگری در فرانسه نوشته است نیز به چشم میخورد و دیده میشود که عدم تحمیل دین رسمی و رواداری مذهبی داریوش یکم که در امتداد پادشاهی کوروش هخامنشی بوده نظر وی را جلب کرده است.
کوروشنامه که پس از تأثیرگذاری عمده در دنیای باستان (از جمله بر اسکندر مقدونی و ژولیوس سزار) به فراموشی سپرده شده بود، در دوره پسارنسانس و آغاز عصر روشنگری بار دیگر احیا شد و با ترجمههای جدید، الهامبخش فلاسفه سیاسی قرار گرفت. از نیکولا ماکیاولی و ژان ژاک روسو تا بنجامین فرانکلین در فکر پسزدن تفکر سیاسی قرون وسطی و ساخت بنای جامعه مدرن و شیوه حکومتداری صالح از نظام اخلاقی که گزنفون در کوروشنامه عرضه میکند تاثیر پذیرفتند. در آمریکا علاوه بر جفرسون، جان آدامز (رییسجمهور دوم آمریکا) نیز به کوروشنامه به دیده کتابی تعلیمی مینگریسته و پسر خود را در دوره مطالعه برای آمادگی حضور در مشاغل دولتی پیش از همه به خواندن کوروشنامه گزنفون مکلف کرده است.
🔺نیمه دوم یادداشت برمبنای متنی از پویا زارعی، پژوهشگر تاریخ دانشگاه سوربن پاریس
منابع: ۱ و ۲
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Twitter
Vahid Bahman وحید بهمن
توضیحی لازم ۷ آبان ماه، روز ملی بزرگداشت کوروش بزرگ، نه زادروز کوروش بزرگ است و نه سالروز فتح بابل ۷ آبان ماه، سالروز ورود شکوهمند کوروش بزرگ به بابل است که با استقبال گسترده مردم بابل همراه بود این اتفاق مهم تاریخ جهان باستان دقیقا ۲۵۶۰ سال پیش در ۷ آبان…
Forwarded from جریانـ
💡 بزرگداشت کوروش بزرگ (توضیح درباره چرایی نامگذاری ۷ آبان برای بزرگداشت کوروش) نه به معنای تقدیس گذشته و نه به معنای دمیدن در نوعی #ناسیونالیسم_تبارگرا و ستیزهجو است.
کوروش بزرگ از قضا شخصی بود که ضمن ایجاد یکپارچگی سرزمینی، با #رواداری و #دگرپذیری تفاوت مردمان در باورها و آیینها را به رسمیت شناخت و از همین رو سنگ بنای نخستین دولت ایرانزمین را برمبنای #وحدت_در_کثرت بنیاد نهاد. این همان چیزی است که طی هزاران سال #ایران_رنگارنگ_فرهنگی را شکل داده و در کمتر کشور دیگری چنین نمونهای را میبینیم که ضمن تنوع فرهنگی و زبانی و برخی تفاوتها در آداب و رسوم، اشتراکات و پیوندهای فرهنگی مردم آنچنان قوی باشد که هیچگونه احساس بیگانگی میان مردمان یک کشور در شمال و جنوب و شرق و غرب نباشد. در واقع از بذری که کوروش بزرگ کاشت جوانهای برآمد که تا هزاران سال بعد و با وجود آشوبهای گوناگون در این سرزمین نمایانگر بوده و به کار امروز ما هم میآید. بزرگداشت او نه به معنای رفتن و ماندن در گذشته که به معنای احضار این نماد و فراخوانی آن در امروز است؛ یعنی ما به عنوان ایرانیان بکوشیم ضمن احترام به میراث فرهنگی و تاریخی خود و در عین پاسبانی و تقویت همبستگی اجتماعی در کشور و پرهیز از دیوارکشی قومی و قبیلهای، به تنوع و تکثر فرهنگی، آیینی، اعتقادی و حقوق و آزادیهای فردی نیز احترام بگذاریم و به دنبال #ملیگرایی_دموکراتیک در کشور باشیم.
از همین روست که توماس جفرسون، از پدران بنیانگذار آمریکا و نویسنده اعلامیه استقلال این کشور از استعمار بریتانیا، به نوه خود توصیه کرده بود که نخستین کتابی که پس از آموختن زبان یونانی بخواند «کوروشنامه» باشد.
«کوروشنامه» یا «آموزش کوروش» یا «تربیت کوروش» اثر گِزِنفُون (تاریخنگار و فیلسوف اهل آتن) زندگینامه بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی است. گزنفون در این #کتاب شیوه پرورش، آموزش و زندگی کوروش بزرگ را نگاشته است.
