ساختارهای ایرانی Iranian structures
444 subscribers
202 photos
34 videos
8 files
3 links
مرتبط با مدیرکانال :
t.me/Iranianstructures1
مطالب عمومی:
t.me/Iranianstructures2
ارتباطات :
@Aminha70
Download Telegram
🌐نگرانی فلسفه برای سیاست و لزوم پاسداری از ایران
🔹یونس احمدی، دکترای دین پژوهی، دانشگاه ادیان و مذاهب
♦️ فلسفه پرسخن نیست، کم سخن است. سخن، برای مابقی، خلقت است، برای فلسفه، فرونشست. خلقت، عادت است و عادت، زندگی است. فلسفه، فلسفه است. فلسفه، انسان است. انسان، فخر فلسفه است. فلسفه، گاهی حرف می زند، به قلت هشدار و به ندرت، اخطار می دهد.
♦️ سیاست، اشتغال است و خوب و بد دارد. راندمان دارد و روی نمودار می رود. وزن دارد و سبک و سنگین می شود. اشتغال سرگرمی آور است. گاهی سرگرمی، سردرگمی پدید می آورد. از سیاست می توان توقع اشتباه داشت. به این سبک سخن، سیاست را هیچ ملتی رها نکرده است. سیاستِ رها، همه چیز را رها می کند. سیاست، نیازمند نظارت است.
♦️ در نسبت فلسفه و سیاست، قیدِ نهانی، پرهیز فلسفه از سیاست و میل سیاست به فلسفه است. به همین بهانه سیاست خود را به معیارها در فلسفه نزدیک می کند. کار در سیاست توجیه با فلسفه، لازم دارد. در مقابل، فلسفه ای که به سیاست بپردازد، مضافِ به فسفه است، فلسفه نیست. دخالت و مشارکت فلسفه در سیاست و امر سیاسی برای فلسفه دغدغه نیست، بطالت است.
♦️ مگر آنکه فلسفه دل نگران باشد. نگران، که کودک سیاست بر لبه پرتگاه است، سرگرم و سردرگم. وقتی سیاست جانِ خویش و سفرکردگانِ کشتی را در تلاطم امواج، به ناخداگرِیِ ناموزون درخطر افکند، فلسفه، دست از فلسفیدن شسته، بانگ سیاست بر می آورد که این ره به امواجِ بلند است و آن دیگر به صحرای خشک ، مرکب به پرتگاه می رود. خطر در پیش است.
♦️ "در کشور ما"، امروز فلسفه نگران است. تا فلسفه نگران نیست، "داستانِ" آزمون و خطاست. وقتی فلسفه نگران است، خطر در پیش است . فلسفه افق بلند است . بینشِ دوران و فرا زمان است. آنچه سیاست در آئینه نمی بیند فلسفه بی آئینه می بیند. داستان مو و پیچش موست.
♦️ فلسفه معتقد است : گرچه شاید لحن نوشته اندکی تلخ باشد، اما اینجا، ایران، گویی هیچ چیز سر جای خودش نیست°. وقتی چیزی سر جای خودش نباشد، رضایتمندی ندارد. این در حالی است که اینجا، هر بازاری، کاسد باشد، بازار سیاست گرمی و رونق دارد. همه ناراضی، سیاست راضی، و این عاقبت بخیری ندارد.
♦️ فلسفه بر این باور است: در کشور ما همه چیز سیاسی است°. حتی تفکر، هنر و فلسفه را با میزان سیاستِ رسمی می‌سنجند. این درازدستی است. دست درازی سیاست است در همه چیز. به راستی سیاست این تعلیم نابجا، از که آموخته است؟
♦️ وقتی سیاست از زمین و زمان جدا می شود، چون ماهی بیرون افتاده از آب° است. سیاستی که همه کاره است، وقتی به خردِ زمان پشت کند، همه کارها معطل می ماند. آب، خرد زمانه است، خرد جمعی است.
♦️ به اعتقاد فلسفه: سیاست گستاخ شده است°°، که حد و حدود خود را نمی داند. اینجا، دانایانِ اهل فرهنگ و تفکر کمتر سخن می گویند. سیاست به دنبال تمدن بدون عقلانیت، با هیاهو و بدون آزادی است. سیاست، پا از قبیله خود بیرون بگذارد. تا سیاست به ساحت نظر وتفکر عمیق در مورد بحرانها نرسد، به جائی نمی رسیم. هشدار که زمانی چشممان باز شود که بسیار دیر شده باشد.
♦️ فلسفه می گوید: جهانِ کنونی جهانِ پر از انواع خطرها و مصیبت هاست و ایران در کانون خطرها قرار دارد°. در این شرایط خطیر باید از ایران پاسداری کرد. اختلاف های موجود به ایران زیان و آسیب می رساند. ایران به ترمیم و التیام زخم جدایی ها نیاز دارد. باید در کار و بار و کارنامه خود به دیده انصاف نگریست تا اندکی در درد ایرانِ تنها و دردکشیده و دردمند و نگرانِ آینده اش شریک شد.
♦️ کلام آخراینکه : فلسفه اکنون نگران ایران است. فلسفه اکنون خیرخواه و نگران سیاست است. افزونتر از نگرانی، در مرز هشدار، در مرز اخطار .
° #استاد_دکتر_رضا_داوری_اردکانی
°° #استاد_دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#نگرانی_فلسفه_برای_سیاست #یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان_و_مذاهب
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساختار مواجهه ایرانی با تمدن غربی
یونس احمدی: دکترای دین پژوهی، دانشگاه ادیان و مذاهب
🔹 بخش اول
♦️ دیروز، هستی و تاریخی که دارد، با هر ارثیه ای که برای امروز به جای گذاشت، گذشت. دیروز با هر نرخ از ارزش،"امروز" نمی‌شود. امروز هر کسی که چشم به جهان می‌گشاید با تمدن و فرهنگ مردمانی مواجه می‌شود که با غلظت‌های متفاوت سایه خود را بر جهان گسترانیده‌‌اند.
♦️ بخش مهمی از این مردمان، امروز، غرب مدرن نامیده می‌شوند. و ما در برابر آنها چند دسته شده ایم. چند دستگی ناشی از فهم‌های متفاوت است. گاهی این فهم‌های متفاوت برای ما و تاریخ ما ارزان تمام نشده است.
