🔴 دریاچه ارومیه به روایت آمار
✍🏻 مهرداد توکلی اسکویی
تصویر اول، نمودار تراز آبِ دریاچه ارومیه از سال ۱۳۴۵ تا ۱۴۰۰ را نشان میدهد. تصویر دوم تلفیق نمودار بارش در حوزه آبریز و تراز دریاچه می.باشد.
همانطور که مشخص است افزایش بارش به جز در فاصله سالهای ۹۵ تا ۹۸ تاثیری در روند افزایش تراز دریاچه نداشته است.
همچنین بین سال ۸۷ تا ۹۵، افزایش بارش و ثابت ماندن آن موجب بهبود روند کاهش تراز دریاچه نشده است.
در سنوات گذشته به طور میانگین، سالیانه ۳ تا ۳.۵ میلیارد متر مکعب آب از سطح دریاچه ارومیه تبخیر شده است. بنابراین اگر حقابهی ۳.۴ میلیارد مترمکعبی دریاچه به صورت منظم تامین نشود، به هیچ وجه نباید امیدی به احیا دریاچه داشت.
بنابراین به نظر میرسد، تنها راه نجات دریاچه ارومیه «مطالبه حقآبه مصوب سالانه» و «سرمایهگذاری بر روی کاهشِ تبخیر به روشِ پوششِ شناور» میباشد.
انجامِ موفق مورد اول، قطعاً تاثیراتِ منفی بر زیستِ شغلی بخشِ بزرگی از ساکنانِ منطقه (به ویژه بخش کشاورزی) خواهد داشت. باید در این زمینه اقدامات جبرانی لازم صورت پذیرد.
@IranDel_Channel
💢
🔴 دریاچه ارومیه به روایت آمار
✍🏻 مهرداد توکلی اسکویی
تصویر اول، نمودار تراز آبِ دریاچه ارومیه از سال ۱۳۴۵ تا ۱۴۰۰ را نشان میدهد. تصویر دوم تلفیق نمودار بارش در حوزه آبریز و تراز دریاچه می.باشد.
همانطور که مشخص است افزایش بارش به جز در فاصله سالهای ۹۵ تا ۹۸ تاثیری در روند افزایش تراز دریاچه نداشته است.
همچنین بین سال ۸۷ تا ۹۵، افزایش بارش و ثابت ماندن آن موجب بهبود روند کاهش تراز دریاچه نشده است.
در سنوات گذشته به طور میانگین، سالیانه ۳ تا ۳.۵ میلیارد متر مکعب آب از سطح دریاچه ارومیه تبخیر شده است. بنابراین اگر حقابهی ۳.۴ میلیارد مترمکعبی دریاچه به صورت منظم تامین نشود، به هیچ وجه نباید امیدی به احیا دریاچه داشت.
بنابراین به نظر میرسد، تنها راه نجات دریاچه ارومیه «مطالبه حقآبه مصوب سالانه» و «سرمایهگذاری بر روی کاهشِ تبخیر به روشِ پوششِ شناور» میباشد.
انجامِ موفق مورد اول، قطعاً تاثیراتِ منفی بر زیستِ شغلی بخشِ بزرگی از ساکنانِ منطقه (به ویژه بخش کشاورزی) خواهد داشت. باید در این زمینه اقدامات جبرانی لازم صورت پذیرد.
@IranDel_Channel
💢
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مستند شاهدِ تاریخ - بخش یکم
🔴 تورج دریایی، استاد دانشگاه و رئیس مرکز ایرانشناسی ساموئل جردن ایالتی کالیفرنیا در ایرواین، از پژوهشهای خود دربارهی ایرانِ عصر ساسانی و میراثی که این شاهنشاهی، برای ایرانِ امروز جا گذاشته، میگوید.
🔴 انتشار یک #مستند به معنی تاییدِ محتوای آن نیست و صرفاً بازتابدهندهی دیدگاهِ سازندهی آن مُستند است.
🎥 این مستند را میتوانید از طریق یوتیوب هم تماشا کنید:
👇👇
مستند شاهد تاریخ - بخش یکم
@IranDel_Channel
💢
🎥 مستند شاهدِ تاریخ - بخش یکم
🔴 تورج دریایی، استاد دانشگاه و رئیس مرکز ایرانشناسی ساموئل جردن ایالتی کالیفرنیا در ایرواین، از پژوهشهای خود دربارهی ایرانِ عصر ساسانی و میراثی که این شاهنشاهی، برای ایرانِ امروز جا گذاشته، میگوید.
🔴 انتشار یک #مستند به معنی تاییدِ محتوای آن نیست و صرفاً بازتابدهندهی دیدگاهِ سازندهی آن مُستند است.
🎥 این مستند را میتوانید از طریق یوتیوب هم تماشا کنید:
👇👇
مستند شاهد تاریخ - بخش یکم
@IranDel_Channel
💢
🔴 #توییت_خوانی
✍️ آرش رئیسینژاد، دانشآموختهی دکترای روابط بینالملل در توییتی نوشت:
از سقوط اصفهان تا خُرد کردنِ لشکرهای عثمانی و فتحِ هند، کمتر از ۱۷ سال طول کشید.
نسلی نومید و سرشکسته از ایرانیان به مردمی سرافراز تبدیل شدند. نسل تغییر نکرد، اما سرنوشتِ کشور با شیوهٔ رهبری خردمندانه تغییر کرد. این همه زیر سایهی رهبریِ پرتوانِ مردی برآمده از دلِ مردم بود: نادر شاه
@IranDel_Channel
💢
🔴 #توییت_خوانی
✍️ آرش رئیسینژاد، دانشآموختهی دکترای روابط بینالملل در توییتی نوشت:
از سقوط اصفهان تا خُرد کردنِ لشکرهای عثمانی و فتحِ هند، کمتر از ۱۷ سال طول کشید.
نسلی نومید و سرشکسته از ایرانیان به مردمی سرافراز تبدیل شدند. نسل تغییر نکرد، اما سرنوشتِ کشور با شیوهٔ رهبری خردمندانه تغییر کرد. این همه زیر سایهی رهبریِ پرتوانِ مردی برآمده از دلِ مردم بود: نادر شاه
@IranDel_Channel
💢
🔴 #اطلاع_رسانی
🔴 فصلنامۀ تاریخی ثانیه
شمارۀ ۳ ، تابستان ۱۴۰۲ خورشیدی
(ویژهنامۀ تجزیهطلبی در ایران)
با آثار و مقالاتی از
بهرام آرامی، داراب احمدی، مجتبی برزویی، تیرداد بنکدار، کاوه بیات، نصرالله پورجوادی، مزدا تاجبخش، جلال خالقی مطلق، کاظم سادات اشکوری، محمود راجی، هوشنگ طالع، عقاب علیاحمدی، علی علیبابایی درمنی، هادی غلامدوست، ابولقاسم فقیری، احمدرضا قائممقامی، بزرگمهر لقمان، محمدرضا مدیحی، داود منشیزاده، م.مهیار، جعفر وثوقی و احسان هوشمند
@IranDel_Channel
💢
🔴 فصلنامۀ تاریخی ثانیه
شمارۀ ۳ ، تابستان ۱۴۰۲ خورشیدی
(ویژهنامۀ تجزیهطلبی در ایران)
با آثار و مقالاتی از
بهرام آرامی، داراب احمدی، مجتبی برزویی، تیرداد بنکدار، کاوه بیات، نصرالله پورجوادی، مزدا تاجبخش، جلال خالقی مطلق، کاظم سادات اشکوری، محمود راجی، هوشنگ طالع، عقاب علیاحمدی، علی علیبابایی درمنی، هادی غلامدوست، ابولقاسم فقیری، احمدرضا قائممقامی، بزرگمهر لقمان، محمدرضا مدیحی، داود منشیزاده، م.مهیار، جعفر وثوقی و احسان هوشمند
@IranDel_Channel
💢
🔴 کشاورزان محلی حقابهی دریاچه ارومیه را در مسیر خط لوله انتقال آب به سرقت میبرند!
✍️ گزارش روزنامه فرهیختگان
حقابه دریاچه ارومیه، پیش از رسیدن به این دریاچه، توسط کشاورزان سرقت میشود و از طریق ایجاد کانال در مسیر تونل، بهجای اینکه آب انتقال داده شده به دریاچه برسد در عوض به زمینهای کشاورزی حوضه آبریز ارومیه از این انتقال منتفع میشوند تا اینکه امروز چشم دریاچه ارومیه از انتظار برای آب خشک شد.
کشاورزان محلی حتی از پمپهای شش اینچی برای استفاده از حقابه انتقال داده شده نیز استفاده کرده بودند و مدیرکل حفاظت محیطزیست آذربایجانغربی از کشف دو موتور پمپ در کنار کانال انتقال آب رودخانه زاب خبر داده بود.
🔴 گزارشِ روزنامه فرهیختگان را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 کشاورزان محلی حقابهی دریاچه ارومیه را در مسیر خط لوله انتقال آب به سرقت میبرند!
✍️ گزارش روزنامه فرهیختگان
حقابه دریاچه ارومیه، پیش از رسیدن به این دریاچه، توسط کشاورزان سرقت میشود و از طریق ایجاد کانال در مسیر تونل، بهجای اینکه آب انتقال داده شده به دریاچه برسد در عوض به زمینهای کشاورزی حوضه آبریز ارومیه از این انتقال منتفع میشوند تا اینکه امروز چشم دریاچه ارومیه از انتظار برای آب خشک شد.
کشاورزان محلی حتی از پمپهای شش اینچی برای استفاده از حقابه انتقال داده شده نیز استفاده کرده بودند و مدیرکل حفاظت محیطزیست آذربایجانغربی از کشف دو موتور پمپ در کنار کانال انتقال آب رودخانه زاب خبر داده بود.
🔴 گزارشِ روزنامه فرهیختگان را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
آب انتقالی به دریاچه ارومیه بین راه گم میشود
🔴 آب انتقالی به دریاچه ارومیه بین راه گم میشود ✍️ اقتباس از گزارش زینب مرزوقی، خبرنگارِ گروه جامعه روزنامه فرهیختگان میتوانم بگویم تقریباً معنای واژه خشک شدن انبوه آبها را میفهمم. اما خب راستش موقعیت جغرافیایی مصداق این واژه در جنوب کشورمان است و…
🔴 محمد درویش، کارشناس محیطزیست در گفتگو با پایگاه خبری «انتخاب»:
در دهه هفتاد همایش «چگونه از شرِّ دریاچه ارومیه خلاص شویم» در دانشگاه تبریز برگزار شد / ما به دست خودمان این بلا را سر دریاچه آوردیم / در اوایل دهه هفتاد، کمتر از هفت هزار حلقه چاه در آنجا بود، اما الان ۷۸ هزار چاه احداث شده است.
پایانِ دریاچه ارومیه، تیتر غمانگیزی است که در واقعیت با آن مواجه شدهایم. در سالهای اخیر بارها و بارها نسبت به این موضوع و خطرات آن صحبتهای مفصلی از سوی کارشناسان محیط زیست شده بود، اما با بی توجهی دولت و نگاه اشتباه به مسئله دریاچه ارومیه، باعث خشک شدن این دریاچه مهم شدهاند. اما به واقع ماجرای دریاچه ارومیه چیست؟
محمد درویش، کارشناس محیط زیست، درباره خشک شدن دائمی دریاچه ارومیه به «انتخاب» گفت: دریاچه ارومیه ۵.۱ میلیون هکتار وسعت دارد یعنی پنج برابر کشوری به اندازه لبنان! شیب زمین در آن منطقه به سمت دریاچه ارومیه است و هرگز این پهنه خشک نخواهد شد. بالاخره در اثر بارندگیها و سیلها و پسآبها، آبی وجود دارد که به سمت این دریاچه حرکت کند. همینطور که دریاچه کویر قم و حوض سلطان هرگز به صورت کامل خشک نمیشود، یا جازموریان هم به طور کامل خشک نخواهد شد. بالاخره در برخی مواقع آبی به آن سمت حرکت میکند اما متأسفانه چون حل حقآبه مورد نیاز برای این وسعت تامین نشده است. این حقآبه بیش از ۳.۴ میلیارد مترمکعب در سال است. یعنی ما باید بتوانیم ۳.۴ میلیارد در سال مترمکعب آب در اختیار آن قرار دهیم تا در حد تراز اکولوژیکی ۱۲۷۳ متر به حیات خود ادامه دهد اما این اتفاق رخ نداد.
او افزود: ما وسعت اراضی کشاورزی را از ۳۲۰ هزار هکتار به ۶۸۰ هزار هکتار رساندیم. با توجه به متوسط مصرف آب در هر هکتار ۱۰ هزار مترمکعب است، ۳.۶ میلیارد مترمکعب به مصرف آب اضافه کرده.ایم. کل حقآبه دریاچه ۳.۴ میلیارد مترمکعب در سال است یعنی ما بیش از حق.آبه دریاچه به وسعت اراضی کشاورزی اضافه کردیم و باعث شد کل دریاچه را از دست بدهیم.
وی درباره تأثیر احداث سدها بر خشکی دریاچه ارومیه اشاره کرد: ما ٩٩ سد روی رودخانه های منتهی به دریاچه ارومیه زدهایم. در اصل ١٠٥ سد در طرحها بود اما نیمه کاره مانده است، فشارهایی هم از سمت نمایندگان مجلس وجود دارد که باقی آن را هم تکمیل کنند. برای جبران باقی آب کشاورزی هم چاه زدهاند. در اوایل دهه هفتاد کمتر از هفت هزار حلق چاه در آنجا بود اما الان ٧٨ هزار چاه احداث شده است. یعنی به جای اینکه به سمت کاهش ١٥ درصدی فشار برای باقی ماندن دریاچه، متآسفانه صد درصد فشار را افزایش دادیم و دریاچه به وضع کنونی افتاد.
محمد درویش افزود: یک همایش در دهه هفتاد خورشیدی در دانشگاه تبریز برگزار شد که موضوع آن این بود که چگونه میتوانیم از شرِّ دریاچه ارومیه خلاص شویم! آن موقع سطح آب بالا میآمد و همه نگران بودند که این دریاچه، تأسیسات را زیر آب میبرد و همایش گذاشتد که چگونه این خطر را رفع کنیم. برخی گفتند از طریق یک کانال آب دریاچه را به رود ارس ببریم یا سدها را زیاد کنیم. ما به دست خودمان این بلا را سر دریاچه آوردیم و مجموعه مقالات آن همایش در تاریخ این کشور ثبت شده است. ما باید شجاعت قبول این مسئولیت را بپذیریم. نظام تدبیر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه به شدت بد عمل کرد و فهم بومشناختی در توزیع منابع وجود نداشت.
🔴 منبع: پایگاه خبری انتخاب
@IranDel_Channel
💢
🔴 محمد درویش، کارشناس محیطزیست در گفتگو با پایگاه خبری «انتخاب»:
در دهه هفتاد همایش «چگونه از شرِّ دریاچه ارومیه خلاص شویم» در دانشگاه تبریز برگزار شد / ما به دست خودمان این بلا را سر دریاچه آوردیم / در اوایل دهه هفتاد، کمتر از هفت هزار حلقه چاه در آنجا بود، اما الان ۷۸ هزار چاه احداث شده است.
پایانِ دریاچه ارومیه، تیتر غمانگیزی است که در واقعیت با آن مواجه شدهایم. در سالهای اخیر بارها و بارها نسبت به این موضوع و خطرات آن صحبتهای مفصلی از سوی کارشناسان محیط زیست شده بود، اما با بی توجهی دولت و نگاه اشتباه به مسئله دریاچه ارومیه، باعث خشک شدن این دریاچه مهم شدهاند. اما به واقع ماجرای دریاچه ارومیه چیست؟
محمد درویش، کارشناس محیط زیست، درباره خشک شدن دائمی دریاچه ارومیه به «انتخاب» گفت: دریاچه ارومیه ۵.۱ میلیون هکتار وسعت دارد یعنی پنج برابر کشوری به اندازه لبنان! شیب زمین در آن منطقه به سمت دریاچه ارومیه است و هرگز این پهنه خشک نخواهد شد. بالاخره در اثر بارندگیها و سیلها و پسآبها، آبی وجود دارد که به سمت این دریاچه حرکت کند. همینطور که دریاچه کویر قم و حوض سلطان هرگز به صورت کامل خشک نمیشود، یا جازموریان هم به طور کامل خشک نخواهد شد. بالاخره در برخی مواقع آبی به آن سمت حرکت میکند اما متأسفانه چون حل حقآبه مورد نیاز برای این وسعت تامین نشده است. این حقآبه بیش از ۳.۴ میلیارد مترمکعب در سال است. یعنی ما باید بتوانیم ۳.۴ میلیارد در سال مترمکعب آب در اختیار آن قرار دهیم تا در حد تراز اکولوژیکی ۱۲۷۳ متر به حیات خود ادامه دهد اما این اتفاق رخ نداد.
او افزود: ما وسعت اراضی کشاورزی را از ۳۲۰ هزار هکتار به ۶۸۰ هزار هکتار رساندیم. با توجه به متوسط مصرف آب در هر هکتار ۱۰ هزار مترمکعب است، ۳.۶ میلیارد مترمکعب به مصرف آب اضافه کرده.ایم. کل حقآبه دریاچه ۳.۴ میلیارد مترمکعب در سال است یعنی ما بیش از حق.آبه دریاچه به وسعت اراضی کشاورزی اضافه کردیم و باعث شد کل دریاچه را از دست بدهیم.
وی درباره تأثیر احداث سدها بر خشکی دریاچه ارومیه اشاره کرد: ما ٩٩ سد روی رودخانه های منتهی به دریاچه ارومیه زدهایم. در اصل ١٠٥ سد در طرحها بود اما نیمه کاره مانده است، فشارهایی هم از سمت نمایندگان مجلس وجود دارد که باقی آن را هم تکمیل کنند. برای جبران باقی آب کشاورزی هم چاه زدهاند. در اوایل دهه هفتاد کمتر از هفت هزار حلق چاه در آنجا بود اما الان ٧٨ هزار چاه احداث شده است. یعنی به جای اینکه به سمت کاهش ١٥ درصدی فشار برای باقی ماندن دریاچه، متآسفانه صد درصد فشار را افزایش دادیم و دریاچه به وضع کنونی افتاد.
محمد درویش افزود: یک همایش در دهه هفتاد خورشیدی در دانشگاه تبریز برگزار شد که موضوع آن این بود که چگونه میتوانیم از شرِّ دریاچه ارومیه خلاص شویم! آن موقع سطح آب بالا میآمد و همه نگران بودند که این دریاچه، تأسیسات را زیر آب میبرد و همایش گذاشتد که چگونه این خطر را رفع کنیم. برخی گفتند از طریق یک کانال آب دریاچه را به رود ارس ببریم یا سدها را زیاد کنیم. ما به دست خودمان این بلا را سر دریاچه آوردیم و مجموعه مقالات آن همایش در تاریخ این کشور ثبت شده است. ما باید شجاعت قبول این مسئولیت را بپذیریم. نظام تدبیر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه به شدت بد عمل کرد و فهم بومشناختی در توزیع منابع وجود نداشت.
🔴 منبع: پایگاه خبری انتخاب
@IranDel_Channel
💢
Telegram
attach 📎
🔴 پانترکیسم در قوارهای تازه
✍️ محمد جعفری قنواتی (دانشآموختهی دکترای فرهنگ و ادبیات عامه) در واکنش به آمارسازی و عددسازی جعلی پانترکها در صفحهی اینستاگرام خود نوشت:
مدتی است که پانترکان، تبلیغات خود را از [خطّهی] آذربایجان [ایران] به مناطق دیگر از جمله میان تُرکان قشقایی، خراسان و اصفهان نیز گسترش داده و در این مناطق، اقدام به یارگیری میکنند.
این کار کاملاً سازمانیافته انجام میگیرد و فعلاً بر مقولههای فرهنگی متمرکز است. تبلیغ این نکته که "ایران دومین کشورِ پرجمعیت تُرک است"، وجه دیگری از همین رفتار است. این یارگیری اهداف شومی دارد که کمترین آن رواجِ تنفرِ قومی در سراسرِ ایران است. ایجاد پایگاههایی برای حمایت از اندیشههای جداییطلبانه نیز از جمله اهدافِ دیگر آنهاست.
سیاست کلی آنها مشروعیت بخشی به تقسیماتِ قومی در ایران و در نتیجه تضعیفِ وحدتِ ملی است. اقدام چند سال پیشِ نمایندگان مجلس به رهبری [مسعود] پزشکیانِ اصلاح طلب در ایجاد "فراکسیون ترکها در مجلس" نیز در همین راستا صورت گرفت.
به هوش باشیم، پانترکیسم تمامِ تجارب خود را در ماورالنهر، قفقاز و ترکیه برای تحقق اهدافش به کار گرفته است.