جفرسون در نامهای دیگر به یک دوست ایتالیایی خود، درخواست ترجمهای تازه از «کوروشنامه» به زبان ایتالیایی میکند. وجود دستکم ۴ چاپ مختلف از کوروشنامه در کتابخانه شخصی جفرسون به ثبت رسیده است و جفرسون در یکی از آنها با خط خود دست به مقایسه ترجمه دو نسخه از کتاب زده است. اما چرا کوروش و کوروشنامه در جهان فکری توماس جفرسون برای تأسیس آمریکایی سکولار و دموکرات جایگاهی ویژه داشت؟
پادشاهی #کوروش نمونهای است از حکومت عادلانه بر توده کثیری از مردم از اقوام و ملل مختلف. تجربه کوروش هخامنشی در اتخاذ سیاست رواداری و عدم تحمیل باورها و عقاید خود -که در کوروشنامه منعکس است- الگویی را پیشاروی جفرسون گذاشت از حکومتی که در عین گستردگی پهنه خود و وجود بحرانهای پیشرو، آزادی عقاید را تضمین میکند. به نظر میرسید اگر کوروش موفق شده است در جهان باستان با آن درجه از توحش و وجود فرقههای بدوی دینی که در نزاعی بیپایان با یکدیگر به سر میبردند، بیطرفی حکومت را در مقیاسی به گستردگی شاهنشاهی هخامنشی تضمین کند، این کار در جهان مدرن نیز قابل تکرار است. در زمان مکتوب کردن منشور آزادی مذهبی جفرسون، یعنی ۱۱۲ سال پیش از آنکه استوانه حقوق بشر کوروش از دل خاک بیرون آورده شود و محافل تاریخی از وجود لوحی متضمن احیای حقوق اقلیتهای مذهبی در دوره حکمرانی او باخبر شوند، رواداری کوروش از طریق منابع یونانی و لاتین به دوران مدرن رسیده بود. تاثیرپذیری توماس جفرسون از این وجه حکمرانی شماری از پادشاهان هخامنشی در یادداشتهایی که وی بر حاشیه کتاب «رساله در باب آداب و روح ملتها» اثر ولتر، فیلسوف سیاسی عصر روشنگری در فرانسه نوشته است نیز به چشم میخورد و دیده میشود که عدم تحمیل دین رسمی و رواداری مذهبی داریوش یکم که در امتداد پادشاهی کوروش هخامنشی بوده نظر وی را جلب کرده است.
کوروشنامه که پس از تأثیرگذاری عمده در دنیای باستان (از جمله بر اسکندر مقدونی و ژولیوس سزار) به فراموشی سپرده شده بود، در دوره پسارنسانس و آغاز عصر روشنگری بار دیگر احیا شد و با ترجمههای جدید، الهامبخش فلاسفه سیاسی قرار گرفت. از نیکولا ماکیاولی و ژان ژاک روسو تا بنجامین فرانکلین در فکر پسزدن تفکر سیاسی قرون وسطی و ساخت بنای جامعه مدرن و شیوه حکومتداری صالح از نظام اخلاقی که گزنفون در کوروشنامه عرضه میکند تاثیر پذیرفتند. در آمریکا علاوه بر جفرسون، جان آدامز (رییسجمهور دوم آمریکا) نیز به کوروشنامه به دیده کتابی تعلیمی مینگریسته و پسر خود را در دوره مطالعه برای آمادگی حضور در مشاغل دولتی پیش از همه به خواندن کوروشنامه گزنفون مکلف کرده است.
🔺نیمه دوم یادداشت برمبنای متنی از پویا زارعی، پژوهشگر تاریخ دانشگاه سوربن پاریس
منابع: ۱ و ۲
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
کوروش بزرگ از قضا شخصی بود که ضمن ایجاد یکپارچگی سرزمینی، با #رواداری و #دگرپذیری تفاوت مردمان در باورها و آیینها را به رسمیت شناخت و از همین رو سنگ بنای نخستین دولت ایرانزمین را برمبنای #وحدت_در_کثرت بنیاد نهاد. این همان چیزی است که طی هزاران سال #ایران_رنگارنگ_فرهنگی را شکل داده و در کمتر کشور دیگری چنین نمونهای را میبینیم که ضمن تنوع فرهنگی و زبانی و برخی تفاوتها در آداب و رسوم، اشتراکات و پیوندهای فرهنگی مردم آنچنان قوی باشد که هیچگونه احساس بیگانگی میان مردمان یک کشور در شمال و جنوب و شرق و غرب نباشد. در واقع از بذری که کوروش بزرگ کاشت جوانهای برآمد که تا هزاران سال بعد و با وجود آشوبهای گوناگون در این سرزمین نمایانگر بوده و به کار امروز ما هم میآید. بزرگداشت او نه به معنای رفتن و ماندن در گذشته که به معنای احضار این نماد و فراخوانی آن در امروز است؛ یعنی ما به عنوان ایرانیان بکوشیم ضمن احترام به میراث فرهنگی و تاریخی خود و در عین پاسبانی و تقویت همبستگی اجتماعی در کشور و پرهیز از دیوارکشی قومی و قبیلهای، به تنوع و تکثر فرهنگی، آیینی، اعتقادی و حقوق و آزادیهای فردی نیز احترام بگذاریم و به دنبال #ملیگرایی_دموکراتیک در کشور باشیم.