♦️ امروز فهم غرب "مسأله اول" ما شده است. غربی که خود یک دست نیست. این عدم یک دستیِ غربی‌ها هم ناشی از مسأله فهم‌های متفاوت است. آنها هم مانند ما دچار فهم‌های متفاوت‌ اند°.
♦️ ما ناچار از مواجهه با غربیم چون ناچار از مواجهه با امروزیم. امروز، جهان، از غرب مملو و انباشته است. همچنان که روزی جهان از ما مملو بود. ما غرب نیستیم، غربی هم نیستیم، غربی هم نمی‌شویم.
♦️ ما چاره ای جز فهم غرب نداریم. غرب "مسیرِ ما" نیست، اما "در مسیرِ ما" هست. آنانی که مسیرشان غرب است به جائی نمی رسند، به غرب هم نمی رسند و دور باطل می زنند و آنانی که در مسیرشان، "غرب" هم هست، مجبور به تکرار تاریخ نخواهند نبود.
♦️ وجوه غالب تمدن غربی و سطح تماس با آن در بین ایرانی های آکادمیک همواره مطرح بوده است. تغییر سطح تمدن شناسی غربی در میان ما وجود دارد و با یک ساختار مشخص و پیش رونده و در حال گذر و گذار از روندها، مبدل شده است. به نظر می رسد ما در هر عصر بهتر از قبل در تمدن غرب، عمیق می شویم و آن را می شناسیم. این روند از شناخت ناشی از چشم سر شروع و با اندیشه ورزی در حال تداوم است.
♦️ در کتابِ نخستین رویاروئیهای اندیشه گران ایرانی با دو رویه تمدن بورژوائی غرب که تولد چاپ اول آن در سال1365 است، مؤلف°°، استعمارگری و تکنولوژی را دو وجه غالب تمدن و فرهنگ غرب می‌داند. تمدن بورژوازی غرب دارای وجوه دوگانه است. وجه یا رویه اول "دانش و کارشناسی" و علم و تکنولوژی و وجه دیگر آن "استثمار و استعمار" است. این دو وجه از هنگام رشد و گسترش بورژوازی ملازم هم بوده اند.
♦️ از نظر مؤلف گرانقدر این کتاب، اندیشه‌ها و آثار سخنگویان بورژوازی، عاملی است که در این میان مبانی و مقبولیت این رویه استثماری و استعماری را تئوریزه می‌نماید. این فلاسفه، متفکرین، اقتصاددانان و ادبای اروپائی بودند که نه تنها این وجه استعماری را تقبیح و محکوم نمی‌نمایند، بلکه مدعی برتری ذاتی اروپائی‌ها بر دیگر مردم جهان‌ اند و به این معنی استثمارِ سایر ملل جهان حق طبیعی آنهاست.
♦️ بخش عمده ای از نخبگان و اندیشمندان ایرانی که در جریان رویاروئی با تمدن اروپائی و غربی قرار گرفتند نتوانسته‌ اند اصول ومبانی فرهنگ و تمدن جدید غرب را که منشأ تحولاتی چشمگیر در زمینه‌های علمی، صنعتی، سیاسی و اجتماعی شده است را دریابند و یا به درستی دریابند و میان وجوه دوگانه این تمدن تمایزی قائل شوند. برداشت‌ها از غرب در این مرحله آغازین و همراه با حس همراهی به این تمدن است و درحد اخذ و اقتباسهائی ظاهر گرایانه باقی می ماند که ظاهراً گله ای از این جهت نمی توان داشت که گاهی دیدن، گام اول همه آغازهاست.
♦️از سوی دیگر علماء و رهبران مذهبی هرگونه خردورزی و دانش اندوزی پیرامون آن وجه کارشناسی و علمی را منع و با تکفیر همراه می دانند. به این ترتیب خود به خود اندیشه گران روحانی نمی‌توانستند به رویه دانش و کارشناسی تمدن غرب، که یکسره دور از دانش مذهبی است، رویکردی چشمگیر داشته باشند°°.
♦️ یادآوری این مباحث دیباچه ای برای این بحث است که در نگاه به سیر مراحل تاریخی مواجهه تمدنی ما و غرب و وجوه مختلفِ تمدن آن، نوع پاسخ ایرانی به این سبک مواجهات چگونه بوده است؟ و اکنون این وضعیت اخیر و خطیر در چه شرایطی است؟ والبته که در گامهای بعدی منتقدین، علاوه بر وجوه دوگانه طرح شده، رویه و وجوه دیگری را نیز از شاخص‌های تمدن غربی می‌دانند و آن را ذکر کرده اند.
° استاد دکتررضا داوری اردکانی
°° استاد دکتر عبدالهادی حائری ره
#یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان_و_مذاهب
#ساختار_مواجهه_ایرانی_با_تمدن_غربی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساختار مواجهه ایرانی با تمدن غربی
یونس احمدی: دکترای دین پژوهی، دانشگاه ادیان و مذاهب
🔹 بخش دوم
♦️ برخی پژوهشگران علاوه بر دو رویه تکنولوژیک و استعماری تمدن غرب، رویه و وجوه دیگر تمدن غربی را وجه "شکل گیری مدرن نهادهای اجتماعی" و وجه "نگرش‌های بنیادین و نوین در شناخت شناسی" می‌دانند.
♦️ از دیگر شاخص‌های تمدن غربی وجه و رویه نهادی و سیاسی اجتماعی، نظیر نهادهای مدرن قدرت و تفکیک قوا و نظامهای انتخاباتی و پارلمانی و دیگری رویه معرفتی و وجهِ شناخت شناسی و اپیستمولوژیک است که با انقلاب کوپرنیکی در قرن شانزدهم شروع شد و در انقلاب کوپرنیکی دوم، توسط کانت وارد ساحت‌های فلسفی شده است°°°.
♦️ هر نظامی با خودش آغاز می‌شود یعنی قبل از آنکه به اجزایش تقسیم و یا با آنها شناخته شود یک نظام و سیستم و دستگاه است. اما نظامهای معرفتی می‌توانند با تئوری شناخت آغاز شوند و تئوری شناخت باتئوری فهم پا می‌گیرد. نظامهای هستی شناسیِ فراگیر در درون خود بلوکی قدرتمند از معرفت شناسی دارند. اپیستمولوژی مانند ذاتِ هر نظامِ هستی شناسی در بندبند ساختار آن جاری و ساری است. مانند خون که همه حیات منوط به بودن آن است.
