🌐در طلب فرهنگ/ دکتر داوری اردکانی: راه رفع مشکلات، با مدد و همراهیِ دانایان و فرزانگان و آشنایان با امکانهای موجود و وضع جهان و کشور پیموده میشود
🔹در طلب فرهنگ؛ سخنرانی در شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی
🔹دکتر رضا داوری اردکانی: فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۰
🔹بخش چهارم
♦️منشأ مشکلات کنونی و ضرورتِ سیاستهایِ دوست کشور و مهیای خدمت به مردم
♦️تمهید این مقدمات به نسبت طولانی برای این بود که ببینیم مشکلات کنونی از کجا آمده و چگونه میتوان و باید آنها را رفع کرد.
♦️پندارِ غالب این است که اهلِ سیاست باید به این کار بپردازند، ولی سیاستِ رسمی از عهده این کار بر نمیآید، زیرا راهِ آنها را نمیشناسد و اگر راهی برای رفع آنها باشد، این راه با مدد و همراهیِ دانایان و فرزانگان و آشنایان با امکانهای موجود و وضع جهان و کشور پیموده میشود.
ولی مگر یافتن نشانه خانه دانایان و فرزانگان آسان است؟ حکومتها و سیاستها هم در صورتی به این همکاری و همراهی رضایت میدهند که دوست کشور و مهیای خدمت به مردم باشند، و تواناییها و ناتوانائیهای خود و کشور را با صدق و صفا باز شناسند. ولی یافتن چنین حکومت و سیاستی از یافتن حکیمان و فرزانگان شاید دشوارتر باشد.
♦️ولی وقتی مشکلات وجود دارد و روز به روز بیشتر می شود و مردم مطالبۀ رفع آنها را دارند، حکومت به هر حال نمیتواند به آنها بیاعتنا بماند.
♦️مشکل همۀ حکومتهای زمان ما این است که سیاست از پشتوانه فرهنگ محروم ماندهاست. قدرتهای سیاسی، سیاستشان کارگزاری و نمایندگی شرکتهای چندملیتی و سازمانهای بزرگِ مالی و اقتصادی و سوداگری است. آنها دیگر به پشتوانۀ فرهنگ نیاز ندارند. فرهنگ نیز از پشتیبانی سیاست اعراض و استعفا کرده است.
♦️اما در کشورهای آسیایی و آفریقایی که سیاست استقلالطلبی از همان آغاز شکست خورد، قضیه صورت دیگری پیدا کرد. در این مناطق دو عکسالعمل متفاوت پدید آمد. برخی کشورها مثل چین و کره و ماداگاسکار و تایپه طرح مدرنیزاسیون تقلیدی و تحکمی را در انداختند و اجرا کردند. کشورها و اقوامی هم که به اجمال دریافته بودند که استقلالِ سیاسی و اقتصادی، به پشتوانه فرهنگی نیاز دارد در طلب هویت تاریخی برآمدند. کسانی از این هویتطلبان، فکر میکردند که هویتیابی پشتیبان آنها در راه پیشرفت و توسعه خواهد بود و گروهی دیگر پیشرفت را عین این طلب دیدند.
♦️چیزی که در این میان فراموش شد این بود که آموزش و پرورش و صنعت و کشاورزی و بروکراسی سازمانهای اداری، کار و خور و خواب و معاش و اخلاق مردم را چگونه باید سامان داد؟ و با جسد نیممردۀ سازمانها و قواعد و رسوم و تکنولوژیهای اقتباس شده از غرب چه باید کرد؟ و چگونه میتوان آنها را در نسبتی ارگانیک با یکدیگر قرار داد.
♦️مشکل اصلی: نشناختن سازوارگی اجزاء نظام زندگی
♦️مشکل اصلی همین نشناختن سازوارگی اجزاء نظام زندگی جدید است. این سودا که هر چیز را همانجا که هست باید اصلاح کرد، از آن جهت بیوجه و بیهوده است که چیزها در جای مناسب خود قرار ندارند و باید جایگاهشان را شناخت و تعیین کرد. میبینیم که مشکل ریشه در فهمِ اکنون و گذشته و آینده دارد.
♦️همۀ جهان، همه آوردههای تجدد را گرفتند. این اشیاء و سازمانها و قواعد و آداب در اصل در جای خود، فرهنگی نظامبخش و پیوندی ارگانیک با یکدیگر داشتهاند. اما وقتی به بیرون از فضای فرهنگِ خود انتقال یافتهاند دیگر جان و نیروئی نداشتهاند که همچنان منشأ اثر و کارساز بمانند.
♦️ برای اینکه خریداران کالاها و اشیای علمی و تکنیکی و سازمانی و حقوقیِ جهانِ توسعهیافته بتوانند مدرسه و دانشگاه و سازمان و کار و تولید بالنسبه کارآمد و مناسب داشته باشند باید رمز پیوستگی آنها را بیابند و مدرسه را با دانشگاه و این هر دو را با بروکراسی و کار و تولید و اشتغال و بهداشت هماهنگ سازند.
♦️نسخۀ فرهنگ
♦️نسخهای که برای رفع این مشکلات و نجات از سرگردانی و دردِ دویدن از بام تا شام و بجائی نرسیدن، میجوئیم، چیزیست که در اروپا نام فرهنگ داشت و ما دیگر آنرا به نام فرهنگ نمینامیم، زیرا از آغاز قرن بیستم اثر و نفوذ فرهنگ در بحث علم و تکنولوژی و سازمان بروکراسی و مخصوصاً سیاست کاهش یافته و در بسیاری نقاط جهان برنامهریزی به جای فرهنگ راهنمایِ توسعه و پیشرفت شده است است.
♦️اکنون همۀ کشورهای جهان و به خصوص جهان توسعه نیافته به برنامهریزی نیاز دارند، ولی طراحی برنامههای که شایستۀ جانشینی فرهنگ باشد آسان نیست. از یک قرنِ پیش هم که حزب بلشویک روسیه اولین برنامه پیشرفته را تدوین کرده است،کمتر برنامهای را سراغ داریم که راهنمای توسعه جامعه و پایدار شده باشد.
♦️چرا چنین است؟
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#منشأ_مشکلات_کنونی
#نسخۀ_فرهنگ
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹در طلب فرهنگ؛ سخنرانی در شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی
🔹دکتر رضا داوری اردکانی: فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۰
🔹بخش چهارم
♦️منشأ مشکلات کنونی و ضرورتِ سیاستهایِ دوست کشور و مهیای خدمت به مردم
♦️تمهید این مقدمات به نسبت طولانی برای این بود که ببینیم مشکلات کنونی از کجا آمده و چگونه میتوان و باید آنها را رفع کرد.
♦️پندارِ غالب این است که اهلِ سیاست باید به این کار بپردازند، ولی سیاستِ رسمی از عهده این کار بر نمیآید، زیرا راهِ آنها را نمیشناسد و اگر راهی برای رفع آنها باشد، این راه با مدد و همراهیِ دانایان و فرزانگان و آشنایان با امکانهای موجود و وضع جهان و کشور پیموده میشود.
ولی مگر یافتن نشانه خانه دانایان و فرزانگان آسان است؟ حکومتها و سیاستها هم در صورتی به این همکاری و همراهی رضایت میدهند که دوست کشور و مهیای خدمت به مردم باشند، و تواناییها و ناتوانائیهای خود و کشور را با صدق و صفا باز شناسند. ولی یافتن چنین حکومت و سیاستی از یافتن حکیمان و فرزانگان شاید دشوارتر باشد.
♦️ولی وقتی مشکلات وجود دارد و روز به روز بیشتر می شود و مردم مطالبۀ رفع آنها را دارند، حکومت به هر حال نمیتواند به آنها بیاعتنا بماند.
♦️مشکل همۀ حکومتهای زمان ما این است که سیاست از پشتوانه فرهنگ محروم ماندهاست. قدرتهای سیاسی، سیاستشان کارگزاری و نمایندگی شرکتهای چندملیتی و سازمانهای بزرگِ مالی و اقتصادی و سوداگری است. آنها دیگر به پشتوانۀ فرهنگ نیاز ندارند. فرهنگ نیز از پشتیبانی سیاست اعراض و استعفا کرده است.
♦️اما در کشورهای آسیایی و آفریقایی که سیاست استقلالطلبی از همان آغاز شکست خورد، قضیه صورت دیگری پیدا کرد. در این مناطق دو عکسالعمل متفاوت پدید آمد. برخی کشورها مثل چین و کره و ماداگاسکار و تایپه طرح مدرنیزاسیون تقلیدی و تحکمی را در انداختند و اجرا کردند. کشورها و اقوامی هم که به اجمال دریافته بودند که استقلالِ سیاسی و اقتصادی، به پشتوانه فرهنگی نیاز دارد در طلب هویت تاریخی برآمدند. کسانی از این هویتطلبان، فکر میکردند که هویتیابی پشتیبان آنها در راه پیشرفت و توسعه خواهد بود و گروهی دیگر پیشرفت را عین این طلب دیدند.
♦️چیزی که در این میان فراموش شد این بود که آموزش و پرورش و صنعت و کشاورزی و بروکراسی سازمانهای اداری، کار و خور و خواب و معاش و اخلاق مردم را چگونه باید سامان داد؟ و با جسد نیممردۀ سازمانها و قواعد و رسوم و تکنولوژیهای اقتباس شده از غرب چه باید کرد؟ و چگونه میتوان آنها را در نسبتی ارگانیک با یکدیگر قرار داد.
♦️مشکل اصلی: نشناختن سازوارگی اجزاء نظام زندگی
♦️مشکل اصلی همین نشناختن سازوارگی اجزاء نظام زندگی جدید است. این سودا که هر چیز را همانجا که هست باید اصلاح کرد، از آن جهت بیوجه و بیهوده است که چیزها در جای مناسب خود قرار ندارند و باید جایگاهشان را شناخت و تعیین کرد. میبینیم که مشکل ریشه در فهمِ اکنون و گذشته و آینده دارد.
♦️همۀ جهان، همه آوردههای تجدد را گرفتند. این اشیاء و سازمانها و قواعد و آداب در اصل در جای خود، فرهنگی نظامبخش و پیوندی ارگانیک با یکدیگر داشتهاند. اما وقتی به بیرون از فضای فرهنگِ خود انتقال یافتهاند دیگر جان و نیروئی نداشتهاند که همچنان منشأ اثر و کارساز بمانند.
♦️ برای اینکه خریداران کالاها و اشیای علمی و تکنیکی و سازمانی و حقوقیِ جهانِ توسعهیافته بتوانند مدرسه و دانشگاه و سازمان و کار و تولید بالنسبه کارآمد و مناسب داشته باشند باید رمز پیوستگی آنها را بیابند و مدرسه را با دانشگاه و این هر دو را با بروکراسی و کار و تولید و اشتغال و بهداشت هماهنگ سازند.
♦️نسخۀ فرهنگ
♦️نسخهای که برای رفع این مشکلات و نجات از سرگردانی و دردِ دویدن از بام تا شام و بجائی نرسیدن، میجوئیم، چیزیست که در اروپا نام فرهنگ داشت و ما دیگر آنرا به نام فرهنگ نمینامیم، زیرا از آغاز قرن بیستم اثر و نفوذ فرهنگ در بحث علم و تکنولوژی و سازمان بروکراسی و مخصوصاً سیاست کاهش یافته و در بسیاری نقاط جهان برنامهریزی به جای فرهنگ راهنمایِ توسعه و پیشرفت شده است است.
♦️اکنون همۀ کشورهای جهان و به خصوص جهان توسعه نیافته به برنامهریزی نیاز دارند، ولی طراحی برنامههای که شایستۀ جانشینی فرهنگ باشد آسان نیست. از یک قرنِ پیش هم که حزب بلشویک روسیه اولین برنامه پیشرفته را تدوین کرده است،کمتر برنامهای را سراغ داریم که راهنمای توسعه جامعه و پایدار شده باشد.
♦️چرا چنین است؟
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#منشأ_مشکلات_کنونی
#نسخۀ_فرهنگ
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures