ایران‌دل | IranDel
3.14K subscribers
833 photos
603 videos
37 files
1.4K links
💚
🤍
❤️

همه عالم تن است و ایران‌دل

این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی

بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
Download Telegram

🔴 چهاردهم اَمُرداد، سالروز صدور فرمان مشروطيت

یکی از آثار مهمی که به نهضت مشروطه و اهمیت آن در تاریخ ايران پرداخته است بخش دوم از جلد دوم کتاب «تأملی دربارهٔ ایران» با زیر عنوان «مبانی نظریهٔ مشروطه‌خواهی» اثر دکتر سید جواد طباطبایی است.

بخش‌های مهم این کتاب در سه بخش منتشر شده است.

بخش نخست پیشتر منتشر شده است.

بخش دوم را می‌توانید در تصویر‌نوشته‌های بالا مطالعه نمایید.

بخش سوم هم در فرسته‌ی پسین منتشر شده است.


بخش نخست

بخش سوم


🔴 منبع: ایران پایدار


@IranDel_Channel

💢

🔴 چهاردهم اَمُرداد، سالروز صدور فرمان مشروطيت

یکی از آثار مهمی که به نهضت مشروطه و اهمیت آن در تاریخ ايران پرداخته است بخش دوم از جلد دوم کتاب «تأملی دربارهٔ ایران» با زیر عنوان «مبانی نظریهٔ مشروطه‌خواهی» اثر دکتر سید جواد طباطبایی است.

بخش‌های مهم این کتاب در سه بخش منتشر شده است.

بخش نخست و بخش دوم پیشتر در کانال ایران‌دل منتشر شده است.

بخش سوم را نیز می‌توانید در تصویر‌نوشته‌های بالا مطالعه نمایید.


بخش نخست

بخش دوم


🔴 منبع: ایران پایدار


@IranDel_Channel

💢
‌‌
🔴 مشروطیت؛ بنیانِ نوین شهروندی حقوق‏‌مدار

✍️ عارف مسعودی، پژوهشگر علوم سیاسی

پرسش: مشروطیت چه تأثیری بر شأنِ حقوقی انسانِ ایرانی داشت؟

مشروطیت را می‌توان لحظه‌ای در دورانِ گذار یا دوران آستانه‌ای (sattelzeit یا saddle period) تاریخ ایران‌زمین در نظر گرفت که طی آن جامعه و شهروندان ایرانی از دوره‌ای با یک‌ قلمرو تجربه و افق انتظارات خاص، به‌تدریج وارد دوره‌ی دیگری با قلمرو تجربه و افق انتظارات متفاوتی شدند. به‌واقع با تخالف میان قلمرو تجربه ایرانیان که معطوف به حال و گذشته‌شان بود و افق انتظارات آنها که میل به تغییر و آرمانی در آینده داشت، نظام مفاهیم و زبان سیاسی و اجتماعی به‌ترتیب دچار ابهام، آشفتگی و درنهایت دگردیسی شد.

یکی از این‌مفاهیم که حامل دگردیسی معنای مهمی بوده است، مفهوم فرد یا فردیت یا به‌تعبیر یکی از نویسندگان این‌دوره، عبدالرحیم طالبوف‌تبریزی، «منی» است که آن را مشتق‌شده از «من» می‌داند. این «من» به‌طور سنتی و در ادبیات قدمایی ما مترادف واژه عربی «انانیت» بوده و معنای منفی «خودبینی» را با خود دارد اما طالبوف در «کتاب سوم احمد» یا «مسائل‌الحیات» در آن مجادلات نظری که میان احمد - فرزند خیالی خود - که نماینده‌ی روشنفکران نوخاسته است و آقا عبدالله - که اهل جمود و نماینده اندیشه قدمایی است- ترتیب می‌دهد، این «من» را به‌معنای مثبت «خویشتنی» به‌کار می‌برد و از زبان احمد اعلام می‌دارد: «برای تولید حق، یک منبع و یک مظهر داریم. منبع را نمی‌شناسیم و نمی‌توانیم نشان بدهیم. آن منبع عبارت از منی من، تویی تو، اویی او است». در جای دیگری نیز در توضیح ظهور چنین فردی می‌گوید: «انسان آن‌روز انسان شد که لفظ چون و چرا گفتن و ماهیت هرچیزی را جستن گرفت».

آنچنان که توکلی طرقی در کتاب «تجدد بومی و بازاندیشی تاریخ» اشاره دارد، این نفس نو یا منِ نوآیین در برابر نفسی قرار می‌گرفت که خواستار رستگاری در آخرت بود. نفس رستگاری‌خواه به سعادتمندی در دنیای واپسین می‌اندیشید و درپی کمال خویش ازطریق «سیر به عالم بالا» و «سرور ابدی و راحت سرمدی» بود، اما نفس نو یا مشروطه‌خواه در پی کمال مدنی، سُرور ملی و رشد وطنی و تاریخی بود. امثال طالبوف و دیگر روشنفکران نوخاسته به‌دنبال تعریف فرد، خویشتن یا نفسی بودند که علاوه بر تأکید بر کمال خویش، در پیوند دقیقی با ترقی وطن قرار می‌گرفت. به‌واقع این‌فرد برخلاف فرد در «قصه غربت غربی»، فردی در بیرون جهان و سالک راه طریقت که به‌تنهایی و با جداشدن از جامعه به جست‌وجوی حقیقت می‌پرداخت نبود، بلکه او رنگ تعلقی عرضی، تاریخی و اجتماعی داشت و فرد در جهان و عامل اجتماعی بود. تلاش‌های این نویسندگان مبانی فکری برای عبور از انسان ایرانی به‌مثابه رعیت بی‌حقوق و تثبیت او به‌عنوان شهروند صاحب‌حق بود که بدل به جان زیستِ جهان ایرانی می‌شد.

بی‌گمان نخستین‌بار در سده‌های چهارم و پنجم هجری، مقارن با دوره‌ای که آن را رنسانس اسلامی ـ ایرانی دانسته‌اند بود که بارقه‌هایی از فردگرایی در سپهر فرهنگی ایرانیان سرنمون شد و کسانی مانند ابوحیان توحیدی با تأکید بر اینکه «انسان، اساس انسان است» و ابوسلیمان سجستانی که انسان را شناگر دریایی دانست که جز خود ساحلی ندارد، به بسط نظری آن یاری رساندند، اما در مشروطیت بود که با استمداد از اندیشه‌ی اروپایی و به‌منظور فراهم‌آوردن مقدمات نظری برای برپایی نظام حقوقی جدید، مفهومی نوآیین از فرد در برابر صورت قدیم آن، در استقلال خودش، همراه با شأنی حقوقی ظاهر شد. ازنظر سیدجواد طباطبایی اتفاقی که در بستر جنبش مشروطه‌خواهی در ایران رخ داد، این‌بود که برای اولین‌بار «حقوق ایرانیان از بیرونِ دستگاه دولتی و در تعارض با آن به درون آن منتقل شد». اما در تکمیل این‌سخن بسیار مهم می‌توان گفت که در ادامه‌ی آن انتقال حقوق از بیرونِ دولت به درونِ آن، یک انتقال مهم دیگر نیز حداقل در مقام نظر در سطح فردی و شهروندی رخ داد و آن انتقال مفهوم حق از بیرون فرد ایرانی به درون او بود.

این سیر نظری انتقال حق از بیرون به درون را می‌توان در برخی رساله‌های مشروطیت ملاحظه کرد. در اینجا باز هم طالبوف است که در همان رساله «مسائل‌الحیات» از اهمیت «حفظ وجود» سخن می‌گوید که می‌توان آن را قرینه‌ای بر مفهوم «صیانت ذات» یا «self-preservation » یا حق صیانت از ذات در فلسفه حقوق اروپایی دانست.



🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
‌‌
🔴 فرهنگستان زبان تُرکی؟

✍️ جواد رنجبر درخشیلر، دانش‌آموخته علوم سیاسی و شاهنامه‌پژوه

هر از گاهی سخن از تأسیس فرهنگستان زبان تُرکی می‌رود. این سخن، ایران‌دوستان را نگران و برخی ایران‌ستیزان را خوشحال می‌کند و روحیه می‌بخشد. همین خود نشانه آشکاری از نادرستی آن است اما چرا تأسیس فرهنگستان زبان ترکی کاری کاملاً خطاست؟ پیش از پاسخ به این پرسش باید بگویم که هیچ انسان خردمندی به جنگِ هیچ زبانی برنمی‌خیزد. زبان‌ها دارایی فرهنگی هستند و هر کدام در جای خود مهم و مؤثر و زیبا هستند. بنابراین متهم کردن منتقدان تأسیس فرهنگستان زبان ترکی به نژادپرستی و فاشیسم و نقض حقوق بشر و مرکزگرایی سخت نخ‌نما و بیهوده و البته بی‌اهمیت است.

پاسخ به پرسش بالا دو وجه دارد. نخست باید بدانیم فرهنگستان چیست. چرا بشر بعد از چند هزار سال که از پیدایش زبان گذشته بود به فکر تأسیس فرهنگستان افتاد؟ چرا در دوره‌های شکوفایی فرهنگی همچون قرن چهارم ه.ق در ایران یا حتی رنسانس در اروپا، فرهنگستانی تأسیس نشد؟

فرهنگستان برخلاف نام و کارکرد و اعضای فرهنگی آن، نهادی سیاسی است. این نهاد سیاسی در دوره‌ی اهمیت یافتن ملیت در قرن بیستم برای نگهداری از دارایی و ارزش‌های فرهنگی و زبان ملی تأسیس شده است. کار فرهنگستان‌ها، علمی و ادبی است اما کارکرد آنها سیاسی است و در پیوند با ملیت. پیش‌فرض تأسیس فرهنگستان این است که ملتی وجود دارد که زبانی دارد و باید بزرگان فرهنگی را گرد آوریم تا از زبان ملی نگهداری کنیم. بنابراین فرهنگستان مقوله‌ای استراتژیک و در پیوند با منافعِ ملی است. کارکرد این نهاد شبیه زرادخانه‌ها با سیلوهای گندم یا دارایی‌های گیاهی و جانوری است.

استراتژیک شدن فرهنگ، حاصل افزایش ارتباطات جهانی است. وقتی هالیوود می‌تواند فرهنگ و ارزش‌های آمریکایی صورت‌بندی شده در زبان انگلیسی را به راحتی در جهان گسترش دهد، دیگر کشورها و ملت‌ها نیاز به مقاومت فرهنگی دارند تا به تدریج در فرهنگ آمریکایی حل نشوند. هالیوود فقط یک مثال است. ده‌ها نمونه از توان بالای تأثیرگذاری فرهنگی در کشورهای مختلف وجود دارد.

هرگز توان نفوذ فرهنگی کشورها یک امر فرهنگی نبوده است؛ نفوذ فرهنگی با قدرت نظامی، قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی همراه و معنا می‌شود. زبان انگلیسی را کشتی‌های تجاری و جنگی بریتانیا، کالاهایی که از انگلیس صادر می‌شد و کشیش‌های مسیحی با هم جهانی کردند.

اینترنت اهمیت استراتژیک فرهنگ را بالاتر بود، چنان که هر کشوری بدون مقاومتِ جدی در برابر فرهنگ‌های غالب به آسانی از بین می‌رود. فرهنگستان در محافظت استراتژیک از فرهنگِ ملی و مهم‌ترین ساختار آن، یعنی زبان است.

هر ملت، یک زبان ملی دارد. امیدوارم نادانی افرادی که سوئیسی‌ها را یک ملت می‌دانند با چهار زبان به یاد نیاورید. در ایران، آمریکا، فرانسه، چین، انگلیس و کشورهایی مشابه که ملیت محقق شده است، زبانِ ملی هم وجود دارد و جز آن نمی‌توان متصور بود.

ملّتِ بدونِ زبان ملی، اساساً وجود خارجی و واقعی ندارد. تاریخ و فرهنگ هر ملت در زبان او، صورتِ واقعی و قابل فهم می‌یابد. زبانِ ملی از طریق فرهنگ به امرِ قدرتِ ملی پیوند می‌خورد. به عبارت دیگر، ضعف یا نبودن زبانِ ملی به تضعیفِ قدرتِ ملی می‌انجامد.


🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمت "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
راز بقای مصدقی چپ .pdf
309.7 KB
‌‌
🔴 راز بقای مصدقی چپ

[واکاوی نفوذ اندیشه‌های مصدقی چپ بر اقتصاد و سیاست ایران]

✍️ موسی غنی‌نژاد اهری، دانش‌آموخته دکترای اقتصاد

وقتی از چپ‌های مصدقی سخن می‌گوییم باید در نظر داشته باشیم که در دوران خود مصدق هم چپ‌ها حضور داشتند و به ایشان نزدیک بودند. در واقع عمدتاً طرفداران مصدق در جبهه ملی، چپ بودند.

بنی‌صدر به مالکیت دولتی هم نقد داشت و مباحثی را درباره مالکیت شخصی مطرح می‌کرد که این بحث‌ها کاملاً من‌درآوردی، خیال‌پردازانه و پیش‌پاافتاده بود و همگی در کتاب‌هایش منعکس است. وقتی از مصدقی چپ سخن می‌گویم منظورم این افراد هستند.

به نظر من دیدگاه اقتصادی چپ در انقلابیون سال ۵۷ بسیار پررنگ بود. این پررنگ بودن به این دلیل بود که ضدِّ سرمایه‌داری بودند. می‌گفتند تا زمانی که سرمایه‌داری در کشور وجود دارد سیاست هم نمی‌تواند مستقل باشد. یعنی ما نمی‌توانیم کشوری از نظر سیاسی مستقل ایجاد کنیم مگر اینکه ریشه‌های سرمایه‌داری از بین برود.

هفته‌نامه تجارت فردا
شماره ۵۰۹
۱۴ امرداد ۱۴۰۲ خورشیدی


@IranDel_Channel

💢
ایران‌دل | IranDel
‍ ‌‌‌ 🔴 فرهنگستان زبان تُرکی؟؟!! ✍️ منوچهر جوکار، دانش‌آموخته‌ی دکترای زبان و ادبیّات فارسی و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز بی‌هیچ گمان و گزافه‌ای آذربایجان درگستره‌ی تاریخی و فرهنگی و انسانی‌اش و با مردمانِ فرهنگ‌مدار و ادیبان و شاعران و هنرمندان…
‌‌


🔴 انتشارِ یادداشتِ "فرهنگستانِ زبانِ تُرکی؟؟!!" به قلم منوچهر جوکار در کانالِ تلگرامی ایران‌دل، بازتاب زیادی در فضای مجازی و رسانه‌ای کشور داشته است.

بعد از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، انصاف‌نیوز نیز این یادداشت را پوشش داده است.

سپاس از مخاطبانِ گرامی کانالِ ایران‌دل که با بازنشرِ فرسته‌های کانال، در بازتابِ آن، نقش‌آفرینی می‌کنند.


@IranDel_Channel

💢
‌‌
⚫️ سالروز شهادت خلبانِ مدافعِ آسمانِ ایران، عباس بابایی


سرتیپ خلبان عباس بابایی؛
زاده‌ی ۱۴ آذر ۱۳۲۹ خورشیدی در قزوین؛
خلبان ماهر و کارآزموده‌ی هواپیمای اف-۵ و اف-۱۴ و با بیش از ۶۰ عملیاتِ موفق جنگی؛
معاون عملیات فرماندهی نیروی هوایی ارتش ایران؛
شهادت در ۱۵ امرداد ماه ۱۳۶۶ خورشیدی در سردشت؛
علت شهادت، شلیک اشتباه پدافندِ خودی!!

یاد و نامِ این دلاورمردِ ارتش بزرگ ایران، جاوید



#مناسبتها

@IranDel_Channel

💢
‌‌
🔴 عملیّات مروارید و انهدام نیروی دریایی عراق

[ برای تجلیل از نیروی دریایی ارتش ایران و یادآوری گوشه‌ای از رشادت‌های آن نیرو در دفاع از ایران‌مان ]

هفتم آذر ۱۳۵۹ خورشیدی در حالی که ۳۸ روز از آغاز تهاجم قوای بعث عراق به آب و خاک مقدس ایران می‌گذشت، نیروی دریایی ارتش ایران با پشتیبانی نیروی هوایی، عملیاتِ بمباران بندر راهبردی ام‌القصر و سکوهای نفتی البکر و العمیه عراق در اروندرود را با موفقیت به سرانجام رساند: عملیاتی موسوم به مروارید.

در نتیجه این عملیات نیروی دریایی عراق ضربات سنگینی را متحمل شد به طوری که تا پایان جنگ نتوانست قد راست کند.

در این عملیات که مقدمات آن از ۲۶ آبان ۱۳۵۹ خورشیدی شروع شده بود، تکاوران نیروی دریایی ارتش از بامداد روز ۵ آذر به سکوی البکر اعزام شدند و ناوچه‌های پیکان و جوشن‌ کار پشتیبانی از تکاوران را در اروند و فانتوم‌های نیروی هوایی این وظیفه را در آسمان به عهده داشتند. سرانجام طی دو روز عملیات، تکاوران ارتش موفق به انهدام تأسیسات دشمن گردید و عملیات با موفقیت کامل به سرانجام رسید. علاوه بر انهدام دو سکوی راهبردی که محلِّ بارگیری و تخلیه بخش مهمی از صادرات نفت و واردات کالا عراق بود، تعداد ۵ فروند ناوچه موشک‌انداز از نوع OSA-1 و OSA-2، ۱ فروند ناو مین‌جمع‌کن، ۴ فروند قایق P-6، سه فروند جنگنده MIG-23، یک بالگرد سوپر فریو، چند سایت موشک‌انداز زمین به هوا، و چند یگان و نفر دیگر از نیروهای دشمن بعثی از بین رفتند.

متاسفانه ناوچه پیکان پس از ساعت‌ها نبرد دلاورانه و انهام چند ناوچه‌ی دشمن، در حین بازگشت به سوی بوشهر، مورد اصابت موشک‌های عراقی قرار گرفت و فرمانده آن ناخدا محمدابراهیم همتی و همرزمانش، آب‌های نیلگون خلیج فارس را به خون خود شستند. همچنین یکی از فانتوم‌های نیروی هوایی ارتش در حین درگیری با دشمن منهدم گشت و خلبانان آن ستوان یکم حسن مفتخری و ستوان دوم محمدکاظم روستا به شهادت رسیدند. در مجموع در این عملیات، ۳۴ ارتشی، جان خود را نثار ایران کردند.

از آن زمان، هفتم آذر به عنوان روز نیروی دریایی ارتش نام‌گذاری و گرامی داشته می‌شود. یاد همه شهدای میهن به ویژه جاویدنامان نیروی دریایی ارتش ایران گرامی باد.

بخشی از وصیت‌نامه دریادار شهید محمدابراهیم همتی:
«اگر ذره‌ای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد، آن را با خونم در خاک وطن می‌شویم و مرگ در این راه را افتخار می‌دانم و اگر ارزشمندتر از جانم هدیه‌ای داشتم، حتماً به این مردم خوب تقدیم می‌کردم.»


@IranDel_Channel

💢

🔴 مسیر پرفراز و نشیبِ احیای دریاچه ارومیه

✍️ گفتگوی روزنامه رسالت با محمدتقی ستاری، استاد منابع آب دانشگاه تبریز

خبرهای نگران‌کننده‌ای که از وضعیت دریاچه ارومیه در شمال‌غربی کشور مخابره می‌شود، برخی را نسبت به چشم‌انداز امیدوارکننده‌ی احیای دریاچه، دچار تردید کرده است، حال اینکه به باور متخصصان محیط زیست، اگر همین امروز دریاچه به‌طور کامل خشک شود احتمال دارد در یک دوره ترسالی بخش شمالی آن احیا شود. با این حال آنچه دریاچه ارومیه را در چنین وضعیتی گرفتار کرده، حاصل سیاست‌های نادرست مدیریتی در طول بیش از سه دهه‌ی اخیر و توسعه بی‌رویه کشاورزی در زمین‌های اطراف دریاچه، افزایش حفر چاه، سدسازی غیراصولی و افزایش برداشت از حوضه‌ی آبریز است که هر یک سهمی در بروز و یا تشدیدِ چالش به‌وجود آمده، دارند. سطح زیر کشت به چهار برابر افزایش پیدا کرده؛ به طوری که در حال حاضر نزدیک به ششصد هزار هکتار از اراضی این منطقه زیر کشت است. البته عکس‌های هوایی تا هشتصد هزار هکتار را هم نشان می‌دهند.

این یکی از دلایلی است که باعث می‌شود بخش زیادی از آب‌های منطقه به جای این که راهی دریاچه شود، به مصرف کشاورزی برسد. اما تنها افزایش وسعت منطقه‌ی کشت و کم شدن آب وارد شده به دریاچه باعث خشک‌سالی نشده است. جایگزینی کاشت سیب به جای انگور علت دیگر خشک شدن دریاچه ارومیه است. با این اقدام، میزان مصرف آب در بخش کشاورزی دریاچه ارومیه چهل برابر افزایش یافت. در چنین شرایطی، کشاورزان با کمبود آب مواجه شدند و با حفر چاه‌‌های متعدد، نیازشان به آب را برطرف ‌کردند. از آن‌جایی که هیچ نظارتی در کشور برای حفر این چاه‌ها وجود ندارد، تمام آبی که قرار بود به دریاچه برسد، از طریق چاه‌‌ها به زمین‌های کشاورزی می‌رسد. در کنار این چاه‌ها، احداث مداوم سدها در سرشاخه رودخانه و رهاسازی آب، بدون اصلاح زیر ساخت‌های مرتبط نتیجه‌ای جز تبخیر در فصل گرما و تبدیل شدن نگین فیروزه‌ای ارومیه به یک تالاب فصلی نداشته است.

رسانه‌های محلی گزارش داده‌اند که مساحت دریاچه ارومیه در آغاز اردیبهشت ۱۴۰۲ [خورشیدی] با انتقال آب به دو هزار کیلومتر مربع رسیده بود، اما تنها با گذشت دو ماه و آغاز فصل گرما و شروع تبخیر، این مساحت به هزار کیلومتر کاهش یافت که این وضعیت احتمال تبدیل شدن دریاچه به تالاب فصلی را تقویت می‌کند.

این‌ها مواردی است که محمدتقی ستاری، استاد منابع آب دانشگاه تبريز نیز بار‌ها و بار‌ها آن را فریاد زده است و امروز بار دیگر آن را در گفتگو با «رسالت» مطرح می‌کند.



🔴 گفتگو را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 افشین جعفرزاده، با انتشار ویدئوی بالا نوشت:

نگین لاجوردی ایران‌زمین و دیار آذربایجان، دریاچه ارومیه، نفس‌های آخر را می‌کشد و به جز آبی کوچک، پیرامون میان‌گذر راهی که به جز خسران، حاصلی برای دریاچه نداشت، چیزی از آن نمانده است.

بیست سال است، پیگیر هستم و تا امروز آن را بدین‌گونه بی‌آب و کم‌رمق ندیده بودم. مناظری که امروز دیدم، قلبم را فشرد و بی‌نهایت اندوهگینم کرد.

من کارشناس محیط‌زیست نیستم و خود را فاقد صلاحیت ابراز نظر فنی پیرامون نجات دریاچه ارومیه می‌دانم، ولی عزمی ملی و حتی جهانی باید که شاید بتوانیم آن را نجات دهیم؛ همین امروز که فردا دیر است. بس است شعار و حرف‌ها و وعده‌های توخالی که هیچ دردی از این گوهر بی‌همتا درمان نکرده است.

وای بر ما
اگر خواهر خزر بمیرد.
خلیج فارس آنقدر خواهد گریست
که همه دریاهای دنیا بالا بیایند
و بالا می‌آیند
تا همراه رود‌ها، چشمه‌ها و
دو دیدهٔ من
از میان مکافاتِ زخم و نمک بگذرند
و میگذرند
تا آسمانِ سراسرِ این سرزمین
با هزاران، امیدِ بارآور از باران
به جانبِ ارومیه راه بیفتد.
نه هیچ تَنِ تشنه‌ای از تاریکی بترسد و
نه زخمهای بیشمار ما از نمک

۱۴۰۲/۰۵/۱۶


@IranDel_Channel

💢