♦️ استیلای جهانی غرب گرچه صور مختلف دارد اما منشأ آن جز تئوریهای معرفت شناسانه آن نیست. این تئوری‌ها از فرآیندهای شناخت با جهان مخاطبان گفتگو می‌کنند. شناخت چیست؟ شناخت چگونه حاصل می‌شود؟ ناشناخت چیست؟ ناشناخت چگونه حاصل نمی‌شود؟ ظرف شناخت کدام است و ظرفیت شناخت به چه میزان است؟ چرا شناخت تمامت خواه است؟ و آنجا که نیست، اجازه عبور هم به ما نمی‌دهد؟ اگر بشناسی هستی. نشناختن نیستن است.
♦️ هر نظام معرفتی، می تواند مخاطبان را به خود مشغول سازد که شناخت صرف این است و آنان را از تکاپو برای یافتنِ بیشتر و جستجوگری باز ‌دارد. تئوریهای استیلاجو و سازمان‌های تمامت خواه چنین هستند و چنان می‌کنند که بشر به نور بازانعکاسی آنها اشتغال یابد. غرب توانسته است با تسخیر سرچشمه‌های دانش ورزی و مدیریت دانش یعنی شناختن دانش و نظام فهم، نور تابیده به هستی را کنترل نماید.
♦️ مَثَل شناخت شناسی، مَثَل نوری است که در تاریکی به جستجوگر مسیر را نشان می‌دهد، اما مسأله این است که این نور سازمان یافته است. طیف‌های تشکیل دهند ه آن کنترل شده هستند. پس مطابق با سازمان درونی خود به حقیقت جو، حقایق را نشان می‌دهد.
اپیستمولوژی حتی تعیین می‌کند که کدام امر یا چیز واقعی و کدام غیر واقعی است. با تئوری شناخت، با نظام معرفتی و با اپیستمولوژیِ بی خودی نمی‌توان نظام هستی شناسیِ خودی داشت. اپیستمولوژی در هر کجا رخنه کرد آن را خودی می‌کند.
♦️ اکنون این نکته روشن است مواجهه ما با مدرنیته و غرب مواجهه ای اپیستمولوژیک است. به این معنی که ما با نهانی ترین و ژرف ترین وجه این تمدن و به قول برخی اندیشمندان، رویه تمدن غرب چهره به چهره شده ایم.
♦️ والبته ما به شناخت شناسی مدرن عادت نداریم. و ما با چیزی که عادت نداشته باشیم سرگرانیم و دل نگران. ما به عاداتمان خو کرده ایم. برای همین است که با دلهره به تغییر نگاه می‌کنیم. ما با هر امر جدید و جدی مسأله داریم.
♦️ ساختارمند دیدن، فرصتی است برای صورت بندی نظام مند داده های ظاهراً نامرتبط که بتوان شکل گیری آنها را دید و در آینده بهتر شناخت و کنترل نمود . ساختار مواجهه تمدن ایرانی و تمدن غرب در آینده تداوم می یابد و صورت بندی های دیگری به خود خواهد دید.
°°° استاد دکتر هاشم آغاجری
#یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان
#ساختار_مواجهه_ایرانی_با_تمدن_غربی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 جریان‌هائی آکادمیک درباره "مسئله ایران" در حوزه های علوم انسانی در دانشگاهها در حال شکل‌گیری است
🔹 یونس احمدی دکترای دین پژوهی، دانشگاه ادیان و مذاهب
🔹 گفت و گو با ایسنا
♦️ هر ساختار سیاسی و اجتماعی و حاکمیتی در جهان مانند یک واقعیت یا fact در مسئله پردازی های خود با نقاط قوت و ضعف روبروست. کشورما هم البته از این قاعده مستثنی نیست. البته در اینکه، اکنون مسئله اصلی و فرعی در کشور چیست تفاوت دیدگاه وجود دارد.
♦️مسئله مندی در هر ساختاری، نظامهایِ حرکتی و اولویت ها را مشخص می کند. به عنوان مثال همیشه ساخت و آبادانی داخلی نسبت به ساخت و پیگیری آرمانی دارای اولویت است.
♦️مسئله مندی گاهی بسیار پیچیده می شود و بخصوص در بخش های اجتماعی و ساختاری، یک حوزه مفصلِ اندیشه ورزی در حد شکل گیری پارادایم ایجاد می کند.
♦️ مسأله مندی های مهم درجوامع، بیشتر زمانی ایجاد و روی آن حساسیت وجود دارد که جامعه ای به سر دوراهی برسد ، آنهم دوراهی های بزرگ.
♦️ دوراهی های بزرگی همواره بر سر راه ملت های ریشه دار قرار گرفته اند و به هیچ ساختاری اجازه نمی دهند بدون حل کردن آنها کسی روی آرامش را ببیند. یکی ار مهمترین این دوراهی ها زمانی است که یک ملت باید بین فرهنگ و سنت و نظامهای جدید و مدرن یک راه یا راه سومی را انتخاب کند.
♦️ اندیشمندان جوامع باید حتماً این مسائل را ببینند و سپس برای حل کردن آن به توافق جمعی برسند. تجربه نشان داده است، تشخیص و تمییز و اعتراف به مسئله و اقدام برای حل کردن یک چیز است و توافق ملی، جمعیتی و ساختاری روی آن یک مسئله دیگر.
♦️ فرض کنید از یک مبدأ خارج می شوید و قصد مقصد جدید دارید. به اولین دوراهی که رسیدید، لااقل دوگروه می شوید که هرگروه یک مسیر را انتخابِ درست می داند. این در حالی است که در ظاهر این دو راه فاصله و زاویه بسیاری هم با هم دارند و بیشتر دو راه متضاد به نظر می رسند. در این میان یا باید گروهها سر انتخاب راه به گفتگو تن دهند یا آنکه به تشخیص و اصرارِ یک گروه "به هر دلیل ترجیحی" دیگران به دنبال آنها راه بیفتند. اینجا گفته می شود جامعه قطبی شده و چند سر دارد و بی تردید چند هوا در سر.
♦️ اگر بخواهیم روی ریل بزرگان علمی کشور بخصوص در حوزه علوم انسانی حرکت کنیم و در یک پازل مشخص صحبت کنیم، این بزرگان معتقدند که ایران پنج قرن است در سراشیبی و دو قرن است به طور جدی مسئله مند شده است. این مسئله مندی مربوط به مواجهه ایرانی با دنیای مدرن است، بعد از آنکه در جنگ با روسها زمینگیر شدیم و این سؤال برای ما پیش آمد که چرا چنین شد.
