یونانیان فرمان به کشتن عیسی ندادند، بلکه تنها مجری فرمان بودند و بس. در حقیقت، قاتل اصلی کسی جز «برادر» های عیسی نبود، این «برادر» های «غیور»، خود را بر حق و «تعلیم» خود را نیز همسنگ با کلام خدا می دانستند. در سراسر عهدجدید می بینیم که کاهنان و فریسیان از شجاعت و شهامتی بسیار برخوردارند. آنها تا آن حد در باور به بی‌عیبی خود پیش رفته‌اند، که حتی معجزات، آیات و عجایب، شفاها و برخاستن مردگان نیز آنها را قانع نمی‌کند، بلکه نسبت به روح‌القدس کفر ورزیده، عیسی را همدست بعل‌زبول می‌خوانند.
آنها باوری عمیق دارند، و غیرتی عظیم‌تر! اگرچه ثمره این باور و غیرت، چیزی جز مرگ عیسی بر صلیب نبود!
آنان در چشم خود و «قوم» از «حکمت» برخوردارند، و با «حکمت» خود که چیزی جز «روش های انسانی» نیست، «پسر خدا» را می‌آزمایند، و هرچند پر از «کینه» و «نفرت» هستند، آن را پنهان می‌کنند.

اما کلام خدا از اصلی تغییر ناپذیر در زیر آفتاب سخن می‌گوید. کلام خدا می‌فرماید: «در زیر آفتاب چیز تازه‌ای نیست»، پس تا زمان آمدن اورشلیم آسمانی بر روی زمین، یعنی تا زمانی که آفتابی نباشد و نور آسمان و زمین جدید، خود خداوند باشد، این اصل پابرجا خواهد بود. از این رو، به هیچ عنوان نباید از آزار «پسران خدا» و «برادران عیسی» در «کنیسه‌ها» به دست فریسیان مدرن به شگفت آمد!

#فریسی #بشارت #خبرخوش #متی #خداوند #عهدعتیق #پسرخدا #عهدجدید #کتابمقدس #انجیل #داوری
بدون فیض چه هستم؟

۲۷ اسفند این زمستان که از راه برسد، پنجمین سال ایمان من، به خداوند عیسای مسیح نیز به پایان می‌رسد !
با این همه، در چند سال گذشته، در ضعف ها و گناهان بسیارم، هرچه بیشتر «می‌کوشیدم»، کمتر روحانی بودم!
اسارت های بسیاری را از گذشته با خودم حمل کرده و می‌کنم، که کمترین آنها «خشم» است، همان خشم که عیسای خداوند، آن را با «قتل» هم تراز می شمرد(۱).
در عمل، انسانی هستم نگون‌بخت(۲)، زیرا نه از گناهانم لذت می‌برم، نه آنچنان که شایسته است در مسیح شادی می‌کنم!
در نتیجه، هر از چندی، «تلاش» می‌کنم، تا به نوعی بر ضد این گناهان، عصیان کنم!
به بیان بهتر، اراده می‌کنم که با «تلاش انسانی»، خود را از اسارت‌هایم آزاد کنم(۳)!
هرچند، فرجام چنین تلاشی، از پیش معلوم است!
ناگفته نماند، در این تلاش، همراهانی از جنس خادمان هم داشته‌ام که من را به انجام انواع «روزه» و «ریاضت نفس» تشویق می‌کردند(۴)!
ا
شریعت، به «خشم» می انجامد، و خشم به «قتل»، اما «قتل» کار «شریر» است، چرا که از آغاز قاتل بود! (۵)
از این رو، قوم در «خشم» و از سر «غیرت» برای کلام خدا، «کلام خدا» را به صلیب کشید!
اما آدمی بدون فیض، «هرگز» نمی تواند از آرامش و شادی برخوردار باشد.

...
پس من بدون فیض چه هستم؟ پاسخ روشن است، یک قاتل، و دشمن خدا!
...............................................................................
۱) متی ۲۱:۵-۲۲
۲) رومیان ۲۴:۷
۳) غلاطین ۱:۳
۴) کولسیان ۲۳:۲
۵) یوحنا ۴۴:۸

#فریسی #خشم #فیض #کتابمقدس #عهدجدید #عهدعتیق #انجیل #بشارت #مسیح #کلیسا