ایراندل | IranDel
🎥 زندهیاد امیر غضنفر آذرفر: من افتخار میکنم، قبل از اینکه درجهای داشته باشم، امیری باشم، یک سربازِ ایرانی هستم. @IranDel_Channel 💢
🔴 #توییت_خوانی
✍️ توییتی از سهند ایرانمهر
تیمسار آذریفر، برای وطنش جنگید و برای هموطنش تعظیم کرد و یک شاخص را هیچوقت گم نکرد: ایران!
تیمسار آذریفر باشیم.
@IranDel_Channel
💢
✍️ توییتی از سهند ایرانمهر
تیمسار آذریفر، برای وطنش جنگید و برای هموطنش تعظیم کرد و یک شاخص را هیچوقت گم نکرد: ایران!
تیمسار آذریفر باشیم.
@IranDel_Channel
💢
ایراندل | IranDel
🔴 داستانِ نخستین موشک ✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل با وجودِ پیروزی ایران در قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، [محمدرضا] شاه [پهلوی] که شاهد فروشِ موشکهای اسکاد روسی به عراق بود به روزنامۀ نیوزویک گفت: «ما اختلافات خود را با عراق حل کردیم،…
🔴 اسرائیل و دکترین پیرامون
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
سرچشمه دکترین پیرامون (Periphery Doctrine) به این ایده باز میگشت که اسرائیلِ محاصره شده در دریایی از اعراب به اتحادهای استراتژیک با کشورهای غیرعربی که سرزمینهای عربی را محاط کرده بودند، نیاز داشت. بحران ۱۹۵۶ [میلادی] [در کانال] سوئز، دیوید بنگوریون (بنیانگذار اصلی و نخستین نخستوزیر اسرائیل) را واداشت تا دکترین پیرامون را عملی کند.
در کنار کشورهای غیرعربیِ ایران، ترکیه و اتیوپی، اسرائیل چشم همکاری به اقلیتهای غیرعرب و سنی در جهان عرب همچون کُردها، مارونیهای لبنانی، جامعۀ قبطی مصر و حتی شیعیان لبنان (تا پیش از عزیمت امام موسیصدر به جنوب لبنان در ۱۹۵۹) داشت. ایران اما سنگ بنای دکترین پیرامونِ اسرائیل بود.
در آغاز وجود اسرائیل از اهمیت چندانی برای ایران برخوردار نبود. [محمدرضا] شاه تنها به دنبال فناوری اسرائیل و لابی یهودیان در آمریکا برای فشار بر کاخ سفید جهت مهار خطرِ شوروی بود. با گذشت زمان اما رشد ایدئولوژی پانعربیسم در میان اعرابِ منطقه، نقش مهمی در گسترش روابط ایران و اسرائیل ایفا کرد.
مئیر عزرى، نخستین نمایندۀ سیاسى اسرائیل، وارد ایران شد و یک سال بعد دفتر سیاسى ایران در سفارت سوئیس در تلآویو گشایش یافت. با وقفه صادرات نفت ایران در بحران سوئز، ایران و اسرائیل پنهانی خط لولۀ نفت ایلات ـ عسقلونیه (خلیج عقبه و دربای مدیترانه) را ساخته و کانال سوئز را دور زدند.
نخستین قرارداد نفتی ایران و اسرائیل در سال ۱۹۵۷ [میلادی] بسته شد و تلآویو تنها با تکیه بر نفت ایران توانست سالهای تحریم نفتی ۱۹۷۳ [میلادی] را از سر گذراند بهگونهای که یکسوم نفت اسرائیل از طریق ایران تأمین میشد. گذشته از همکاری نفتی، تهران و تلآویو همکاری تنگاتنگ نظامی را در پیش گرفتند.
تهران و تلآویو همکاری نظامی را نیز در پیش گرفتند. خریدهای ایران از جنگافزارهای اسرائیلی، از موشکهای ضدِّ ناو گابریل تا ابزارهای پیشرفتۀ ارتباطی، دستکم به ۵۰۰ میلیون دلار میرسید. در اواخر دهه ۱۹۷۰ [میلادی]، ایران و اسرائیل همکاری موشکی پروژه گُل را آغاز کردند.
کودتای ۱۹۵۸ [میلادی] عراق، اسرائیل را واداشت تا همکاری رسمی اطلاعاتیِ سهجانبه با ایران و ترکیه برقرار کند. نشستهای نیمسالانۀ رؤسای اطلاعاتی ساواک، موساد و میت برای بررسی همکاریهای نظامی ارتشهای شوروی، مصر و عراق شکلگرفت. ارتباط ساواک و موساد، نسبت به ساواک و سیا، قویتر و مؤثرتر بود.
بنیانِ همدلی ایران و اسرائیل بر ارزیابی آنان از تهدیدِ مشترک و منطقِ توازنِ قوا استوار بود تا سرشتِ غیرعربی آنان.
از یکسو، اسرائیل میتوانست بغداد و قاهره را از مرزهای غربی ایران و خلیج فارس دور کند. از سوی دیگر، ایران میتوانست از پیوستن عراق به ارتشهای عربی علیه اسرائیل جلوگیری کند.
[محمدرضا] شاه که مسئله اسرائیل را استراتژیک میدید، گفته بود: «ما سیاستِ آنان، [اسرائیل] را که اشغالِ سرزمین اعراب است نمیپسندیم و این مطلب را اعلان هم کرده و مکرر هم گفتهایم، ولی از اینکه عربها را تا [اندازهای] سر جای خودشان بنشانند، خوشوقتیم. دیگر معنی ندارد که مدافعِ سیاستِ اسرائیل بشویم.»
مهمترین نماد دکترین پیرامونِ [اسرائیل] اما اتحاد سهگانۀ ایران ـ اسرائیل ـ کُردها (منظور کُردهای ساکن شمال عراق) بود. بن گوریون به موساد دستور داده بود که از کُردها «بدون آنکه ایرانیها و ترکها (منظور ترکیهایها) برنجند» پشتیبانی کنند. تهران و تلآویو، هر دو، به انگارۀ جنگِ محدود و کنترلشده در شمالِ عراق باور داشتند، تا نبردی تمامعیار.
آنها توافق کرده بودند که «زغال آتش [شورش کُردی] بسوزد، بدون آنکه زبانۀ آتشی شعلهور گردد. از این رو، ایران یک دالان زمینی را برای «عملیاتهای ویژۀ ویرانگر موساد در عراق» برای اسرائیل فراهم ساخت. همچنین، ساواک با موساد در برپایی پاراستین، سازمان اطلاعاتِ کُردهای عراق، همکاری کرد.
اتحاد ایران ـ اسرائیل ـ کُردهایعراق تا مارس ۱۹۷۵ [میلادی] که ایران قرارداد الجزایر را امضا کرد، باقی ماند. این توافقنامه اما نخستین شکاف میان ایران و اسرائیل ایجادکرد بهگونهای که اسحاق_رابین آن را خیانتی همچو توافقنامه مونیخ و «رهاکردن چکسلواکی در برابر هیتلر از سوی چمبرلین» نامید.
#توییت_خوانی
🔴 دنبالهی رشتهتوییت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 اسرائیل و دکترین پیرامون
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
سرچشمه دکترین پیرامون (Periphery Doctrine) به این ایده باز میگشت که اسرائیلِ محاصره شده در دریایی از اعراب به اتحادهای استراتژیک با کشورهای غیرعربی که سرزمینهای عربی را محاط کرده بودند، نیاز داشت. بحران ۱۹۵۶ [میلادی] [در کانال] سوئز، دیوید بنگوریون (بنیانگذار اصلی و نخستین نخستوزیر اسرائیل) را واداشت تا دکترین پیرامون را عملی کند.
در کنار کشورهای غیرعربیِ ایران، ترکیه و اتیوپی، اسرائیل چشم همکاری به اقلیتهای غیرعرب و سنی در جهان عرب همچون کُردها، مارونیهای لبنانی، جامعۀ قبطی مصر و حتی شیعیان لبنان (تا پیش از عزیمت امام موسیصدر به جنوب لبنان در ۱۹۵۹) داشت. ایران اما سنگ بنای دکترین پیرامونِ اسرائیل بود.
در آغاز وجود اسرائیل از اهمیت چندانی برای ایران برخوردار نبود. [محمدرضا] شاه تنها به دنبال فناوری اسرائیل و لابی یهودیان در آمریکا برای فشار بر کاخ سفید جهت مهار خطرِ شوروی بود. با گذشت زمان اما رشد ایدئولوژی پانعربیسم در میان اعرابِ منطقه، نقش مهمی در گسترش روابط ایران و اسرائیل ایفا کرد.
مئیر عزرى، نخستین نمایندۀ سیاسى اسرائیل، وارد ایران شد و یک سال بعد دفتر سیاسى ایران در سفارت سوئیس در تلآویو گشایش یافت. با وقفه صادرات نفت ایران در بحران سوئز، ایران و اسرائیل پنهانی خط لولۀ نفت ایلات ـ عسقلونیه (خلیج عقبه و دربای مدیترانه) را ساخته و کانال سوئز را دور زدند.
نخستین قرارداد نفتی ایران و اسرائیل در سال ۱۹۵۷ [میلادی] بسته شد و تلآویو تنها با تکیه بر نفت ایران توانست سالهای تحریم نفتی ۱۹۷۳ [میلادی] را از سر گذراند بهگونهای که یکسوم نفت اسرائیل از طریق ایران تأمین میشد. گذشته از همکاری نفتی، تهران و تلآویو همکاری تنگاتنگ نظامی را در پیش گرفتند.
تهران و تلآویو همکاری نظامی را نیز در پیش گرفتند. خریدهای ایران از جنگافزارهای اسرائیلی، از موشکهای ضدِّ ناو گابریل تا ابزارهای پیشرفتۀ ارتباطی، دستکم به ۵۰۰ میلیون دلار میرسید. در اواخر دهه ۱۹۷۰ [میلادی]، ایران و اسرائیل همکاری موشکی پروژه گُل را آغاز کردند.
کودتای ۱۹۵۸ [میلادی] عراق، اسرائیل را واداشت تا همکاری رسمی اطلاعاتیِ سهجانبه با ایران و ترکیه برقرار کند. نشستهای نیمسالانۀ رؤسای اطلاعاتی ساواک، موساد و میت برای بررسی همکاریهای نظامی ارتشهای شوروی، مصر و عراق شکلگرفت. ارتباط ساواک و موساد، نسبت به ساواک و سیا، قویتر و مؤثرتر بود.
بنیانِ همدلی ایران و اسرائیل بر ارزیابی آنان از تهدیدِ مشترک و منطقِ توازنِ قوا استوار بود تا سرشتِ غیرعربی آنان.
از یکسو، اسرائیل میتوانست بغداد و قاهره را از مرزهای غربی ایران و خلیج فارس دور کند. از سوی دیگر، ایران میتوانست از پیوستن عراق به ارتشهای عربی علیه اسرائیل جلوگیری کند.
[محمدرضا] شاه که مسئله اسرائیل را استراتژیک میدید، گفته بود: «ما سیاستِ آنان، [اسرائیل] را که اشغالِ سرزمین اعراب است نمیپسندیم و این مطلب را اعلان هم کرده و مکرر هم گفتهایم، ولی از اینکه عربها را تا [اندازهای] سر جای خودشان بنشانند، خوشوقتیم. دیگر معنی ندارد که مدافعِ سیاستِ اسرائیل بشویم.»
مهمترین نماد دکترین پیرامونِ [اسرائیل] اما اتحاد سهگانۀ ایران ـ اسرائیل ـ کُردها (منظور کُردهای ساکن شمال عراق) بود. بن گوریون به موساد دستور داده بود که از کُردها «بدون آنکه ایرانیها و ترکها (منظور ترکیهایها) برنجند» پشتیبانی کنند. تهران و تلآویو، هر دو، به انگارۀ جنگِ محدود و کنترلشده در شمالِ عراق باور داشتند، تا نبردی تمامعیار.
آنها توافق کرده بودند که «زغال آتش [شورش کُردی] بسوزد، بدون آنکه زبانۀ آتشی شعلهور گردد. از این رو، ایران یک دالان زمینی را برای «عملیاتهای ویژۀ ویرانگر موساد در عراق» برای اسرائیل فراهم ساخت. همچنین، ساواک با موساد در برپایی پاراستین، سازمان اطلاعاتِ کُردهای عراق، همکاری کرد.
اتحاد ایران ـ اسرائیل ـ کُردهایعراق تا مارس ۱۹۷۵ [میلادی] که ایران قرارداد الجزایر را امضا کرد، باقی ماند. این توافقنامه اما نخستین شکاف میان ایران و اسرائیل ایجادکرد بهگونهای که اسحاق_رابین آن را خیانتی همچو توافقنامه مونیخ و «رهاکردن چکسلواکی در برابر هیتلر از سوی چمبرلین» نامید.
#توییت_خوانی
🔴 دنبالهی رشتهتوییت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایراندل | IranDel
🔴 اسرائیل و دکترین پیرامون ✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل سرچشمه دکترین پیرامون (Periphery Doctrine) به این ایده بازمیگشت که اسرائیلِ محاصره شده در دریایی از اعراب به اتحادهای استراتژیک با کشورهای غیرعربی که سرزمینهای عربی…
🔴 داستان عهدنامه الجزایر
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
اینجا نشست اوپک (ویدئوی پیوست) در الجزیره در نیمه اسفند ۱۳۵۳ [خورشیدی] است؛ نشستی که در حاشیه آن با پادرمیانی رئیسجمهور هواری بومدین و وزیر خارجه، عبدالعزیز بوتفلیقه، شاه و صدام دیدار و توافق کردند در ازای پذیرشِ خطِّ تالوگ در اروند از سوی عراق، ایران دست از حمایت از کُردها (کُردهای ساکنِ شمال عراق) بردارد.
پیش از این، عبدالرحمن صدریه و طالب الشبیب سفرای دو کشورِ [ایران و عراق] در ترکیه دیدار کرده و سپس در دی ۵۳، مذاکرات فشرده میان عباسعلی خلعتبری [وزیر خارجه وقت ایران] و سعدون حمادی [وزیر خارجه وقت عراق] در استانبول برگزار شد. ملک حسین، [پادشاه وقتِ] اردن میانجی دو کشور بود و اشرف مروان (داماد جنال عبدالناصر و مشاور انور سادات) به [محمدرضا] شاه گفته بود صدام خواهان توافق است.
ریچارد هلمز، سفیر امریکا بیخبر بود. هنری کیسینجر نیز باور نداشت چرا که دو هفته پیش در زوریخ، [محمدرضا] شاه به او اطمینان داده بود که با عراق به توافق نخواهد رسید. به اسدالله علم گفته بود «هیچ بدم نمیاد که آمریکاییها، مخصوصاً این آقای کیسینجر، خیال نکند که هر چه میگوید وحی مُنزَل است.»
اسرائیل شوکه شده بود. نخست وزیر اسحاق رابین از شدت خشم گفت «شاه کُردها (منظور کُردهای ساکن شمال عراق) را فروخت.»
زمانی که سفیر اسراییل، اوری لوبرانی ناراحتی خود را نشان داد، یک افسر ارشد ساواک به طعنه به او پاسخ داد «این ناتوانی اسرائیل است که اجازه دخالتِ احساسات در سیاست را میدهد.» تلآویو چاره دیگری نداشت!
بازنده اصلی ملّا مصطفی بارزانی بود. کُردها (کُردهای ساکنِ شمالِ عراق) با کمک قاطعِ ایران از شهریور ۱۳۴۰ [خورشیدی]، عراقیان را در شمال، زمینگیر کرده بودند. اما مسکو با نوسازی ارتشِ عراق، روندِ جنگ را تغییر داد و شکست کُردها از زمستان ۵۱ آغاز شد. دخالتِ مستقیم توپخانهی ارتشِ ایران و جنگیدن در لباس پیشمرگهها نیز فایدهای نداشت.
[محمدرضا] شاه به درستی به رئیسجمهور فورد گفت «این ایران بود که با عراق میجنگید. کُردها در جنگ پیشروی نداشته و در حال گریز بودند. ما میبایست میجنگیدیم. من تصمیم گرفتم در این زمان که خاورمیانه بشکهی باروت است و روسها از عراق پشتیبانی میکنند و آمریکا از واترگیت در رنج است، با عراق جنگ نکنم»
در این شرایط، ایران گزینهای نداشت مگر جنگ با عراق. پس آنگاه که بغداد بر سر اروندرود، انعطاف نشان داد، [محمدرضا] شاه فرصت را از دست نداد، کُردها را [در شمال عراق] رها کرد، به همکاری با آمریکا و اسرائیل در شمال عراق پایان داد و با دشمن به توافقی تاریخی رسید؛ توافقی که او را به خواستۀ والایش رساند: به اروند!
عهدنامه الجزایر، نماد میدان دیپلماسی شد: حفظِ فشار نظامی در عین تداومِ مذاکرات دیپلماتیک، تحکیمِ رابطهی استراتژیک با یک ابرقدرت و در پیش گرفتنِ تنشزدایی با ابرقدرتِ دیگر، و جلب اعتماد کشورهای منطقه؛ همگی برای دستیابی به پیروزی ژئوپلیتیکی در اروند و لغو مفاد پیمانِ سعدآباد در ۱۳۱۶ [خورشیدی].
نوروز ۱۳۵۴ [خورشیدی] فرا نرسیده بود و [محمدرضا] شاه، عراق را به زانو درآورده، شورشیانِ مارکسیست در ظفّار [عمان] را درهمکوبیده و عقابِ اوپک شده بود. کشور را تک حزبی، اپوزیسیون را تارومار، گروههای مسلح را له کرده بود. همزمان برنامهی هستهای و پروژه گُل را مخفیانه کلید زد. سه پیروزی بزرگ، اما خودبزرگبینش کرد!
درگیرِ شاخِ افریقا شد، خواست پایگاهی در موریس برپا کند و در مذاکره با استرالیا و افریقای جنوبی، خواهان پذیرش حق ایران در اقیانوس هند شد. به ورای منطقه اندیشید؛ غافل از آنکه به سراغش میآیند! آنجا که به سختی و مهارت به اوج رسید، به یکباره سقوط کرد. عهدنامه الجزایر آن اوجِ زودگذر بود!
#توییت_خوانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 داستان عهدنامه الجزایر
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
اینجا نشست اوپک (ویدئوی پیوست) در الجزیره در نیمه اسفند ۱۳۵۳ [خورشیدی] است؛ نشستی که در حاشیه آن با پادرمیانی رئیسجمهور هواری بومدین و وزیر خارجه، عبدالعزیز بوتفلیقه، شاه و صدام دیدار و توافق کردند در ازای پذیرشِ خطِّ تالوگ در اروند از سوی عراق، ایران دست از حمایت از کُردها (کُردهای ساکنِ شمال عراق) بردارد.
پیش از این، عبدالرحمن صدریه و طالب الشبیب سفرای دو کشورِ [ایران و عراق] در ترکیه دیدار کرده و سپس در دی ۵۳، مذاکرات فشرده میان عباسعلی خلعتبری [وزیر خارجه وقت ایران] و سعدون حمادی [وزیر خارجه وقت عراق] در استانبول برگزار شد. ملک حسین، [پادشاه وقتِ] اردن میانجی دو کشور بود و اشرف مروان (داماد جنال عبدالناصر و مشاور انور سادات) به [محمدرضا] شاه گفته بود صدام خواهان توافق است.
ریچارد هلمز، سفیر امریکا بیخبر بود. هنری کیسینجر نیز باور نداشت چرا که دو هفته پیش در زوریخ، [محمدرضا] شاه به او اطمینان داده بود که با عراق به توافق نخواهد رسید. به اسدالله علم گفته بود «هیچ بدم نمیاد که آمریکاییها، مخصوصاً این آقای کیسینجر، خیال نکند که هر چه میگوید وحی مُنزَل است.»
اسرائیل شوکه شده بود. نخست وزیر اسحاق رابین از شدت خشم گفت «شاه کُردها (منظور کُردهای ساکن شمال عراق) را فروخت.»
زمانی که سفیر اسراییل، اوری لوبرانی ناراحتی خود را نشان داد، یک افسر ارشد ساواک به طعنه به او پاسخ داد «این ناتوانی اسرائیل است که اجازه دخالتِ احساسات در سیاست را میدهد.» تلآویو چاره دیگری نداشت!
بازنده اصلی ملّا مصطفی بارزانی بود. کُردها (کُردهای ساکنِ شمالِ عراق) با کمک قاطعِ ایران از شهریور ۱۳۴۰ [خورشیدی]، عراقیان را در شمال، زمینگیر کرده بودند. اما مسکو با نوسازی ارتشِ عراق، روندِ جنگ را تغییر داد و شکست کُردها از زمستان ۵۱ آغاز شد. دخالتِ مستقیم توپخانهی ارتشِ ایران و جنگیدن در لباس پیشمرگهها نیز فایدهای نداشت.
[محمدرضا] شاه به درستی به رئیسجمهور فورد گفت «این ایران بود که با عراق میجنگید. کُردها در جنگ پیشروی نداشته و در حال گریز بودند. ما میبایست میجنگیدیم. من تصمیم گرفتم در این زمان که خاورمیانه بشکهی باروت است و روسها از عراق پشتیبانی میکنند و آمریکا از واترگیت در رنج است، با عراق جنگ نکنم»
در این شرایط، ایران گزینهای نداشت مگر جنگ با عراق. پس آنگاه که بغداد بر سر اروندرود، انعطاف نشان داد، [محمدرضا] شاه فرصت را از دست نداد، کُردها را [در شمال عراق] رها کرد، به همکاری با آمریکا و اسرائیل در شمال عراق پایان داد و با دشمن به توافقی تاریخی رسید؛ توافقی که او را به خواستۀ والایش رساند: به اروند!
عهدنامه الجزایر، نماد میدان دیپلماسی شد: حفظِ فشار نظامی در عین تداومِ مذاکرات دیپلماتیک، تحکیمِ رابطهی استراتژیک با یک ابرقدرت و در پیش گرفتنِ تنشزدایی با ابرقدرتِ دیگر، و جلب اعتماد کشورهای منطقه؛ همگی برای دستیابی به پیروزی ژئوپلیتیکی در اروند و لغو مفاد پیمانِ سعدآباد در ۱۳۱۶ [خورشیدی].
نوروز ۱۳۵۴ [خورشیدی] فرا نرسیده بود و [محمدرضا] شاه، عراق را به زانو درآورده، شورشیانِ مارکسیست در ظفّار [عمان] را درهمکوبیده و عقابِ اوپک شده بود. کشور را تک حزبی، اپوزیسیون را تارومار، گروههای مسلح را له کرده بود. همزمان برنامهی هستهای و پروژه گُل را مخفیانه کلید زد. سه پیروزی بزرگ، اما خودبزرگبینش کرد!
درگیرِ شاخِ افریقا شد، خواست پایگاهی در موریس برپا کند و در مذاکره با استرالیا و افریقای جنوبی، خواهان پذیرش حق ایران در اقیانوس هند شد. به ورای منطقه اندیشید؛ غافل از آنکه به سراغش میآیند! آنجا که به سختی و مهارت به اوج رسید، به یکباره سقوط کرد. عهدنامه الجزایر آن اوجِ زودگذر بود!
#توییت_خوانی
@IranDel_Channel
💢
Telegram
attach 📎
🔴 #توییت_خوانی
✍️ علی حمید با انتشار تصویر فوق (تصویر ترمیم و رنگیشده) در توییتی نوشت:
عنوان عکس:
آخرین اخطار
امیرلشکر طهماسبی، فرماندار کل آذربایجان برای آخرینبار به اسماعیل سمیتقو یاغی معروف و تجزیهطلب شمالغرب ایران درباره یاغیگری و زورگویی اخطار میدهد.
#همبستگی
@IranDel_Channel
💢
✍️ علی حمید با انتشار تصویر فوق (تصویر ترمیم و رنگیشده) در توییتی نوشت:
عنوان عکس:
آخرین اخطار
امیرلشکر طهماسبی، فرماندار کل آذربایجان برای آخرینبار به اسماعیل سمیتقو یاغی معروف و تجزیهطلب شمالغرب ایران درباره یاغیگری و زورگویی اخطار میدهد.
#همبستگی
@IranDel_Channel
💢
🔴 داستان انزوا
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
اینجا راه ابریشم باستانی است؛ مجموعهی شبکهی بازرگانی از چین تا اروپا. برای دو هزاره، قلبِ تجارت و تحولات سیاسی جهان، گرداگردِ این شاهراه بود. این شاهراه، وارثِ راهِ شاهی (در دوره هخامنشیان) بود؛ شاهراهی از دریای اژه تا خلیجفارس. و ایران، به عنوان کشوری مبتنی بر راه و بازار، در میانهی آن بود.
اوج بازرگانی زمینی و دریایی ایران در دورانِ ساسانیان و صفویان بود. هر دو فاقدِ متحدِ استراتژیک بودند. به همین دلیل با بازرگانی، مبادلات اقتصادی و ائتلافهای موقتِ سیاسی کوشیدند بر انزوا پیروز شوند. اینان میدانستند که در دفاع از ایران، تنها هستند، پس باید از انزوا در جهان پرهیز کنند.
( - برای نزدیک به دو هزار سال، ایران، قلب تپنده مهمترین شریانِ بازرگانی جهانی، راه ابریشم باستانی، بود. پیش از آن، راه شاهیِ داریوش بزرگ، نخستین نمونهی تجارتِ آزادِ جهانی را شکل دادهبود. تجارت، درهمتنیده با زندگی ایرانی بود و چانهزنی ویژگی بارزِ ایرانی! تمدن ایرانی را باید ایرانراه دید. - )
نیاکانمان از تجاربِ تاریخی دریافته بودند که استفاده سنجیده از جایگاه ژئواستراتژیک ایران، میتواند بر قدرت کشور بیفزاید. تأکید بر بازرگانی با همسایگان و همکاریهای سیاسیِ تاکتیکی با قدرتهای بزرگ، جلوهی چنین سیاستی بود؛ سیاستی که به تناوب، رونقِ اقتصادی و قوامِ فرهنگی را به ارمغان میآورد.
امروزه اما سیستم (رژیم جمهوریاسلامی)، به گونهای روزافزون خود را به محور مسکو - پکن وابسته ساخته، نه شرقی، نه غربیِ ایدئولوژیک را به بلی شرقی، نه غربی، تبدیل کرده و کشور را در ورطهی انزوای اقتصادی انداخته [است]. جای شگفتی نیست که روسیه و چین از درگیری امریکا در خاورمیانه شاد میشوند، ولی ایران، تقاص پس میدهد!
حضرات؛ متوجه نیستند که انزوا، کشور را دچارِ فرسایشِ ژئوپلیتیکی کرده [است]. طرح مفاهیمی بیمعنی، مثلِ نقطهی شکست، نمیتواند فاجعه را نشان دهد، چرا که در سیستمهای ایدئولوژیک نقطهی شکستی وجود ندارد: همواره پیروزی است و بس! کشور اما «مردِ بیمار» منطقه شده؛ نتیجه، فرونشست است و تجزیه ایران!!
انزوا (Isolation) با تنهایی (Loneliness) متفاوت است. ایران در دفاع از خود «در بزنگاهها» معمولاً تنها و بییاور بوده، ولی به دلیلِ جایگاه مهمش در غرب آسیا، منزوی نبوده. «تنهایی در دفاع» واقعیتی برآمده از ژئوپلیتیک ایران است؛ «انزوا از جهان» اما ریشه در ایدئولوژی حاکم دارد!
«در بزنگاهها» حامی مطمئن در میانِ قدرتهای بزرگ نداری؟ پس با همه آنان رابطه داشته باش و آنجا که میطلبد، همکاری کن. کشوری که «در بزنگاهها» تنهاست، باید بدنبال همکاری اقتصادی و ائتلافِ موقت سیاسی با دیگران باشد. بدون چنین روابطی توسعه شکل نمیگیرد و بدون توسعه، ایران فرومیپاشد!
در منطقه با همسایگان خود در ایجاد شبکههای بازرگانی - تجاری شریک شو! از مشارکتِ سیاسی و اقتصادی با همسایگان بویژه ترکیه، عربستان و پاکستان استقبال کن. ادعای داشتنِ حوزهی نفوذ داری؟ آن را با درهم تنیدگی با بازارهای پیرامونی، از مرز چین تا کرانهی دریای مدیترانه، به حوزهی منافع تبدیل کن!
کشوری که در خارج از مرزها متحد نیرومند ندارد، باید حقوق شهروندی را پاس بدارد و آزادیهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را رعایت کند. اما انزوا همه این حقوق را به بهانهی دشمن پایمال میکند. خفقانِ سیاسی، محدودیتهای اجتماعی، خودکفایی و اقتصادِ دستوری از دلِ انزواگرایی بیرون میآید!
( - رعایتِ حقوق شهروندی در ایران امری صرفاً هنجاری نیست؛ بلکه امری استراتژیک است. هنجاری بودن بدین معناست که «حقوق شهروندی خوب است، پس باید رعایت شود». استراتژیک بودن اما میگوید که «عدم رعایتِ حقوق شهروندی باعث فروپاشی کشور میشود». چرا؟ چون عمق_استراتژیک ایران، درون مرزهایش است!
عمقِ استراتژيك ايران نه در عراق و سوريه است و نه در افغانستان و تاجيكستان. آن را درون كشور بجوييد! نقطهی ثقل امنيتِ ايران بر رابطهی حكومت و ملت استوار است و به "وحدتِ در بالا، كثرتِ در پايين" اشاره دارد: انسجام ميانِ سياستگذاران، احترام به شيوههای زندگی مردم. توازنِ ميانِ امنيت و آزادی. - )
درکِ تنهایی استراتژیک، کلید مبارزه با انزواگرایی است. پذیرشِ هم شرقی، هم غربی در خارج و رعایتِ حقوقِ شهروندی در داخل، پیامد مستقیم چنین درکی است. ملت ایران در دفاع از کشور خود تنها بوده و هست، اما سرانجام بر این واپسین انزوا پیروز میشود؛ چرا که تاریخِ ایران، تاریخِ ضدِّ انزواست!
🔴 رشتهتوییت پیرامون "تنهایی استراتژیک ایران" را از اینجا بخوانید.
#توییت_خوانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 داستان انزوا
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
اینجا راه ابریشم باستانی است؛ مجموعهی شبکهی بازرگانی از چین تا اروپا. برای دو هزاره، قلبِ تجارت و تحولات سیاسی جهان، گرداگردِ این شاهراه بود. این شاهراه، وارثِ راهِ شاهی (در دوره هخامنشیان) بود؛ شاهراهی از دریای اژه تا خلیجفارس. و ایران، به عنوان کشوری مبتنی بر راه و بازار، در میانهی آن بود.
اوج بازرگانی زمینی و دریایی ایران در دورانِ ساسانیان و صفویان بود. هر دو فاقدِ متحدِ استراتژیک بودند. به همین دلیل با بازرگانی، مبادلات اقتصادی و ائتلافهای موقتِ سیاسی کوشیدند بر انزوا پیروز شوند. اینان میدانستند که در دفاع از ایران، تنها هستند، پس باید از انزوا در جهان پرهیز کنند.
( - برای نزدیک به دو هزار سال، ایران، قلب تپنده مهمترین شریانِ بازرگانی جهانی، راه ابریشم باستانی، بود. پیش از آن، راه شاهیِ داریوش بزرگ، نخستین نمونهی تجارتِ آزادِ جهانی را شکل دادهبود. تجارت، درهمتنیده با زندگی ایرانی بود و چانهزنی ویژگی بارزِ ایرانی! تمدن ایرانی را باید ایرانراه دید. - )
نیاکانمان از تجاربِ تاریخی دریافته بودند که استفاده سنجیده از جایگاه ژئواستراتژیک ایران، میتواند بر قدرت کشور بیفزاید. تأکید بر بازرگانی با همسایگان و همکاریهای سیاسیِ تاکتیکی با قدرتهای بزرگ، جلوهی چنین سیاستی بود؛ سیاستی که به تناوب، رونقِ اقتصادی و قوامِ فرهنگی را به ارمغان میآورد.
امروزه اما سیستم (رژیم جمهوریاسلامی)، به گونهای روزافزون خود را به محور مسکو - پکن وابسته ساخته، نه شرقی، نه غربیِ ایدئولوژیک را به بلی شرقی، نه غربی، تبدیل کرده و کشور را در ورطهی انزوای اقتصادی انداخته [است]. جای شگفتی نیست که روسیه و چین از درگیری امریکا در خاورمیانه شاد میشوند، ولی ایران، تقاص پس میدهد!
حضرات؛ متوجه نیستند که انزوا، کشور را دچارِ فرسایشِ ژئوپلیتیکی کرده [است]. طرح مفاهیمی بیمعنی، مثلِ نقطهی شکست، نمیتواند فاجعه را نشان دهد، چرا که در سیستمهای ایدئولوژیک نقطهی شکستی وجود ندارد: همواره پیروزی است و بس! کشور اما «مردِ بیمار» منطقه شده؛ نتیجه، فرونشست است و تجزیه ایران!!
انزوا (Isolation) با تنهایی (Loneliness) متفاوت است. ایران در دفاع از خود «در بزنگاهها» معمولاً تنها و بییاور بوده، ولی به دلیلِ جایگاه مهمش در غرب آسیا، منزوی نبوده. «تنهایی در دفاع» واقعیتی برآمده از ژئوپلیتیک ایران است؛ «انزوا از جهان» اما ریشه در ایدئولوژی حاکم دارد!
«در بزنگاهها» حامی مطمئن در میانِ قدرتهای بزرگ نداری؟ پس با همه آنان رابطه داشته باش و آنجا که میطلبد، همکاری کن. کشوری که «در بزنگاهها» تنهاست، باید بدنبال همکاری اقتصادی و ائتلافِ موقت سیاسی با دیگران باشد. بدون چنین روابطی توسعه شکل نمیگیرد و بدون توسعه، ایران فرومیپاشد!
در منطقه با همسایگان خود در ایجاد شبکههای بازرگانی - تجاری شریک شو! از مشارکتِ سیاسی و اقتصادی با همسایگان بویژه ترکیه، عربستان و پاکستان استقبال کن. ادعای داشتنِ حوزهی نفوذ داری؟ آن را با درهم تنیدگی با بازارهای پیرامونی، از مرز چین تا کرانهی دریای مدیترانه، به حوزهی منافع تبدیل کن!
کشوری که در خارج از مرزها متحد نیرومند ندارد، باید حقوق شهروندی را پاس بدارد و آزادیهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را رعایت کند. اما انزوا همه این حقوق را به بهانهی دشمن پایمال میکند. خفقانِ سیاسی، محدودیتهای اجتماعی، خودکفایی و اقتصادِ دستوری از دلِ انزواگرایی بیرون میآید!
( - رعایتِ حقوق شهروندی در ایران امری صرفاً هنجاری نیست؛ بلکه امری استراتژیک است. هنجاری بودن بدین معناست که «حقوق شهروندی خوب است، پس باید رعایت شود». استراتژیک بودن اما میگوید که «عدم رعایتِ حقوق شهروندی باعث فروپاشی کشور میشود». چرا؟ چون عمق_استراتژیک ایران، درون مرزهایش است!
عمقِ استراتژيك ايران نه در عراق و سوريه است و نه در افغانستان و تاجيكستان. آن را درون كشور بجوييد! نقطهی ثقل امنيتِ ايران بر رابطهی حكومت و ملت استوار است و به "وحدتِ در بالا، كثرتِ در پايين" اشاره دارد: انسجام ميانِ سياستگذاران، احترام به شيوههای زندگی مردم. توازنِ ميانِ امنيت و آزادی. - )
درکِ تنهایی استراتژیک، کلید مبارزه با انزواگرایی است. پذیرشِ هم شرقی، هم غربی در خارج و رعایتِ حقوقِ شهروندی در داخل، پیامد مستقیم چنین درکی است. ملت ایران در دفاع از کشور خود تنها بوده و هست، اما سرانجام بر این واپسین انزوا پیروز میشود؛ چرا که تاریخِ ایران، تاریخِ ضدِّ انزواست!
🔴 رشتهتوییت پیرامون "تنهایی استراتژیک ایران" را از اینجا بخوانید.
#توییت_خوانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 #توییت_خوانی
✍️ سالار سیفالدینی، دکترای جغرافیای سیاسی در پاسخ به توییت سفیر ایران در باکو نوشت:
"سیاست خارجی که صنعتِ خودرو نیست. با گفتن اینکه دیگران به قفقاز نیایند، هیچ حرفِ محصلی نزدهایم. مگر در دنیای امروز میشود، گفت کسی وارد این منطقه نشود و بقیه هم بگویند: «چشم عباس آقا»!
باید آنقدر سیاست داشته باشیم که بتواند میدانِ جاذبه ایجاد کند و رابطهی نیروها را تغییر دهد."
@IranDel_Channel
💢
✍️ سالار سیفالدینی، دکترای جغرافیای سیاسی در پاسخ به توییت سفیر ایران در باکو نوشت:
"سیاست خارجی که صنعتِ خودرو نیست. با گفتن اینکه دیگران به قفقاز نیایند، هیچ حرفِ محصلی نزدهایم. مگر در دنیای امروز میشود، گفت کسی وارد این منطقه نشود و بقیه هم بگویند: «چشم عباس آقا»!
باید آنقدر سیاست داشته باشیم که بتواند میدانِ جاذبه ایجاد کند و رابطهی نیروها را تغییر دهد."
@IranDel_Channel
💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 این هم ایران است...
✍️ رضا کدخدازاده - کنشگرِ مدنی و سیاسی ارومیهای - ضمن انتشارِ ویدئوی فوق، در توییتی نوشت:
مساله فقط یک تخممرغِ ساده نیست. مسالۀ نابودی فرهنگِ ایرانی است که فرهنگِ مهر و مهرورزی - حتی با دست خالی - است.
طبیعی هم است که اول میخواهند سرِ ایران را بزنند و آیینِ ترکتازیِ مغولی را - که آئینِ «کَندند و سوختند و کُشتند و بُردند و رفتند» است - جایگزینِ فرهنگِ مهرپرورِ ایرانشهری کنند!
#توییت_خوانی
@IranDel_Channel
💢
✍️ رضا کدخدازاده - کنشگرِ مدنی و سیاسی ارومیهای - ضمن انتشارِ ویدئوی فوق، در توییتی نوشت:
مساله فقط یک تخممرغِ ساده نیست. مسالۀ نابودی فرهنگِ ایرانی است که فرهنگِ مهر و مهرورزی - حتی با دست خالی - است.
طبیعی هم است که اول میخواهند سرِ ایران را بزنند و آیینِ ترکتازیِ مغولی را - که آئینِ «کَندند و سوختند و کُشتند و بُردند و رفتند» است - جایگزینِ فرهنگِ مهرپرورِ ایرانشهری کنند!
#توییت_خوانی
@IranDel_Channel
💢
ایراندل | IranDel
🔴 جوهر ملت چیست؟ ✍ سالار سیفالدینی، دکترای جغرافیای سیاسی مناقشه کُردها و تُرکها در بیرون از مرزهای ترکیه حیرتآور است. وقتی از بیرون به مرزهای تُرکیه معاصر نگاه میکنیم، جمعیتی یکدست و متحد در زیر یک پرچمِ سرخ، نمایان میشود؛ اما وقتی همان مردم به…
🔴 #توییت_خوانی
✍️ سید کوهزاد اسماعیلی در توییتی پیرامونِ درگیری خونینِ اهالی تُرکزبان و خودتُرکپندارِ کشورِ ترکیه و اهالی کُردیزبان کشور ترکیه در خاکِ کشورِ بلژیک نوشت:
طرفداران پ.ک.ک در [کشورِ] بلژیک، جشنِ نوروز گرفتهاند و ضدِّ [کشور] ترکیه شعار دادهاند. ناسیونالیستهای افراطی تُرک با سلاح سرد و گرم و شعارهای شوونیستی به آنها حمله کردهاند و حتی چند نفر را هم موقتاً ربودهاند. و هر دو گروه [هم] در ظاهر "شهروندِ" ترکیهاند!
این [است] آرمانشهرِ چپ و شوونیسمِ قومی برای ایران!!
@IranDel_Channel
💢
🔴 #توییت_خوانی
✍️ سید کوهزاد اسماعیلی در توییتی پیرامونِ درگیری خونینِ اهالی تُرکزبان و خودتُرکپندارِ کشورِ ترکیه و اهالی کُردیزبان کشور ترکیه در خاکِ کشورِ بلژیک نوشت:
طرفداران پ.ک.ک در [کشورِ] بلژیک، جشنِ نوروز گرفتهاند و ضدِّ [کشور] ترکیه شعار دادهاند. ناسیونالیستهای افراطی تُرک با سلاح سرد و گرم و شعارهای شوونیستی به آنها حمله کردهاند و حتی چند نفر را هم موقتاً ربودهاند. و هر دو گروه [هم] در ظاهر "شهروندِ" ترکیهاند!
این [است] آرمانشهرِ چپ و شوونیسمِ قومی برای ایران!!
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
💚
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🔴 گِره فروبسته دیپلماسی ایران در قفقاز؟
✍️ مازیار خسروی در توییتی نوشت:
گِره فروبستهی دیپلماسیِ ایران در قفقاز، تنها برساخته و نتیجهی عملکرد این یا آن سفیر نیست که با برکناری امثالِ افشار سلیمانی و عباس موسوی باز شود.
آنچه درگیرش هستیم، خروجی سه دهه فرصتسوزی، گیجی راهبردی و نفوذِ پانترکالهیها تا مغزِ استخوان ساختارِ سیاسی است.
رسانههای ایرانی، سفیر برکنار شده را با مصوبه «انتقاد از حاکمِ باکو ممنوع!» به یاد خواهند آورد؛ اما سفیرانِ نمکگیر علیاف معلول هستند نه علت.
باید ریشه را خشکاند، وگرنه زدنِ شاخ و برگ، دردی را دوا نمیکند...
#توییت_خوانی
@IranDel_Channel
💢
✍️ مازیار خسروی در توییتی نوشت:
گِره فروبستهی دیپلماسیِ ایران در قفقاز، تنها برساخته و نتیجهی عملکرد این یا آن سفیر نیست که با برکناری امثالِ افشار سلیمانی و عباس موسوی باز شود.
آنچه درگیرش هستیم، خروجی سه دهه فرصتسوزی، گیجی راهبردی و نفوذِ پانترکالهیها تا مغزِ استخوان ساختارِ سیاسی است.
رسانههای ایرانی، سفیر برکنار شده را با مصوبه «انتقاد از حاکمِ باکو ممنوع!» به یاد خواهند آورد؛ اما سفیرانِ نمکگیر علیاف معلول هستند نه علت.
باید ریشه را خشکاند، وگرنه زدنِ شاخ و برگ، دردی را دوا نمیکند...
#توییت_خوانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 #توییت_خوانی
✍️ امیررضا حقگویی با انتشار برشی از یک روزنامهی ترکیهای در سال ۱۹۳۸ میلادی، نوشت:
ترکیه از دیرباز خواهانِ نابودی زبانهای بومی آناتولی در جهتِ هویتسازی جعلی تُرکی بوده است.
تیتر روزنامه ترکیه ۱۹۳۸ [میلادی]:
«کسانی که تُرکی صحبت نکنند، محکوم به حبس و پرداخت جزای نقدی هستند. نصف جریمه بصورت پاداش به مخبرها داده خواهد شد.»
@IranDel_Channel
💢
🔴 #توییت_خوانی
✍️ امیررضا حقگویی با انتشار برشی از یک روزنامهی ترکیهای در سال ۱۹۳۸ میلادی، نوشت:
ترکیه از دیرباز خواهانِ نابودی زبانهای بومی آناتولی در جهتِ هویتسازی جعلی تُرکی بوده است.
تیتر روزنامه ترکیه ۱۹۳۸ [میلادی]:
«کسانی که تُرکی صحبت نکنند، محکوم به حبس و پرداخت جزای نقدی هستند. نصف جریمه بصورت پاداش به مخبرها داده خواهد شد.»
@IranDel_Channel
💢