⏺ مراد ثقفی، مدیرمسئول مجله «گفتگو»، در فرستهای اینستاگرامی پایان انتشار این نشریه را پس از ۳۰ سال اعلام کرد.
اگرچه پایداری و استمرار فعالیت سی ساله یک نشریه فرهنگی و اجتماعی مستقل با وجود تمام معضلات و تلاطمات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در این سالها شایان تقدیر و توجه است اما پایان کار این نشریه در نهایت بسیار ناگوار است. امیدواریم با تغییر شرایط و رفع موانع و مشکلات، به زودی امکان ادامه فعالیت این نشریه فراهم شود.
سالها پیش درباره «گفتگو» در این فرسته توضیحاتی ارائه کرده بودیم و بخشی از شمارههای پیشین این نشریه را میتوانید در اینجا بیابید.
@Jaryaann
اگرچه پایداری و استمرار فعالیت سی ساله یک نشریه فرهنگی و اجتماعی مستقل با وجود تمام معضلات و تلاطمات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در این سالها شایان تقدیر و توجه است اما پایان کار این نشریه در نهایت بسیار ناگوار است. امیدواریم با تغییر شرایط و رفع موانع و مشکلات، به زودی امکان ادامه فعالیت این نشریه فراهم شود.
سالها پیش درباره «گفتگو» در این فرسته توضیحاتی ارائه کرده بودیم و بخشی از شمارههای پیشین این نشریه را میتوانید در اینجا بیابید.
@Jaryaann
«درود بر همهٔ فارسیزبانان
من به عنوان یک پژوهشگر ترک، بیش از یک سال است که منابع کتبی مربوط به زبان و ادبیات فارسی را اول با در نظر گرفتن موضوعشان مرتب و بعد در یک فایل درایو آرشیو میکنم و با کسانی که به این حوزه علاقمندند به اشتراک میگذارم. تا به حال نزدیک به ۴ هزار کتاب را مرتب کرده و به اشتراک گذاشتهام. اگر شما هم علاقه دارید میتوانید با لینکهای زیر هم به گروه تلگرامی و هم به آرشیو درایو دسترسی داشته باشید.»
⬅ کانال تلگرام ⬅ گوگل درایو
⬅ فهـرسـت فارسـی نام فـایلها
🔗 منبع: توئیتر kadirdemir
@Jaryaann
من به عنوان یک پژوهشگر ترک، بیش از یک سال است که منابع کتبی مربوط به زبان و ادبیات فارسی را اول با در نظر گرفتن موضوعشان مرتب و بعد در یک فایل درایو آرشیو میکنم و با کسانی که به این حوزه علاقمندند به اشتراک میگذارم. تا به حال نزدیک به ۴ هزار کتاب را مرتب کرده و به اشتراک گذاشتهام. اگر شما هم علاقه دارید میتوانید با لینکهای زیر هم به گروه تلگرامی و هم به آرشیو درایو دسترسی داشته باشید.»
⬅ کانال تلگرام ⬅ گوگل درایو
⬅ فهـرسـت فارسـی نام فـایلها
🔗 منبع: توئیتر kadirdemir
@Jaryaann
💠 آرش نمادی از من و شماست.
فردوسی آرش است و همه وجودش را در شاهنامه مینویسد و پرتاپش میکند تا سایهبان من و شما شود تا در زیر آن هویتمان را فراموش نکنیم. ما همه آرشیم. حافظ آرش است، او تفکر عمیق ایرانی را در لابلای سرودهای آسمانیاش جای میدهد تا همه بدانند ما اهل تفکر بودهایم. سعدی، آرش است، جهان را در مینوردد و توشه برمیچیند، یاد میگیرد. داستانهای او مثل میشود تا همه بدانند جوانمردی را نباید کشت. بیهقی آرش است، او وجودش را در داستان حسنک میریزد تا بدانیم و بخوانیم و عبرت بگیریم. دهخدا آرش است که از شهری کوچک برمیخیزد و در گوشه اتاقش مدادش را میتراشد، بر فیشهای خودبریده واژه مینویسد و این مجموعه افتخارآمیز ایجاد میشود. شهریار آرش است، همه زیباییهای کودکی را در «حیدربابا» میریزد تا ما بدانیم چه مردم سادهدل و دوستداشتنی هستیم. او به معشوقش میگوید «آمدی جانم به قربانت» تا ما عشق را فراموش نکنیم. ما مانای ایرانی را دست به دست میدهیم تا ایران ما همیشه سرفراز بماند، ما فر ایرانی را با چنگ و دندان حفظ میکنیم. هر کداممان باید یک آرش و آرشپرور باشیم.
▫دکتر #ژاله_آموزگار
🔗 منبع: وبگاه بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
#خویشکاری
#اسطوره #آرش
@Jaryaann
فردوسی آرش است و همه وجودش را در شاهنامه مینویسد و پرتاپش میکند تا سایهبان من و شما شود تا در زیر آن هویتمان را فراموش نکنیم. ما همه آرشیم. حافظ آرش است، او تفکر عمیق ایرانی را در لابلای سرودهای آسمانیاش جای میدهد تا همه بدانند ما اهل تفکر بودهایم. سعدی، آرش است، جهان را در مینوردد و توشه برمیچیند، یاد میگیرد. داستانهای او مثل میشود تا همه بدانند جوانمردی را نباید کشت. بیهقی آرش است، او وجودش را در داستان حسنک میریزد تا بدانیم و بخوانیم و عبرت بگیریم. دهخدا آرش است که از شهری کوچک برمیخیزد و در گوشه اتاقش مدادش را میتراشد، بر فیشهای خودبریده واژه مینویسد و این مجموعه افتخارآمیز ایجاد میشود. شهریار آرش است، همه زیباییهای کودکی را در «حیدربابا» میریزد تا ما بدانیم چه مردم سادهدل و دوستداشتنی هستیم. او به معشوقش میگوید «آمدی جانم به قربانت» تا ما عشق را فراموش نکنیم. ما مانای ایرانی را دست به دست میدهیم تا ایران ما همیشه سرفراز بماند، ما فر ایرانی را با چنگ و دندان حفظ میکنیم. هر کداممان باید یک آرش و آرشپرور باشیم.