♦️ ایرانی ها ظاهراً دوقرن است که دارای مسئله هستند و به سر دو راهی رسیده اند و متأسفانه نتوانسته اند راه مشترک خود را انتخاب کنند. برای همین دو قرنِ ناآرام را پشت سر گذاشته اند. دو قرن که در آن، هر روز، آدم ها در فرهنگ های قطبی متولد شده اند و این امر در ظاهر رفتار ما در هرجا که هستیم مشخص است .
♦️دوگانه سنتی و مدرن در رفتارمان دیده می شود. برخی در یک سمت این دوگانه و برخی در سوی دیگر آن هستیم. این تولدیافتگیِ قطبی را نه تنها در میان استراتژیست ها و نخبگان بلکه در کوچه و بازار و میان مردم یک شهر قابل مشاهده است. به این ترتیب ما لااقل دو دنیای بی ارتباط و بی گفت وگو در این سرزمین فراهم کرده ایم.
♦️ در جریان شناسی مناسبات علمی و تحرکات دانشگاهی بخصوص در حوزه علوم انسانی، به نظر می رسد دانشگاه در این خصوص آستین را بالازده باشد و به این موضوع پرداخته است. اساتید بزرگ دانشگاهی در این زمینه در حال نظریه پردازی هستند.
♦️ این جریان دانشگاهی در حال متقاعد کردن سیاست به این است که ایران یک سرزمین مسئله مند است. دانشگاه در حال نشان دادن علائم این مسئله مندی است. از خصوصیات این جریان دانشگاهی خلق و خوی پوزیسیونی، ساختارگرایانه و اصلاحی آن است.
♦️ دانشگاه معتقد است از متن جریان موجود اجتماعی و حاکمیتی باید این مسئله مندی ها پیگیری شود. صلاح و اصلاح جامعه ایرانی در همین است.
♦️هدف نهائی این جریان دانشگاهی گفت و گو محور تأثیرگذاری بر جریان های های کلان سیاستگذاری به منظور افزایش مشارکتِ اثرگذار و واقعی آحاد افراد جامعه در تصمیم گیری ها و کاهش هزینه و بهره وری در جامعه به منظور افزایش رفاه و بهبودهای اقتصادی است.
♦️ بسیاری از مسیر های طی شده کنونی به قدری برای جامعه گران تمام می شود که صحت طی کردن آنها در هاله ای از ابهام است.
#یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی
#شکل_گیری_مسئله_ایران_در_دانشگاهها
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Audio
🌐 دکتر احمدی : ساختار و موضوعات مرتبط با آن بخشی مهم از "مسئله ایران" است
🔹 یونس احمدی: دکترای دین پژوهی، دانشگاه ادیان و مذاهب
🔹 بحث ساختار/1
♦️ مفهوم یا Concept محصول شناخت است.
♦️ مفاهیم آرمانی باید در دل ساختارهای جامعه جاری شوند. به عنوان مثال عدالت و آزادی و یا تغذیه مناسب به عنوان آرمان، باید در دل ساختارهای اجتماعی به جامعه اعطا شود.
♦️ سوپرمن ها و لیدرها نمی توانند جایگزین ساختار شوند.
♦️ ساختار سازی نیازمند دانش است. ساختارها را دانشمندان می سازند نه رهبران.
ساختارهای اصلی در نظام کنونی جهانی، سه گانه فلسفی، علمی و دینی هستند.
♦️ نظام مندیِ حاکم بر سیستم و یا رهبری آن، باید، برای آنکه آرمانها در جامعه پیاده شود از اندیشمندان مرتبط با آرمان بخواهد برای آن ساختار سازی کنند.
♦️ مفهوم مشارکت باید از ذهنیت رهبران خارج و درعینیت اجتماعی در متن ساختارها جاری شود.
#یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی
#رابطه_مفهوم_و_ساختار
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Audio
🌐دکتراحمدی : ساختارهای مستقل در برخی جوامع، با چالش هایِ سه گانۀ توزیع قدرت، نقد فلسفۀ حاکمیت و هویت ناظر، مواجه می شوند.
🔹یونس احمدی: دکترای دین پژوهی، دانشگاه ادیان و مذاهب
🔹بحث ساختار/2
♦️گاهی عملاً استقرارِساختارِاصیل، تنها یک تظاهر و تعارف است.
♦️ساختارها با هویت امکانی که بر آنها مترتب است، در رفتارهای حرفه ای و professional خود، توصیه ناپذیر و مستقل عمل می کنند و این امر چالش توزیع و اشتراک قدرت را ایجاد می کند.
♦️ساختارهای فلسفی دانش پیش رهبرانه تولید و تئوریهای حاکمیتی را از زاویه ای دیگر با چالش مواجه می سازند.
♦️ابرهای ایدئولوژیک ساختارها را به محاق می برند.
♦️ساختارهای مستقل در برابر پرشهای مفهومی و آرمان پردازی های موهوم مقاومت می کنند.
♦️در جامعه ساختارگرا راهبردهای کلان از جائی نازل نمی شود ، بلکه از جمع بندی راهبردهای خرد در روندهای دموکراتیک شکل می گیرند.
♦️حداقل چند تجربه است که سوژه و جامعه ایرانی در ایجاد ساختارهایِ مستقلِ پیش رونده موفق عمل نکرده است.
#یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی
#چالش_های_ساختارگرائی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 نخستین تحول اهتمام به موضوعی است که "مسئله ایران" است، جامعه در نگاه اول مشکل مشارکت و جامعه بودن دارد
🔹 یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
🔹 در میزگرد تحول در ایسنا
♦️ ساختارهای فعلی کشور در حال نزدیک شدن به نیم قرن فعالیت است و به نظر می رسد که لازم شده برخی تغییر و تحولات اعمال بشود. اما باید مسئله ایران را به درستی شناخت.
♦️ گاهی تحولات باید کیفی باشند، نترسیدن از دیدن نتایجِ ضعیف و قبول آن، کیفیت است. تحولی کیفی است که در درون رخ دهد. باید در پذیرفتن نقاط ضعف شفاف باشیم، جامعه محصول فعالیت ماست.
♦️ برای اینکه ورود کنیم به گام نو لازمه‌اش این است که گام گذشته را مورد ارزشیابی قرار دهیم، آسیب‌شناسی عالمانه انجام دهیم. ارکان مختلف ساختار و به خصوص دانشگاه‌ها به این موضوع پرداخته‌اند.
♦️ ما توانستیم در حوزه ساختارسازی، نظام و ساختاری را در کشور ایجاد کنیم که به لحاظ شکلی مبتنی بر ساختارهای جهان امروز است و پدیده‌ای مدرن و نقطه قوت محسوب می شود.
♦️از مهم‌ترین نقاط ضعف ما مسئله مشارکت است. به عنوان نمونه عینی در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی پیام مردم در عدم مشارکت تجلی یافت.
♦️ در حوزه اقتصادی هم کارنامه موفق نیست. از طرفی هم با وجود برخی اقدامات با فسادی مواجهیم که از فرصت های سیستم و ساختار استفاده می کند.
♦️ اقدام بنیادین برای رفع مشکلات این است که نقش افراد در سیستم به این شکلی که هست باید کاهش یابد و نقش ساختارها ارتقاء و افزایش پیدا کند. باید به جای تأکید بر افراد و خانواده هایی که درون سیستم وجود داشته‌اند،کم کم به طرف ساختارها برویم.
♦️ ساختارسازی و ایجاد حاکمیت‌های ملی مستقل در خیلی از جاها وکشورها زمانبر بوده است و گاهی به بیش از قرن ها هم کشیده است نباید انتظار داشت تولید علم و مبانی آن و تولید فلسفه و تولید هنر و الاهیات و اخلاق برای امر حاکمیت و در طرازِ آن زمانبر نباشد.
♦️ با علم و فلسفه و دانشِ تاریخی که اکنون ما داریم، یک بازارچه را هم نمی توان به خوبی اداره کرد، بنابراین باید متوجه این نقیصه باشیم و در بلندای گامهایمان حساب و کتاب داشته باشیم.
♦️ ما نیاز به تحولات الاهیاتی داریم یعنی الاهیاتی که الان هست باید مبتنی شود بر مقتضیات زمان، مکان و همراه با نظام های کنونی و نوین جهانی باشد. هرگاه چنین الاهیاتی نداشته باشیم قطعاً موجب تفرق نیروها و شکست خواهد شد.
♦️ در حوزه الاهیات، الاهیاتی داریم که بیش از هزار و چند صد سال در حوزه‌های رفتار فردی بوده است و اکنون به حوزه اجتماعی آمده است، تحمل این شیفت پارادایمیک هم دردناک و هم زمانبر است. انتظاری که ما از تحول داریم اینجا خیلی عمیق می‌شود.
♦️ ادعائی کمی گزنده و درناک است، اما دانشگاه‌ها نقش پررنگی در گام های گذشته نداشته اند، در گامهای آینده باید این نقش به دانشگاه برگردد تا مرجعیت علمی خود را بازیابند.
♦️ تحول بعدی در حوزه نظارت است نقش مردم بایستی ساختارمند و نظام‌مند شود و در واقع آن ابعادی که به آن بعد چهارم دموکراسی و بعد چهارم ساختار گفته می شود ، در عرصه‌های جامعه مدنی در عرصه مطبوعات در عرصه شبکه‌های اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
♦️ شنیدن صدای منتقد و مخالف به یک فرهنگ نیاز دارد و فقط شامل شنیدن صرف نمی‌شود. برای بهبود نرم مشارکت یکی از کدهایی که الان می‌توانیم ارائه کنیم التفات به تفاوت بین انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است.
♦️ موجودیت و فلسفه انقلاب اسلامی تأکید بر مبناهای انقلابی دارد و این طبیعی است، هر نظامی در جهان یک هسته مرکزی هویت ساز دارد، هرچند ممکن است رقیق باشد.
♦️ انقلاب اسلامی هسته مرکزی جمهوری اسلامی است. امابه طور طبیعی و حتی علمی و عقلانی، جمهوریت در جامعه ما مرز و تفاوتی هائی با انقلاب باید داشته باشد. اگر انقلاب هسته مرکزی است، جمهوریت هسته عام، جمهور و عموم مردم است.
♦️ براساس تعریف کسانی که در کشور هستند و ممکن است نسبت به مبانی و ساختارها منتقد باشند را باید در حوزه جمهوری تعریف کرد وبرای آنها سهم ساختاری قائل شد.
♦️ پس به این ترتیب ما ساختاری داریم که در آن یک عده با آن لینک و موافقند و یک عده هم زاویه دارند که این‌ها باید در ساختار جا بگیرند. البته این امر یک نوع نگاه انتزاعی نیست بلکه در جهان تجربه شده است و یک مدل رایج جهانی است .
#یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان
#تحولات_آینده_مبتی_بر_آسیب_شناسی_گذشته
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساختارها در کشور به لحاظ شکلی مدرن بوده و نقطه قوت محسوب می شوند
🔹 یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
🔹در میزگرد تحول در ایسنا
♦️نظام و ساختارهای کشور به لحاظ شکلی مبتنی بر ساختارهای جهان امروز است و پدیده‌ای مدرن و نقطه قوت محسوب می شود.
♦️باید به جای تأکید بر افراد و خانواده هایی که درون سیستم وجود داشته‌اند، کم کم به طرف ساختارها برویم.
♦️با علم و فلسفه و دانشِ تاریخی که اکنون ما داریم، یک بازارچه را هم نمی توان به خوبی اداره کرد، بنابراین باید متوجه این نقیصه باشیم و در بلندای گامهایمان حساب و کتاب داشته باشیم.
♦️الاهیاتی داریم که بیش از هزار و چند صد سال در حوزه‌های رفتار فردی بوده است و اکنون به حوزه اجتماعی آمده است، تحمل این شیفت پارادایمیک هم دردناک و هم زمانبر است.
♦️به طور طبیعی، علمی و عقلانی، جمهوریت در جامعه ما مرز و تفاوتی هائی با انقلاب باید داشته باشد. اگر انقلاب هسته مرکزی است، جمهوریت هسته عام، جمهور و عموم مردم است.
#یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان
#ساختارهای_شکلی_مدرن_در_کشور
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساختار، پایان ایدئولوژی و آغاز انسان است. تعامل، راه آینده است.
