نوروز، انگیزه از گرامی داشت آن و رویدادهایی که در درازای سده ها و دوران در اين روز روی داده است در خور روی آوری فراوان است. اشاره به چند مورد آن در زیر آمده است:

- مردآويز زياری (مازندرانی) از یَلان میهنی #ايرانيان كه بر بخش بزرگی از ايرانزمين حكومت می كرد و #اصفهان را پايتخت خود قرار داده بود، كمر به برگزاری آيين هاي میهنی ايران از جمله #تيرگان، #مهرگان، #سده، #سوری و مهند از همه #نوروز بسته بود و تاكيد داشت كه مراسم درست و برپایه دوره #ساسانيان برگزار شود و در اين راه سختگيري زياد و زیادی روی بيش از اندازه ازخود نشان می داد، به گونه اي كه در سال 934 ترسایی دست به تنبيه كاركنانی زد كه در آذين بندی اصفهان برای نوروز ذوق به ندازه به كار نبرده بودند و همين امر سبب شد كه خدمه نا ایرانی كه مورد نکوهش قرار گرفته بودند، از بيم جان خود، او را در حمام کشتند. مردآويز همان سال جشن سده را در اصفهان برگزار کرده و خودشدر آن باشنده بود. وی بود که پس از راندن دست نشاندگان تازیان از پهنه مرکزی #ايران دستور اکيد داده بود که ايرانيان جز به پارسی نگويند و ننويسند.

- اميراسماعيل ساماني و به نوشته برخي از تاریخ نبیسان از دودمان ژنرال بهرام مهران (بهرام چوبين، زاده ري و نابغه نظامي ايران) كه به از نو سازی زبان پارسی و فرهنگ ايرانی كمك شایان كرد، در سال 892 ترسایی از رياضيدان های #خراسان خواست كه گاهشمار #ساسانی را دوباره نويسی كنند تا «نوروز»در هنگامه درست و هنگام گذر خورشيد از استوا آغاز شود و آغاز سال درست باشد. اين آرزو سالها پس از آن بوسیله «عمرخيام» انجام پذیرفت و گاهشمار تازی خورشيدي و هنگامه درست آغاز سال نو آمایش شد. جلال الدين ملکشاه سلجوقی كه عمر #خيام نيشابوری در دوران حکومت او گاهشمار خورشيدی را هماهنگ کرده بود از همان زمان دستور بهره برداری آن را داد که برپایه قانون برنهاده مجلس، از سده چهاردهم فرارو نوشتن تاريخ نبشتاری در ايران با گاهشمار خورشيدي رسمی شد

- كريمخان زند (وكيل مردم) پس از اعلام شهر شيراز به پايتختي ايران، از سال 1761 ترسایی به پس هر ساله درود نوروزی را در عمارتي كه اينك موزه پارس ناميده می شود، برگزار می كرد و سپس به ديدن مردم کوچه و خیابان ميی رفت. وی در نخستين نوروز در شيراز، از جيب خود چند نوازنده را اجير كرد كه در ميدان هاي شهر بنوازند و مردم را شاد كنند كه پس از آن اين رسم شامل روزهاي ديگر هم شد. كريمخان براي شاد كردن مردم و زدودن غمهايشان هر رفتاری را كه مي توانست، مي كرد. وي براي ديدن مردم و آگاه شدن از دشواری هایشان، حتي به قهوه خانه ها مي رفت و در آنجا با آنان آبگوشت (ديزي) می خورد.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