جالب است بدانیم آنهایی که اینگونه آمارسازی میکنند، در همین صفحه [اینستاگرامی] همهی جمعیتِ [کشور] ترکیه را تُرک دانسته و قریب ۲۰ ملیون کُرد را نیز تُرک به شمار آوردهاند.
@IranDel_Channel
💢
🔴 پانترکیسم در قوارهای تازه
✍️ محمد جعفری قنواتی (دانشآموختهی دکترای فرهنگ و ادبیات عامه) در واکنش به آمارسازی و عددسازی جعلی پانترکها در صفحهی اینستاگرام خود نوشت:
مدتی است که پانترکان، تبلیغات خود را از [خطّهی] آذربایجان [ایران] به مناطق دیگر از جمله میان تُرکان قشقایی، خراسان و اصفهان نیز گسترش داده و در این مناطق، اقدام به یارگیری میکنند.
این کار کاملاً سازمانیافته انجام میگیرد و فعلاً بر مقولههای فرهنگی متمرکز است. تبلیغ این نکته که "ایران دومین کشورِ پرجمعیت تُرک است"، وجه دیگری از همین رفتار است. این یارگیری اهداف شومی دارد که کمترین آن رواجِ تنفرِ قومی در سراسرِ ایران است. ایجاد پایگاههایی برای حمایت از اندیشههای جداییطلبانه نیز از جمله اهدافِ دیگر آنهاست.
سیاست کلی آنها مشروعیت بخشی به تقسیماتِ قومی در ایران و در نتیجه تضعیفِ وحدتِ ملی است. اقدام چند سال پیشِ نمایندگان مجلس به رهبری [مسعود] پزشکیانِ اصلاح طلب در ایجاد "فراکسیون ترکها در مجلس" نیز در همین راستا صورت گرفت.
به هوش باشیم، پانترکیسم تمامِ تجارب خود را در ماورالنهر، قفقاز و ترکیه برای تحقق اهدافش به کار گرفته است.
جالب است بدانیم آنهایی که اینگونه آمارسازی میکنند، در همین صفحه [اینستاگرامی] همهی جمعیتِ [کشور] ترکیه را تُرک دانسته و قریب ۲۰ ملیون کُرد را نیز تُرک به شمار آوردهاند.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
💚
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚫️ به یاد بانو پروین؛
هنرمند و خواننده توانای موسیقی ایرانی
یاد و نامشان در دفتر فرهنگ و هنر ایران، جاوید
پروین نوریوند
۱۳۱۷
۱۴۰۲
@IranDel_Channel
💢
⚫️ به یاد بانو پروین؛
هنرمند و خواننده توانای موسیقی ایرانی
یاد و نامشان در دفتر فرهنگ و هنر ایران، جاوید
پروین نوریوند
۱۳۱۷
۱۴۰۲
@IranDel_Channel
💢
🔴 داستان عظمتطلبی
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دانشآموختهی دکترای روابط بینالملل
شهر کالسدون؛ امروزه کادیکوی میخوانندش و شهری است کوچک، روبروی استانبولِ کنونی.
کالسدون، حدِّ نهایی پیشروی ارتش ایرانِ ساسانی در جنگ با امپراتوری بیزانس در ۶۲۶ میلادی بود. کمتر از ۲ سال بعد خسروپرویز کُشته شد و اندکی بعد نیز ایرانِ ساسانی توسط اعرابِ مسلمان تسخیر شد.
شهرِ دهلی هند؛ بیش از هزار سال از قادسیه گذشته است. حدِّ نهایی پیشروی ارتشِ ایران، پس از خُردکردن ارتشِ هند در جنگِ کرنال ۱۷۳۹ میلادی بود.
نادرشاه با رهبری خردمندانه در میدانِ جنگ، نسلی شکستخورده را به پیروزی هدایت کرد ولی کمتر از ۸ سال بعد، نادرشاه کُشته شد و ایرانِ یکپارچهاش گرفتارِ جنگِ داخلیِ ویرانگر شد.
خسروپرویز و نادرشاه اما اشتباهی ویرانگر داشتند. اشتباه خسرو کُشتن نعمان بن منذر نبود؛ اشتباه نادر نیز کور کردن پسر خود، رضاقلی میرزا نبود. اشتباه آنان، بیشگستری از طریق نظامیگریِ صرف بود؛ اشتباه در تکیهٔ تام بر نیروهای نظامی، ورای مرزهای تاریخی بود. جهانگیر شدند، ولی جهاندار نبودند!
خردمندی و جهانداری با تداومِ میراثِ مثبت درهمتنیده است؛ هر چه میراث بادوامتر، خردمندی افزونتر. خسروپرویز و نادرشاه هر دو لایق بودند، اما تنها در زمانهی خود، چرا که میراثی کوتاهمدت داشتند. خسروپرویز نتوانست خردمندتر از جدّش، خسرو انوشیروان، شود؛ نادرشاه نیز کاردانتر از شاه عباس اول نشد.
اما «خردمندترین» نبودنِ خسروپرویز و نادرشاه به معنای بیلیاقتی آنان نبود. هر دو زمانی رهبری را دردست گرفتند که کشور با شورشیِ ژرف روبرو شده بود: بهرام چوبین و محمود افغان.
هر دو اما بر شورشها غلبه کرده و بر قلمرو کشور ایران افزودند. با اینحال، درکِ درستی از بنیانهای هنجاریِ ایران نداشتند.
خسروپرویز، هنرپرور بود و دربارش عصر طلایی ادب و موسیقی پیش از اسلام بود. نادرشاه نفوذ ویرانگر روحانیت درباری شیعی را که از عوامل قطعی سقوط صفوی بود را نابود کرد؛ از تنش شیعی - سنی در کشور کاست؛ کوشید تا توجیهات مذهبی برای حملهی ترکان عثمانی به ایران را برچیند و ارتشی یکپارچه ایجاد کرد.
علیرغمِ میراث کوتاهشان، هر دو اما در حافظهی ایرانی به نیکی و حسرت باقی ماندند. هر شاهی شکوهِ «خسروانی» میجُست و هر سرداری در پی فتوحات «نادری» میگشت. چنین جذبهای جلوهای است از افسونِ عظمتطلبی در میانِ نخبگانِ ایرانی؛ افسونی که در میان نخبگان و جامعهی کشورِ ترکیه کنونی نیز دیده میشود.
گو اینکه عظمتطلبی در شرایط تحقیرِ ملی پررنگتر میشود؛ ولی ریشهی آن را باید در سرچشمهی تاریخ دولتِ ایرانی دید. برخلاف گسترش تدریجی روم، ایران از آغاز بزرگ زاده شد. جای شگفتی نیست که فرمانروای ایرانی خواهان دستیابی به شکوهِ گذشته است و این شکوه را در چیرگیِ تام بر غربِ آسیا میداند.
این بدین معناست که فرمانروای ایرانی همواره دچار وسوسهی عظمتطلبی میشود. با چند پیروزی در عرصههای مختلف، در «شاخ آفریقا» دخالت میکند یا به استیلا بر «چهار پایتخت عربی» مینازد. غافل از آنکه، خواستههایش با داشتههایش یکسان نیست؛ و از همین رو، در درازمدت با مشکل روبرو میشود.
نمیتوان یکشبه تمنای عظمتطلبی را در ایران پاک کرد و جایگزینی برای آن یافت. با این حال، میتوان نمود و نماد آن را تغییر داد. جلوه این تمنا را باید از حسرتِ گذشته به چشماندازی دسترسپذیر در آینده با تکیه بر درکِ گذشته و یادگیریِ امروزی از دیگران دید؛ چشماندازی مبتنی بر توسعه!
🔴 پینوشت:
بازنشرِ رشتهتوییتی از یک شخص به معنای تأیید تمام مواضغ آن شخص نیست.
بدون تغییر محتوای رشتهتوییت، برخی واژگان بدان افزوده یا کاسته شده است تا درکِ متن، روانتر شود.
#توییت_خوانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 داستان عظمتطلبی
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دانشآموختهی دکترای روابط بینالملل
شهر کالسدون؛ امروزه کادیکوی میخوانندش و شهری است کوچک، روبروی استانبولِ کنونی.
کالسدون، حدِّ نهایی پیشروی ارتش ایرانِ ساسانی در جنگ با امپراتوری بیزانس در ۶۲۶ میلادی بود. کمتر از ۲ سال بعد خسروپرویز کُشته شد و اندکی بعد نیز ایرانِ ساسانی توسط اعرابِ مسلمان تسخیر شد.
شهرِ دهلی هند؛ بیش از هزار سال از قادسیه گذشته است. حدِّ نهایی پیشروی ارتشِ ایران، پس از خُردکردن ارتشِ هند در جنگِ کرنال ۱۷۳۹ میلادی بود.
نادرشاه با رهبری خردمندانه در میدانِ جنگ، نسلی شکستخورده را به پیروزی هدایت کرد ولی کمتر از ۸ سال بعد، نادرشاه کُشته شد و ایرانِ یکپارچهاش گرفتارِ جنگِ داخلیِ ویرانگر شد.
خسروپرویز و نادرشاه اما اشتباهی ویرانگر داشتند. اشتباه خسرو کُشتن نعمان بن منذر نبود؛ اشتباه نادر نیز کور کردن پسر خود، رضاقلی میرزا نبود. اشتباه آنان، بیشگستری از طریق نظامیگریِ صرف بود؛ اشتباه در تکیهٔ تام بر نیروهای نظامی، ورای مرزهای تاریخی بود. جهانگیر شدند، ولی جهاندار نبودند!
خردمندی و جهانداری با تداومِ میراثِ مثبت درهمتنیده است؛ هر چه میراث بادوامتر، خردمندی افزونتر. خسروپرویز و نادرشاه هر دو لایق بودند، اما تنها در زمانهی خود، چرا که میراثی کوتاهمدت داشتند. خسروپرویز نتوانست خردمندتر از جدّش، خسرو انوشیروان، شود؛ نادرشاه نیز کاردانتر از شاه عباس اول نشد.
اما «خردمندترین» نبودنِ خسروپرویز و نادرشاه به معنای بیلیاقتی آنان نبود. هر دو زمانی رهبری را دردست گرفتند که کشور با شورشیِ ژرف روبرو شده بود: بهرام چوبین و محمود افغان.
هر دو اما بر شورشها غلبه کرده و بر قلمرو کشور ایران افزودند. با اینحال، درکِ درستی از بنیانهای هنجاریِ ایران نداشتند.