▫دکتر #ژاله_آموزگار
🔗 منبع: وبگاه بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
#خویشکاری
#اسطوره #آرش
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ده نکتهٔ اسطورهای دربارهٔ دماوند
یک: دماوند در اساطیر ایرانی مرکز جهان و جایگاه میترا و گیومرد، نخستین انسان، پنداشته شده است.
دو: جمشید سوار بر گردونهای که دیوان آن را میکشیدند، سفری هوایی از دماوند به بابل داشت.
سه: ضحاک در دماوند به جمشید تاخت.
چهار: فریدون در روستایی نزدیک دماوند به دنیا آمد؛ زیرا مادرش به آنجا پناه برده بود.
پنج: ضحاک تا پایان جهان در دماوند زندانی است.
شش: منوچهر در دماوند، زاده شد.
هفت: آرش کمانگیر تیرش را از کوه دماوند پرتاب کرد.
هشت: دیوِ سپید در دماوند مسکن دارد
و دخترش در صخره های آن میزیَد و سرگرم نخ ریسی است.
نه: اژدها در نزدیکی همین کوه در خواب به رستم برمیخورد.
ده: چکاد هرآ يا قله البرز ۱۸۰ روزنه در خاور و ۱۸۰ روزنه در باختر دارد که خورشید هر روز از یکی از روزنهای خاور به روزنهای در باختر رهسپار میشود.
✍🏼 دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور مطلق
دو ماهنامهٔ فرهنگ و ادبیات عامه
🔗 منبع
🗓 ۱۳ تیرماه؛ جشن #تیرگان و روز ملّی #دماوند
#اسطوره
@Jaryaann
یک: دماوند در اساطیر ایرانی مرکز جهان و جایگاه میترا و گیومرد، نخستین انسان، پنداشته شده است.
دو: جمشید سوار بر گردونهای که دیوان آن را میکشیدند، سفری هوایی از دماوند به بابل داشت.
سه: ضحاک در دماوند به جمشید تاخت.
چهار: فریدون در روستایی نزدیک دماوند به دنیا آمد؛ زیرا مادرش به آنجا پناه برده بود.
پنج: ضحاک تا پایان جهان در دماوند زندانی است.
شش: منوچهر در دماوند، زاده شد.
هفت: آرش کمانگیر تیرش را از کوه دماوند پرتاب کرد.
هشت: دیوِ سپید در دماوند مسکن دارد
و دخترش در صخره های آن میزیَد و سرگرم نخ ریسی است.
نه: اژدها در نزدیکی همین کوه در خواب به رستم برمیخورد.
ده: چکاد هرآ يا قله البرز ۱۸۰ روزنه در خاور و ۱۸۰ روزنه در باختر دارد که خورشید هر روز از یکی از روزنهای خاور به روزنهای در باختر رهسپار میشود.
✍🏼 دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور مطلق
دو ماهنامهٔ فرهنگ و ادبیات عامه
🔗 منبع
🗓 ۱۳ تیرماه؛ جشن #تیرگان و روز ملّی #دماوند
#اسطوره
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 میدانید ایرانیان باستان چرا امروز #جشن_تیرگان را برگزار میکردند؟
امروز روز #آرش است.
🔗 منبع: روزآروز
#جشن_ایرانی #تیرگان #اسطوره
@Jaryaann
امروز روز #آرش است.
🔗 منبع: روزآروز
#جشن_ایرانی #تیرگان #اسطوره
@Jaryaann
▫به مطبوعات انگلستان
بعضی از مغرضین ایران میخواهند زمزمه کنند که ایرانیها نمیتوانند مملکت خود را اداره نمایند و باید دیگری از آنها سرپرستی کند. اگرچه مطالعۀ لوایح و مقالاتی که نمایندگان ایران منتشر کردهاند جواب این حرف را بهخوبی میدهد لیکن باز میگوییم: ایرانیها که در ظرف سه هزار سال تاریخ ملّی خود مملکت خود را در کمال خوبی اداره کرده، و غالباً جزء دول معظمه بلکه اعظم دول بوده، و هروقت برحسب پیشآمد روزگار لطمه به آنها وارد آمده در اندکمدّتی جبران آن را نمودهاند چگونه نمیتوانند مملکت خود را اداره کنند؟ اشتباه در این است که در سنوات اخیره که تغییر اوضاع کلّی خاصّه در ممالک اروپا مستلزم آن شد که در ایران هم اوضاع تغییر کند، دولت و ملّت ایران در مقابل همسایگان پرزور جبّار طمّاع واقع شده که هرچه خواست برای اصلاح حال خود جدّ و جهد کند مانعتراشی آنها مساعی او را باطل کرد، و حتّی اینکه ایرانیها متوسّل به سرمایه و معلومات فنّی خارجی هم شدند و از خارجه در این خصوص استمداد کردند و در این راه هم دول متعدّی همسایۀ ایران سنگ انداختند، بلکه ممانعت صریح کردند. اگر ایران در این چند سال اخیر آنطوری که باید اداره نشده، بهواسطۀ انواع اشکالات خارجی از دسایس و حیل و اعمال جبر و زور و غیره بوده، و هرگاه از این به بعد اعمال سابقالذکر متروک شود و ایرانیها را بگذارند که بهطوری که منظور نظر خودشان است با مساعدتهای مادّی و معنوی دوستان خود مشغول کار شوند، یقین است که در کمال خوبی از عهدۀ ادارۀ مملکت خود برخواهند آمد و ایران یک عنصر ترقّی بسیار خوبی برای دنیا خواهد شد، و هیچ دولت و ملّتی هم محتاج نخواهد بود که بار سرپرستی ایران را که بار سنگینی است بر دوش بگیرد.
