Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شد .
هرچند این ادعا را هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شد .
هرچند این ادعا را هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایحاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
ان موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت ان همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و احاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بودا و اهمیت دارد . آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود امروز میزان میرات و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید در انتخاب های ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
ان موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولد تا مرگ مدر برای او هزینه تلقی می شوند و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و ندعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میران رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
و بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت در حالی که الان هزینه قابل توحهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلبارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد.
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا باید آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
قدرت خرید خانوار، با توجه به نیازها و سبد کالایی مورد نیاز، و میزان درآمد انها تعیین میشود .
اقتصاد دانها فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند: نیازهای متعارف و فیزیکی مانند:
«تغذیه ، سرپناه، سلامتی».
همچنین میزان درآمد افراد یا خانواده ها را.شاخصی تعیین کننده برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
در واقع مفهوم سنتی فقر به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر، فقر اقتصادی تعریف می شود.
به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
طبق تعاریف فوق دو فاکتور درامد و نیازها تعیبن کننده فقر هستند . آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم.متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و متطقی مردمان زمان خودش هست که در عین تفاوتهای عیتی در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هست و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعتوتن فاکتوری موحود ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایحاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
ان موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت ان همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و احاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بودا و اهمیت دارد . آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود امروز میزان میرات و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید در انتخاب های ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
ان موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولد تا مرگ مدر برای او هزینه تلقی می شوند و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و ندعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میران رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
و بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت در حالی که الان هزینه قابل توحهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلبارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد.
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا باید آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
قدرت خرید خانوار، با توجه به نیازها و سبد کالایی مورد نیاز، و میزان درآمد انها تعیین میشود .
اقتصاد دانها فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند: نیازهای متعارف و فیزیکی مانند:
«تغذیه ، سرپناه، سلامتی».
همچنین میزان درآمد افراد یا خانواده ها را.شاخصی تعیین کننده برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
در واقع مفهوم سنتی فقر به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر، فقر اقتصادی تعریف می شود.
به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
طبق تعاریف فوق دو فاکتور درامد و نیازها تعیبن کننده فقر هستند . آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم.متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و متطقی مردمان زمان خودش هست که در عین تفاوتهای عیتی در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هست و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعتوتن فاکتوری موحود ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #احتمال_وقوع_جنگ_و_عواقب_آن
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_دوم 🔽
اما حالت دوم این است که رژیم تسلیم شرایط نشود و به مقاومت ادامه دهد . در این صورت آمریکا با تشدید تحریم ها فشارهای اقتصادی را افزایش خواهد داد و باعث فروپاشی اقتصاد ایران خواهد شد .
اما آیا فشار اقتصادی خودبخود می تواند باعث سقوط رژیم شود؟
پاسخ روشنی دارد و آن این است که خیر .
هیج حکومتی با تحریم اقتصادی سقوط نمی کند . چرا که هر نظامی از یک سری منابع حداقلی بهره مند می باشد که او را قادر به ادامه حیات می کند، هرچند که دیکر قادر به ادامه برخی اقدامات، مثلا تغذیه گروههای نیابتی و دخالت در امور خارج از کشور مانند قبل نخواهد بود.
حال در این میان آشکارا فشار اقتصادی بر دوش مردم گذاشته خواهد شد و مردم هستند که با فقر و فلاکت و بیکاری و قحطی و در نهایت با گرسنگی مواجه خواهتد شد .
بهمین دلیل است که سناتورهای آمریکایی از مردم ایران میخواهند که بر علیه رژیم بپا خواسته و جمهوری اسلانی را سرنگون کنند .
چون در ابن صورت نه تنها ترامپ به خواسته های خود می رسد، بلکه اساسا یک رژیم یاغی سرنگون شده و حکومتی مردمی و دمکرات و سکولار در ایران سرکار آمده و روابط اصولی بر مبنای منافع ملی با کشورهای جهان برقرار خواهد کرد، و طبعا بر این اساس آمریکا یک شریک تجاری مفید و موثر به ایران بوده، و این امر باعث بسط حوزه نفوذ استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و حتی آسیای میانه و قفقاز می شود، و این چیزی است که روسیه و چین چندان خواهان آن نیستند .
اکنون جمهوری اسلامی با تغییراتی که در سپاه پاسداران انجام میدهد دو هدف را دنبال می کند :
اول اینکه می خواهد نیروی سرکوبگر را تقویت کرده و مانع بروز اعتراضات سراسری که بتواند باعث سرنگونی رژیم شود گردد .
در کنار تقویت نیروی سربکوبگر اقدامات پیشگیرانه را هم انجام می دهد.
از جمله تعیین محل توسط فرمانداری ها برای اعتراضات مردم که مجلس تصویب کرده است .
وقتی مردم در محلهای تعیین شده رژیم دست به اعتراض بزنند، در واقع پیروی خود از رژیم را نشان داده و البته مطالبات خود را از حکومت اعلام می کنند.
این یعنی این اعتراضات حتی شامل نافرمانی مدنی هم نیستند .
چنین اعتراضاتی نه تنها ماهیت براندازی نخواهد داشت، بلکه برای رژیم مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت عمومی را هم نمایش میدهد، و بدینگونه خطر اعتراضات برندازی از بین می رود، و در عین حال که مردم فشارهای اقتصادی سنگین را تحمل می کنند، به اعتراضات کنترل شده هم ادامه داده و احیانا سخنرانی های داغ و آتشین انجام شده و شعارهای تندی هم داده شود و بیانیه های خشنی هم صادر شود، ولی در نهایت کار با وعده و وعید و مذاکرات بی پایان و البته بی نتیجه ادامه خواهد یافت و برای رژیم فرصت خریدن زمان را فراهم خواهد کرد تا نسبت به حل مشکلاتش تلاش کند .
از طرفی راه انداختن اعتراضات صنفی و محدود و همچنین اعتراضاتی مانند اعتراض به حجاب اجباری و یا اعتراض به خشونت به حیوانات هم زمینه دل مشغولی افراد دپرس شده ی جامعه شده و مانع تشکیل جریانات متحد در جامعه می شود، و این گونه تلاشها هم از طرف اصلاح طلبها در جهت مدیریت اعتراضات اجتماعی انجام می شود .