از همین روست که توماس جفرسون، از پدران بنیانگذار آمریکا و نویسنده اعلامیه استقلال این کشور از استعمار بریتانیا، به نوه خود توصیه کرده بود که نخستین کتابی که پس از آموختن زبان یونانی بخواند «کوروشنامه» باشد.
«کوروشنامه» یا «آموزش کوروش» یا «تربیت کوروش» اثر گِزِنفُون (تاریخنگار و فیلسوف اهل آتن) زندگینامه بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی است. گزنفون در این #کتاب شیوه پرورش، آموزش و زندگی کوروش بزرگ را نگاشته است.
جفرسون در نامهای دیگر به یک دوست ایتالیایی خود، درخواست ترجمهای تازه از «کوروشنامه» به زبان ایتالیایی میکند. وجود دستکم ۴ چاپ مختلف از کوروشنامه در کتابخانه شخصی جفرسون به ثبت رسیده است و جفرسون در یکی از آنها با خط خود دست به مقایسه ترجمه دو نسخه از کتاب زده است. اما چرا کوروش و کوروشنامه در جهان فکری توماس جفرسون برای تأسیس آمریکایی سکولار و دموکرات جایگاهی ویژه داشت؟
پادشاهی #کوروش نمونهای است از حکومت عادلانه بر توده کثیری از مردم از اقوام و ملل مختلف. تجربه کوروش هخامنشی در اتخاذ سیاست رواداری و عدم تحمیل باورها و عقاید خود -که در کوروشنامه منعکس است- الگویی را پیشاروی جفرسون گذاشت از حکومتی که در عین گستردگی پهنه خود و وجود بحرانهای پیشرو، آزادی عقاید را تضمین میکند. به نظر میرسید اگر کوروش موفق شده است در جهان باستان با آن درجه از توحش و وجود فرقههای بدوی دینی که در نزاعی بیپایان با یکدیگر به سر میبردند، بیطرفی حکومت را در مقیاسی به گستردگی شاهنشاهی هخامنشی تضمین کند، این کار در جهان مدرن نیز قابل تکرار است. در زمان مکتوب کردن منشور آزادی مذهبی جفرسون، یعنی ۱۱۲ سال پیش از آنکه استوانه حقوق بشر کوروش از دل خاک بیرون آورده شود و محافل تاریخی از وجود لوحی متضمن احیای حقوق اقلیتهای مذهبی در دوره حکمرانی او باخبر شوند، رواداری کوروش از طریق منابع یونانی و لاتین به دوران مدرن رسیده بود. تاثیرپذیری توماس جفرسون از این وجه حکمرانی شماری از پادشاهان هخامنشی در یادداشتهایی که وی بر حاشیه کتاب «رساله در باب آداب و روح ملتها» اثر ولتر، فیلسوف سیاسی عصر روشنگری در فرانسه نوشته است نیز به چشم میخورد و دیده میشود که عدم تحمیل دین رسمی و رواداری مذهبی داریوش یکم که در امتداد پادشاهی کوروش هخامنشی بوده نظر وی را جلب کرده است.
کوروشنامه که پس از تأثیرگذاری عمده در دنیای باستان (از جمله بر اسکندر مقدونی و ژولیوس سزار) به فراموشی سپرده شده بود، در دوره پسارنسانس و آغاز عصر روشنگری بار دیگر احیا شد و با ترجمههای جدید، الهامبخش فلاسفه سیاسی قرار گرفت. از نیکولا ماکیاولی و ژان ژاک روسو تا بنجامین فرانکلین در فکر پسزدن تفکر سیاسی قرون وسطی و ساخت بنای جامعه مدرن و شیوه حکومتداری صالح از نظام اخلاقی که گزنفون در کوروشنامه عرضه میکند تاثیر پذیرفتند. در آمریکا علاوه بر جفرسون، جان آدامز (رییسجمهور دوم آمریکا) نیز به کوروشنامه به دیده کتابی تعلیمی مینگریسته و پسر خود را در دوره مطالعه برای آمادگی حضور در مشاغل دولتی پیش از همه به خواندن کوروشنامه گزنفون مکلف کرده است.
🔺نیمه دوم یادداشت برمبنای متنی از پویا زارعی، پژوهشگر تاریخ دانشگاه سوربن پاریس
منابع: ۱ و ۲
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Twitter
Vahid Bahman وحید بهمن
توضیحی لازم ۷ آبان ماه، روز ملی بزرگداشت کوروش بزرگ، نه زادروز کوروش بزرگ است و نه سالروز فتح بابل ۷ آبان ماه، سالروز ورود شکوهمند کوروش بزرگ به بابل است که با استقبال گسترده مردم بابل همراه بود این اتفاق مهم تاریخ جهان باستان دقیقا ۲۵۶۰ سال پیش در ۷ آبان…