🔹 تقدیم به استاد دکتر عباس ایزدپناه دانشگاه قم، برای قدرشناسی
🔹 یونس احمدی، دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان و مذاهب
♦️ ساختار پایان پرتاب شدگی است. هر مفهومی که به دام ساختار نیفتد وحشی است، حتی اگر مفهوم آزادی باشد. ساختار انسانی شدن، انسانی گشتن مفهوم است. در نسبت انسان و مفهوم، مفهوم خلق نمی شود، مفهوم ساخت می شود. ساخت، خلق نیست انسانی شدن است. حتی آزادی هم باید ساخت شود، انسانی شود. انسان نسبت به مفهوم، ساختار و نسبت به ساختار، مفهوم است.
♦️ مفهوم محوری ایدئولوژی می سازد، یعنی آدمها برای مفهوم ها قربانی شوند. ساخت محوری یا ساختار، پایان مفهوم محوری و پایان ایدئولوژی است. دیگر آدمها به دنبال مفهوم ها راه نمی افتند. دیگر آدمها برای مفهوم ها قربانی نمی شوند. مفهوم در خدمت انسان قرار می گیرد ، مفهوم وحشی برای انسان "ساخت" می شود، ساخته و پرداخته می شود. بومیِ انسان می شود.
♦️ در ساحتی دیگر نظم بدون ساختار پریشانی می آورد. نظم، در جهت های مختلف است، ساختار به نظم، نظام می دهد. ساختار، نظامِ انسانی و مطللوب نظم هاست. در نظم بدون نظام، هر امری مجاز است. زرنگی جائی برای عرض اندام پیدا می کند و کشور دست سلطانها می افتد.
♦️ یکی سلطانِ علم می شود، یکی سلطانِ دین می شود، یکی سلطان نو اندیشی دینی و آن دیگری سلطان پزشکی. آدمهائی که در آنسوی آبها در ساختارهای پزشکی حل شده اند در کشور ما سلطان می شوند و ستایش می شوند، غافل از آنکه باید آن ساختاری که این فرد محصول اوست، ستایش شود. این فرد، اینجا، مانده بود، بی تردید درکارِخود هم در مانده بود.
♦️ کشور آدمهائی که بزرگ هستند، لاجرم و بی تردیدکشور آدمهائی که کوچک هستند، هم هست. بسیاری باید کوچک شوند و تحقیر ببینند، تا اندکی، بزرگ شوند و تکبیر ببینند. کوچک ها، باید باشند تا کسی بزرگی کند و فخر بفروشد و تعظیم شود. اما کشور ساختارهای بزرگ، کشور ساختارهای کوچکِ به هم نظام یافته است که بلوغ جمعیِ ساختار، ناشی از جمع بلوغِ ساختها و اعضاء است.
♦️ به این ترتیب ساختارها، تیزی مفاهیم را می گیرند. ارزشمندی آنها را متناسب می سازند. مفاهیمِ تیز، خسارت زا هستند. تیزی، دیالوگ بر نمی گیرد.
♦️ در محضر عقل نقاد و کریتیکال، آدمها می توانند مفهوم باشند، می توانند پیغام بر شوند، اما نمی توانند ساختار بشوند، نمی توانند جای ساختار را بگیرند. روزی که ساختار بود، آدم هم نبود. بنابراین ساختار گریزی از سر سود است از سر سودا است. به هر اسمی نباید از ساختار گریخت. ساختار عدالت است.
♦️و تعامل راه آینده است. راه آینده و شأن تکامل است. بی تعامل، خسارت باری است. تعامل با طبیعت و مفهوم هائی که در متن آن است. تعامل محصول گفت وگو است. از دیالوگ زاده می شود. تعامل ساخت مندی دیالوگ است. تعامل دیالوگ در متن ساختار است. تعامل جانِ ساختار است. تعامل وحی درونزاست. وحی بی واسطه است.
♦️ دیالوگ، تعامل، و قرار داد، ساختار آینده بشر و راه استقرار اوست. تمام دسترسی های انسان قراردادی است. قرارداد تنها دسترسی انسان است. قرارداد تنها حقیقت است. حقیقتی که منشأ انسانی دارد، پاسخگوتر از حقیقتی است که بر انسان دیکته می شود. قرارداد با منشأ غیر انسانی ایدئولوژی می سازد. قرارداد با منشأ انسانی ساختار می سازد.
#یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان
#ساختار_آغاز_انسان
#تعامل_راه_آینده
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 کشور آدمهائی که بزرگ هستند، کشور آدمهائی که کوچک هستند، هم هست
🔹 یونس احمدی، دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان و مذاهب
♦️ هر مفهومی که به دام ساختار نیفتد وحشی است، حتی اگر مفهوم آزادی باشد. حتی آزادی هم باید ساخت شود، انسانی شود.
♦️ساختار، پایان ایدئولوژی است. دیگر آدمها به دنبال مفهوم ها راه نمی افتند. دیگر آدمها برای مفهوم ها قربانی نمی شوند.
♦️ در نظم بدون نظام، زرنگی جائی برای عرض اندام پیدا می کند و کشور دست سلطانها می افتد.
♦️ کشور آدمهائی که بزرگ هستند، لاجرم و بی تردید کشور آدمهائی که کوچک هستند، هم هست. بسیاری باید کوچک شوند و تحقیر ببینند، تا اندکی، بزرگ شوند و تکبیر ببینند. کوچک ها، باید باشند تا کسی بزرگی کند و فخر بفروشد.
♦️ تعامل محصول گفت وگو است. تعامل دیالوگ در متن ساختار است. تعامل جانِ ساختار است. تعامل وحی درونزاست. وحی بی واسطه است.
♦️ تمام دسترسی های انسان قراردادی است. قرارداد تنها دسترسی انسان است. قرارداد با منشأ غیر انسانی ایدئولوژی می سازد. قرارداد با منشأ انسانی ساختار می سازد.
#یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 جامعه ایرانی و دیالکتیک ناشی از مواجهه تغییر در سوژه و ساختار/ قرنهاست حکومت داری کرده ایم . حکومت سازی نکرده ایم. قرنهاست جامعه داری کرده ایم . جامعه سازی نکرده ایم
🔹 یونس احمدی، دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
♦️ احمدی نژاد تغییر کرده، حسن روحانی تغییر کرده، قالیباف تغییر کرده، موسوی خوئینی ها تغییر کرده، کویتی پور تغییر کرده، پسر آهنگران مثل پدرش نیست، تغییر کرده، توئیترهای مهدی نصیریِ کیهان را بخوانید، نصیری هم تغییر کرده، فائزه هاشمی و معصومه ابتکار را هم ببینید، تغییر کرده اند.