از طرفی سپاه باید تلاش کند آمریکا را از ادامه تحریم ها و وصول به نتیجه ناامید کند .
برای این کار باید نشان دهد که تحریم ها باعث کاهش توان عملی سپاه در خارج از کشور نمی شود، لذا دست به اقدامات محدود نظامی میزند .
حمله به کشتی ها در بندر امارات و همچنین حمله به سفارت آمریکا از این دست اقدامات هست و البته امکان ادامه ان در روزهای آینده هم خواهد بود .
هرچند گفته می شود این اقدامات امکان صدور مجوز جنگ از طریق کنگره را تسهیل میکند، اما این حملات بشکلی هوشمندانه بسیار کوچک و ضعیف هستند تا آمریکا را محدود به اقدام متناسب بکند.
یعنی اگر حتی کنگره بخواهد مجوزی صادر کند، در مورد اقدام متناسب پیشگیرانه باشد، و این یعنی چنین اقداماتی منجر به حملات گسترده و نابود کننده آمریکا نخواهد بود .
این محاسبه بر این اساس که کنگره در دست دمکراتهای حامی جمهوری اسلامی هست، و ترامپ هم مایل به درگیری نیست صحیح است.
ادامه قسمت سوم ⬇️
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_دوم 🔽
اما حالت دوم این است که رژیم تسلیم شرایط نشود و به مقاومت ادامه دهد . در این صورت آمریکا با تشدید تحریم ها فشارهای اقتصادی را افزایش خواهد داد و باعث فروپاشی اقتصاد ایران خواهد شد .
اما آیا فشار اقتصادی خودبخود می تواند باعث سقوط رژیم شود؟
پاسخ روشنی دارد و آن این است که خیر .
هیج حکومتی با تحریم اقتصادی سقوط نمی کند . چرا که هر نظامی از یک سری منابع حداقلی بهره مند می باشد که او را قادر به ادامه حیات می کند، هرچند که دیکر قادر به ادامه برخی اقدامات، مثلا تغذیه گروههای نیابتی و دخالت در امور خارج از کشور مانند قبل نخواهد بود.
حال در این میان آشکارا فشار اقتصادی بر دوش مردم گذاشته خواهد شد و مردم هستند که با فقر و فلاکت و بیکاری و قحطی و در نهایت با گرسنگی مواجه خواهتد شد .
بهمین دلیل است که سناتورهای آمریکایی از مردم ایران میخواهند که بر علیه رژیم بپا خواسته و جمهوری اسلانی را سرنگون کنند .
چون در ابن صورت نه تنها ترامپ به خواسته های خود می رسد، بلکه اساسا یک رژیم یاغی سرنگون شده و حکومتی مردمی و دمکرات و سکولار در ایران سرکار آمده و روابط اصولی بر مبنای منافع ملی با کشورهای جهان برقرار خواهد کرد، و طبعا بر این اساس آمریکا یک شریک تجاری مفید و موثر به ایران بوده، و این امر باعث بسط حوزه نفوذ استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و حتی آسیای میانه و قفقاز می شود، و این چیزی است که روسیه و چین چندان خواهان آن نیستند .
اکنون جمهوری اسلامی با تغییراتی که در سپاه پاسداران انجام میدهد دو هدف را دنبال می کند :
اول اینکه می خواهد نیروی سرکوبگر را تقویت کرده و مانع بروز اعتراضات سراسری که بتواند باعث سرنگونی رژیم شود گردد .
در کنار تقویت نیروی سربکوبگر اقدامات پیشگیرانه را هم انجام می دهد.
از جمله تعیین محل توسط فرمانداری ها برای اعتراضات مردم که مجلس تصویب کرده است .
وقتی مردم در محلهای تعیین شده رژیم دست به اعتراض بزنند، در واقع پیروی خود از رژیم را نشان داده و البته مطالبات خود را از حکومت اعلام می کنند.
این یعنی این اعتراضات حتی شامل نافرمانی مدنی هم نیستند .
چنین اعتراضاتی نه تنها ماهیت براندازی نخواهد داشت، بلکه برای رژیم مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت عمومی را هم نمایش میدهد، و بدینگونه خطر اعتراضات برندازی از بین می رود، و در عین حال که مردم فشارهای اقتصادی سنگین را تحمل می کنند، به اعتراضات کنترل شده هم ادامه داده و احیانا سخنرانی های داغ و آتشین انجام شده و شعارهای تندی هم داده شود و بیانیه های خشنی هم صادر شود، ولی در نهایت کار با وعده و وعید و مذاکرات بی پایان و البته بی نتیجه ادامه خواهد یافت و برای رژیم فرصت خریدن زمان را فراهم خواهد کرد تا نسبت به حل مشکلاتش تلاش کند .
از طرفی راه انداختن اعتراضات صنفی و محدود و همچنین اعتراضاتی مانند اعتراض به حجاب اجباری و یا اعتراض به خشونت به حیوانات هم زمینه دل مشغولی افراد دپرس شده ی جامعه شده و مانع تشکیل جریانات متحد در جامعه می شود، و این گونه تلاشها هم از طرف اصلاح طلبها در جهت مدیریت اعتراضات اجتماعی انجام می شود .
از طرفی سپاه باید تلاش کند آمریکا را از ادامه تحریم ها و وصول به نتیجه ناامید کند .
برای این کار باید نشان دهد که تحریم ها باعث کاهش توان عملی سپاه در خارج از کشور نمی شود، لذا دست به اقدامات محدود نظامی میزند .
حمله به کشتی ها در بندر امارات و همچنین حمله به سفارت آمریکا از این دست اقدامات هست و البته امکان ادامه ان در روزهای آینده هم خواهد بود .
هرچند گفته می شود این اقدامات امکان صدور مجوز جنگ از طریق کنگره را تسهیل میکند، اما این حملات بشکلی هوشمندانه بسیار کوچک و ضعیف هستند تا آمریکا را محدود به اقدام متناسب بکند.
یعنی اگر حتی کنگره بخواهد مجوزی صادر کند، در مورد اقدام متناسب پیشگیرانه باشد، و این یعنی چنین اقداماتی منجر به حملات گسترده و نابود کننده آمریکا نخواهد بود .
این محاسبه بر این اساس که کنگره در دست دمکراتهای حامی جمهوری اسلامی هست، و ترامپ هم مایل به درگیری نیست صحیح است.
ادامه قسمت سوم ⬇️
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #احتمال_وقوع_جنگ_و_عواقب_آن
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_دوم 🔽
اما حالت دوم این است که رژیم تسلیم شرایط نشود و به مقاومت ادامه دهد . در این صورت آمریکا با تشدید تحریم ها فشارهای اقتصادی را افزایش خواهد داد و باعث فروپاشی اقتصاد ایران خواهد شد .
اما آیا فشار اقتصادی خودبخود می تواند باعث سقوط رژیم شود؟
پاسخ روشنی دارد و آن این است که خیر .
هیج حکومتی با تحریم اقتصادی سقوط نمی کند . چرا که هر نظامی از یک سری منابع حداقلی بهره مند می باشد که او را قادر به ادامه حیات می کند، هرچند که دیکر قادر به ادامه برخی اقدامات، مثلا تغذیه گروههای نیابتی و دخالت در امور خارج از کشور مانند قبل نخواهد بود.
حال در این میان آشکارا فشار اقتصادی بر دوش مردم گذاشته خواهد شد و مردم هستند که با فقر و فلاکت و بیکاری و قحطی و در نهایت با گرسنگی مواجه خواهتد شد .
بهمین دلیل است که سناتورهای آمریکایی از مردم ایران میخواهند که بر علیه رژیم بپا خواسته و جمهوری اسلانی را سرنگون کنند .
چون در ابن صورت نه تنها ترامپ به خواسته های خود می رسد، بلکه اساسا یک رژیم یاغی سرنگون شده و حکومتی مردمی و دمکرات و سکولار در ایران سرکار آمده و روابط اصولی بر مبنای منافع ملی با کشورهای جهان برقرار خواهد کرد، و طبعا بر این اساس آمریکا یک شریک تجاری مفید و موثر به ایران بوده، و این امر باعث بسط حوزه نفوذ استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و حتی آسیای میانه و قفقاز می شود، و این چیزی است که روسیه و چین چندان خواهان آن نیستند .
اکنون جمهوری اسلامی با تغییراتی که در سپاه پاسداران انجام میدهد دو هدف را دنبال می کند :
اول اینکه می خواهد نیروی سرکوبگر را تقویت کرده و مانع بروز اعتراضات سراسری که بتواند باعث سرنگونی رژیم شود گردد .
در کنار تقویت نیروی سربکوبگر اقدامات پیشگیرانه را هم انجام می دهد.
از جمله تعیین محل توسط فرمانداری ها برای اعتراضات مردم که مجلس تصویب کرده است .
وقتی مردم در محلهای تعیین شده رژیم دست به اعتراض بزنند، در واقع پیروی خود از رژیم را نشان داده و البته مطالبات خود را از حکومت اعلام می کنند.
این یعنی این اعتراضات حتی شامل نافرمانی مدنی هم نیستند .
چنین اعتراضاتی نه تنها ماهیت براندازی نخواهد داشت، بلکه برای رژیم مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت عمومی را هم نمایش میدهد، و بدینگونه خطر اعتراضات برندازی از بین می رود، و در عین حال که مردم فشارهای اقتصادی سنگین را تحمل می کنند، به اعتراضات کنترل شده هم ادامه داده و احیانا سخنرانی های داغ و آتشین انجام شده و شعارهای تندی هم داده شود و بیانیه های خشنی هم صادر شود، ولی در نهایت کار با وعده و وعید و مذاکرات بی پایان و البته بی نتیجه ادامه خواهد یافت و برای رژیم فرصت خریدن زمان را فراهم خواهد کرد تا نسبت به حل مشکلاتش تلاش کند .
از طرفی راه انداختن اعتراضات صنفی و محدود و همچنین اعتراضاتی مانند اعتراض به حجاب اجباری و یا اعتراض به خشونت به حیوانات هم زمینه دل مشغولی افراد دپرس شده ی جامعه شده و مانع تشکیل جریانات متحد در جامعه می شود، و این گونه تلاشها هم از طرف اصلاح طلبها در جهت مدیریت اعتراضات اجتماعی انجام می شود .
از طرفی سپاه باید تلاش کند آمریکا را از ادامه تحریم ها و وصول به نتیجه ناامید کند .
برای این کار باید نشان دهد که تحریم ها باعث کاهش توان عملی سپاه در خارج از کشور نمی شود، لذا دست به اقدامات محدود نظامی میزند .
حمله به کشتی ها در بندر امارات و همچنین حمله به سفارت آمریکا از این دست اقدامات هست و البته امکان ادامه ان در روزهای آینده هم خواهد بود .
هرچند گفته می شود این اقدامات امکان صدور مجوز جنگ از طریق کنگره را تسهیل میکند، اما این حملات بشکلی هوشمندانه بسیار کوچک و ضعیف هستند تا آمریکا را محدود به اقدام متناسب بکند.
یعنی اگر حتی کنگره بخواهد مجوزی صادر کند، در مورد اقدام متناسب پیشگیرانه باشد، و این یعنی چنین اقداماتی منجر به حملات گسترده و نابود کننده آمریکا نخواهد بود .
این محاسبه بر این اساس که کنگره در دست دمکراتهای حامی جمهوری اسلامی هست، و ترامپ هم مایل به درگیری نیست صحیح است.
ادامه قسمت سوم ⬇️
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_دوم 🔽
اما حالت دوم این است که رژیم تسلیم شرایط نشود و به مقاومت ادامه دهد . در این صورت آمریکا با تشدید تحریم ها فشارهای اقتصادی را افزایش خواهد داد و باعث فروپاشی اقتصاد ایران خواهد شد .
اما آیا فشار اقتصادی خودبخود می تواند باعث سقوط رژیم شود؟
پاسخ روشنی دارد و آن این است که خیر .
هیج حکومتی با تحریم اقتصادی سقوط نمی کند . چرا که هر نظامی از یک سری منابع حداقلی بهره مند می باشد که او را قادر به ادامه حیات می کند، هرچند که دیکر قادر به ادامه برخی اقدامات، مثلا تغذیه گروههای نیابتی و دخالت در امور خارج از کشور مانند قبل نخواهد بود.
حال در این میان آشکارا فشار اقتصادی بر دوش مردم گذاشته خواهد شد و مردم هستند که با فقر و فلاکت و بیکاری و قحطی و در نهایت با گرسنگی مواجه خواهتد شد .
بهمین دلیل است که سناتورهای آمریکایی از مردم ایران میخواهند که بر علیه رژیم بپا خواسته و جمهوری اسلانی را سرنگون کنند .
چون در ابن صورت نه تنها ترامپ به خواسته های خود می رسد، بلکه اساسا یک رژیم یاغی سرنگون شده و حکومتی مردمی و دمکرات و سکولار در ایران سرکار آمده و روابط اصولی بر مبنای منافع ملی با کشورهای جهان برقرار خواهد کرد، و طبعا بر این اساس آمریکا یک شریک تجاری مفید و موثر به ایران بوده، و این امر باعث بسط حوزه نفوذ استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و حتی آسیای میانه و قفقاز می شود، و این چیزی است که روسیه و چین چندان خواهان آن نیستند .
اکنون جمهوری اسلامی با تغییراتی که در سپاه پاسداران انجام میدهد دو هدف را دنبال می کند :
اول اینکه می خواهد نیروی سرکوبگر را تقویت کرده و مانع بروز اعتراضات سراسری که بتواند باعث سرنگونی رژیم شود گردد .
در کنار تقویت نیروی سربکوبگر اقدامات پیشگیرانه را هم انجام می دهد.
از جمله تعیین محل توسط فرمانداری ها برای اعتراضات مردم که مجلس تصویب کرده است .
وقتی مردم در محلهای تعیین شده رژیم دست به اعتراض بزنند، در واقع پیروی خود از رژیم را نشان داده و البته مطالبات خود را از حکومت اعلام می کنند.
این یعنی این اعتراضات حتی شامل نافرمانی مدنی هم نیستند .
چنین اعتراضاتی نه تنها ماهیت براندازی نخواهد داشت، بلکه برای رژیم مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت عمومی را هم نمایش میدهد، و بدینگونه خطر اعتراضات برندازی از بین می رود، و در عین حال که مردم فشارهای اقتصادی سنگین را تحمل می کنند، به اعتراضات کنترل شده هم ادامه داده و احیانا سخنرانی های داغ و آتشین انجام شده و شعارهای تندی هم داده شود و بیانیه های خشنی هم صادر شود، ولی در نهایت کار با وعده و وعید و مذاکرات بی پایان و البته بی نتیجه ادامه خواهد یافت و برای رژیم فرصت خریدن زمان را فراهم خواهد کرد تا نسبت به حل مشکلاتش تلاش کند .
از طرفی راه انداختن اعتراضات صنفی و محدود و همچنین اعتراضاتی مانند اعتراض به حجاب اجباری و یا اعتراض به خشونت به حیوانات هم زمینه دل مشغولی افراد دپرس شده ی جامعه شده و مانع تشکیل جریانات متحد در جامعه می شود، و این گونه تلاشها هم از طرف اصلاح طلبها در جهت مدیریت اعتراضات اجتماعی انجام می شود .
از طرفی سپاه باید تلاش کند آمریکا را از ادامه تحریم ها و وصول به نتیجه ناامید کند .
برای این کار باید نشان دهد که تحریم ها باعث کاهش توان عملی سپاه در خارج از کشور نمی شود، لذا دست به اقدامات محدود نظامی میزند .
حمله به کشتی ها در بندر امارات و همچنین حمله به سفارت آمریکا از این دست اقدامات هست و البته امکان ادامه ان در روزهای آینده هم خواهد بود .
هرچند گفته می شود این اقدامات امکان صدور مجوز جنگ از طریق کنگره را تسهیل میکند، اما این حملات بشکلی هوشمندانه بسیار کوچک و ضعیف هستند تا آمریکا را محدود به اقدام متناسب بکند.
یعنی اگر حتی کنگره بخواهد مجوزی صادر کند، در مورد اقدام متناسب پیشگیرانه باشد، و این یعنی چنین اقداماتی منجر به حملات گسترده و نابود کننده آمریکا نخواهد بود .
این محاسبه بر این اساس که کنگره در دست دمکراتهای حامی جمهوری اسلامی هست، و ترامپ هم مایل به درگیری نیست صحیح است.
ادامه قسمت سوم ⬇️
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شود .
هرچند این ادعا را، هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است، باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد، از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی می باشد، که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شود .
هرچند این ادعا را، هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است، باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد، از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی می باشد، که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند، دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
آن موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت آن همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و اجاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند، و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بوده و اهمیت دارد .
آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود، امروز میزان میراث و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید، در انتخابهای ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
آن موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند، لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولدش تا مرگ پدر برای او هزینه تلقی می شود و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و مدعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میزان رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد، الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت، در حالی که الان هزینه قابل توجهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلب ارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد .
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
طبق تعاریف فوق، دو فاکتور "درآمد" و "نیازها" تعیبن کننده فقر هستند .
آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی، علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و منطقی مردمان زمان خودش هست، که در عین تفاوت های عینی، در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هستند و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعنوان فاکتوری موجود، ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای شرایط خاص خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند، دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
آن موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت آن همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و اجاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند، و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بوده و اهمیت دارد .
آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود، امروز میزان میراث و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید، در انتخابهای ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
آن موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند، لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولدش تا مرگ پدر برای او هزینه تلقی می شود و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و مدعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میزان رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد، الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت، در حالی که الان هزینه قابل توجهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلب ارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد .
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
طبق تعاریف فوق، دو فاکتور "درآمد" و "نیازها" تعیبن کننده فقر هستند .
آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی، علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و منطقی مردمان زمان خودش هست، که در عین تفاوت های عینی، در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هستند و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعنوان فاکتوری موجود، ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای شرایط خاص خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
⭕️ #احتمال_وقوع_جنگ_و_عواقب_آن
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_دوم 🔽
اما حالت دوم این است که رژیم تسلیم شرایط نشود و به مقاومت ادامه دهد . در این صورت آمریکا با تشدید تحریم ها فشارهای اقتصادی را افزایش خواهد داد و باعث فروپاشی اقتصاد ایران خواهد شد .
اما آیا فشار اقتصادی خودبخود می تواند باعث سقوط رژیم شود؟
پاسخ روشنی دارد و آن این است که خیر .
هیج حکومتی با تحریم اقتصادی سقوط نمی کند . چرا که هر نظامی از یک سری منابع حداقلی بهره مند می باشد که او را قادر به ادامه حیات می کند، هرچند که دیکر قادر به ادامه برخی اقدامات، مثلا تغذیه گروههای نیابتی و دخالت در امور خارج از کشور مانند قبل نخواهد بود.
حال در این میان آشکارا فشار اقتصادی بر دوش مردم گذاشته خواهد شد و مردم هستند که با فقر و فلاکت و بیکاری و قحطی و در نهایت با گرسنگی مواجه خواهتد شد .
بهمین دلیل است که سناتورهای آمریکایی از مردم ایران میخواهند که بر علیه رژیم بپا خواسته و جمهوری اسلانی را سرنگون کنند .
چون در ابن صورت نه تنها ترامپ به خواسته های خود می رسد، بلکه اساسا یک رژیم یاغی سرنگون شده و حکومتی مردمی و دمکرات و سکولار در ایران سرکار آمده و روابط اصولی بر مبنای منافع ملی با کشورهای جهان برقرار خواهد کرد، و طبعا بر این اساس آمریکا یک شریک تجاری مفید و موثر به ایران بوده، و این امر باعث بسط حوزه نفوذ استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و حتی آسیای میانه و قفقاز می شود، و این چیزی است که روسیه و چین چندان خواهان آن نیستند .
اکنون جمهوری اسلامی با تغییراتی که در سپاه پاسداران انجام میدهد دو هدف را دنبال می کند :
اول اینکه می خواهد نیروی سرکوبگر را تقویت کرده و مانع بروز اعتراضات سراسری که بتواند باعث سرنگونی رژیم شود گردد .
در کنار تقویت نیروی سربکوبگر اقدامات پیشگیرانه را هم انجام می دهد.
از جمله تعیین محل توسط فرمانداری ها برای اعتراضات مردم که مجلس تصویب کرده است .
وقتی مردم در محلهای تعیین شده رژیم دست به اعتراض بزنند، در واقع پیروی خود از رژیم را نشان داده و البته مطالبات خود را از حکومت اعلام می کنند.
این یعنی این اعتراضات حتی شامل نافرمانی مدنی هم نیستند .
چنین اعتراضاتی نه تنها ماهیت براندازی نخواهد داشت، بلکه برای رژیم مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت عمومی را هم نمایش میدهد، و بدینگونه خطر اعتراضات برندازی از بین می رود، و در عین حال که مردم فشارهای اقتصادی سنگین را تحمل می کنند، به اعتراضات کنترل شده هم ادامه داده و احیانا سخنرانی های داغ و آتشین انجام شده و شعارهای تندی هم داده شود و بیانیه های خشنی هم صادر شود، ولی در نهایت کار با وعده و وعید و مذاکرات بی پایان و البته بی نتیجه ادامه خواهد یافت و برای رژیم فرصت خریدن زمان را فراهم خواهد کرد تا نسبت به حل مشکلاتش تلاش کند .
از طرفی راه انداختن اعتراضات صنفی و محدود و همچنین اعتراضاتی مانند اعتراض به حجاب اجباری و یا اعتراض به خشونت به حیوانات هم زمینه دل مشغولی افراد دپرس شده ی جامعه شده و مانع تشکیل جریانات متحد در جامعه می شود، و این گونه تلاشها هم از طرف اصلاح طلبها در جهت مدیریت اعتراضات اجتماعی انجام می شود .
از طرفی سپاه باید تلاش کند آمریکا را از ادامه تحریم ها و وصول به نتیجه ناامید کند .
برای این کار باید نشان دهد که تحریم ها باعث کاهش توان عملی سپاه در خارج از کشور نمی شود، لذا دست به اقدامات محدود نظامی میزند .
حمله به کشتی ها در بندر امارات و همچنین حمله به سفارت آمریکا از این دست اقدامات هست و البته امکان ادامه ان در روزهای آینده هم خواهد بود .
هرچند گفته می شود این اقدامات امکان صدور مجوز جنگ از طریق کنگره را تسهیل میکند، اما این حملات بشکلی هوشمندانه بسیار کوچک و ضعیف هستند تا آمریکا را محدود به اقدام متناسب بکند.
یعنی اگر حتی کنگره بخواهد مجوزی صادر کند، در مورد اقدام متناسب پیشگیرانه باشد، و این یعنی چنین اقداماتی منجر به حملات گسترده و نابود کننده آمریکا نخواهد بود .
این محاسبه بر این اساس که کنگره در دست دمکراتهای حامی جمهوری اسلامی هست، و ترامپ هم مایل به درگیری نیست صحیح است.
ادامه قسمت سوم ⬇️
#پایان_رسمی_ایران
یا
#احیای_دوباره_ایران ؟
#قسمت_دوم 🔽
اما حالت دوم این است که رژیم تسلیم شرایط نشود و به مقاومت ادامه دهد . در این صورت آمریکا با تشدید تحریم ها فشارهای اقتصادی را افزایش خواهد داد و باعث فروپاشی اقتصاد ایران خواهد شد .
اما آیا فشار اقتصادی خودبخود می تواند باعث سقوط رژیم شود؟
پاسخ روشنی دارد و آن این است که خیر .
هیج حکومتی با تحریم اقتصادی سقوط نمی کند . چرا که هر نظامی از یک سری منابع حداقلی بهره مند می باشد که او را قادر به ادامه حیات می کند، هرچند که دیکر قادر به ادامه برخی اقدامات، مثلا تغذیه گروههای نیابتی و دخالت در امور خارج از کشور مانند قبل نخواهد بود.
حال در این میان آشکارا فشار اقتصادی بر دوش مردم گذاشته خواهد شد و مردم هستند که با فقر و فلاکت و بیکاری و قحطی و در نهایت با گرسنگی مواجه خواهتد شد .
بهمین دلیل است که سناتورهای آمریکایی از مردم ایران میخواهند که بر علیه رژیم بپا خواسته و جمهوری اسلانی را سرنگون کنند .
چون در ابن صورت نه تنها ترامپ به خواسته های خود می رسد، بلکه اساسا یک رژیم یاغی سرنگون شده و حکومتی مردمی و دمکرات و سکولار در ایران سرکار آمده و روابط اصولی بر مبنای منافع ملی با کشورهای جهان برقرار خواهد کرد، و طبعا بر این اساس آمریکا یک شریک تجاری مفید و موثر به ایران بوده، و این امر باعث بسط حوزه نفوذ استراتژیک آمریکا در خاورمیانه و حتی آسیای میانه و قفقاز می شود، و این چیزی است که روسیه و چین چندان خواهان آن نیستند .
اکنون جمهوری اسلامی با تغییراتی که در سپاه پاسداران انجام میدهد دو هدف را دنبال می کند :
اول اینکه می خواهد نیروی سرکوبگر را تقویت کرده و مانع بروز اعتراضات سراسری که بتواند باعث سرنگونی رژیم شود گردد .
در کنار تقویت نیروی سربکوبگر اقدامات پیشگیرانه را هم انجام می دهد.
از جمله تعیین محل توسط فرمانداری ها برای اعتراضات مردم که مجلس تصویب کرده است .
وقتی مردم در محلهای تعیین شده رژیم دست به اعتراض بزنند، در واقع پیروی خود از رژیم را نشان داده و البته مطالبات خود را از حکومت اعلام می کنند.
این یعنی این اعتراضات حتی شامل نافرمانی مدنی هم نیستند .
چنین اعتراضاتی نه تنها ماهیت براندازی نخواهد داشت، بلکه برای رژیم مشروعیت و مقبولیت و محبوبیت عمومی را هم نمایش میدهد، و بدینگونه خطر اعتراضات برندازی از بین می رود، و در عین حال که مردم فشارهای اقتصادی سنگین را تحمل می کنند، به اعتراضات کنترل شده هم ادامه داده و احیانا سخنرانی های داغ و آتشین انجام شده و شعارهای تندی هم داده شود و بیانیه های خشنی هم صادر شود، ولی در نهایت کار با وعده و وعید و مذاکرات بی پایان و البته بی نتیجه ادامه خواهد یافت و برای رژیم فرصت خریدن زمان را فراهم خواهد کرد تا نسبت به حل مشکلاتش تلاش کند .
از طرفی راه انداختن اعتراضات صنفی و محدود و همچنین اعتراضاتی مانند اعتراض به حجاب اجباری و یا اعتراض به خشونت به حیوانات هم زمینه دل مشغولی افراد دپرس شده ی جامعه شده و مانع تشکیل جریانات متحد در جامعه می شود، و این گونه تلاشها هم از طرف اصلاح طلبها در جهت مدیریت اعتراضات اجتماعی انجام می شود .
از طرفی سپاه باید تلاش کند آمریکا را از ادامه تحریم ها و وصول به نتیجه ناامید کند .
برای این کار باید نشان دهد که تحریم ها باعث کاهش توان عملی سپاه در خارج از کشور نمی شود، لذا دست به اقدامات محدود نظامی میزند .
حمله به کشتی ها در بندر امارات و همچنین حمله به سفارت آمریکا از این دست اقدامات هست و البته امکان ادامه ان در روزهای آینده هم خواهد بود .
هرچند گفته می شود این اقدامات امکان صدور مجوز جنگ از طریق کنگره را تسهیل میکند، اما این حملات بشکلی هوشمندانه بسیار کوچک و ضعیف هستند تا آمریکا را محدود به اقدام متناسب بکند.
یعنی اگر حتی کنگره بخواهد مجوزی صادر کند، در مورد اقدام متناسب پیشگیرانه باشد، و این یعنی چنین اقداماتی منجر به حملات گسترده و نابود کننده آمریکا نخواهد بود .
این محاسبه بر این اساس که کنگره در دست دمکراتهای حامی جمهوری اسلامی هست، و ترامپ هم مایل به درگیری نیست صحیح است.
ادامه قسمت سوم ⬇️
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شود .
هرچند این ادعا را، هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است، باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد، از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی می باشد، که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد از ٥٧
1⃣ قسمت اول 🔽
در کانال تلگرامی #ایران_تایمز نوشته شده است :
⭕️ ۵۵ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند
سیدناصر موسوی لارگانی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت:
🔹 خانوارهایی که زیر 2میلیون و 500 هزار تومان درآمد دارند زیر خط فقر هستند و با این احتساب حدود 40 درصد خانواده های ایرانی زیر خط فقر هستند.
🔹 اما اگر مرکز پژوهش ها اعلام کرده که خانواده ها با درآمد کمتر از 3 میلیون و 400 هزار تومان درآمد زیر این خط هستند ، یعنی حدود 55 درصد خانوارها کمتر این رقم درآمد دارند.
🔹 تعداد زیادی از خانواده های ایرانی با یارانه زندگی کرده و یا از طریق کمک های مستمری سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) امرار معاش می کنند.
🔹 بسیاری از افراد می گویند قبل از انقلاب ارزانی بوده و قیمت اجناس پایین بود، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که در آن زمان قدرت خرید مردم نیز کم بود.
🔹 اگر بخواهیم سطح زندگی های کنونی را با قبل از انقلاب مقایسه کنیم حتی فقیرترین افراد جامعه نیز درآمدشان نسبت به پیش از انقلاب بیشتر شده است.
🔹 در حال حاضر پدر و پسر حاضر نیستند در دو طبقه مجزا از یکدیگر در یک ساختمان زندگی کنند و میگویند که نمی توانیم کنار هم زندگی کنیم، بنابراین با بالارفتن توقعات موضوع خط فقر نیز تغییر کرده است.
iran times
در مطلب فوق سعی شده است با مقایسه شرایط اقتصادی موجود با شرایط اقتصادی دوره قبل از انقلاب، نوعی توجیه ایجاد کرده و چنان نشان دهد که نسبت به قبل شرایط بهتر شده است و ان را برای مردم قابل تحمل نموده، و مهم تر اینکه مانع رجوع افکار عمومی جامعه به از دست رفته های قبل از انقلاب شود .