خسروپرویز، هنرپرور بود و دربارش عصر طلایی ادب و موسیقی پیش از اسلام بود. نادرشاه نفوذ ویرانگر روحانیت درباری شیعی را که از عوامل قطعی سقوط صفوی بود را نابود کرد؛ از تنش شیعی - سنی در کشور کاست؛ کوشید تا توجیهات مذهبی برای حملهی ترکان عثمانی به ایران را برچیند و ارتشی یکپارچه ایجاد کرد.
علیرغمِ میراث کوتاهشان، هر دو اما در حافظهی ایرانی به نیکی و حسرت باقی ماندند. هر شاهی شکوهِ «خسروانی» میجُست و هر سرداری در پی فتوحات «نادری» میگشت. چنین جذبهای جلوهای است از افسونِ عظمتطلبی در میانِ نخبگانِ ایرانی؛ افسونی که در میان نخبگان و جامعهی کشورِ ترکیه کنونی نیز دیده میشود.
گو اینکه عظمتطلبی در شرایط تحقیرِ ملی پررنگتر میشود؛ ولی ریشهی آن را باید در سرچشمهی تاریخ دولتِ ایرانی دید. برخلاف گسترش تدریجی روم، ایران از آغاز بزرگ زاده شد. جای شگفتی نیست که فرمانروای ایرانی خواهان دستیابی به شکوهِ گذشته است و این شکوه را در چیرگیِ تام بر غربِ آسیا میداند.
این بدین معناست که فرمانروای ایرانی همواره دچار وسوسهی عظمتطلبی میشود. با چند پیروزی در عرصههای مختلف، در «شاخ آفریقا» دخالت میکند یا به استیلا بر «چهار پایتخت عربی» مینازد. غافل از آنکه، خواستههایش با داشتههایش یکسان نیست؛ و از همین رو، در درازمدت با مشکل روبرو میشود.
نمیتوان یکشبه تمنای عظمتطلبی را در ایران پاک کرد و جایگزینی برای آن یافت. با این حال، میتوان نمود و نماد آن را تغییر داد. جلوه این تمنا را باید از حسرتِ گذشته به چشماندازی دسترسپذیر در آینده با تکیه بر درکِ گذشته و یادگیریِ امروزی از دیگران دید؛ چشماندازی مبتنی بر توسعه!
🔴 پینوشت:
بازنشرِ رشتهتوییتی از یک شخص به معنای تأیید تمام مواضغ آن شخص نیست.
بدون تغییر محتوای رشتهتوییت، برخی واژگان بدان افزوده یا کاسته شده است تا درکِ متن، روانتر شود.
#توییت_خوانی
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
💚
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
⚫️ به بهانهی درگذشتِ کورش صفوی؛ زبانشناس و مترجم برجستهی ایرانی، رئیس انجمن زبانشناسی ایران و استاد دانشگاه علامه طباطبایی.
ششم تیر ۱۳۳۵ خورشیدی
بیستم امرداد ۱۴۰۲ خورشیدی
کورش صفوی دارای پژوهشهای متعددی در زمینه معنیشناسی، نشانهشناسی، رابطه زبانشناسی و ادبیات و تاریخ زبانشناسی میباشد.
کورش صفوی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در آلمان و اتریش به پایان برد و در سال ۱۳۵۰ خورشیدی به تهران بازگشت. به دلیل نپذیرفتن دیپلم اتریش از سوی ایران وادار شد در همان سال مجدداً به دبیرستان برود و از دبیرستان هدف ۴ آن ایام، دیپلم ریاضی بگیرد. سپس به رشته زبان و ادبیات آلمانی دانشگاه تهران رفت و سال بعد انتقالی به مدرسهی عالی ترجمه گرفت و در سال ۱۳۵۴ موفق به اخذ لیسانس از این دانشگاه شد.
در همان سال برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت؛ و پس از یک فصل تحصیل در رشته زبانشناسی در دانشگاه دولتی اوهایو و دو نیمسال تحصیل در ام.آی. تی، به دلیل بیماری پدر به ایران بازگشت و در سال ۱۳۵۶ خورشیدی وارد دورهٔ کارشناسیارشد زبانشناسی دانشگاه تهران شده و موفق شد در سال ۱۳۵۸ خورشیدی و پیش از انقلاب فرهنگی ارشد خود را بگیرد. وی در همان سال ۱۳۵۶ خورشیدی ابتدا به صورت حقالتدریسی سپس به صورت قراردادی و پیمانی به استخدام دانشکدهٔ علوم و ارتباطات درآمد. وی نزدیک به ده سال پس از اخذ کارشناسیارشد خود و هنگامی که دورهٔ دکتری زبانشناسی دانشگاه تهران دوباره بازگشایی شد، وارد این دوره شد و در سال ۱۳۷۲ خورشیدی دکتری زبانشناسی خود را از این دانشگاه گرفت.
آثار:
درآمدی بر زبانشناسی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰.
واژهنامهٔ زبانشناسی. تهران: نشر مجرد. ۱۳۶۱.
نگاهی به پیشینهٔ زبان فارسی. تهران: نشر مرکز. ۱۳۶۷.
هفت گفتار دربارهٔ ترجمه. تهران: نشر مرکز. ۱۳۷۱.
از زبانشناسی به ادبیات. ج اول: نظم. تهران: نشر مرکز. ۱۳۷۱.
گفتارهایی در زبانشناسی. تهران: نشر هرمس. ۱۳۸۰.
درآمدی بر معنیشناسی. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی. ۱۳۸۰.
منطق در زبانشناسی. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی. ۱۳۸۰.
از زبانشناسی به ادبیات. ج دوم: شعر. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی. ۱۳۸۱.
معنیشناسی کاربردی. تهران: نشر همشهری. ۱۳۸۲.
فرهنگ توصیفی معنیشناسی. تهران: نشر فرهنگ معاصر. ۱۳۸۴.
نگاهی به ادبیات از دیدگاه زبانشناسی. تهران: انتشارات انجمن شاعران ایران. ۱۳۸۴.
زبانهای دنیا: چهار مقاله در زبانشناسی، تهران: انتشارات سعاد. ۱۳۸۴.
⚫️ در ویدئوی پیوست، زندهیاد کورش صفوی، با شوخطبعی، معنای دوست داشتن را شرح میدهند.
⚫️ یاد و نامشان جاوید
@IranDel_Channel
💢
⚫️ به بهانهی درگذشتِ کورش صفوی؛ زبانشناس و مترجم برجستهی ایرانی، رئیس انجمن زبانشناسی ایران و استاد دانشگاه علامه طباطبایی.
ششم تیر ۱۳۳۵ خورشیدی
بیستم امرداد ۱۴۰۲ خورشیدی
کورش صفوی دارای پژوهشهای متعددی در زمینه معنیشناسی، نشانهشناسی، رابطه زبانشناسی و ادبیات و تاریخ زبانشناسی میباشد.
کورش صفوی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در آلمان و اتریش به پایان برد و در سال ۱۳۵۰ خورشیدی به تهران بازگشت. به دلیل نپذیرفتن دیپلم اتریش از سوی ایران وادار شد در همان سال مجدداً به دبیرستان برود و از دبیرستان هدف ۴ آن ایام، دیپلم ریاضی بگیرد. سپس به رشته زبان و ادبیات آلمانی دانشگاه تهران رفت و سال بعد انتقالی به مدرسهی عالی ترجمه گرفت و در سال ۱۳۵۴ موفق به اخذ لیسانس از این دانشگاه شد.
در همان سال برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت؛ و پس از یک فصل تحصیل در رشته زبانشناسی در دانشگاه دولتی اوهایو و دو نیمسال تحصیل در ام.آی. تی، به دلیل بیماری پدر به ایران بازگشت و در سال ۱۳۵۶ خورشیدی وارد دورهٔ کارشناسیارشد زبانشناسی دانشگاه تهران شده و موفق شد در سال ۱۳۵۸ خورشیدی و پیش از انقلاب فرهنگی ارشد خود را بگیرد. وی در همان سال ۱۳۵۶ خورشیدی ابتدا به صورت حقالتدریسی سپس به صورت قراردادی و پیمانی به استخدام دانشکدهٔ علوم و ارتباطات درآمد. وی نزدیک به ده سال پس از اخذ کارشناسیارشد خود و هنگامی که دورهٔ دکتری زبانشناسی دانشگاه تهران دوباره بازگشایی شد، وارد این دوره شد و در سال ۱۳۷۲ خورشیدی دکتری زبانشناسی خود را از این دانشگاه گرفت.
آثار:
درآمدی بر زبانشناسی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰.
واژهنامهٔ زبانشناسی. تهران: نشر مجرد. ۱۳۶۱.
نگاهی به پیشینهٔ زبان فارسی. تهران: نشر مرکز. ۱۳۶۷.
هفت گفتار دربارهٔ ترجمه. تهران: نشر مرکز. ۱۳۷۱.
از زبانشناسی به ادبیات. ج اول: نظم. تهران: نشر مرکز. ۱۳۷۱.
گفتارهایی در زبانشناسی. تهران: نشر هرمس. ۱۳۸۰.
درآمدی بر معنیشناسی. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی. ۱۳۸۰.
منطق در زبانشناسی. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی. ۱۳۸۰.
از زبانشناسی به ادبیات. ج دوم: شعر. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی. ۱۳۸۱.
معنیشناسی کاربردی. تهران: نشر همشهری. ۱۳۸۲.
فرهنگ توصیفی معنیشناسی. تهران: نشر فرهنگ معاصر. ۱۳۸۴.
نگاهی به ادبیات از دیدگاه زبانشناسی. تهران: انتشارات انجمن شاعران ایران. ۱۳۸۴.
زبانهای دنیا: چهار مقاله در زبانشناسی، تهران: انتشارات سعاد. ۱۳۸۴.
⚫️ در ویدئوی پیوست، زندهیاد کورش صفوی، با شوخطبعی، معنای دوست داشتن را شرح میدهند.
⚫️ یاد و نامشان جاوید
@IranDel_Channel
💢
Telegram
attach 📎
⚫️ #اطلاع_رسانی
⚫️ ماهنامه وطنیولی برگزار میکند:
بهشت برینش بود جایگاه
یادبودِ زندهیاد رحیم نیکبخت، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ آذربایجان در دومین سالگرد درگذشت
⚫️ با حضور:
کاوه بیات
اکبر ایرانی
مسعود عرفانیان
عطاالله عبدی
افشین جعفرزاده
احسان هوشمند
مهدی حسینی تقیآباد
اسماعیل حسنزاده
محمدعلی بهمنی قاجار
مجتبی سلطانی احمدی
⚫️ زمان:
دوشنبه ۲۳ امرداد ۱۴۰۲ خورشیدی، ساعت هجده
⚫️ مکان:
تهران، بلوار کشاورز، خیابان عبداللهزاده، نبش کوچه افشار، پلاک ۲۱، دفتر ماهنامه وطنیولی
@IranDel_Channel
💢
⚫️ #اطلاع_رسانی
⚫️ ماهنامه وطنیولی برگزار میکند:
بهشت برینش بود جایگاه
یادبودِ زندهیاد رحیم نیکبخت، پژوهشگر تاریخ و فرهنگ آذربایجان در دومین سالگرد درگذشت
⚫️ با حضور:
کاوه بیات
اکبر ایرانی
مسعود عرفانیان
عطاالله عبدی
افشین جعفرزاده
احسان هوشمند
مهدی حسینی تقیآباد
اسماعیل حسنزاده
محمدعلی بهمنی قاجار
مجتبی سلطانی احمدی
⚫️ زمان:
دوشنبه ۲۳ امرداد ۱۴۰۲ خورشیدی، ساعت هجده
⚫️ مکان:
تهران، بلوار کشاورز، خیابان عبداللهزاده، نبش کوچه افشار، پلاک ۲۱، دفتر ماهنامه وطنیولی
@IranDel_Channel
💢
🔴 #اطلاع_رسانی
🔴 وطنیولی برگزار میکند:
چشم ایران خشکید
بررسی و آسیبشناسی آخرین وضعیتِ دریاچه ارومیه
🔴 با حضور:
دکتر مهدی فصیحی هرندی، پژوهشگر حکمرانی، دیپلماسی و سیاستگذاری آب
احسان هوشمند، پژوهشگر مسائل اقوام و اجتماعی
آرش میلانی، کنشگر محیط زیست و عضو سابق شورای شهر تهران
علی حاجیمرادی، کارشناس مدیریت منابع آب
جواد حیدریان، روزنامهنگار و کنشگر محیط زیست
🔴 زمان:
یکشنبه ۲۲ امُرداد ۱۴۰۲ خورشیدی، ساعت هجده
🔴 مکان:
تهران، بلوار کشاورز، خیابان عبداللهزاده، نبش کوچه افشار، پلاک ۲۱، دفتر ماهنامه وطنیولی
@IranDel_Channel
💢
🔴 #اطلاع_رسانی
🔴 وطنیولی برگزار میکند:
چشم ایران خشکید
بررسی و آسیبشناسی آخرین وضعیتِ دریاچه ارومیه
🔴 با حضور:
دکتر مهدی فصیحی هرندی، پژوهشگر حکمرانی، دیپلماسی و سیاستگذاری آب
احسان هوشمند، پژوهشگر مسائل اقوام و اجتماعی
آرش میلانی، کنشگر محیط زیست و عضو سابق شورای شهر تهران
علی حاجیمرادی، کارشناس مدیریت منابع آب
جواد حیدریان، روزنامهنگار و کنشگر محیط زیست
🔴 زمان:
یکشنبه ۲۲ امُرداد ۱۴۰۲ خورشیدی، ساعت هجده
🔴 مکان:
تهران، بلوار کشاورز، خیابان عبداللهزاده، نبش کوچه افشار، پلاک ۲۱، دفتر ماهنامه وطنیولی
@IranDel_Channel
💢
🎥 برنامهی تلویزیونی "صفحه وسط با پیمان عارف"
🔴 مناظرهی جواد رنجبر درخشیلر و سروش دباغ دربارهی "میراثِ نظری فیلسوفِ ایرانشهر، سید جواد طباطبایی تبریزی"
🔴 برنامه را از طریق یوتیوب تماشا کنید.
@IranDel_Channel
💢
🎥 برنامهی تلویزیونی "صفحه وسط با پیمان عارف"
🔴 مناظرهی جواد رنجبر درخشیلر و سروش دباغ دربارهی "میراثِ نظری فیلسوفِ ایرانشهر، سید جواد طباطبایی تبریزی"
🔴 برنامه را از طریق یوتیوب تماشا کنید.
@IranDel_Channel
💢
YouTube
صفحه وسط با پیمان عارف: مناظره سروش دباغ و جواد رنجبر درخشیلر
برای دیدن ویدیوهای بیشتر کانال را سابسکرایب کنید
Join this channel to get access to perks:
https://www.youtube.com/channel/UCHhiGJozZgFKidRv5IL4c6g/join
کانال های رسمی آقای شهرام همایون در فضای مجازی:
🌐اینستاگرام:
https://instagram.com/ShahramHomayoun.official…
Join this channel to get access to perks:
https://www.youtube.com/channel/UCHhiGJozZgFKidRv5IL4c6g/join
کانال های رسمی آقای شهرام همایون در فضای مجازی:
🌐اینستاگرام:
https://instagram.com/ShahramHomayoun.official…
🔴 خطر طالبان را جدی بگیریم
✍️ اکبر مختاری، کارشناسارشد روابط بینالملل
با وجود بحرانهای درونسرزمینی ایران، یکی از خطرات اصلی بیرونی مغفول مانده است. امروز در نزدیکترین کشور همسایهمان افغانستان حکومتی سرکار آمده است که میتواند بزرگترین چالش امنیتی را برای ایران امروز درست کند.
طالبان امروز با طالبان سال ۱۳۷۷ [خورشیدی] تفاوتهایی دارد؛ اما این تفاوتها نه از جنبه مثبت بلکه از بُعد خطرات امنیتی بیشتر است.
طالبان در سال ۱۳۷۷ یک خبرنگار و هشت دیپلمات ایران را شهید کرد و ایران هم برای مقابله به مثل بیش از صدهزار نیرو به مرزهای ایران و افغانستان گسیل داشت. طالبانِ سال ۷۷ را مردم افغانستان تجربه نکرده بودند، بنابراین از خلأ امنیتی پیشآمده، این جریان متحجر حاکم گردید. اگرچه در آن زمان دولتهای پاکستان و سعودی و امارات، طالبان را بهرسمیت شناختند، اما کمک جدی پرقدرتی به طالبان نیز نکردند.
در سال ۷۷ دولتی در ایران برسر کار بود که از پشتوانهی رای بیست میلیونی مردم برخوردار بود و در یک انتخابات پرشور پیروز شده بود. شرایط اقتصادی در ثبات و نظم خاصی بهسر میبرد و تحریم اقتصادی فراگیر وجود نداشت. در سال ۷۷ دولت سعودی و امارات و از همه مهمتر اروپا در یک رابطه نسبتاً خوبی با ایران بهسر میبردند و دولت حاکم در ایران از «مشروعیت» و مقبولیت لازم و کافی برخوردار بود. این درحالی بود که آمریکا از بهقدرت رسیدن طالبان در افغانستان نگرانی امنیتی داشت. بنابراین، هیچگاه آن را بهرسمیت نشناخت و پس از یازده سپتامبر نئوکانهای حاکم در دولت جورجدبلیوبوش با حملهای پرقدرت حکومت طالبان را ساقط کردند.
اما در سال ۱۴۰۲ [خورشیدی] طالبان اگرچه مورد حمایت رسمی دولتها قرار نگرفته، لیکن در یک فضای نسبتاً منفعلانه در افغانستان به قدرت رسید. از سوی دیگر آمریکا با مذاکرات در دوران ترامپ و بایدن هموارکننده راه به قدرت رسیدن طالبان شد.
ایران امروز چهار تعارض امنیتی جدی با طالبان دارد:
از یکسو دیگر شهید احمدشاه مسعودی در «پنجشیر» نیست که با کمک به آن در صورت نیاز، طالبان را از پیشروی بیشتر باز دارد و امروز حتی بخشهای مهمی از پنجشیر بهدست جنگجویان طالبان افتاده است.
نکته دوم «بحران آب» است. در سال ۷۷ بحران آب به اندازه امروز سخت و دردناک نبود. بنابراین اهمیت رودخانه هیرمند و سدهایی که بر آن بنا شده نسبت به امروز کمتر بود. در سال ۱۴۰۲ بحران آب چنان جدی است که مقامات ایران طالبان را تهدید میکنند که اگر آب رودخانه هیرمند به ایران باز نشود ایران حتی ممکن است اقدام نظامی کند و از سوی دیگر طالبان سخن از نیروهای انتحاریاش برای مقابله میکند.
بحران جدی امنیتی دیگر مهاجرانی است که با حاکم شدن طالبان به ایران مهاجرت کردهاند. در میان «مهاجران جدید» برخی افرادی دیده میشوند که سمپاتی با طالبان یا افکار متحجر آنها دارند و این میتواند در صورت هرنوع چالش امنیتی برای ایران خطرآفرین باشد. خبرهای غیررسمی از ورود نزدیک به دومیلیون مهاجر افغان جدید از افغانستان به ایران پس از حاکم شدن طالبان در افغانستان دارد.
چهارمین بحران امنیتی بسیار مهم دیگر طالبان برای ایران ناشی از وضعیت فعلی خود ایران است. امروز تحریمهای گسترده اقتصادی غرب علیه ایران، اقتصاد ایران و بالطبع آن دولت و ملت ایران را تضعیف کرده است. روابط ایران با کشورهای عربی و اروپایی بههیچوجه مانند سال ۷۷ نیست و از سوی دیگر اعتبار در داخل نسبت به سال ۷۷ کاهش یافته است. مرور آمار دو انتخابات اخیر بر این امر صحّه میگذارد.
این چهار بحران امنیتی باید حاکمان ایران را آگاه سازد که به طالبان فعلی متفاوتتر از سال ۷۷ بنگرند. بهخصوص اینکه خروج ضعیف و بیبرنامه آمریکا از افغانستان با بهجا گذاشتن رقم بسیار بالایی «اسلحه» در افغانستان صورت گرفته است. همه موارد فوق باید مسئولان ایرانی را به این اندیشه وادارد که سخنانی چون «جنبش اصیل منطقه» و «طالبان متفاوت»، سخنانی غیرقابل دفاع و غیرواقعی است. باید رفتارهای این طالبان را بهخوبی مورد مداقه قرار داد؛ وگرنه، امکان ضربه خوردن از همین طالبانی که برخی در داخل با تحلیلهای ضعیفشان آن را متفاوت جلوه دادند، بسیار جدی خواهد بود.
🔴 منبع:
روزنامه هممیهن، شماره ۲۱ امرداد ۱۴۰۲ خورشیدی
@IranDel_Channel
💢
🔴 خطر طالبان را جدی بگیریم
✍️ اکبر مختاری، کارشناسارشد روابط بینالملل
با وجود بحرانهای درونسرزمینی ایران، یکی از خطرات اصلی بیرونی مغفول مانده است. امروز در نزدیکترین کشور همسایهمان افغانستان حکومتی سرکار آمده است که میتواند بزرگترین چالش امنیتی را برای ایران امروز درست کند.