♦️ به نظر می رسد جز اندکی از ما، تقریباً همه دچار تغییر شده اند. این تغییرات طبیعی است. آدمهائی که چهل سال بزرگتر شده اند. دانش، آموخته اند و صاحب تجربه شده اند، باید تغییر کنند.
♦️ دکتر احمدی نژاد بعد از هشت سال تجربه ریاست جمهوری دیگر نباید احمدی نژاد دوره قبل باشد و حسن روحانی بعد از تحصیل در دانشگاه کالدونین گلاسکو در اسکاتلند و دریافت دکترای تخصصی، دیگر آدم سابق نمی شود.
♦️ این تغییرات طبعی و طبیعی است. ریزش نیست. ارزش است. آدمها باید تغییر کنند. اصلاً، از آدمی که چهل سال است تغییر نکرده، باید پرسید، چرا تغییر نکرده ای؟
♦️ مگرکشور، آسیاب است که فقط ریشِ آدم ها را سفید کند و چیزی نیاموزد. هرکه ناموخت از گذشت روزگار، هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار.
♦️ اما مهم تغییر در "سامانۀ تغییر" است. مهم تغییر درچهارچوب ساختار است. یعنی تغییر باید سازنده و ساختارساز باشد. باید خودِ ساختارهای موجود "سامانه تغییر" را شکل دهند. تا تغییر، تا مرزهای ساختار باشد. قاعده امروز دنیا این است که آدمها تغییر می کنند، ساختارها ثابت می مانند.
♦️ اما این امر به معنای عدم تغییر در ساختارها نیست. ساختارها هم تغییر می کنند اما تغییرِ ساختار بطئی است، تا آب از آب تکان نخورد. تفاوت تغییر در آدمها و ساختارها، این است که تغییر در آدمها صریح تر است، تغییر در ساختارها به گونه ای آرامتر رخ می دهد که انگار تغییری نبوده است.
♦️ عنوان مناسب برای نسبتِ فرد و تغییر، "ثبات در بستر تغییر" و عنوان مناسب برای نسبتِ ساختار و تغییر، "تغییر در بسترثبات" است.
♦️ باید نسبت به تغییر مهربان باشیم. باید نسبت به تحول روی خوش نشان دهیم. شاید برای اینکه جامعه تغییر کند و متحول شود، باید ابتدا، آدمها تغییر کنند و متحول شوند. پس تحولِ آدمها نشان دهندۀ درستیِ مسیر است. نمی شود آدمهای تحول یافته را از دیگر کشورها یا از آسمان وارد کرد، همین افرادِ اکنونی که در این جامعه هستند باید مسیر تحولات فردی و اجتماعی را طی کنند.
♦️ تغییرِ افراد درکشور، باید در راستای گسترشِ معرفتِ قانون گرائی و گفت و گو میان افراد، و تغییر و تحولاتِ ساختاری در کشور باید راستایِ تلاش برای افزایش مشارکت افراد در تصیصم سازی ها، دست یابی به تعریفی همه گانی از منافع ملی، به طوری که تک تک افراد ملت آن را قبول داشته باشند و تعامل ساختاری با جهان و نظامهای بین الملل باشد.
♦️به همین دلایل است که خودِ ساختار باید از مردم بپرسد که شما چه تغییری را ضروری می دانید تا اعمال شود. برای این کار باید درِ خانه مردم رفت. خودِ ساختار به هزار دلیل باید دست به چنین کاری بزند. به این ترتیب هم ساختار حفظ می شود و هم افراد آمال و آرزوهای خود را که تغییر هم یافته است در بستر ساختارها، تعریف شده می بینند.
♦️ متأسفانه یکی دو قرن است وشاید هم بیشتر، در ایران دیالکتیک ناشی از مواجهه تغییر بین فرد و ساختار، راه خود را گم کرده است. ما، مرتب شاهدیم که آدمها تغییر می کنند، ساختارها از تغییر جا می مانند، دیالکتکی پدید نمی آید و ما شاهد تغییرِ ساختار هستیم. اسمش را هم انقلاب می گذاریم. درحالی که درنهایتِ این چند تجربه انقلابی، نه افراد ما بالغ تر شده اند و نه ساختارهایمان رشید قامت تر گشته اند. کجای این امر انقلاب است؟ دیگران با یک تجربۀ انقلابی که اساساً یک بار رُخ می دهد، به کجاها که نرسیدند؟
♦️ قطعه زمینِ مشخصِ ارث پدری را در نظر بگیرید که هر فرزندی نقش پدر را ویران کرده و اکنون ما مانده ایم و تنها کاری که بلدیم این است که ستون ها و تیر و تخته های نسل پدری را از جا می کنیم و چند فیلم و سریال در مذمت و نکوهیدن و بدگوئی از خیانت ورزی آنها می سازیم. شک نباید کرد، پسران ما هم راهی جز آنچه ما به آنها آموخته ایم نمی روند. کسی که مذمت می کارد، محمدت درو نمی کند.
♦️ قرنهاست حکومت داری کرده ایم . حکومت سازی نکرده ایم. قرنهاست جامعه داری کرده ایم . جامعه سازی نکرده ایم.
#یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان
#جامعه_ایرانی_و_دیالکتیک_ناشی_از_مواجهه_تغییر_در_سوژه_و_ساختار
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: اهل علم و دانشگاه در تصمیمات راهبردی کشور و مصلحت نظام بازی داده نمی شوند
🔹 یونس احمدی دکتری تخصصی دین پژوهی دانشگاه ادیان
@yna7092
♦️ دیر یا زود
♦️ باید پای آکادمیسین های علوم انسانی، اهل فلسفه، جامعه شناسان و دین پژوهان حوزه و دانشگاه به مراکزِ مطالعات و تصمیمات راهبردی کشور و مصلحت نظام باز شود.
♦️ اکنون در برونداد این مراکز چنین اثری نیست.
♦️ به همین دلیل است که اکنون اینجا هستیم.