هرچند این ادعا را، هرکسی که هر دو دوره را مشاهده و تجربه کرده است، باور نمی کند، و بهمین دلیل است که امروز دوره قبل از انقلاب تبدیل به یک رویای از دست رفته تبدیل شده، و همگان حسرت آن را می خورند، و همین امر باعث شده است که حکومتیان بعد از چهل سال، مجبور شوند تا به نقد دوره قبل از خود پرداخته، و با بیان این موارد، از انقلابی دفاع کنند که امروز جوانان از قول نسل انقلابی قبل از خود، شعار میدهند: " ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم " و به این نسل پاسخ دهند.
در واقع همین اجبار به پاسخ گویی، خود نشان آشکار بر برتری دوره قبل نسبت به دوره فعلی می باشد، که محصول چهل سال حکمرانی بلامنارع است ...
2⃣ ادامه در #قسمت_دوم 🔽
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
✍ #منطق_مقایسه_دوره_های_مختلف
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند، دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
آن موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت آن همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و اجاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند، و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بوده و اهمیت دارد .
آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود، امروز میزان میراث و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید، در انتخابهای ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
آن موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند، لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولدش تا مرگ پدر برای او هزینه تلقی می شود و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و مدعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میزان رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد، الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت، در حالی که الان هزینه قابل توجهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلب ارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد .
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
طبق تعاریف فوق، دو فاکتور "درآمد" و "نیازها" تعیبن کننده فقر هستند .
آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی، علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و منطقی مردمان زمان خودش هست، که در عین تفاوت های عینی، در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هستند و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعنوان فاکتوری موجود، ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای شرایط خاص خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
#زندگی_اجتماعی_اقتصادی_فرهنگی
☯ قبل و بعد ار ٥٧
2⃣ #قسمت_دوم 🔽
#فاکتور_مناسب_قیاس ⬇️
با این حال سعی می کنیم تا زاویه مناسب قیاس را هم مشخص کنیم و نشان دهیم چرا قیاسی که انجام میشود نادرست و سطحی نگر و عوام فریبانه و پوپولیستی است .
از این نکته شروع کنیم که :
◀️ اینکه الان پدر و پسر در یک خانه زندگی نمی کنند، دلیل بر توانمندی و قدرت خرید انسان امروزی نیست .
علت آن تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی جهانی است .
آن زمان خانواده های گسترده رواج داشت و خانه ها بندرت کمتر از ٢٠٠ متر در شهرها و کمتر از ١٠٠٠ متر در روستاها بودند .
الان خانواده منفرد رایج شده و اکثر خانه ها در شهرها بصورت آپارتمانی حدود ٨٠ متری هستند و حتی خانه های ویلایی شهری هم عموما زیر ٢٠٠ متر هستند و در روستاها عموما حدود ٢٠٠ تا ٥٠٠ متر هستند .
در آن زمان اجاره نشینی بندرت وجود داشت.
الان آمار اجاره نشینی قابل توحه است .
آن موقع صنعتی بنام ساختمان سازی نبود و هرکس یک خانه برای خود می ساخت و همه اعضای یک خانواده گسترده در ساخت آن همکاری میکردند و گاه یک خانه را چندین نسل استفاده میکرد و افتخار بود فرزندی آتش و اجاق و چراع خانه پدری را روشن نگهدارد . الان بندرت کسی می تواند اقدام به احداث خانه شخصی بکند و صنعت ساختمان سازی این خدمات را ارائه میکنند، و فرزندان علاقه ایی به خانه پدری نداشته و بیشتر قیمت فروش آن و پول حاصل از ماترک اموال والدین ملاک بوده و اهمیت دارد .
آن موقع اصل و نسب و اصالت و ریشه و نجابت خانوادها ملاک انتخاب در ازدواج بود، امروز میزان میراث و ماترک قابل تصور که از خانواده خواهد رسید، در انتخابهای ازدواج بیشتر ملاک قرار می گیرد .
آن موقع کودکان منشا ثروت و درآمد محسوب می شدند و عامل تولید بودند، لذا هرچه بیشتر بود ارزش و اعتبار پدر بالا بود . الان هر فرزند از تولدش تا مرگ پدر برای او هزینه تلقی می شود و بعنوان باری بر روی دوش پدر بوده و در هنگام مرگ هم اولین طلبکار و مدعی آنها می باشند . پس طلبکار هرجه کمتر همانقدر بهتر تلقی می شود ...
از طرف دیکر میزان رشد اقتصادی جهانی در پنج دهه گذشته شاید معادل بیشتر از چند قرن قبل بود
بسیاری از نیازها که آن زمان با هزینه اندکی رفع می شد، الان هزینه قابل توجهی طلب دارد .
مثلا آن زمان یک زایمان و تولد بچه هزینه چندانی نداشت، در حالی که الان هزینه قابل توجهی دارد.
برای شستشوی بدن صابونهای محلی و اغلب ارزان قیمت استفاده میشد، امروز باید شامپوهایی با قیمتهای قابل توجه خریداری کرد .
همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند:
«تغذیه ، سرپناه، سلا متی».
در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.
البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.
لذا آشکار می شود مقایسه دو دوره زمانی، بدون توجه به تفاوتهای کلی و فاکتورهای تعیین و تبیین کننده تفاوتها، نتیجه درستی ارائه نمی کند .
طبق تعاریف فوق، دو فاکتور "درآمد" و "نیازها" تعیبن کننده فقر هستند .
آشکار هست که سبد کالایی مورد نیاز دوره های مختلف متفاوت و همچنین روش حصول انها هم متفاوت هست و هر کدام از انها متناسب با شرایط و اوضاع و وضعیت و سبک زندگی، علایق و توقعات عرفی جهانی و معقول و منطقی مردمان زمان خودش هست، که در عین تفاوت های عینی، در همه دوره ها هم مشترک هست . یعنی این نیازها مشترک و متفاوت هستند و همچنین سبک زندکی و سطح توقعات همواره بعنوان فاکتوری موجود، ولی در دوره های مختلف در سطوح مختلف قرار دارند و هر دوره را باید برای شرایط خاص خود در نظر گرفت .
3⃣ ادامه در #قسمت_سوم🔽
Telegram
attach📎
💥عشق #محمد به همسر فرزند خوانده اش، شرمى به بزرگى تاريخ اسلام
#قسمت_دوم
هنگامى كه زيد به خانه آمد #زينب داستان را به او گفت و #زيد بدليل شدت اعتقادى كه به #محمد داشت،
نزد محمد آمد كه زينب را طلاق دهد و محمد او را به ازدواج خود درآورد.
#محمد در ابتدا گفت تقوى پيشه كن و همسر خود را نگه دار، در حاليكه #عشق و شيفتگى خود به زينب را در دلش پنهان كرده بود.
ولى بعداً آيات زير را نازل كرد و مدعى شد كه خدا #زينب را طلاق داده و به عقد من در آورده است.
وقتى اختيار #محمد نسبت به مردم از اختيار خود مردم نسبت به خودشان بيشتر است، طبعا محمد وقتى از زن زيبا و دلرباى پسر خوانده اش خوشش مى آيد،
آيه نازل مو كند و او را تصاحب مى كند. در اينكار چيزى كه اصولا مطرح نيست، خواست آن زوج جوان است و اينكه بعنوان يك انسان حق اختيار دارد.
#پيامبر_اسلام به همين راحتى، عشق دو جوان را #لگدكوب مى كند، خانواده اى را از هم
مى پاشد فقط و فقط براى اينكه به خواست خود و رسيدن به جسم زيباى #زينب برسد.
متن عربى- احزاب: وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَیْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاکَهَا لِکَیْ لا یَکُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی أَزْوَاجِ أَدْعِیَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولا ﴿٣٧﴾ مَا کَانَ عَلَى النَّبِیِّ مِنْ حَرَجٍ فِیمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَقْدُورًا )
#ترجمه:
و آنگاه كه به كسى(زيد) كه خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو به او نعمت داده بودى ميگفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار و آنچه را كه خدا آشكاركننده آن بود در دل خود نهان ميكردى و از مردم ميترسيدى با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى پس چون زيد از آن(زن) كام برگرفت وى را به نكاح تو درآورديم تا در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان چون از آنان كام گرفتند مشكلى نباشد و فرمان خدا اجرا گرديد (٣٧) بر پيامبر در آنچه خدا براى او فرض گردانيده گناهى نيست سنت خداست كه در ميان گذشتگان بوده و فرمان خدا همواره به اندازه مقرر است (٣٨)
#محمد براى پرهيز از زشتى اين عمل و برطرف كردن ترديد
هوادارانش، اين عمل شنيع و غير انسانى را به خدا نسبت مى دهد.
در آيه ٣٨ مدعى شده كه اينكار حكم خدا بوده و بنابر اين محمد گناهيى مرتكب نشده است و به اينصورت اين كار ناپسند را به گردن خدا مى اندازد.
همچنين در آخر آيه ٣٧ مدعى شده كه اينكار براي اينست كه مردم براى ازدواج با زن مطلقه ى پسرخوانده شان مشكلى نداشته باشند.
چون در جاهليت پسرخوانده نقش پسر را داشت و كسى نمي توانست با همسر پسرخوانده اش ازدواج كند.
آيا نمى شد اين حكم جاهلى را با آيه اى فسخ كرد و
آيا حتما لازم بود اينكار با اين زشتى و ناجوانمردانگى انجام شود؟
ادامه دارد ....
#قسمت_دوم
هنگامى كه زيد به خانه آمد #زينب داستان را به او گفت و #زيد بدليل شدت اعتقادى كه به #محمد داشت،
نزد محمد آمد كه زينب را طلاق دهد و محمد او را به ازدواج خود درآورد.
#محمد در ابتدا گفت تقوى پيشه كن و همسر خود را نگه دار، در حاليكه #عشق و شيفتگى خود به زينب را در دلش پنهان كرده بود.
ولى بعداً آيات زير را نازل كرد و مدعى شد كه خدا #زينب را طلاق داده و به عقد من در آورده است.
وقتى اختيار #محمد نسبت به مردم از اختيار خود مردم نسبت به خودشان بيشتر است، طبعا محمد وقتى از زن زيبا و دلرباى پسر خوانده اش خوشش مى آيد،
آيه نازل مو كند و او را تصاحب مى كند. در اينكار چيزى كه اصولا مطرح نيست، خواست آن زوج جوان است و اينكه بعنوان يك انسان حق اختيار دارد.
#پيامبر_اسلام به همين راحتى، عشق دو جوان را #لگدكوب مى كند، خانواده اى را از هم
مى پاشد فقط و فقط براى اينكه به خواست خود و رسيدن به جسم زيباى #زينب برسد.
متن عربى- احزاب: وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَیْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاکَهَا لِکَیْ لا یَکُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی أَزْوَاجِ أَدْعِیَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولا ﴿٣٧﴾ مَا کَانَ عَلَى النَّبِیِّ مِنْ حَرَجٍ فِیمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَقْدُورًا )
#ترجمه:
و آنگاه كه به كسى(زيد) كه خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو به او نعمت داده بودى ميگفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار و آنچه را كه خدا آشكاركننده آن بود در دل خود نهان ميكردى و از مردم ميترسيدى با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى پس چون زيد از آن(زن) كام برگرفت وى را به نكاح تو درآورديم تا در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان چون از آنان كام گرفتند مشكلى نباشد و فرمان خدا اجرا گرديد (٣٧) بر پيامبر در آنچه خدا براى او فرض گردانيده گناهى نيست سنت خداست كه در ميان گذشتگان بوده و فرمان خدا همواره به اندازه مقرر است (٣٨)
#محمد براى پرهيز از زشتى اين عمل و برطرف كردن ترديد
هوادارانش، اين عمل شنيع و غير انسانى را به خدا نسبت مى دهد.
در آيه ٣٨ مدعى شده كه اينكار حكم خدا بوده و بنابر اين محمد گناهيى مرتكب نشده است و به اينصورت اين كار ناپسند را به گردن خدا مى اندازد.
همچنين در آخر آيه ٣٧ مدعى شده كه اينكار براي اينست كه مردم براى ازدواج با زن مطلقه ى پسرخوانده شان مشكلى نداشته باشند.
چون در جاهليت پسرخوانده نقش پسر را داشت و كسى نمي توانست با همسر پسرخوانده اش ازدواج كند.
آيا نمى شد اين حكم جاهلى را با آيه اى فسخ كرد و
آيا حتما لازم بود اينكار با اين زشتى و ناجوانمردانگى انجام شود؟
ادامه دارد ....