طالبان امروز با طالبان سال ۱۳۷۷ [خورشیدی] تفاوتهایی دارد؛ اما این تفاوتها نه از جنبه مثبت بلکه از بُعد خطرات امنیتی بیشتر است.
طالبان در سال ۱۳۷۷ یک خبرنگار و هشت دیپلمات ایران را شهید کرد و ایران هم برای مقابله به مثل بیش از صدهزار نیرو به مرزهای ایران و افغانستان گسیل داشت. طالبانِ سال ۷۷ را مردم افغانستان تجربه نکرده بودند، بنابراین از خلأ امنیتی پیشآمده، این جریان متحجر حاکم گردید. اگرچه در آن زمان دولتهای پاکستان و سعودی و امارات، طالبان را بهرسمیت شناختند، اما کمک جدی پرقدرتی به طالبان نیز نکردند.
در سال ۷۷ دولتی در ایران برسر کار بود که از پشتوانهی رای بیست میلیونی مردم برخوردار بود و در یک انتخابات پرشور پیروز شده بود. شرایط اقتصادی در ثبات و نظم خاصی بهسر میبرد و تحریم اقتصادی فراگیر وجود نداشت. در سال ۷۷ دولت سعودی و امارات و از همه مهمتر اروپا در یک رابطه نسبتاً خوبی با ایران بهسر میبردند و دولت حاکم در ایران از «مشروعیت» و مقبولیت لازم و کافی برخوردار بود. این درحالی بود که آمریکا از بهقدرت رسیدن طالبان در افغانستان نگرانی امنیتی داشت. بنابراین، هیچگاه آن را بهرسمیت نشناخت و پس از یازده سپتامبر نئوکانهای حاکم در دولت جورجدبلیوبوش با حملهای پرقدرت حکومت طالبان را ساقط کردند.
اما در سال ۱۴۰۲ [خورشیدی] طالبان اگرچه مورد حمایت رسمی دولتها قرار نگرفته، لیکن در یک فضای نسبتاً منفعلانه در افغانستان به قدرت رسید. از سوی دیگر آمریکا با مذاکرات در دوران ترامپ و بایدن هموارکننده راه به قدرت رسیدن طالبان شد.
ایران امروز چهار تعارض امنیتی جدی با طالبان دارد:
از یکسو دیگر شهید احمدشاه مسعودی در «پنجشیر» نیست که با کمک به آن در صورت نیاز، طالبان را از پیشروی بیشتر باز دارد و امروز حتی بخشهای مهمی از پنجشیر بهدست جنگجویان طالبان افتاده است.
نکته دوم «بحران آب» است. در سال ۷۷ بحران آب به اندازه امروز سخت و دردناک نبود. بنابراین اهمیت رودخانه هیرمند و سدهایی که بر آن بنا شده نسبت به امروز کمتر بود. در سال ۱۴۰۲ بحران آب چنان جدی است که مقامات ایران طالبان را تهدید میکنند که اگر آب رودخانه هیرمند به ایران باز نشود ایران حتی ممکن است اقدام نظامی کند و از سوی دیگر طالبان سخن از نیروهای انتحاریاش برای مقابله میکند.
بحران جدی امنیتی دیگر مهاجرانی است که با حاکم شدن طالبان به ایران مهاجرت کردهاند. در میان «مهاجران جدید» برخی افرادی دیده میشوند که سمپاتی با طالبان یا افکار متحجر آنها دارند و این میتواند در صورت هرنوع چالش امنیتی برای ایران خطرآفرین باشد. خبرهای غیررسمی از ورود نزدیک به دومیلیون مهاجر افغان جدید از افغانستان به ایران پس از حاکم شدن طالبان در افغانستان دارد.
چهارمین بحران امنیتی بسیار مهم دیگر طالبان برای ایران ناشی از وضعیت فعلی خود ایران است. امروز تحریمهای گسترده اقتصادی غرب علیه ایران، اقتصاد ایران و بالطبع آن دولت و ملت ایران را تضعیف کرده است. روابط ایران با کشورهای عربی و اروپایی بههیچوجه مانند سال ۷۷ نیست و از سوی دیگر اعتبار در داخل نسبت به سال ۷۷ کاهش یافته است. مرور آمار دو انتخابات اخیر بر این امر صحّه میگذارد.
این چهار بحران امنیتی باید حاکمان ایران را آگاه سازد که به طالبان فعلی متفاوتتر از سال ۷۷ بنگرند. بهخصوص اینکه خروج ضعیف و بیبرنامه آمریکا از افغانستان با بهجا گذاشتن رقم بسیار بالایی «اسلحه» در افغانستان صورت گرفته است. همه موارد فوق باید مسئولان ایرانی را به این اندیشه وادارد که سخنانی چون «جنبش اصیل منطقه» و «طالبان متفاوت»، سخنانی غیرقابل دفاع و غیرواقعی است. باید رفتارهای این طالبان را بهخوبی مورد مداقه قرار داد؛ وگرنه، امکان ضربه خوردن از همین طالبانی که برخی در داخل با تحلیلهای ضعیفشان آن را متفاوت جلوه دادند، بسیار جدی خواهد بود.
🔴 منبع:
روزنامه هممیهن، شماره ۲۱ امرداد ۱۴۰۲ خورشیدی
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
💚
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🔴 آتشسوزی جنگلهای مریوان و چند پرسش
✍️ احسان هوشمند
پس از مهار آتشسوزی هفته گذشته (هفته اول امرداد ماه ۱۴۰۲ خورشیدی) دوباره از عصر پنجشنبه ۱۲ مرداد [خورشیدی] سه نقطه از جنگلهای مناطق «درهوران»، «آسنئاوا» و «ماسیدر» از توابع شهرستان مریوان دچار آتشسوزی گستردهای شده است و تلاش نیروهای امدادی و نظامی و نیز شهروندان مریوانی و علاقهمندان به محیط زیست با کمترین امکانات و ابزارهای لازم برای خاموشکردن آتش ادامه دارد. بنا بر برخی گزارشها تاکنون بیش از ۳۰۰ هکتار از جنگلهای مریوان طعمه آتش شده است. این نخستینباری نیست که جنگلهای مریوان در سال جاری (سال ۱۴۰۲ خورشیدی) و در سالهای گذشته با آتشسوزی مواجه میشود. اما آتشسوزی چند روز گذشته به دلیل گرمای بیسابقه و نیز باد شدید و کمبود امکانات امدادی گسترش بیشتری داشت.
۱. در سالهای گذشته تغییرات اقلیمی و گرمای هوا و برخی دخالتهای مضر بشری، موجب بروز آتشسوزیهای گستردهای در جنگلهای باارزش زاگرس و البرز شده است. آن هم در شرایطی که محیط زیست کشور با دشواریهای بزرگی دستوپنجه نرم میکند. در آتشسوزی سال گذشته جنگلهای زاگرس در استان فارس و شیراز بیش از پانزده هزار هکتار از جنگلهای منطقه بهویژه کوهمره سرخی در آتش سوخت. اما علیرغم گستردگی این آتشسوزی چرخبالهای امدادی برای مهار آتش به منطقه نرسید و خسارات قابل توجه و بیسابقهای به محیط زیست استان فارس و کشور وارد شد. جنگلهای زاگرس در استانهای کهکیلویه و بویراحمد و خوزستان و چهارمحال و بختیاری و کردستان و کرمانشاه نیز در سالهای گذشته بارها با آتشسوزی دست به گریبان شدهاند. همچنین جنگلهای شمال کشور در استانهای مازندران و گیلان نیز در یکی دو سال گذشته با آتشسوزیهای بزرگی مواجه شدهاند. این روزها نیز دوباره مریوان با چنین حادثهای روبهرو شده است. در همه این حوادث آتشسوزی مشخص شده که امکانات امدادی و تخصصی مهار آتش جنگلها، متناسب با نیازهای کشور تأمین نشده است و دولت در دهههای گذشته برای تهیه و تولید و خرید تجهیزات تخصصی و بهروز، عزم جدی نداشته است. این کمتوجهی مزمن موجب شده تا توان و قابلیت کشور برای مقابله با آتشسوزیهای گسترده بسیار کم و محدود باشد. بهویژه در مناطق مرزی همچون مریوان این محدودیت امکانات امدادی بیشتر خود را نمایان میکند.
۲. مقابله و مهار آتشسوزی نیازمند آموزش تخصصی نیروهای امدادی و نیز شهروندان علاقهمندی است که در جوار جنگلهای کشور مستقر هستند. نقش نهادها و سازمانهای مسئول و نیز رسانههای کشور بهویژه صداوسیما در آموزش و فرهنگسازی اثرگذار است اما متأسفانه در این باره نیز تاکنون به صورت شایسته و بایستهای اقدامات لازم صورت نگرفته است.
۳. استفاده از ظرفیت نهادهای مدنی در این حوزه از دیگر ظرفیتهایی است که در صورت برنامهریزی کارشناسی میتواند در خدمت محیط زیست کشور باشد. شوربختانه در دههی گذشته نهادهای مدنی تضعیف شده و کمتر مجالی برای فعالیت آنها باقی است. نیکوکاران و صاحبان سرمایههای بزرگ و کوچک در صورت فعالیت نهادهای مدنی انگیزه بیشتری برای تأمین نیازمندیهای امدادی چنین سمنهایی دارند.
۴. دانشگاهها و نهادهای پژوهشی کشور درباره حفظ محیط زیست وظایف سنگینی بر دوش دارند. تولید محتواهای علمی و کارشناسی متناسب با شرایط کشور برای نظام حکمرانی در این باره از جمله اقداماتی است که ضرورت آن مشهود است. البته اعلام نیاز دولت به چنین مطالعات و اقدامات کارشناسیشده، اختصاص بودجههای پژوهشی متناسب و نظارت بر چنین فعالیتهایی و استفاده عملی از چنین اقداماتی میتواند بر ارتقای دانش کشور در حفظ محیط زیست اثری جدی داشته باشد. هرچند در این باره افق روشنی تعریف نشده است.
🔴 دنبالهی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 آتشسوزی جنگلهای مریوان و چند پرسش
✍️ احسان هوشمند
پس از مهار آتشسوزی هفته گذشته (هفته اول امرداد ماه ۱۴۰۲ خورشیدی) دوباره از عصر پنجشنبه ۱۲ مرداد [خورشیدی] سه نقطه از جنگلهای مناطق «درهوران»، «آسنئاوا» و «ماسیدر» از توابع شهرستان مریوان دچار آتشسوزی گستردهای شده است و تلاش نیروهای امدادی و نظامی و نیز شهروندان مریوانی و علاقهمندان به محیط زیست با کمترین امکانات و ابزارهای لازم برای خاموشکردن آتش ادامه دارد. بنا بر برخی گزارشها تاکنون بیش از ۳۰۰ هکتار از جنگلهای مریوان طعمه آتش شده است. این نخستینباری نیست که جنگلهای مریوان در سال جاری (سال ۱۴۰۲ خورشیدی) و در سالهای گذشته با آتشسوزی مواجه میشود. اما آتشسوزی چند روز گذشته به دلیل گرمای بیسابقه و نیز باد شدید و کمبود امکانات امدادی گسترش بیشتری داشت.
۱. در سالهای گذشته تغییرات اقلیمی و گرمای هوا و برخی دخالتهای مضر بشری، موجب بروز آتشسوزیهای گستردهای در جنگلهای باارزش زاگرس و البرز شده است. آن هم در شرایطی که محیط زیست کشور با دشواریهای بزرگی دستوپنجه نرم میکند. در آتشسوزی سال گذشته جنگلهای زاگرس در استان فارس و شیراز بیش از پانزده هزار هکتار از جنگلهای منطقه بهویژه کوهمره سرخی در آتش سوخت. اما علیرغم گستردگی این آتشسوزی چرخبالهای امدادی برای مهار آتش به منطقه نرسید و خسارات قابل توجه و بیسابقهای به محیط زیست استان فارس و کشور وارد شد. جنگلهای زاگرس در استانهای کهکیلویه و بویراحمد و خوزستان و چهارمحال و بختیاری و کردستان و کرمانشاه نیز در سالهای گذشته بارها با آتشسوزی دست به گریبان شدهاند. همچنین جنگلهای شمال کشور در استانهای مازندران و گیلان نیز در یکی دو سال گذشته با آتشسوزیهای بزرگی مواجه شدهاند. این روزها نیز دوباره مریوان با چنین حادثهای روبهرو شده است. در همه این حوادث آتشسوزی مشخص شده که امکانات امدادی و تخصصی مهار آتش جنگلها، متناسب با نیازهای کشور تأمین نشده است و دولت در دهههای گذشته برای تهیه و تولید و خرید تجهیزات تخصصی و بهروز، عزم جدی نداشته است. این کمتوجهی مزمن موجب شده تا توان و قابلیت کشور برای مقابله با آتشسوزیهای گسترده بسیار کم و محدود باشد. بهویژه در مناطق مرزی همچون مریوان این محدودیت امکانات امدادی بیشتر خود را نمایان میکند.
۲. مقابله و مهار آتشسوزی نیازمند آموزش تخصصی نیروهای امدادی و نیز شهروندان علاقهمندی است که در جوار جنگلهای کشور مستقر هستند. نقش نهادها و سازمانهای مسئول و نیز رسانههای کشور بهویژه صداوسیما در آموزش و فرهنگسازی اثرگذار است اما متأسفانه در این باره نیز تاکنون به صورت شایسته و بایستهای اقدامات لازم صورت نگرفته است.
۳. استفاده از ظرفیت نهادهای مدنی در این حوزه از دیگر ظرفیتهایی است که در صورت برنامهریزی کارشناسی میتواند در خدمت محیط زیست کشور باشد. شوربختانه در دههی گذشته نهادهای مدنی تضعیف شده و کمتر مجالی برای فعالیت آنها باقی است. نیکوکاران و صاحبان سرمایههای بزرگ و کوچک در صورت فعالیت نهادهای مدنی انگیزه بیشتری برای تأمین نیازمندیهای امدادی چنین سمنهایی دارند.
۴. دانشگاهها و نهادهای پژوهشی کشور درباره حفظ محیط زیست وظایف سنگینی بر دوش دارند. تولید محتواهای علمی و کارشناسی متناسب با شرایط کشور برای نظام حکمرانی در این باره از جمله اقداماتی است که ضرورت آن مشهود است. البته اعلام نیاز دولت به چنین مطالعات و اقدامات کارشناسیشده، اختصاص بودجههای پژوهشی متناسب و نظارت بر چنین فعالیتهایی و استفاده عملی از چنین اقداماتی میتواند بر ارتقای دانش کشور در حفظ محیط زیست اثری جدی داشته باشد. هرچند در این باره افق روشنی تعریف نشده است.
🔴 دنبالهی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
آتشسوزی جنگلهای مریوان و چند پرسش
🔴 آتشسوزی جنگلهای مریوان و چند پرسش ✍️ احسان هوشمند پس از مهار آتشسوزی هفته گذشته (هفته اول امرداد ماه ۱۴۰۲ خورشیدی) دوباره از عصر پنجشنبه ۱۲ مرداد [خورشیدی] سه نقطه از جنگلهای مناطق «درهوران»، «آسنئاوا» و «ماسیدر» از توابع شهرستان مریوان دچار…
🔴 نبودِ توازن در سیاست خارجی چه بلایی بر سر منافع ملی میآورد؟
✍️ نیما عظیمی، کنشگر مدنی و سیاسی
ما «ملت» نجیب این سرزمینیم؛ با مشکلات پُر شمار آن! و نیازی به گفتن نیست که کشته شدن مردمانِ بیگناه در هر کُجای این کُرهی خاکی، قلبمان را جریحه دار میکند! اما به یک جای کارِ برخیمان، ایرادی کوچک وارد است که کشته شدن مردمِ بیگناه یمن را محکوم [کرده]، اما نسبت به کشته شدن مردم بیگناه اوکراین بیتفاوتیم، ایراد از ماست که خود را نسبت به گریهی کودکان سوریه و لبنان بیتفاوت نشان میدهیم، اما غرق شدن قایقی را در آبشار کانادا محکوم میکنیم؛ شوربختانه این "بیتفاوتی" یا "محکومیت" را در قابِ عقاید و بینشهای شخصی و در مقابله با هموطنانِ داخلی و ذیل مفاهیمِ سیاست داخلی ارائه میدهیم و نه براساس منطقِ مناسبات و مفاهیم سیاستِ خارجی که پیوندی محکم و ناگسستنی با «منافعِ ملّی ایران» دارد!
در مورد سیاستهای داخلی کشور، جغرافیای داخلی کشور، جایگاه کنشها و واکنشهای گوناگون و ابراز بینشهای شخصی ملت ایران و دفاع از آنهاست و اتفاقاً برای اعتراض و کنشهای مدنی، هیچ کجای دیگر را جز داخل «ایران» نباید انتخاب کرد. حتی با علم بر این که سیاست خارجی هر مملکت، ادامهی سیاست داخلی آن است؛ باز هم میتوانیم و به نظر نگارنده، «ضروریست» که با حفظ شأن و جایگاهِ اختلاف بینشهای داخلیِ خود، به عرصهی سیاست خارجی با عینک ویژهی خود آن بنگریم و در مطالباتِ ملّیمان همدل [بوده] و در راستای منافعِ ملی و صلاحِ ملت پیش رویم.
عملیات ویژهی نظامی، تجاوز، دفاع، دفاعِ پیشدستانه یا تهاجم! هر عنوانی را که به کنشهای اخیر روسیه و اوکراین و همچنین سایر تحرکات و تحولات منطقهای و فرامنطقهای سایرِ بازیگران اختصاص دهیم، اگر این گزینشِ عنوان، گزینشیِ برخاسته از نگاهی ایدئولوژیک و فردمحور باشد، آنچه در این میان مغفول خواهد ماند، توجه و پرداخت به مفهوم حیاتیِ «سیاست خارجی متوازن» است.
بیگمان، یکی از پلهای صراط در تأمین یا نابودی مصالحِ ملت، همان میزهای دیپلماسی بینِ کارگزاران ممالکِ گوناگون است. اینکه از روی خشم و نفرت شخصی، از فشار آمریکا بر روسیه خرسند باشیم؛ یا به دلیل نفرت از غرب، کنش روسیه را پایداری در برابر غرب تلقی کنیم و بر طبلِ شادانه بکوبیم که شعائرمان عملی شد! خواسته یا ناخواسته کلنگ ویرانگرِ جزمیتِ خِردآزارِ خویش را بر فرق سرِ «ترازویِ مناسبات سیاستِ خارجی» و منافع مشترکمان با دیگر کشورها کوبیدهایم!
اگر بناست روی ریلِ تأمین منافع ملی و مصالحِ ملتِ ایران حرکت شود، ضروری ست که در این مورد ویژه، پیش از هر کار، سلایق و عقاید شخصی و ایدئولوژیک خود را در پستوی خانه گذاشته و فهم علوم سیاسی را رزم جامهی خود نموده و با ممالک دنیا پای میز مذاکره بنشینیم.
برای مثال، ما ایرانیان به درستی، نفرتی تاریخی از روسیه در دل داریم و اتفاقاً باید از همین نفرت به عنوان چاشنی رقابت در میدانِ توازن استفاده کنیم. اگر به مثابه قهری کودکانه با کشوری، روابطمان را حتی با یکی از بازیگران این میدانِ توازن قطع کنیم، به جای رقابت، میدان را به نفعِ سایرین خالی نموده ایم! اگرمهارت راه رفتن و حفظِ تعادل روی طنابِ سیرکِ روابط بینالملل را نداشته باشیم، عاجز از ایجاد بساطی خواهیم بود که فرجام آن، تحقق منافع مشترک با سایر نظامهای سیاسی باشد. اگر ما روابط نامتوازنی در سیاستهای خارجیمان داشته باشیم، یک طرف از الاکلنگ روابطمان را سیبل و طرفِ دیگر آن را پُر از تیر کردهایم؛ غافل از این که در این روابط نامتوازن، اگر سپر را برای آن سیبلِ فرضی تحریم کنیم، او یک راست به سوی دیگر بازیگر صحنه رفته و سپرهایش را تأمین خواهد کرد. پُر واضح است که امروز از تنش به وجودآمده - موقت یا غیرموقت - میان شرق و غرب یا هرمنطقه و کشوری، باید نهایت سود را در جهت تأمینِ «منافع ملی ایران» جُست. چرا که «باید از ایران دفاع کرد؛ چه به نام، چه به ننگ»
🔴 منبع: تارنمای خبری انتخاب
@IranDel_Channel
💢
🔴 نبودِ توازن در سیاست خارجی چه بلایی بر سر منافع ملی میآورد؟
✍️ نیما عظیمی، کنشگر مدنی و سیاسی
ما «ملت» نجیب این سرزمینیم؛ با مشکلات پُر شمار آن! و نیازی به گفتن نیست که کشته شدن مردمانِ بیگناه در هر کُجای این کُرهی خاکی، قلبمان را جریحه دار میکند! اما به یک جای کارِ برخیمان، ایرادی کوچک وارد است که کشته شدن مردمِ بیگناه یمن را محکوم [کرده]، اما نسبت به کشته شدن مردم بیگناه اوکراین بیتفاوتیم، ایراد از ماست که خود را نسبت به گریهی کودکان سوریه و لبنان بیتفاوت نشان میدهیم، اما غرق شدن قایقی را در آبشار کانادا محکوم میکنیم؛ شوربختانه این "بیتفاوتی" یا "محکومیت" را در قابِ عقاید و بینشهای شخصی و در مقابله با هموطنانِ داخلی و ذیل مفاهیمِ سیاست داخلی ارائه میدهیم و نه براساس منطقِ مناسبات و مفاهیم سیاستِ خارجی که پیوندی محکم و ناگسستنی با «منافعِ ملّی ایران» دارد!
