🔸میرداماد
میر برهانالدین محمدباقر استرآبادی، مشهور به «میرداماد»، آموزگار ثالث و شهره به اشراق، فیلسوف، سخنگو و #دین شناس برجسته دوره #صفویه و از ارکان مکتب فلسفی #اصفهان است. #میرداماد فرزند میر شمس الدین محمد استرآبادی شهره به داماد است
محمد استرآبادی با دختر علی بن عبد العالی شهره به محقق کرکی پیوند زناشویی بست و به همین خاطر او را داماد نامیدند. میرداماد این پاژنام را از پدر خود به ارث بردهاست. درباره زادروز او، داده های به اندازه در دست نیست؛ ولی نسک «نخبة المقال فی اسماء الرجال»زادروز او را سال ۹۶۹ گفته است .
در کودکی به #توس کوچ کرد و دانش دینی را نزد سید علی فرزند ابیالحسن موسوی عاملی و دیگر اساتید آن دیار آموخت.
همچنین دانش #فلسفه و رایشگری ( ریاضیات ) را در دوران حضورش در توس آموخت. میر محمدباقر سپس راه #قزوین پیش گرفت. در سال ۹۸۸ دوباره به خراسان آمد و تا سال ۹۹۳ در آنجا ماندگار شد و سپس به #کاشان مهاجرت کرد.
میرداماد مانند بسیاری از حکما که ذوق چامه و چامه سرایی داشتهاند، به سرودن چامه پارسی میپرداخته و به «اشراق» تخلص مینمودهاست. گردآوریهای چامه او بعدها به نام «دیوان میرداماد» گردآوری شدهاست.
میرداماد در قصیده ای جایگاه دان خود را برتر از افلاطون و ارسطو دانسته و می گوید:
زشفای من ارسطو شده بهره مند دانش – ز رُموز من فَلاطون زده گام در معانی
میرداماد افزون بر تکیه کردن به برهان و استدلال، گرایشهای عرفانی نیز داشت؛ به گونه ای که روح اشراق بر اندیشه اش سیطره داشته و سیر روحیاش در راه عرفان بود.
▫️میرداماد و علوم طبیعی
میرداماد به پژوهش در دانش طبیعی نیز مهر و توجه داشته به گونه ایکه درباره زندگی زنبور عسل پژوهش هایی انجام داده است. می گویند شاه عباس از میرداماد خواست که روش موم و عسل ساختن زنبور را روشن کند. میر برای این امر دستور داد که خانه ای شیشه ای برای زنبورها ساختند و زنبورها را در آن قرار دادند و خانه را در میان مجلس گذاشتند تاببینند چه رخ خواهد داد. لیکن ناگهان زنبورها شیشه را تار کردند و بعد مشغول به کار شدند و این مراد همچنان مکتوم باقی ماند.
پانوشته :
باورهای ميرداماد به خاطر دورانى كه در ان زندگى ميكرد به اسلام گرايش داشت .
ولى نميتوان انكار كرد كه ايشان چامه سرای سالک فيلسوف واز همه مهند تر رياضى دان بزرگ وبرجسته اى است
دل جهانست ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
میر برهانالدین محمدباقر استرآبادی، مشهور به «میرداماد»، آموزگار ثالث و شهره به اشراق، فیلسوف، سخنگو و #دین شناس برجسته دوره #صفویه و از ارکان مکتب فلسفی #اصفهان است. #میرداماد فرزند میر شمس الدین محمد استرآبادی شهره به داماد است
محمد استرآبادی با دختر علی بن عبد العالی شهره به محقق کرکی پیوند زناشویی بست و به همین خاطر او را داماد نامیدند. میرداماد این پاژنام را از پدر خود به ارث بردهاست. درباره زادروز او، داده های به اندازه در دست نیست؛ ولی نسک «نخبة المقال فی اسماء الرجال»زادروز او را سال ۹۶۹ گفته است .
در کودکی به #توس کوچ کرد و دانش دینی را نزد سید علی فرزند ابیالحسن موسوی عاملی و دیگر اساتید آن دیار آموخت.
همچنین دانش #فلسفه و رایشگری ( ریاضیات ) را در دوران حضورش در توس آموخت. میر محمدباقر سپس راه #قزوین پیش گرفت. در سال ۹۸۸ دوباره به خراسان آمد و تا سال ۹۹۳ در آنجا ماندگار شد و سپس به #کاشان مهاجرت کرد.
میرداماد مانند بسیاری از حکما که ذوق چامه و چامه سرایی داشتهاند، به سرودن چامه پارسی میپرداخته و به «اشراق» تخلص مینمودهاست. گردآوریهای چامه او بعدها به نام «دیوان میرداماد» گردآوری شدهاست.
میرداماد در قصیده ای جایگاه دان خود را برتر از افلاطون و ارسطو دانسته و می گوید:
زشفای من ارسطو شده بهره مند دانش – ز رُموز من فَلاطون زده گام در معانی
میرداماد افزون بر تکیه کردن به برهان و استدلال، گرایشهای عرفانی نیز داشت؛ به گونه ای که روح اشراق بر اندیشه اش سیطره داشته و سیر روحیاش در راه عرفان بود.
▫️میرداماد و علوم طبیعی
میرداماد به پژوهش در دانش طبیعی نیز مهر و توجه داشته به گونه ایکه درباره زندگی زنبور عسل پژوهش هایی انجام داده است. می گویند شاه عباس از میرداماد خواست که روش موم و عسل ساختن زنبور را روشن کند. میر برای این امر دستور داد که خانه ای شیشه ای برای زنبورها ساختند و زنبورها را در آن قرار دادند و خانه را در میان مجلس گذاشتند تاببینند چه رخ خواهد داد. لیکن ناگهان زنبورها شیشه را تار کردند و بعد مشغول به کار شدند و این مراد همچنان مکتوم باقی ماند.
پانوشته :
باورهای ميرداماد به خاطر دورانى كه در ان زندگى ميكرد به اسلام گرايش داشت .
ولى نميتوان انكار كرد كه ايشان چامه سرای سالک فيلسوف واز همه مهند تر رياضى دان بزرگ وبرجسته اى است
دل جهانست ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Iranian-Renaissance
Image Iranian-Renaissance hosted in ImgBB
Forwarded from «سَرایِ زرتشت»
💢 اندر سنجش صفویه با ساسانیان
💢 یکی از افسانههایی که از سوی جریان #پانشیعه بازگو میشود، تشبیه سلاطین #صفوی به شاهان ساسانیست. آنها در این راستا میکوشند سلطنت صفویه را از جنس شاهنشاهی ساسانی بنمایانند. حتی میکوشند تا کارکرد #تشیع در زمان صفویه را به سان کارکرد دین زرتشتی در زمان ساسانیان نشان دهند.
💢 اما بر پایهی اسناد بالا میتوان اوج توهمآمیزی این تشبیه را دریافت. چه در حالی که نهاد دین در روزگار ساسانی ابزاری برای بازداشتن شاهان از ستمگری بود، در زمان #صفویه مذهب به دکانی برای توجیه ستمگری سلاطین تبدیل شد. نیز در حالی که #ساسانیان دادخواهی (تظلم) از پادشاه را پارهای ناگسستنی از آیین پادشاهی میخواندند و بابت خطاهایشان کیفر میدیدند، صفویان خود را بازخواستناپذیر و حتی از کیفر الهی هم مبری میدانستند! این هم گفتنیست که در روزگار #ساسانی، شاهنشاه پیشوای سیاسی و موبدانموبد پیشوای دینی بود؛ در حالی که صفویان این هر دو عنوان را از آن خود میدانستند.
💢 حال تصور کنید پانشیعیان با چنگاندازی به چنین افسانههایی، خود و صفویه را بهدروغ #ایرانشهری جا میزنند!
✍ #بهدین_تیرداد_نیک_اندیش
🆔 @TheGathas 👈
💢 یکی از افسانههایی که از سوی جریان #پانشیعه بازگو میشود، تشبیه سلاطین #صفوی به شاهان ساسانیست. آنها در این راستا میکوشند سلطنت صفویه را از جنس شاهنشاهی ساسانی بنمایانند. حتی میکوشند تا کارکرد #تشیع در زمان صفویه را به سان کارکرد دین زرتشتی در زمان ساسانیان نشان دهند.
💢 اما بر پایهی اسناد بالا میتوان اوج توهمآمیزی این تشبیه را دریافت. چه در حالی که نهاد دین در روزگار ساسانی ابزاری برای بازداشتن شاهان از ستمگری بود، در زمان #صفویه مذهب به دکانی برای توجیه ستمگری سلاطین تبدیل شد. نیز در حالی که #ساسانیان دادخواهی (تظلم) از پادشاه را پارهای ناگسستنی از آیین پادشاهی میخواندند و بابت خطاهایشان کیفر میدیدند، صفویان خود را بازخواستناپذیر و حتی از کیفر الهی هم مبری میدانستند! این هم گفتنیست که در روزگار #ساسانی، شاهنشاه پیشوای سیاسی و موبدانموبد پیشوای دینی بود؛ در حالی که صفویان این هر دو عنوان را از آن خود میدانستند.
💢 حال تصور کنید پانشیعیان با چنگاندازی به چنین افسانههایی، خود و صفویه را بهدروغ #ایرانشهری جا میزنند!
✍ #بهدین_تیرداد_نیک_اندیش
🆔 @TheGathas 👈