پاریس، اسفند ۱۲۹۷
📖 #کتاب «نامههای محمدعلی فروغی»
🗓 سیزدهم تیرماه زادروز #محمدعلی_فروغی
🔗منبع: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
@Jaryaann
بعضی از مغرضین ایران میخواهند زمزمه کنند که ایرانیها نمیتوانند مملکت خود را اداره نمایند و باید دیگری از آنها سرپرستی کند. اگرچه مطالعۀ لوایح و مقالاتی که نمایندگان ایران منتشر کردهاند جواب این حرف را بهخوبی میدهد لیکن باز میگوییم: ایرانیها که در ظرف سه هزار سال تاریخ ملّی خود مملکت خود را در کمال خوبی اداره کرده، و غالباً جزء دول معظمه بلکه اعظم دول بوده، و هروقت برحسب پیشآمد روزگار لطمه به آنها وارد آمده در اندکمدّتی جبران آن را نمودهاند چگونه نمیتوانند مملکت خود را اداره کنند؟ اشتباه در این است که در سنوات اخیره که تغییر اوضاع کلّی خاصّه در ممالک اروپا مستلزم آن شد که در ایران هم اوضاع تغییر کند، دولت و ملّت ایران در مقابل همسایگان پرزور جبّار طمّاع واقع شده که هرچه خواست برای اصلاح حال خود جدّ و جهد کند مانعتراشی آنها مساعی او را باطل کرد، و حتّی اینکه ایرانیها متوسّل به سرمایه و معلومات فنّی خارجی هم شدند و از خارجه در این خصوص استمداد کردند و در این راه هم دول متعدّی همسایۀ ایران سنگ انداختند، بلکه ممانعت صریح کردند. اگر ایران در این چند سال اخیر آنطوری که باید اداره نشده، بهواسطۀ انواع اشکالات خارجی از دسایس و حیل و اعمال جبر و زور و غیره بوده، و هرگاه از این به بعد اعمال سابقالذکر متروک شود و ایرانیها را بگذارند که بهطوری که منظور نظر خودشان است با مساعدتهای مادّی و معنوی دوستان خود مشغول کار شوند، یقین است که در کمال خوبی از عهدۀ ادارۀ مملکت خود برخواهند آمد و ایران یک عنصر ترقّی بسیار خوبی برای دنیا خواهد شد، و هیچ دولت و ملّتی هم محتاج نخواهد بود که بار سرپرستی ایران را که بار سنگینی است بر دوش بگیرد.
پاریس، اسفند ۱۲۹۷
📖 #کتاب «نامههای محمدعلی فروغی»
🗓 سیزدهم تیرماه زادروز #محمدعلی_فروغی
🔗منبع: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
◻️جشن #تیرگان یکی از کهنترین جشنهای ایرانی دو خاستگاه دارد:
• خاستگاه آیینی و اسطورهای
• خاستگاه افسانه گون
🎙 #میرجلالالدین_کزازی
🔗 منبع
#جشن_ایرانی #اسطوره #آرش
@Jaryaann
• خاستگاه آیینی و اسطورهای
• خاستگاه افسانه گون
🎙 #میرجلالالدین_کزازی
🔗 منبع
#جشن_ایرانی #اسطوره #آرش
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◻️خالق این ویدئو (عماد نعمتاللهی) دو سال کوشیده است تا این تصاویر را به ثبت برساند و #دماوند و کهکشان راه شیری با هم از پشت ابرها بیرون بیایند.
@Jaryaann
@Jaryaann
➕ «این کافر را ببین که روز تاسوعا هم عینک میزند!»
جملهای که محمدعلی فروغی از خلال خاطرات سالهای جوانی خود برای توصیف مقاومت جامعه ایران در قبال ورود مظاهر مدرنیته به ایران روایت میکند آینهای به دست میدهد از زمانهای که او در آن زیست و از جهلی که به مصافش برخاست.
این نوشتار به بخشهایی از زندگی #محمدعلی_فروغی، ملقّب به ذُکاءُالمُلک، نویسنده و سیاستمدار لیبرال و تجددخواه، شخصیتی علمی و فرهنگی و یکی ازمعماران اصلی مدرن کردن ایران در عصر پهلوی اول میپردازد و گوشههایی از یکی از پرفراز و نشیبترین برهههای تاریخ ایران معاصر و فرایند ورود ایران به دوران تجدد را روایت میکند
⬅ خواندن متن کامل
🔗 منبع (رشتهتوئیت)
#تاریخ
@Jaryaann
جملهای که محمدعلی فروغی از خلال خاطرات سالهای جوانی خود برای توصیف مقاومت جامعه ایران در قبال ورود مظاهر مدرنیته به ایران روایت میکند آینهای به دست میدهد از زمانهای که او در آن زیست و از جهلی که به مصافش برخاست.
این نوشتار به بخشهایی از زندگی #محمدعلی_فروغی، ملقّب به ذُکاءُالمُلک، نویسنده و سیاستمدار لیبرال و تجددخواه، شخصیتی علمی و فرهنگی و یکی ازمعماران اصلی مدرن کردن ایران در عصر پهلوی اول میپردازد و گوشههایی از یکی از پرفراز و نشیبترین برهههای تاریخ ایران معاصر و فرایند ورود ایران به دوران تجدد را روایت میکند
⬅ خواندن متن کامل
🔗 منبع (رشتهتوئیت)
#تاریخ
@Jaryaann
... (به کمک کلمات) میتوانیم توصیف کنیم، توضیح دهیم، اما هیچ کلمه یا توضیحی نمیتواند گشایشی ایجاد کند. آنچه باعث گشایش خواهد شد آگاهی و توجه روزانه است -آگاهی از اینکه چگونه سخن میگوییم، چه میگوییم، چگونه راه میرویم، چه میاندیشیم. (کلمات و توضیحات) مانند تمیز کردن یک اتاق و مرتب نگه داشتن آن است. مرتب نگه داشتن اتاق از یک جهت مهم است اما از جهت دیگر کاملاً بیاهمیت است. باید نظم در اتاق برقرار باشد اما نظم در و پنجره را نمیگشاید.
▫#کریشنا_مورتی
🔗 منبع: رهایی از دانستگی
#حالآگاهی
@Jaryaann
▫#کریشنا_مورتی
🔗 منبع: رهایی از دانستگی
#حالآگاهی
@Jaryaann
✨ مرتضی رضوانفر، عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی، از شناسایی کتیبهای ۴۰۰ ساله (درگاه یکی از مشایخ صوفیه) و شامل نام «ایران» در شهر راجشاهی بنگلادش خبر داد.
