This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ماه مهر با نام خسرو آواز ایران گره خورده است:
استاد محمدرضا شجریان
زادۀ یکم مهر ۱۳۱۹ خورشیدی، مشهد
درگذشتۀ ۱۷ مهر ۱۳۹۹ خورشیدی، تهران
و آرام گرفته در جوارِ حکیم فردوسی توسی در توس
محمدرضا شجریان:
صدای من جزیی از فرهنگِ کهن ایران است که میخواهد به مردم جهان یادآور شود که ما دارای چه فرهنگی بودیم؛ فرهنگ انسانی، عشق، صلح و صفا. و پیامی جز دوستی، عشق، و زندگی و خوشحالی در زندگی برای مردم نداریم.
🔴 موسیقی پیوست:
به حریمِ خلوت خود شبی، چه شود نهفته بخوانیام
به کنار من بنشینی و به کنارِ خود بنشانیام
من اگر چه پیرم و ناتوان، تو مرا زِ درگه خود مران
که گذشته در غمت اِی جوان، همه روزگار جوانیام
آواز محمدرضا شجریان
چامه از هاتف اصفهانی
گوشۀ چهارپاره دستگاه ماهور
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
استاد محمدرضا شجریان
زادۀ یکم مهر ۱۳۱۹ خورشیدی، مشهد
درگذشتۀ ۱۷ مهر ۱۳۹۹ خورشیدی، تهران
و آرام گرفته در جوارِ حکیم فردوسی توسی در توس
محمدرضا شجریان:
صدای من جزیی از فرهنگِ کهن ایران است که میخواهد به مردم جهان یادآور شود که ما دارای چه فرهنگی بودیم؛ فرهنگ انسانی، عشق، صلح و صفا. و پیامی جز دوستی، عشق، و زندگی و خوشحالی در زندگی برای مردم نداریم.
🔴 موسیقی پیوست:
به حریمِ خلوت خود شبی، چه شود نهفته بخوانیام
به کنار من بنشینی و به کنارِ خود بنشانیام
من اگر چه پیرم و ناتوان، تو مرا زِ درگه خود مران
که گذشته در غمت اِی جوان، همه روزگار جوانیام
آواز محمدرضا شجریان
چامه از هاتف اصفهانی
گوشۀ چهارپاره دستگاه ماهور
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ایران؛ صدای خستهام را بشنو اِی ایران...
حسین منزوی زنجانی، شاعر و غزلسرای شهیرِ معاصر ایران
زادۀ یکم مهر ۱۳۲۵ خورشیدی، زنجان
درگذشتۀ ۱۶ اردببهشت ۱۳۸۳ خورشیدی، تهران
🔴 ویدئوی پیوست:
ویدیو از حسین نبوی
خوانشِ شعر با صدای استاد حسین منزوی
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
حسین منزوی زنجانی، شاعر و غزلسرای شهیرِ معاصر ایران
زادۀ یکم مهر ۱۳۲۵ خورشیدی، زنجان
درگذشتۀ ۱۶ اردببهشت ۱۳۸۳ خورشیدی، تهران
🔴 ویدئوی پیوست:
ویدیو از حسین نبوی
خوانشِ شعر با صدای استاد حسین منزوی
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
🎥 سید حسن تقیزاده تبریزی: در حیاتِ سیاسی و زندگی خصوصی من، دو چیز برایم مقدس است؛ اول رنگهای سهگانۀ سبز و سپید و قرمز و دیگر همسرم
✍️ برگرفته از صفحه «آذربایجان، جزء لاینفک ایران»
امروز پنجم مهر ماه، صد و چهل و ششمین سالروز تولد سید حسن تقیزاده از رهبران ملیگرای نهضت مشروطه در سال ۱۲۵۷ [خورشیدی] است.
اگر مروری بر زندگی طوفانی تقیزاده داشته باشیم، او تا پایان عمر درگیر با میراث مشروطیت و نوگرایی جامعه ایران از طریق گام برداشتن در مسیر ترقی و تجددخواهی بود. برای تقیزاده مشروطیت یعنی خواستِ قانون که تأسیس مجلس به همراه داشت، تا پایان عمر نیز به ضروتِ حفظ مجلس قانونگذاری و تأثیرگذاری آن در ساختار قدرت سیاسی تأکید میکرد.