#یونس_احمدی_دکترای_تخصصی_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان
#ضرورت_حضور_دانشگاه_در_تصمیمات_راهبردی_کشور
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 جایزه ایرانی دکتر بیژن عبدالکریمی
🔹 برای گسترش گفت و گو در ایران و جهان
🔹 یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
♦️ ایران، همواره سرزمینی مشارکت جو بوده، که در ساخت و ساختار تاریخ به سهمی قابل اعتنا، و در کنار سایرِ ملل، حضور داشته است.
♦️ گفت و گو آغازِ مشارکت است. خواندن است. اقرأ یعنی خودت و دیگری را بخوان. با خودت و دیگری گفت و گو کن، مشارکت کن، برای شناختن، برای ساختن. گفت و گو بی بدیل است، جانشین ندارد. انسان آمده است، تا گفت و کند و گفت و گو آمده است تا در مقدم انسان باشد.
♦️ استاد دکتر بیژن عبدالکریمی چشمۀ دانشگاهی گفت و گو در ایرانی است که به چشم خویش دیده ایم، که ایرانی است کم گفت و گو. در رصد کتابها و افکارِاستاد، تکراری که گریبان همه را گرفته است، پایان می یابد ، و رویش اندیشه آغاز می شود. ما بسیار در حال تکرار شدنیم و به آن خو گرفته ایم. تکرارشدن، ناخلقی، اتلاف زمان و منبع هاست.
♦️ استاد دکتر بیژن عبدالکریمی نظریۀ پرداز گفت و گو در عصری است که بی گفت و گوئی، کار دست ایرانیان داده است. ذکر استاد است که، لازم نیست جهان را تغییر دهیم، لازم است با هم و با جهان گفت و گو کنیم. لازم است عالمِ دوکتاب باشیم. لااقل دوقرن است دست از این کار کشیده ایم. باید با گذشتۀ خود گفت و گو کنیم. باید با آیندۀ خود گفت و گو کنیم. گفت و گو با گذشته، گفت وگوی ساقه ها با ریشه هاست.
♦️ باید باز به گفت و گو برگردیم. چون در تاریخ مانده ایم، اهل گفت و گو و تعامل بوده ایم. گفت و گوی زمین و آسمان، گفت و گوی میان سنت و تغییر. بیان روش شناسیِ گفت و گو کارِ استراتژیست ها، فلاسفه و الاهیدانان است. در حالی که اکنون نه با خود گفتو گو داریم نه با جهان.
♦️ استاد دکتر بیژن عبدالکریمی، در روز هائی که اندیشۀ بن بست، ذهن ها را می آزارد، می گوید ایرانیهایِ چند دسته با هم گفت وگو کنند. چند دستگی خسارت باری است.
♦️ باید از گفت و گو در منابر و مناره ها و در صدر مجالس و در نزد آکادمیسین ها رازگشائی شود. باید با جامعه از ضرورت هایِ کلانِ گفت و گو گفت.
♦️ طرح جایزه ایرانی دکتر بیژن عبدالکریمی پیشنهادی است به پاس قدردانی از افق نگری، و زمان شناسی این دانشمند و فیلسوف ایرانیِ وطن پرست و انسان دوست، برای تشریح ابعاد نظری و گسترش گفت و گو در ایران و جهان که به گفت و گو باوران و گفت و گو یاوران در ابعادِ مختلف آکادمیک و اجتماعی اعطا می شود .
♦️ مراکزِ مطالعاتِ مرتبط با نهادِ ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص ، وزارت محترم علوم و یا دانشگاه معظم آزاد اسلامی، یا بنیاد تأسیس یافتۀ گفت و گو می توانند این موضوعِ ارزنده را در دستور کار قرار دهند.
♦️ گرچه ایامی است که کارها با قیل و قال پیش می رود، اما باید بزرگان اندیشه ورزی را سرِدست گرفت و روی سرگذاشت، تا کمتر راه را گم کرد. تا فرهنگ کشور ساختارمند باشد. فرهنگ، ستون می خواهد. هرا اندیشه ای نهادمند و ساختاری نشد، عاقبت به خیری ندید. در بیابانِ مفاهیم رها شد.
♦️ این جایزه آغازی برای ساختاری شدن گفت و گو باشد. برای ترویجِ آن در ایران و برای اینکه جهان بداند، ما اهل شهرِگفت و گو هم هستیم، گرچه شهرهای دیگر هم داریم.
#پیشنهاد_جایزه_ایرانی_دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#برای_گسترش_گفت_و_گو_در_ایران_و_جهان
#یونس_احمدی_دکترای_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: باید تفاوت میان "واژۀ انقلاب" و "واژۀ جمهوری" را درک و خط حائل بین آنها را لحاظ کنیم
🔹 یونس احمدی دکتری تخصصی دین پژوهی دانشگاه ادیان
@yna7092
♦️ باید تفاوت انقلاب اسلامی را با جمهوری اسلامی، درک کنیم.
♦️ انقلاب اسلامی حوزه خودی هاست.
♦️ جمهوری اسلامی حوزه خودی ها و دگر اندیشان است.
♦️ در روابط بین الملل هم باید از خاصیت نظام و جمهوری اسلامی بهره گرفت.
♦️ نمی شود با انقلاب اسلامی با جهان گفت وگو کرد.
♦️ بین انقلاب و نظامِ حکومتی تفاوت از زمین تا آسمان است.
♦️ نظام و سیستم یک ادبیات مقبول و معقول جهانی دارد.
#یونس_احمدی_دکترای_تخصصی_دین_پژوهی_دانشگاه_ادیان
#تفاوت_انقلاب_با_جمهوری
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: هنوز باید از چینی‌ها بیاموزیم
🔹 یونس احمدی: دکترای دین‌پژوهی دانشگاه ادیان
@yna7092
♦️ ظاهراً حديث نبويِ اطلبوا العلم و لو بالصين
اگر مستند مفروض شود،
هنوز برما واجب است
و باید پای درس چینی‌ها بنشینیم.
♦️ آنها عملاً اقلیت‌های هم‌ایدئولوژی را در جهان هوائی نمی‌کنند
و با جهان در نمی‌افتند
و از مسیرهای هموارِ نظامِ بین‌الملل برای پیشرفت استفاده می کنند.
#یونس_احمدی
#دکترای_دین‌پژوهی_دانشگاه_ادیان
#هنوز_باید_از_چینی‌ها_بیاموزیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures