#گوسفند_بینی_سیاه_والیاس
Valais Blacknose Sheep
این گوسفندهای 🐏 خوشگل، یک زندگی کوهستانی دارند و اهل سوئیس هستند. نر و ماده هر دو شاخ دارند. این نژآد کاملا جوان هستند و در سال 1962 به ثبت رسیده اند و گوشت لذیذی دارند و پشم بی نظیری.
لامصب این اروپایی ها گوسفنداشونم از خوشگلی تا ندارن!😍🤣
اما خدا رو خوش نمیاد این حیون به این خوشگلی رو به عنوان ماهیچه پلو کوفت کنیم.😋😙😅
Source: https://blazepress.com/2019/07/valais-blacknose-sheep-metal-band/
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
Valais Blacknose Sheep
این گوسفندهای 🐏 خوشگل، یک زندگی کوهستانی دارند و اهل سوئیس هستند. نر و ماده هر دو شاخ دارند. این نژآد کاملا جوان هستند و در سال 1962 به ثبت رسیده اند و گوشت لذیذی دارند و پشم بی نظیری.
لامصب این اروپایی ها گوسفنداشونم از خوشگلی تا ندارن!😍🤣
اما خدا رو خوش نمیاد این حیون به این خوشگلی رو به عنوان ماهیچه پلو کوفت کنیم.😋😙😅
Source: https://blazepress.com/2019/07/valais-blacknose-sheep-metal-band/
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
🐂 #گاو ماما می کرد👌
🐏 #گوسفند بع بع می کرد🍀
🐕 #سگ واق واق می کرد🤔
و همه با هم فرياد می زدند: #حسنک کجايی…؟
🐂 🐏 🐕 🐓 🐄
#شب شده بود ....🌙
اما حسنک به خانه نيامده بود.😮
حسنک مدت های زيادی است که به خانه نمی آید!🤔😧
او به شهر رفته است 🚶🏻🚶🏻🚶🏻🚶
و در آنجا #شلوار_جين👖 و تی شرت های👕 تنگ به تن می کند😁
او هر روز صبح به جای غذا دادن به حيوانات جلوی آينه به موهای 💁 خود #چسب مو می زند!
موهای حسنک ديگر مثل #پشم گوسفند نيست، چون او موهای خود را اتو می کند.💇🏼♂️
ديروز که حسنک با کُبری چت می کرد، کبری گفت: 👫
تصميم بزرگی گرفته است.🤨
کبری تصميم داشت حسنک را رها کند و ديگر با او چت نکند!😐
چون او با پتروس آشنا شده بود 😎
👩🏼👲🏼
پتروس هميشه پای کامپيوتر نشسته بود و چت می کرد.😁🤓
پتروس ديد که سد سوراخ 🅾️ شده.....
اما انگشت او درد می کرد چون زياد چت کرده بود.😆🙃
او نمی دانست که سد تا چند دقیقهٔ ديگر می شکند.🥺
پتروس در حال چت کردن غرق شد 🏊🏼😭
برای مراسم تدفین او کُبری تصميم گرفت با قطار به آن سرزمين برود ....😢
اما کوه روی ريل ريزش کرده بود و مسیر قطار بسته شده بود! 🚋
ريزعلی ديد که کوه ريزش کرده ، اما حوصله نداشت!
ريزعلی سردش بود🥶
و دلش نمی خواست لباسش را در آورد!🙄
ريزعلی چراغ قوه 🔦 داشت.
اما حوصلهٔ دردسر نداشت!🤯
قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد.🚃
کبری و مسافران قطار، همگی مردند!😱😰😓
اما ريزعلی بدون توجه به خانه رفت....😠
خانه مثل هميشه سوت و کور بود.🥺
الان چند سالی است که کوکب خانم همسر ريزعلی مهمان ناخوانده هم 🚶🏻💃🏼 ندارد.😑
او حوصلهٔ مهمان ندارد.😴
او پول هم 💰💰💴💵 ندارد تا شکم مهمان ها را سير کند!😲
ديگر تخم مرغ و پنير ندارد.😐
چون همه چيز با تحريم ها گران شده است.😩
او گوشت ندارد🥺
آخرين باری که او گوشت گوسفند خريد، چوپان دروغگو 🔑 به او گوشت خر 🐎فروخته بود!😞😆
اما او از چوپان دروغگو 🔑گِلِه ندارد! چون کشور ما خيلی چوپان دروغگو دارد!
به همين دليل است که ديگر در کتاب های دبستان آن داستان های قشنگ، وجود ندارند😥
اما اینها همگی دلیل نمی شود که خودتان در معرض خود تحریمی لبخند قرار دهید😏😎
گور بابای هر چی که می خواد منو افسرده کنه!🤪
الکی هم شده گاه بزن زیر قهقه های بلند😆😁
منسوب به دکتر انوشه - دانشگاه یزد
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
🐏 #گوسفند بع بع می کرد🍀
🐕 #سگ واق واق می کرد🤔
و همه با هم فرياد می زدند: #حسنک کجايی…؟
🐂 🐏 🐕 🐓 🐄
#شب شده بود ....🌙
اما حسنک به خانه نيامده بود.😮
حسنک مدت های زيادی است که به خانه نمی آید!🤔😧
او به شهر رفته است 🚶🏻🚶🏻🚶🏻🚶
و در آنجا #شلوار_جين👖 و تی شرت های👕 تنگ به تن می کند😁
او هر روز صبح به جای غذا دادن به حيوانات جلوی آينه به موهای 💁 خود #چسب مو می زند!
موهای حسنک ديگر مثل #پشم گوسفند نيست، چون او موهای خود را اتو می کند.💇🏼♂️
ديروز که حسنک با کُبری چت می کرد، کبری گفت: 👫
تصميم بزرگی گرفته است.🤨
کبری تصميم داشت حسنک را رها کند و ديگر با او چت نکند!😐
چون او با پتروس آشنا شده بود 😎
👩🏼👲🏼
پتروس هميشه پای کامپيوتر نشسته بود و چت می کرد.😁🤓
پتروس ديد که سد سوراخ 🅾️ شده.....
اما انگشت او درد می کرد چون زياد چت کرده بود.😆🙃
او نمی دانست که سد تا چند دقیقهٔ ديگر می شکند.🥺
پتروس در حال چت کردن غرق شد 🏊🏼😭
برای مراسم تدفین او کُبری تصميم گرفت با قطار به آن سرزمين برود ....😢
اما کوه روی ريل ريزش کرده بود و مسیر قطار بسته شده بود! 🚋
ريزعلی ديد که کوه ريزش کرده ، اما حوصله نداشت!
ريزعلی سردش بود🥶
و دلش نمی خواست لباسش را در آورد!🙄
ريزعلی چراغ قوه 🔦 داشت.
اما حوصلهٔ دردسر نداشت!🤯
قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد.🚃
کبری و مسافران قطار، همگی مردند!😱😰😓
اما ريزعلی بدون توجه به خانه رفت....😠
خانه مثل هميشه سوت و کور بود.🥺
الان چند سالی است که کوکب خانم همسر ريزعلی مهمان ناخوانده هم 🚶🏻💃🏼 ندارد.😑
او حوصلهٔ مهمان ندارد.😴
او پول هم 💰💰💴💵 ندارد تا شکم مهمان ها را سير کند!😲
ديگر تخم مرغ و پنير ندارد.😐
چون همه چيز با تحريم ها گران شده است.😩
او گوشت ندارد🥺
آخرين باری که او گوشت گوسفند خريد، چوپان دروغگو 🔑 به او گوشت خر 🐎فروخته بود!😞😆
اما او از چوپان دروغگو 🔑گِلِه ندارد! چون کشور ما خيلی چوپان دروغگو دارد!
به همين دليل است که ديگر در کتاب های دبستان آن داستان های قشنگ، وجود ندارند😥
اما اینها همگی دلیل نمی شود که خودتان در معرض خود تحریمی لبخند قرار دهید😏😎
گور بابای هر چی که می خواد منو افسرده کنه!🤪
الکی هم شده گاه بزن زیر قهقه های بلند😆😁
منسوب به دکتر انوشه - دانشگاه یزد
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
تفاوت ما با حضرت سیلمان اینه که اون گوسفند میدید باهاش حرف میزد، ما اول حرف میزنیم بعد میفهمیم طرف گوسفنده
#جوک #سیلمان #گوسفند
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷
#جوک #سیلمان #گوسفند
🇮🇷😂 @IranJoke_ir 😂🇮🇷