تقیزاده از همان آغاز جنبش مشروطهخواهی به دنبال آزادی سیاسی و اجتماعی بود. او اعتقاد داشت نباید ملتی را به این بهانه که رشد ندارد و ممکن است از آزادی سوءاستفاده کند و هرج و مرج برپا سازد، از آزادی محروم کرد.
در کنار آزادی او به برابری اعتقاد داشت، تأکید بر خواست قانون، تحقق برابری را امکانپذیر میکرد و این برابری در باور تقیزاده یعنی همه فارغ از ویژگیها از ملیت تا قومیت و ایدئولوژی در برابر قانون یکسان هستند.
در آخر مشروطیت برای تقیزاده نفی استبداد بود؛ استبدادی که هر شکلی از تداوم آن، امکان جمهوریتِ مردم را با تمامِ تکثر آن در سازوکار قدرت ناممکن میکند.
همه آنچه که تقیزاده در طول ۹۱ سال زندگی خود بر اهمیت دستیابی به آنها برای انسان ایرانی و جامعه ایران پافشاری میکرد، دقیقاً امروز نیز اهمیت خود را نه تنها از دست ندادهاند، بلکه تلاش برای دستیابی به آنها بیش از پیش جانانه پررنگ شده است.
ما امروز نیز همچنان در نظم مشروطیت به سر میبریم؛ به دنبال آزادی و برابری و حاکمیت قانون مبتنی بر بازیگری و تآثیرگذاری عموم مردم در آن هستیم و بنا داریم با حرکت در مسیر ترقی، امکان زیست بهتر و متفاوت با آنچه که تا به امروز تجربه کردهایم را متحقق سازیم.
زندگی طوفانی تقیزاده به درستی زندگی جامعه ایران از مشروطیت تا به امروز است، که پستی و بلندیهای بسیاری را پشت سرگذاشته و میگذارد تا در نهایت به آنچه که تقیزاده نیز به آن باور داشت یعنی «زندگانی نو انسان ایرانی در عقلانیت و آزادی و برابری» دست یابد.
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
✍️ برگرفته از صفحه «آذربایجان، جزء لاینفک ایران»
امروز پنجم مهر ماه، صد و چهل و ششمین سالروز تولد سید حسن تقیزاده از رهبران ملیگرای نهضت مشروطه در سال ۱۲۵۷ [خورشیدی] است.
اگر مروری بر زندگی طوفانی تقیزاده داشته باشیم، او تا پایان عمر درگیر با میراث مشروطیت و نوگرایی جامعه ایران از طریق گام برداشتن در مسیر ترقی و تجددخواهی بود. برای تقیزاده مشروطیت یعنی خواستِ قانون که تأسیس مجلس به همراه داشت، تا پایان عمر نیز به ضروتِ حفظ مجلس قانونگذاری و تأثیرگذاری آن در ساختار قدرت سیاسی تأکید میکرد.
تقیزاده از همان آغاز جنبش مشروطهخواهی به دنبال آزادی سیاسی و اجتماعی بود. او اعتقاد داشت نباید ملتی را به این بهانه که رشد ندارد و ممکن است از آزادی سوءاستفاده کند و هرج و مرج برپا سازد، از آزادی محروم کرد.
در کنار آزادی او به برابری اعتقاد داشت، تأکید بر خواست قانون، تحقق برابری را امکانپذیر میکرد و این برابری در باور تقیزاده یعنی همه فارغ از ویژگیها از ملیت تا قومیت و ایدئولوژی در برابر قانون یکسان هستند.
در آخر مشروطیت برای تقیزاده نفی استبداد بود؛ استبدادی که هر شکلی از تداوم آن، امکان جمهوریتِ مردم را با تمامِ تکثر آن در سازوکار قدرت ناممکن میکند.
همه آنچه که تقیزاده در طول ۹۱ سال زندگی خود بر اهمیت دستیابی به آنها برای انسان ایرانی و جامعه ایران پافشاری میکرد، دقیقاً امروز نیز اهمیت خود را نه تنها از دست ندادهاند، بلکه تلاش برای دستیابی به آنها بیش از پیش جانانه پررنگ شده است.
ما امروز نیز همچنان در نظم مشروطیت به سر میبریم؛ به دنبال آزادی و برابری و حاکمیت قانون مبتنی بر بازیگری و تآثیرگذاری عموم مردم در آن هستیم و بنا داریم با حرکت در مسیر ترقی، امکان زیست بهتر و متفاوت با آنچه که تا به امروز تجربه کردهایم را متحقق سازیم.
زندگی طوفانی تقیزاده به درستی زندگی جامعه ایران از مشروطیت تا به امروز است، که پستی و بلندیهای بسیاری را پشت سرگذاشته و میگذارد تا در نهایت به آنچه که تقیزاده نیز به آن باور داشت یعنی «زندگانی نو انسان ایرانی در عقلانیت و آزادی و برابری» دست یابد.
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
Telegram
attach 📎
Forwarded from ایراندل | IranDel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 هشتم مهرماه، روز بزرگداشت مولوی
✍️ محمدرضا شفیعیکدکنی
«مثنوی معنوی حضرت مولانا بزرگترین حماسهٔ روحانی بشریّت است که خداوند برای جاودانه کردنِ فرهنگ ایرانی آن را به زبان پارسی هدیه کرده است.»
محال است که شما یک صفحه از مثنوی را، برای نمونه، ده بار بخوانید و هر بار در نظر شما جلوهای دیگر نداشته باشد. این از معجزات این کتاب است، کتابی که نه آغازِ آن به شیوهٔ دیگرِ کتابها است و نه پایانِ آن. جای دیگری نوشته بودم انس و الفت با ادب عرفانی، اگر به حقیقت برای کسی حاصل شود، مثنوی را «به لحاظ صورت و فُرم نیز قویترین اثر زبان فارسی به شمار خواهد آورد.» نه اینکه بگوید معانیِ بسیار خوبی است، اما در شیوهٔ بیان یا صورت دارای ضعف و نقص است.
مثنوی ساختاری پیچیده و سیال دارد. بوطیقای روایت و قصّه، در آن، پیوسته شکل عوض میکند و به هیچروی قابل طبقهبندی نیست.
در ادبیات جهان برای هر مؤلفی میتوان فرمهای خاصی در نظر گرفت و حاصل آفرینش او را در آن فرمها طبقهبندی کرد الا مثنوی که مثل جریان رودخانه، هر لحظه به شکلی درمیآید.
🔴 ویدیوی پیوست:
مثنویخوانی استاد شجریان در آرامگاه مولانا
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
🔴 هشتم مهرماه، روز بزرگداشت مولوی
✍️ محمدرضا شفیعیکدکنی
«مثنوی معنوی حضرت مولانا بزرگترین حماسهٔ روحانی بشریّت است که خداوند برای جاودانه کردنِ فرهنگ ایرانی آن را به زبان پارسی هدیه کرده است.»
محال است که شما یک صفحه از مثنوی را، برای نمونه، ده بار بخوانید و هر بار در نظر شما جلوهای دیگر نداشته باشد. این از معجزات این کتاب است، کتابی که نه آغازِ آن به شیوهٔ دیگرِ کتابها است و نه پایانِ آن. جای دیگری نوشته بودم انس و الفت با ادب عرفانی، اگر به حقیقت برای کسی حاصل شود، مثنوی را «به لحاظ صورت و فُرم نیز قویترین اثر زبان فارسی به شمار خواهد آورد.» نه اینکه بگوید معانیِ بسیار خوبی است، اما در شیوهٔ بیان یا صورت دارای ضعف و نقص است.
مثنوی ساختاری پیچیده و سیال دارد. بوطیقای روایت و قصّه، در آن، پیوسته شکل عوض میکند و به هیچروی قابل طبقهبندی نیست.
در ادبیات جهان برای هر مؤلفی میتوان فرمهای خاصی در نظر گرفت و حاصل آفرینش او را در آن فرمها طبقهبندی کرد الا مثنوی که مثل جریان رودخانه، هر لحظه به شکلی درمیآید.
🔴 ویدیوی پیوست:
مثنویخوانی استاد شجریان در آرامگاه مولانا
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
Forwarded from ایراندل | IranDel
🔴 چهاردهم مهر ماه، روز ملی تهران، پایتخت ایران
تهران در زمان تاجگذاری آقامحمدخان و بنیانگذاری سلسلهی قاجار در سال ۱۱۶۵ خورشیدی به پایتختی کشور ایران انتخاب شد.
پس از صدور فرمان مشروطه و سپس تشکیل مجلس شورای ملی، در اصل چهارمِ متممِ قانون اساسی مشروطه به طور رسمی و قانونی قید شد که:
"پایتخت ایران، طهران است."
متمم قانون اساسی مشروطه در تاریخِ چهاردهم مهر ماه ۱۲۸۶ خورشیدی به امضای محمدعلیشاه قاجار رسید و بدین بهانه در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، شورای شهر تهران روز چهاردهم مهرماه را "روز تهران" نامگذاری کرد.
برشی از متمم قانون اساسی مشروطه را در تصویر پیوست، مشاهده میفرمایید.
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
🔴 چهاردهم مهر ماه، روز ملی تهران، پایتخت ایران
تهران در زمان تاجگذاری آقامحمدخان و بنیانگذاری سلسلهی قاجار در سال ۱۱۶۵ خورشیدی به پایتختی کشور ایران انتخاب شد.
پس از صدور فرمان مشروطه و سپس تشکیل مجلس شورای ملی، در اصل چهارمِ متممِ قانون اساسی مشروطه به طور رسمی و قانونی قید شد که:
"پایتخت ایران، طهران است."
متمم قانون اساسی مشروطه در تاریخِ چهاردهم مهر ماه ۱۲۸۶ خورشیدی به امضای محمدعلیشاه قاجار رسید و بدین بهانه در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، شورای شهر تهران روز چهاردهم مهرماه را "روز تهران" نامگذاری کرد.
برشی از متمم قانون اساسی مشروطه را در تصویر پیوست، مشاهده میفرمایید.
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 برشی از اجرای رشید بهبوداُف در تهران و اجرای ترانههایی در وصف تهران
انتشار به بهانۀ روز ملّی تهران
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
انتشار به بهانۀ روز ملّی تهران
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
Forwarded from ایراندل | IranDel
🔴 جشنِ مهرگان، فرخنده باد.
ملکا جشنِ مهرگان آمد
جشنِ شاهان و خسروان آمد
رودکی
شانزدهم مهر ماه، روز آغاز جشنِ مهرگان است، جشنی که بعد نوروز، بزرگترین جشن ایرانیان باستان بوده. جشن سپاسگزاری استوار کردن دوستیها و مهرورزی به یکدیگر.
حکیم فردوسی توسی در شاهنامه، روز مهرگان را روزی میداند که فریدون در آن به پادشاهی نشست و تاج بر سر گذاشت. برخی از پژوهشگران در حوزه اساطیر ایرانی نیز روزی را که فریدون بر ضحاک غلبه کرد و او را در کوه دماوند به بند کشید، روز مهرگان شمردهاند.
فریدون چو شد بر جهان کامگار
ندانست جز خویشتن شهریار
به رسمِ کیان، تاج و تختِ مهی
بیاراست با کاخ شاهنشهی
به روز خجسته سر مهرماه
به سر بر نهاد آن کیانی کلاه
زمانه بیاندوه گشت از بدی
گرفتند هر کس ره ایزدی
دل از داوریها بپرداختند
به آیین یکی جشن نو ساختند
نشستند فرزانگان شادکام
گرفتند هر یک ز یاقوت جام
می روشن و چهرهٔ شاه نو
جهان نو ز داد و سر ماه نو
بفرمود تا آتش افروختند
همه عنبر و زعفران سوختند
حکیم فردوسی
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
ملکا جشنِ مهرگان آمد
جشنِ شاهان و خسروان آمد
رودکی
شانزدهم مهر ماه، روز آغاز جشنِ مهرگان است، جشنی که بعد نوروز، بزرگترین جشن ایرانیان باستان بوده. جشن سپاسگزاری استوار کردن دوستیها و مهرورزی به یکدیگر.
حکیم فردوسی توسی در شاهنامه، روز مهرگان را روزی میداند که فریدون در آن به پادشاهی نشست و تاج بر سر گذاشت. برخی از پژوهشگران در حوزه اساطیر ایرانی نیز روزی را که فریدون بر ضحاک غلبه کرد و او را در کوه دماوند به بند کشید، روز مهرگان شمردهاند.
فریدون چو شد بر جهان کامگار
ندانست جز خویشتن شهریار
به رسمِ کیان، تاج و تختِ مهی
بیاراست با کاخ شاهنشهی
به روز خجسته سر مهرماه
به سر بر نهاد آن کیانی کلاه
زمانه بیاندوه گشت از بدی
گرفتند هر کس ره ایزدی
دل از داوریها بپرداختند
به آیین یکی جشن نو ساختند
نشستند فرزانگان شادکام
گرفتند هر یک ز یاقوت جام
می روشن و چهرهٔ شاه نو
جهان نو ز داد و سر ماه نو
بفرمود تا آتش افروختند
همه عنبر و زعفران سوختند
حکیم فردوسی
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 شاهنامه حکیم فردوسی از منظرِ زندهیاد ایرج افشار
[شانزدهم مهر ماه، زادروز استاد ایرج افشار است.]
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
[شانزدهم مهر ماه، زادروز استاد ایرج افشار است.]
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 چهارمین سالگرد درگذشتِ استاد محمدرضا شجریان، فخرِ هنر ایران
این محفل خصوصی با صدای استاد محمدرضا شجریان اولین بار در صفحۀ اینستاگرامِ محمد صرافبانک منتشر شده است، امروز این برنامه را به مناسبت چهارمین سال درگذشت استاد با تصویر و تدوینی از مهرداد معصومزاده مشاهده مینمایید.
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
این محفل خصوصی با صدای استاد محمدرضا شجریان اولین بار در صفحۀ اینستاگرامِ محمد صرافبانک منتشر شده است، امروز این برنامه را به مناسبت چهارمین سال درگذشت استاد با تصویر و تدوینی از مهرداد معصومزاده مشاهده مینمایید.
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
🔴 شعر پارسی
ای سرود نغز کامشب آتش اندر من زدی
خانهات روشن که برقم باز در خرمن زدی
از تو بال و پر گرفتم، بر شدم، دیگر شدم
تا تو اندر پرده زینسان راهم از مَکمَن زدی
خود ندانستم چهها بود، این قدر دانم که تو
ناگهانم شعله در جان و تن و گفتن زدی
نام تو باد و شکوه ای شور شعر پارسی
کآتش اندر بنگه سودای مرد و زن زدی...
از در فرغانه تا اقصای روم و حدّ شام
رایت معنی به فرّ ایزد ذوالمن زدی
از حلب تا کاشغر میدان فرمان تو شد
وز مداین سکّۀ خود تا در مَدیَن زدی...
در شب بیآسمانِ آهَریمنچهرگان
بر سپهر آرزوها همچو مه خرمن زدی...
گر سخن از داد و دین شد، جمله جان «آری» شدی
چون سخن از تازیان شد، دم ز «لا و لن» زدی
هرچه بود از داد و دانش برگزیدی با خرد
وآنچه بود از تازیان یکیک به پرویزن زدی
چون ز خیل تازیان خاک وطن شد بیمناک
از «نبیذ و آب» تیزابش به هر برزن زدی
شستوشو دادی وطن در رود شعر رودکی
وان پلشتیها به یک سوی از رخ میهن زدی...
رام شد لفظ دری در پنجۀ استاد طوس
کز کفش تازانه بر آن بارۀ توسن زدی...
وز خُم خیّام در زیر سپهر کوزهگر
جام خود بر ساغر ناهید بربطزن زدی
از حکیم غزنویّ و از سنای شعر او
خوش سنابرقی سزای وادی ایمن زدی...
از دم خاقانی و آفاقِ صبحِ شعرِ او
صبح گشتیّ و نفس چون صبح در گلشن زدی...
وز نظامی تار و پود تو نظامی تازه یافت
تا ز شعرش گام بر این قبّۀ ادکن زدی...
تافت نور ایزدی از فرّ و از سیمای تو
تا دم از عطّار، آن شوریدۀ کدکن زدی...
وآنگه از منظومۀ شمسیّ دیوان کبیر
آب را بستی گره، در آتش روشن زدی...
هیچ سلطان بیسپه فرمان نرانْد آنسان که تو
از دم سعدی قدم در جان مرد و زن زدی...
با صدای شعر حافظ زارغنونساز سپهر
راه دلها با نوای نغمۀ ارغن زدی...
فکر صائب تا عیان از جانب تبریز شد
رای روشن در شب هندو ازین روزن زدی
وز فروغ بامدادان امید پیر یوش
در سپهر تار میهن آتش بهمن زدی
تا برآید صبح و از وحشت گریزد آن دروج
کوبۀ دروازۀ خورشید نورافکن زدی
گرچه همچون آذرخشی روشن و کوتاه بود
لحظهای کاندر فضایش خنده در شیون زدی
وینک اندر این شب عفریت نفریت پلید
با سکوت خویش فریادی به توفیدن زدی
خواست تا بستاییاش خاموش ماندی صخرهوار
دست رد بر سینۀ اهریمن ریمن زدی
کوچهباغان نشابورت پر از آواز باد
کز درونش نقبی از اینسان به بالیدن زدی
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
فروردین ۱۳۵۶
🔴 بُنمایه:
ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۳، ص ۱۵۲۲-۱۵۲۸
🔴 نوزدهم مهرماه زادروز استاد محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر و ادیب ایرانی است.
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
🔴 شعر پارسی
ای سرود نغز کامشب آتش اندر من زدی
خانهات روشن که برقم باز در خرمن زدی
از تو بال و پر گرفتم، بر شدم، دیگر شدم
تا تو اندر پرده زینسان راهم از مَکمَن زدی
خود ندانستم چهها بود، این قدر دانم که تو
ناگهانم شعله در جان و تن و گفتن زدی
نام تو باد و شکوه ای شور شعر پارسی
کآتش اندر بنگه سودای مرد و زن زدی...
از در فرغانه تا اقصای روم و حدّ شام
رایت معنی به فرّ ایزد ذوالمن زدی
از حلب تا کاشغر میدان فرمان تو شد
وز مداین سکّۀ خود تا در مَدیَن زدی...
در شب بیآسمانِ آهَریمنچهرگان
بر سپهر آرزوها همچو مه خرمن زدی...
گر سخن از داد و دین شد، جمله جان «آری» شدی
چون سخن از تازیان شد، دم ز «لا و لن» زدی
هرچه بود از داد و دانش برگزیدی با خرد
وآنچه بود از تازیان یکیک به پرویزن زدی
چون ز خیل تازیان خاک وطن شد بیمناک
از «نبیذ و آب» تیزابش به هر برزن زدی
شستوشو دادی وطن در رود شعر رودکی
وان پلشتیها به یک سوی از رخ میهن زدی...
رام شد لفظ دری در پنجۀ استاد طوس
کز کفش تازانه بر آن بارۀ توسن زدی...
وز خُم خیّام در زیر سپهر کوزهگر
جام خود بر ساغر ناهید بربطزن زدی
از حکیم غزنویّ و از سنای شعر او
خوش سنابرقی سزای وادی ایمن زدی...
از دم خاقانی و آفاقِ صبحِ شعرِ او
صبح گشتیّ و نفس چون صبح در گلشن زدی...
وز نظامی تار و پود تو نظامی تازه یافت
تا ز شعرش گام بر این قبّۀ ادکن زدی...
تافت نور ایزدی از فرّ و از سیمای تو
تا دم از عطّار، آن شوریدۀ کدکن زدی...
وآنگه از منظومۀ شمسیّ دیوان کبیر
آب را بستی گره، در آتش روشن زدی...
هیچ سلطان بیسپه فرمان نرانْد آنسان که تو
از دم سعدی قدم در جان مرد و زن زدی...
با صدای شعر حافظ زارغنونساز سپهر
راه دلها با نوای نغمۀ ارغن زدی...
فکر صائب تا عیان از جانب تبریز شد
رای روشن در شب هندو ازین روزن زدی
وز فروغ بامدادان امید پیر یوش
در سپهر تار میهن آتش بهمن زدی
تا برآید صبح و از وحشت گریزد آن دروج
کوبۀ دروازۀ خورشید نورافکن زدی
گرچه همچون آذرخشی روشن و کوتاه بود
لحظهای کاندر فضایش خنده در شیون زدی
وینک اندر این شب عفریت نفریت پلید
با سکوت خویش فریادی به توفیدن زدی
خواست تا بستاییاش خاموش ماندی صخرهوار
دست رد بر سینۀ اهریمن ریمن زدی
کوچهباغان نشابورت پر از آواز باد
کز درونش نقبی از اینسان به بالیدن زدی
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
فروردین ۱۳۵۶
🔴 بُنمایه:
ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۳، ص ۱۵۲۲-۱۵۲۸
🔴 نوزدهم مهرماه زادروز استاد محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر و ادیب ایرانی است.
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