در مورد سیاستهای داخلی کشور، جغرافیای داخلی کشور، جایگاه کنشها و واکنشهای گوناگون و ابراز بینشهای شخصی ملت ایران و دفاع از آنهاست و اتفاقاً برای اعتراض و کنشهای مدنی، هیچ کجای دیگر را جز داخل «ایران» نباید انتخاب کرد. حتی با علم بر این که سیاست خارجی هر مملکت، ادامهی سیاست داخلی آن است؛ باز هم میتوانیم و به نظر نگارنده، «ضروریست» که با حفظ شأن و جایگاهِ اختلاف بینشهای داخلیِ خود، به عرصهی سیاست خارجی با عینک ویژهی خود آن بنگریم و در مطالباتِ ملّیمان همدل [بوده] و در راستای منافعِ ملی و صلاحِ ملت پیش رویم.
عملیات ویژهی نظامی، تجاوز، دفاع، دفاعِ پیشدستانه یا تهاجم! هر عنوانی را که به کنشهای اخیر روسیه و اوکراین و همچنین سایر تحرکات و تحولات منطقهای و فرامنطقهای سایرِ بازیگران اختصاص دهیم، اگر این گزینشِ عنوان، گزینشیِ برخاسته از نگاهی ایدئولوژیک و فردمحور باشد، آنچه در این میان مغفول خواهد ماند، توجه و پرداخت به مفهوم حیاتیِ «سیاست خارجی متوازن» است.
بیگمان، یکی از پلهای صراط در تأمین یا نابودی مصالحِ ملت، همان میزهای دیپلماسی بینِ کارگزاران ممالکِ گوناگون است. اینکه از روی خشم و نفرت شخصی، از فشار آمریکا بر روسیه خرسند باشیم؛ یا به دلیل نفرت از غرب، کنش روسیه را پایداری در برابر غرب تلقی کنیم و بر طبلِ شادانه بکوبیم که شعائرمان عملی شد! خواسته یا ناخواسته کلنگ ویرانگرِ جزمیتِ خِردآزارِ خویش را بر فرق سرِ «ترازویِ مناسبات سیاستِ خارجی» و منافع مشترکمان با دیگر کشورها کوبیدهایم!
اگر بناست روی ریلِ تأمین منافع ملی و مصالحِ ملتِ ایران حرکت شود، ضروری ست که در این مورد ویژه، پیش از هر کار، سلایق و عقاید شخصی و ایدئولوژیک خود را در پستوی خانه گذاشته و فهم علوم سیاسی را رزم جامهی خود نموده و با ممالک دنیا پای میز مذاکره بنشینیم.
برای مثال، ما ایرانیان به درستی، نفرتی تاریخی از روسیه در دل داریم و اتفاقاً باید از همین نفرت به عنوان چاشنی رقابت در میدانِ توازن استفاده کنیم. اگر به مثابه قهری کودکانه با کشوری، روابطمان را حتی با یکی از بازیگران این میدانِ توازن قطع کنیم، به جای رقابت، میدان را به نفعِ سایرین خالی نموده ایم! اگرمهارت راه رفتن و حفظِ تعادل روی طنابِ سیرکِ روابط بینالملل را نداشته باشیم، عاجز از ایجاد بساطی خواهیم بود که فرجام آن، تحقق منافع مشترک با سایر نظامهای سیاسی باشد. اگر ما روابط نامتوازنی در سیاستهای خارجیمان داشته باشیم، یک طرف از الاکلنگ روابطمان را سیبل و طرفِ دیگر آن را پُر از تیر کردهایم؛ غافل از این که در این روابط نامتوازن، اگر سپر را برای آن سیبلِ فرضی تحریم کنیم، او یک راست به سوی دیگر بازیگر صحنه رفته و سپرهایش را تأمین خواهد کرد. پُر واضح است که امروز از تنش به وجودآمده - موقت یا غیرموقت - میان شرق و غرب یا هرمنطقه و کشوری، باید نهایت سود را در جهت تأمینِ «منافع ملی ایران» جُست. چرا که «باید از ایران دفاع کرد؛ چه به نام، چه به ننگ»
🔴 منبع: تارنمای خبری انتخاب
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
💚
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اجرای زیبا و دلنشین «ننه گُلمَمّد»
"گُلمحمد"، یا "گُلمحمد کلمیشی" یا "گُلممّد"، نام شخصیت اصلی رُمان کلیدر، رُمانِ بلند محمود دولتآبادی است.
اینجا چايیخانهى "خليل جليل" باصفا در شهر اردبیل است و محسنِ کریمی (خواننده مقامی و نوازنده دوتار ) میخواند...
ویدئو از یلدا ربیعی
@IranDel_Channel
💢
"گُلمحمد"، یا "گُلمحمد کلمیشی" یا "گُلممّد"، نام شخصیت اصلی رُمان کلیدر، رُمانِ بلند محمود دولتآبادی است.
اینجا چايیخانهى "خليل جليل" باصفا در شهر اردبیل است و محسنِ کریمی (خواننده مقامی و نوازنده دوتار ) میخواند...
ویدئو از یلدا ربیعی
@IranDel_Channel
💢
🔴 یک کلمه
«در اواخر سال هزار و دویست و هشتاد و سه ه.ق. به موجب فرمانِ پادشاهی خلداللّه ملکه، به شارژدافری پاریس سرافراز گشتم... و در این مدتِ سه سال اقامت خود در پاریس، چهار دفعه به عزم سیاحت به لندن رفتم... پیش خود خیال کرده و به خود میگفتم: ... چرا ما چنین عقب مانده[ایم] و چرا اینطور از عالمِ ترّقی خود را دورتر داشتهایم ... چون روزی در این فکرت شُدم، از شدت تفکر خوابم ربود... از خواب بیدار گشتم، در حالتی که بَدنم... به شدت تمام میلرزید، پس از آن که آرام حاصلم شد، عزم این [اثر] را کردم، با یکی از دوستان که از تواریخ... اطلاع کامل داشت ملاقات کرده [تا] سِرّ این معنی را بفهمم که چرا سایر ملل به چنان ترقیّات عظیمه رسیدهاند و ما در چنین حالت کِسالت و بینظمی باقی ماندهایم. به آن دوست رسیدم، این مطلب را با او به میان آورده، سِرّ این معنی را پرسیدم. جوابم داد که بنیان و اصول نظم فرنگستان یک کلمه است و هرگونه ترقیات و خوبیها در آنجا دیده میشود نتیجه همان یک کلمه است... گفتم چگونه یک کلمه؟ مگر با یک کلمه این همه ترقیات میتواند حاصل برد؟ آن یک کلمه چیست؟... آن دوست چنین گفت، یک کلمه که جمیعِ انتظاماتِ فرنگستان در آن مندرج است، کتابِ قانون است...»
🔴 منبع:
مستشارالدوله (میرزا یوسفخان تبریزی)، رساله موسوم به یک کلمه، به اهتمام علیرضا دولتشاهی، تهران: انتشارات بال، چاپ سوم ١٣٩۶، صص ٢٠ تا ٢۵
🔴 پینوشت:
خلداللّه ملکه = خداوند، ملک او را جاویدان گرداند.
شارژدافری = کاردار، مأمور سیاسی ارشد در غیابِ سفیر
@IranDel_Channel
💢
🔴 یک کلمه
«در اواخر سال هزار و دویست و هشتاد و سه ه.ق. به موجب فرمانِ پادشاهی خلداللّه ملکه، به شارژدافری پاریس سرافراز گشتم... و در این مدتِ سه سال اقامت خود در پاریس، چهار دفعه به عزم سیاحت به لندن رفتم... پیش خود خیال کرده و به خود میگفتم: ... چرا ما چنین عقب مانده[ایم] و چرا اینطور از عالمِ ترّقی خود را دورتر داشتهایم ... چون روزی در این فکرت شُدم، از شدت تفکر خوابم ربود... از خواب بیدار گشتم، در حالتی که بَدنم... به شدت تمام میلرزید، پس از آن که آرام حاصلم شد، عزم این [اثر] را کردم، با یکی از دوستان که از تواریخ... اطلاع کامل داشت ملاقات کرده [تا] سِرّ این معنی را بفهمم که چرا سایر ملل به چنان ترقیّات عظیمه رسیدهاند و ما در چنین حالت کِسالت و بینظمی باقی ماندهایم. به آن دوست رسیدم، این مطلب را با او به میان آورده، سِرّ این معنی را پرسیدم. جوابم داد که بنیان و اصول نظم فرنگستان یک کلمه است و هرگونه ترقیات و خوبیها در آنجا دیده میشود نتیجه همان یک کلمه است... گفتم چگونه یک کلمه؟ مگر با یک کلمه این همه ترقیات میتواند حاصل برد؟ آن یک کلمه چیست؟... آن دوست چنین گفت، یک کلمه که جمیعِ انتظاماتِ فرنگستان در آن مندرج است، کتابِ قانون است...»
🔴 منبع:
مستشارالدوله (میرزا یوسفخان تبریزی)، رساله موسوم به یک کلمه، به اهتمام علیرضا دولتشاهی، تهران: انتشارات بال، چاپ سوم ١٣٩۶، صص ٢٠ تا ٢۵
🔴 پینوشت:
خلداللّه ملکه = خداوند، ملک او را جاویدان گرداند.
شارژدافری = کاردار، مأمور سیاسی ارشد در غیابِ سفیر
@IranDel_Channel
💢
Telegram
attach 📎