▫️قسمتی از متن کتیبه:
موفق شد به بنای گنبد قبر سید سند مرحوم مغفور الواصل الی جوارالله شاه درویش در سال هزار و چهل و پنج هجری نبوی...دستور السلاطین قانون الخواقین ذریت سیدالمرسلین السلطان..ـ لشکرکِش ایران مُروج مذهب ائمه اثناعشر کلب آستان خیرالبشر...شاه عباس الصفوی الحسینی... غرض نقشیست کز ما باز ماند، که هستی را نمیبینم بقایی.
🔺بهکارگیری زبان فارسی، ذکر نام ایران در یک نقطهٔ دوردست و ابراز ارادت به شاه ایران (شاه عباس حدود هفت سال پس از فوت او) و عدم استفاده از نام شاه جهان (پادشاه وقت هندوستان) و آوردن شعری از سعدی در انتهای کتیبه همگی نشانگر عمق نفوذ فرهنگ و ادب ایران و نقش میانجی زبان پارسی در گسترهای ورای حتی مرزهای تاریخی ایران است.
شاید غرض سازندهٔ گنبد نیز، جاودانه کردن عشق خود به وطنش، ایران بوده است.
🔗 منبع و تصاویر بیشتر: کانال کتیبه
#ایران_فرهنگی #پارسی_زبان_تمدنی
#صادرات_فرهنگی #سند_تاریخی
@Jaryaann
▫️قسمتی از متن کتیبه:
موفق شد به بنای گنبد قبر سید سند مرحوم مغفور الواصل الی جوارالله شاه درویش در سال هزار و چهل و پنج هجری نبوی...دستور السلاطین قانون الخواقین ذریت سیدالمرسلین السلطان..ـ لشکرکِش ایران مُروج مذهب ائمه اثناعشر کلب آستان خیرالبشر...شاه عباس الصفوی الحسینی... غرض نقشیست کز ما باز ماند، که هستی را نمیبینم بقایی.
🔺بهکارگیری زبان فارسی، ذکر نام ایران در یک نقطهٔ دوردست و ابراز ارادت به شاه ایران (شاه عباس حدود هفت سال پس از فوت او) و عدم استفاده از نام شاه جهان (پادشاه وقت هندوستان) و آوردن شعری از سعدی در انتهای کتیبه همگی نشانگر عمق نفوذ فرهنگ و ادب ایران و نقش میانجی زبان پارسی در گسترهای ورای حتی مرزهای تاریخی ایران است.
شاید غرض سازندهٔ گنبد نیز، جاودانه کردن عشق خود به وطنش، ایران بوده است.
🔗 منبع و تصاویر بیشتر: کانال کتیبه
#ایران_فرهنگی #پارسی_زبان_تمدنی
#صادرات_فرهنگی #سند_تاریخی
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️«از قلب بیمارم میخواهم تا آمدن تو بتپد
به دنبال لبخند ناب تو هستم
چنین عمرم را میگذرانم
مرا نه شِکوِه است
نه گلایه
قلبم اگر یاری کند
برگهای زرد پاییزی را شماره میکنم
که دارند از پاییز جدا میشوند
و به زمستان متصل میشوند
برای زیستن هنوز بهانه دارم
من هنوز میتوانم به قلبم که فرسوده است
فرمان بدهم که تو را دوست داشته باشد»
#احمدرضا_احمدی
▪️بدرود آقای شاعر
احمدرضا احمدی (۳۰ اردیبهشت ۱۳۱۹ – ۲۰ تیر ۱۴۰۲)
#شعر
@Jaryaann
به دنبال لبخند ناب تو هستم
چنین عمرم را میگذرانم
مرا نه شِکوِه است
نه گلایه
قلبم اگر یاری کند
برگهای زرد پاییزی را شماره میکنم
که دارند از پاییز جدا میشوند
و به زمستان متصل میشوند
برای زیستن هنوز بهانه دارم
من هنوز میتوانم به قلبم که فرسوده است
فرمان بدهم که تو را دوست داشته باشد»
#احمدرضا_احمدی
▪️بدرود آقای شاعر
احمدرضا احمدی (۳۰ اردیبهشت ۱۳۱۹ – ۲۰ تیر ۱۴۰۲)
#شعر
@Jaryaann
از خلیج فارس میآید نسیم فارسی
ابر در شیراز میبارد چو سیم فارسی
میرسد از کشتی بشکسته شعر بیشکست
شعر هم بشکست با پند قدیم فارسی
شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت
رفت با عطر کفن عطر و شمیم فارسی
شعری از مومن قناعت (۲۰۱۸-۱۹۳۲)، شاعر کمونیست تاجیک و نماینده جمهوری #تاجیکستان در شورای عالی (پارلمان) اتحاد جماهیر شوروی در سالهای ۱۹۹۱-۱۹۷۹. مشهور است که او این شعر را در جریان یک دیدار سیاسی (به عنوان عضوی از هیئت کمیته صلح شوروی) از یکی از کشورهای جنوبی خلیج فارس بهطور بداهه سروده و این امر به مذاق امرای آن کشور خوش نمیآید. شعری که این روزها و بهدنبال موضع دولت روسیه در بیانیه مشترک با شورای همکاری خلیج فارس علیه مالکیت ایران بر جزایر سهگانه، بیش از پیش شایسته توجه و بازخوانی است.
🔗 منبع
#خلیج_فارس
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
#ایران_فرهنگی
@Jaryaann
ابر در شیراز میبارد چو سیم فارسی
میرسد از کشتی بشکسته شعر بیشکست
شعر هم بشکست با پند قدیم فارسی
شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت
رفت با عطر کفن عطر و شمیم فارسی
شعری از مومن قناعت (۲۰۱۸-۱۹۳۲)، شاعر کمونیست تاجیک و نماینده جمهوری #تاجیکستان در شورای عالی (پارلمان) اتحاد جماهیر شوروی در سالهای ۱۹۹۱-۱۹۷۹. مشهور است که او این شعر را در جریان یک دیدار سیاسی (به عنوان عضوی از هیئت کمیته صلح شوروی) از یکی از کشورهای جنوبی خلیج فارس بهطور بداهه سروده و این امر به مذاق امرای آن کشور خوش نمیآید. شعری که این روزها و بهدنبال موضع دولت روسیه در بیانیه مشترک با شورای همکاری خلیج فارس علیه مالکیت ایران بر جزایر سهگانه، بیش از پیش شایسته توجه و بازخوانی است.
🔗 منبع
#خلیج_فارس
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
#ایران_فرهنگی
@Jaryaann
💡آرته، دانشنامه فرهنگ و هنر معاصر ایران
یکی از کارهای ارزشمندی که در یک دهه اخیر آغاز شده و همچنان ادامه دارد پروژه آرته است. آرته یک پروژه غیردولتی و غیرانتفاعی است برای ثبت تاریخ شفاهی فرهنگ و هنر وادب معاصر ایران. این طرح نیمه اول دهه ۹۰ آغاز شده و همچنان ادامه دارد. تا کنون با بیش از ۱۳۰ چهره فرهنگی، هنری و ادبی ایرانی مصاحبه انجام شده است.
دستاندرکاران این مجموعه، سخاوتمندانه و رایگان، تمامی مصاحبهها را به صورت تصویری و صوتی در سایت آرته قرار دادهاند. همچنین یک نسخه تدوینشده از مصاحبهها به تدریج به شکل پادکست آرته در حال انتشار است.
دیگر آن که در وبگاه (سایت) برای هر چهره یک صفحه مستقل طراحی شده است. در این صفحه علاوه بر فایل کامل صوتی و تصویری مصاحبه، زندگینامهای مختصر، گالری تصاویر و معرفی آثار مصاحبه شونده قرار دارد.
یکی از دلایل اهمیت این طرح حفظ خاطرات و تجربیات گروهی از اهالی فرهنگ است که اغلب آنان پیش و پس از این، هرگز فرصتی برای ذکر ثبت خاطرات نیافتند. در فاصله همین یک دهه و از میان حدود ۱۳۰ مصاحبهشونده آرته تا به حال ۱۷ نفر از آنان درگذشتهاند.
این پروژه در ابتدا تنها برای ثبت تاریخ شفاهی فرهنگ و هنر وادب طراحی شده بود، اما در حال حاضر - بنا بر آنچه در وبگاه آرته آمده - هدف دیگر آن ایجاد دانشنامه فرهنگ و هنر ایران است: «در پروژهی دانشنامه فرهنگ و هنر معاصر ایران و درخلالِ روایتهای بزرگان فرهنگ و هنر و ادب معاصر ایران، نام استادان و پیشکسوتانی به میان میآید که امروزه در قید حیات نیستند و نسل جوان کمتر شناختی از آنان دارد. در «آرته پدیا» زندگی و آثار این بزرگان به همراه عکس، از منابع معتبر گردآوری و ذخیره شده است تا در دسترس علاقهمندان قرار گیرد. برمبنای همین نقلقولها و با پژوهش و تلاش همکاران آرته و همراهی هنرمندان، پادکست دیگری با نام «آرته کست» تولید شده است که در آن ماجرای زندگی و آثار این استادان روایت میشود.»
عجیب آنکه این مجموعه علیرغم گستردگی زمینه و تنوع مصاحبهشنودگان، سایت شکیل، دسترسی آسان و حضور در شبکههای اجتماعی مختلف هنوز چندان شناخته شده نیست و بسیاری از علاقهمندان هنر و فرهنگ، از وجود چنین گنجینه ارزندهای بیخبرند.
نام تعدادی از مصاحبهشوندگان این پروژه تا کنون:
عبدالحسین آذرنگ، آیدین آغداشلو، ژاله آموزگار، عبدالمجید ارفعی، محمد اسماعیلی، سوسن اصلانی، فرح اصولی، ر. اعتمادی، یعقوب امامهپیچ، فاطمه امدادیان، یعقوب امدادیان، عبدالله انوار، منوچهر انور، حسن انوری، علی باباچاهی، رضا بابک، سروژ بارسقیان، محمدعلی بنیاسدی، رخشان بنیاعتماد، ایرج پارسینژاد، کامبوزیا پرتوی، احمد پژمان، آتیلا پسیانی، نصرالله پورجوادی، پرویز پورحسینی، احمد پوری، آنه محمد تاتاری، صادق تبریزی، لیلیت تریان، شاهرخ تویسرکانی، مسعود جعفری جوزانی، فریدون جنیدی، ناصر چشم آذر، ابراهیم حقیقی، واحد خاکدان، گوهر خیراندیش، بهرام دبیری، مجید درخشانی، کامبیز درمبخش، گارنیک درهاکوپیان، ایران درّودی، محمدرضا درویشی، کامبیز روشنروان، اکبر زنجانپور، مریم زندی، محمد سریر، ملیحه سعیدی، خسرو سینایی، علیاکبر شکارچی، فریدون شهبازیان، عبدالوهاب شهیدی، قباد شیوا، علیاکبر صادقی، داریوش طلایی، اکبر عالمی، کامران عدل، ژاله علو، محمدحسین عماد، فخرالدین فخرالدینی، فرهاد فخرالدینی، شاهین فرهت، داریوش فرهنگ، بیژن کامکار، هوشنگ کامکار، میرجلالالدین کزازی، نصرالله کسرائیان، لیلی گلستان، داوود گنجهای، فرشید مثقالی، جواد مجابی، کریم مجتهدی، فریدون مجلسی، حسین محجوبی، نصرت الله مسلمیان، فخری ملکپور، سیراک ملکونیان، محسن میرزایی، علی میرسپاسی، غلامحسین نامی، علی نصیریان، عبدالحسین نیکگهر، گیزلا وارگا سینایی، هارون یشایایی
⬅ وبگاه آرته (فارسی) (انگلیسی)
⬅ کانال تلگرامی آرته
⬅ پادکست آرته
⬅ کانال یوتیوب آرته
⬅ آرته کست
🔗 منبع: قدحهای نهانی
#هنر #ادبیات #موسیقی #معماری #سینما #تئاتر
#تاریخ #دانش #هنرایرانی
@Jaryaann
یکی از کارهای ارزشمندی که در یک دهه اخیر آغاز شده و همچنان ادامه دارد پروژه آرته است. آرته یک پروژه غیردولتی و غیرانتفاعی است برای ثبت تاریخ شفاهی فرهنگ و هنر وادب معاصر ایران. این طرح نیمه اول دهه ۹۰ آغاز شده و همچنان ادامه دارد. تا کنون با بیش از ۱۳۰ چهره فرهنگی، هنری و ادبی ایرانی مصاحبه انجام شده است.
دستاندرکاران این مجموعه، سخاوتمندانه و رایگان، تمامی مصاحبهها را به صورت تصویری و صوتی در سایت آرته قرار دادهاند. همچنین یک نسخه تدوینشده از مصاحبهها به تدریج به شکل پادکست آرته در حال انتشار است.
دیگر آن که در وبگاه (سایت) برای هر چهره یک صفحه مستقل طراحی شده است. در این صفحه علاوه بر فایل کامل صوتی و تصویری مصاحبه، زندگینامهای مختصر، گالری تصاویر و معرفی آثار مصاحبه شونده قرار دارد.
یکی از دلایل اهمیت این طرح حفظ خاطرات و تجربیات گروهی از اهالی فرهنگ است که اغلب آنان پیش و پس از این، هرگز فرصتی برای ذکر ثبت خاطرات نیافتند. در فاصله همین یک دهه و از میان حدود ۱۳۰ مصاحبهشونده آرته تا به حال ۱۷ نفر از آنان درگذشتهاند.
این پروژه در ابتدا تنها برای ثبت تاریخ شفاهی فرهنگ و هنر وادب طراحی شده بود، اما در حال حاضر - بنا بر آنچه در وبگاه آرته آمده - هدف دیگر آن ایجاد دانشنامه فرهنگ و هنر ایران است: «در پروژهی دانشنامه فرهنگ و هنر معاصر ایران و درخلالِ روایتهای بزرگان فرهنگ و هنر و ادب معاصر ایران، نام استادان و پیشکسوتانی به میان میآید که امروزه در قید حیات نیستند و نسل جوان کمتر شناختی از آنان دارد. در «آرته پدیا» زندگی و آثار این بزرگان به همراه عکس، از منابع معتبر گردآوری و ذخیره شده است تا در دسترس علاقهمندان قرار گیرد. برمبنای همین نقلقولها و با پژوهش و تلاش همکاران آرته و همراهی هنرمندان، پادکست دیگری با نام «آرته کست» تولید شده است که در آن ماجرای زندگی و آثار این استادان روایت میشود.»
عجیب آنکه این مجموعه علیرغم گستردگی زمینه و تنوع مصاحبهشنودگان، سایت شکیل، دسترسی آسان و حضور در شبکههای اجتماعی مختلف هنوز چندان شناخته شده نیست و بسیاری از علاقهمندان هنر و فرهنگ، از وجود چنین گنجینه ارزندهای بیخبرند.
نام تعدادی از مصاحبهشوندگان این پروژه تا کنون:
عبدالحسین آذرنگ، آیدین آغداشلو، ژاله آموزگار، عبدالمجید ارفعی، محمد اسماعیلی، سوسن اصلانی، فرح اصولی، ر. اعتمادی، یعقوب امامهپیچ، فاطمه امدادیان، یعقوب امدادیان، عبدالله انوار، منوچهر انور، حسن انوری، علی باباچاهی، رضا بابک، سروژ بارسقیان، محمدعلی بنیاسدی، رخشان بنیاعتماد، ایرج پارسینژاد، کامبوزیا پرتوی، احمد پژمان، آتیلا پسیانی، نصرالله پورجوادی، پرویز پورحسینی، احمد پوری، آنه محمد تاتاری، صادق تبریزی، لیلیت تریان، شاهرخ تویسرکانی، مسعود جعفری جوزانی، فریدون جنیدی، ناصر چشم آذر، ابراهیم حقیقی، واحد خاکدان، گوهر خیراندیش، بهرام دبیری، مجید درخشانی، کامبیز درمبخش، گارنیک درهاکوپیان، ایران درّودی، محمدرضا درویشی، کامبیز روشنروان، اکبر زنجانپور، مریم زندی، محمد سریر، ملیحه سعیدی، خسرو سینایی، علیاکبر شکارچی، فریدون شهبازیان، عبدالوهاب شهیدی، قباد شیوا، علیاکبر صادقی، داریوش طلایی، اکبر عالمی، کامران عدل، ژاله علو، محمدحسین عماد، فخرالدین فخرالدینی، فرهاد فخرالدینی، شاهین فرهت، داریوش فرهنگ، بیژن کامکار، هوشنگ کامکار، میرجلالالدین کزازی، نصرالله کسرائیان، لیلی گلستان، داوود گنجهای، فرشید مثقالی، جواد مجابی، کریم مجتهدی، فریدون مجلسی، حسین محجوبی، نصرت الله مسلمیان، فخری ملکپور، سیراک ملکونیان، محسن میرزایی، علی میرسپاسی، غلامحسین نامی، علی نصیریان، عبدالحسین نیکگهر، گیزلا وارگا سینایی، هارون یشایایی
⬅ وبگاه آرته (فارسی) (انگلیسی)
⬅ کانال تلگرامی آرته
⬅ پادکست آرته
⬅ کانال یوتیوب آرته
⬅ آرته کست
🔗 منبع: قدحهای نهانی
#هنر #ادبیات #موسیقی #معماری #سینما #تئاتر
#تاریخ #دانش #هنرایرانی
@Jaryaann
❗بعضی امور و حقایق آنقدر روشن و واضحاند که نیاز به توضیح چندانی ندارند. این میزان اصرار و پافشاری به ادامه روشها و رفتارهای پشین که ناکارآمدی و بحرانآفرینی آنها ثابت شده است، نشانهای از نادیده و ناشنیده گرفتن صدای بخش بزرگی از جامعه ایران است. اما ناشنیده گرفتن صدای مردم نه تنها منجر به چشمپوشی آنها از حقشان و سکوت آنها نمیشود که نتیجهاش سوق دادن آنها به بلندترکردن صدایشان است.
در میان تمام کشورهای دنیا، حتی کشورهای اسلامی کجا این میزان زمان، توان و هزینه برای بحرانسازی از موضوعی مانند پوشش و موی زنان صرف میشود؟ آنهم در شرایطی که بحرانهای مهم و مزمن اقتصادی، محیطزیستی، سیاست داخلی و خارجی و ناامنیهای اجتماعی مردم را بهقدر کافی کلافه است.
#گشت_ارشاد #حق_انتخاب_پوشش #زن_زندگی_آزادی
@Jaryaann
در میان تمام کشورهای دنیا، حتی کشورهای اسلامی کجا این میزان زمان، توان و هزینه برای بحرانسازی از موضوعی مانند پوشش و موی زنان صرف میشود؟ آنهم در شرایطی که بحرانهای مهم و مزمن اقتصادی، محیطزیستی، سیاست داخلی و خارجی و ناامنیهای اجتماعی مردم را بهقدر کافی کلافه است.
#گشت_ارشاد #حق_انتخاب_پوشش #زن_زندگی_آزادی
@Jaryaann
Forwarded from پیام ما آنلاین
◽️فرهنگستان علوم درباره بیتوجهی به تهدیدهای محیط زیستی کشور و کاهش تابآوری هشدار داد
🔻خطر انحطاط تمدن ایران
🔹 تغییر اقلیم، خشکسالی، پروژههای انتقال آب نامناسب و بیتوجهی به آمایش سرزمین موجب تخلیه سفرههای آب زیرزمینی، خشک شدن رودخانهها و تالابها، فرونشست زمین در خیلی از دشتها و انتشار ریزگردها شده است
🔹 فرهنگستان علوم هشدار داده است که با ادامه بیتوجهی به تهدیدهای محیط زیستی کشور، «پتانسیل انحطاط تمدن ایرانزمین قابل پیشبینی است».
🔹 شاخه بینگروهی محیط زیست فرهنگستان، تهدیدهای محیط زیستی کشور را برشمرده و با انتشار بیانیهای بلند درباره «کاهش تابآوری سرزمینی» زنهار داده است.
🔹این بیانیه بهدنبال نامههای رئیس فرهنگستان علوم، به رئیس مجلس شورای اسلامی درباره توجه جدیتر به تالابها و تغییر اقلیم در برنامه هفتم توسعه منتشر شده است و در آن به موضوعات مختلفی از جمله تغییر اقلیم، خشکسالی، گردوغبار، فرونشست، بحران آب، پسماند و آلودگی هوا اشاره شده و تاکید میکند: «وخامت وضع محیط زیست ایران یک خطر بالقوه بیثباتکننده امنیت ملی برای ایران است.» /#پیام_ما
متن کامل را اینجا بخوانید.
@payamema
🔻خطر انحطاط تمدن ایران
🔹 تغییر اقلیم، خشکسالی، پروژههای انتقال آب نامناسب و بیتوجهی به آمایش سرزمین موجب تخلیه سفرههای آب زیرزمینی، خشک شدن رودخانهها و تالابها، فرونشست زمین در خیلی از دشتها و انتشار ریزگردها شده است
🔹 فرهنگستان علوم هشدار داده است که با ادامه بیتوجهی به تهدیدهای محیط زیستی کشور، «پتانسیل انحطاط تمدن ایرانزمین قابل پیشبینی است».
🔹 شاخه بینگروهی محیط زیست فرهنگستان، تهدیدهای محیط زیستی کشور را برشمرده و با انتشار بیانیهای بلند درباره «کاهش تابآوری سرزمینی» زنهار داده است.
🔹این بیانیه بهدنبال نامههای رئیس فرهنگستان علوم، به رئیس مجلس شورای اسلامی درباره توجه جدیتر به تالابها و تغییر اقلیم در برنامه هفتم توسعه منتشر شده است و در آن به موضوعات مختلفی از جمله تغییر اقلیم، خشکسالی، گردوغبار، فرونشست، بحران آب، پسماند و آلودگی هوا اشاره شده و تاکید میکند: «وخامت وضع محیط زیست ایران یک خطر بالقوه بیثباتکننده امنیت ملی برای ایران است.» /#پیام_ما
متن کامل را اینجا بخوانید.
@payamema
▫اگر عمری باشد
اگر عمری باشد، پس از این هیچ فضیلتی را همپایه مهربانی با آدمیزادگان نمیشمارم.
اگر عمری باشد، کمتر میگویم و مینویسم و بیشتر میشنوم و میخوانم.
اگر عمری باشد، پس از این خویش را بدهکار هستی و هستان میشمارم نه طلبکار.
...
اگر عمری باشد، دیگر هیچ عدالت کوچکی را در هوس رسیدن به عدالت بزرگتر قربانی نمیکنم.
اگر عمری باشد، دیگر با دو گروه بحث و گفتوگو نمیکنم: آنان که از عقیده خویش منفعت میبرند و آنان که از اندیشه خویش، پیشه ساختهاند.
اگر عمری باشد، عدالت را فدای عقیده، و آرزو را فدای مصلحت، و عمر را در پای خوردنیها و پوشیدنیها قربان نمیکنم.
اگر عمری باشد، چندان در خطا و کوتاهیهای دیگران نمینگرم که روسیاهی خود را نبینم.
اگر عمری باشد، از دینها تنها مذهب انصاف را برمیگزینم و از فلسفهها آن را که سربههوا نیست و چشم به راههای زمینی دارد.
اگر عمری باشد، هیچ ظلمی را سختتر از تحقیر دیگران نمیشمارم.
اگر عمری باشد، در پی هیچ عقیده و ایمانی نمیدوم. در خانه مینشینم تا ایمانی که سزاوار من است به سراغم آید.
اگر عمری باشد، هر درختی را که دیدم در آغوش میگیرم، هر گلی را میبویم، و هر کوهی را بازیگاه میبینم و تنها یک تردید را در دل نگه میدارم: طلوع خورشید زیباتر است یا غروب آن.
...
اگر عمری باشد، همچنان برای آزادی و آبادی کشورم میکوشم.
اگر عمری باشد، رازگشایی از معمای هستی را به کودکان کهنسال میسپارم.
اگر عمری باشد، از هر عقیدهای میگریزم، چونان گنجشک از چنگال عقاب.
اگر عمری باشد، در جنگلهای بیشتری گم میشوم؛ کوههای بیشتری را مینوردم؛ ساعتهای بیشتری به امواج دریا خیره میشوم؛ دانههای بیشتری در زمین میکارم و زبالههای بیشتری از روی زمین برمیدارم.
اگر عمری باشد، کمتر غم نان میخورم و بیشتر غم جان میپرورم.
اگر عمری باشد، دیگر هیچ گنجی را باور نمیکنم جز گنج گهربار کوشش و زحمت.
اگر عمری باشد، برای خشنودی، منتظر اتفاقات خوشایند نمینشینم.
اگر عمری باشد، خدایی را میپرستم که جز محراب حیرت، در شاُن او نیست.
اگر عمری باشد، قدر دوستان و عزیزانم را بیشتر میدانم.
✍🏼 #رضا_بابایی ۹۸/۵/۲۱
🔗 منبع: کانال «یادداشتها»
#زندگی
▪رضا بابایی، نویسنده و پژوهشگر فرهنگی، در سال ۹۹ و در پنجاه و شش سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت. او این یادداشت را در اواخر عمرش و همزمان با پیشروی بیماریاش نوشته بود.
@Jaryaann
اگر عمری باشد، پس از این هیچ فضیلتی را همپایه مهربانی با آدمیزادگان نمیشمارم.
اگر عمری باشد، کمتر میگویم و مینویسم و بیشتر میشنوم و میخوانم.
اگر عمری باشد، پس از این خویش را بدهکار هستی و هستان میشمارم نه طلبکار.
...
اگر عمری باشد، دیگر هیچ عدالت کوچکی را در هوس رسیدن به عدالت بزرگتر قربانی نمیکنم.
اگر عمری باشد، دیگر با دو گروه بحث و گفتوگو نمیکنم: آنان که از عقیده خویش منفعت میبرند و آنان که از اندیشه خویش، پیشه ساختهاند.
اگر عمری باشد، عدالت را فدای عقیده، و آرزو را فدای مصلحت، و عمر را در پای خوردنیها و پوشیدنیها قربان نمیکنم.
اگر عمری باشد، چندان در خطا و کوتاهیهای دیگران نمینگرم که روسیاهی خود را نبینم.
اگر عمری باشد، از دینها تنها مذهب انصاف را برمیگزینم و از فلسفهها آن را که سربههوا نیست و چشم به راههای زمینی دارد.
اگر عمری باشد، هیچ ظلمی را سختتر از تحقیر دیگران نمیشمارم.
اگر عمری باشد، در پی هیچ عقیده و ایمانی نمیدوم. در خانه مینشینم تا ایمانی که سزاوار من است به سراغم آید.
اگر عمری باشد، هر درختی را که دیدم در آغوش میگیرم، هر گلی را میبویم، و هر کوهی را بازیگاه میبینم و تنها یک تردید را در دل نگه میدارم: طلوع خورشید زیباتر است یا غروب آن.
...
اگر عمری باشد، همچنان برای آزادی و آبادی کشورم میکوشم.
اگر عمری باشد، رازگشایی از معمای هستی را به کودکان کهنسال میسپارم.
اگر عمری باشد، از هر عقیدهای میگریزم، چونان گنجشک از چنگال عقاب.
اگر عمری باشد، در جنگلهای بیشتری گم میشوم؛ کوههای بیشتری را مینوردم؛ ساعتهای بیشتری به امواج دریا خیره میشوم؛ دانههای بیشتری در زمین میکارم و زبالههای بیشتری از روی زمین برمیدارم.
اگر عمری باشد، کمتر غم نان میخورم و بیشتر غم جان میپرورم.
اگر عمری باشد، دیگر هیچ گنجی را باور نمیکنم جز گنج گهربار کوشش و زحمت.
اگر عمری باشد، برای خشنودی، منتظر اتفاقات خوشایند نمینشینم.
اگر عمری باشد، خدایی را میپرستم که جز محراب حیرت، در شاُن او نیست.
اگر عمری باشد، قدر دوستان و عزیزانم را بیشتر میدانم.
✍🏼 #رضا_بابایی ۹۸/۵/۲۱
🔗 منبع: کانال «یادداشتها»
#زندگی
▪رضا بابایی، نویسنده و پژوهشگر فرهنگی، در سال ۹۹ و در پنجاه و شش سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت. او این یادداشت را در اواخر عمرش و همزمان با پیشروی بیماریاش نوشته بود.
@Jaryaann
💠 وقتی از استمرار و #تداوم_فرهنگی در ایران با وجود گسستها، هرج و مرجها و نابهسامانیهای داخلی و یورشهای پرشمار بیگانگان سخن میگوییم یعنی متن اولیه #شاهنامه در قالب خداینامه در دوران ساسانی به زبان پارسی میانه نوشته میشود و چند قرن بعد، فردوسی در سدههای ۴ و ۵ هجری قمری آن را در قالب نظم به زبان فارسی نو (پارسی دری) میسراید و دو قرن بعد، این بیت شاهنامه:
اگر مرگ داد است بیداد چیست
ز داد اینهمه بانگ و فریاد چیست
روی این بشقاب سفالی (متعلق به سدههای ۶ و ۷ ) خطاطی میشود؛ پیوند هنر، ادبیات و زندگی روزمره.
🔺 بشقاب در موزهٔ رضا عباسی نگهداری میشود و شعر در میانه سمت چپ آن نوشته شده است.
#هنرایرانی
🔗 منبع تصویر
@Jaryaann
اگر مرگ داد است بیداد چیست
ز داد اینهمه بانگ و فریاد چیست
روی این بشقاب سفالی (متعلق به سدههای ۶ و ۷ ) خطاطی میشود؛ پیوند هنر، ادبیات و زندگی روزمره.
🔺 بشقاب در موزهٔ رضا عباسی نگهداری میشود و شعر در میانه سمت چپ آن نوشته شده است.
#هنرایرانی
🔗 منبع تصویر
@Jaryaann