بدون فیض چه هستم؟

۲۷ اسفند این زمستان که از راه برسد، پنجمین سال ایمان من، به خداوند عیسای مسیح نیز به پایان می‌رسد !
با این همه، در چند سال گذشته، در ضعف ها و گناهان بسیارم، هرچه بیشتر «می‌کوشیدم»، کمتر روحانی بودم!
اسارت های بسیاری را از گذشته با خودم حمل کرده و می‌کنم، که کمترین آنها «خشم» است، همان خشم که عیسای خداوند، آن را با «قتل» هم تراز می شمرد(۱).
در عمل، انسانی هستم نگون‌بخت(۲)، زیرا نه از گناهانم لذت می‌برم، نه آنچنان که شایسته است در مسیح شادی می‌کنم!
در نتیجه، هر از چندی، «تلاش» می‌کنم، تا به نوعی بر ضد این گناهان، عصیان کنم!
به بیان بهتر، اراده می‌کنم که با «تلاش انسانی»، خود را از اسارت‌هایم آزاد کنم(۳)!
هرچند، فرجام چنین تلاشی، از پیش معلوم است!
ناگفته نماند، در این تلاش، همراهانی از جنس خادمان هم داشته‌ام که من را به انجام انواع «روزه» و «ریاضت نفس» تشویق می‌کردند(۴)!
ا
شریعت، به «خشم» می انجامد، و خشم به «قتل»، اما «قتل» کار «شریر» است، چرا که از آغاز قاتل بود! (۵)
از این رو، قوم در «خشم» و از سر «غیرت» برای کلام خدا، «کلام خدا» را به صلیب کشید!
اما آدمی بدون فیض، «هرگز» نمی تواند از آرامش و شادی برخوردار باشد.

...
پس من بدون فیض چه هستم؟ پاسخ روشن است، یک قاتل، و دشمن خدا!
...............................................................................
۱) متی ۲۱:۵-۲۲
۲) رومیان ۲۴:۷
۳) غلاطین ۱:۳
۴) کولسیان ۲۳:۲
۵) یوحنا ۴۴:۸

#فریسی #خشم #فیض #کتابمقدس #عهدجدید #عهدعتیق #انجیل #بشارت #مسیح #کلیسا