کانال هُنرواره | Art
23.5K subscribers
1.88K photos
678 videos
73 files
174 links
🖇هُنر نوسانی غیرقابل انفکاک است،
میانِ تکنیک و جنون...📝


این‌جا پُر از کاراکتر و قصه است...🌠

راه ارتباطی👇
t.me/HidenChat_Bot?start=176722911

اولین پست کانال👇
https://t.me/Honarrvareh/8
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدیویی درباره‌ی‌ تحلیل و بررسی تابلوی نقاشی "اتاق خواب در آرل"
(Bedroom in Arles)

اثرِ وینسنت_ون‌گوگ"
(Vincent_van Gogh)
نقاش‌ مشهور هلندی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم در سال 1888 خلق کرده است و هم‌اکنون در "موزه‌ی ون‌گوگ" در آمستردام، هلند نگهداری می‌شود.

مترجم: "علیرضا_آبیز"
گوینده: "نگین_کیانفر"

#نقاشی
@Honarrvareh
تابلوی نقاشی "کشتی احمق‌ها"
(Ship of Fools)

اثرِ "هیرونیموس_بوش"
(Hieronymus_Bosch)

نقاش‌ مشهور هلندی که آن را با تکنیک رنگ و روغن بر روی چوب در بین سال‌های 1490 تا 1500 خلق کرده است و هم‌اکنون در "موزه‌ی لوور" پاریس نگهداری می‌شود.

#نقاشی
@Honarrvareh
کانال هُنرواره | Art
Photo
در این نقاشی در سمت راست یک دلقک با لباسی مضحک را می‌بینیم که بر روی شاخه‌ی یک درخت نشسته که مشخص است استحکامی ندارد، افرادِ مَست‌ و خوراکی‌های مختلف نیز در تصویر دیده می‌‌شوند، راهبه‌ای که عود می‌نوازد، دکلِ کشتی از درختِ افرا ساخته شده و گویی شیطان در میان برگ‌هایش در حال پنهانی نگاه کردن و جاسوسی است. تقریباً در مرکز تصویر، راهبه و راهب فرانسیس (از جمعیت پیرو عقایدِ فرانسیس قدیس، این فرقه تأثیرات عمده‌ای بر جریانِ اندیشه‌ی غربی داشتند) را می‌بینیم که حواسشان از خواندنِ سرودهای مذهبی پرت شده و فقط دلشان می‌‌خواهد که به ژامبونِ آویزان در جلوی صورتشان گاز بزنند، با دیدنِ ساز عود در دستان راهبه این را می‌فهمیم که آواز خواندنِ این راهبه‌های مذهبی‌ با هم، معنای خاص و تداعی‌های اِروتیک دارد، چون در حالت معمول، مردان و زنانِ گروه‌های رهبانی باید از هم جدا بمانند، شخصیت‌های دیگر در این نقاشی برای به دست آوردن غذا و شراب تلاش می‌کنند.

#نقاشی
@Honarrvareh
کانال هُنرواره | Art
Photo
در این تصویر در بالا و وسط شاخه‌ها جغدی را می‌بینیم که می‌تواند نماد بدعت یا چیزی جدید باشد. بر روی سکانِ کشتی، پرچمی باریک را می‌‌بینیم که بر روی آن یک هلالِ ماه بسیار کوچک نقش بسته است، دیوانگانی که به حاشیه رانده شده و محکوم به سرگردانی بی هدف می‌باشند، ساز عود، ظرف گیلاس، رنگ‌های اِروتیک، زیبایی‌‌پرستی، خواهشِ جنسی، هوس و احساس تعلق خاطر به جنس مخالف، همه‌ی این‌ها چیزهایی هستند که اعضای کلیسا باید از آن دوری کنند، افرادی که در آب هستند نشان‌دهنده‌ی گناهِ پُرخوری و شهوت هستند، ظرف معکوس در پایین و سمتِ چپ نمادِ جنون است، پرنده‌ی برشته شده خوراکِ لذیذ و موردِ علاقه‌ی اشرافِ آن دوره می‌تواند نمادی از پُرخوری از سری هفت گناهِ کشنده (خشم، حسادت، آز، پُرخوری، تنبلی، شهوت، غرور) باشد. کاملاً واضح است که نقاش از اوضاع و احوالِ اسفناکِ زمانه‌اش باخبر بوده و این جنون انسانی را محکوم می‌کند، فردی که در سمت راست تابلو استفراغ می کند، رذیلتِ فردی را نشان داده که تسلیمِ عوارض الکل شده است، این یعنی تهوع وحشتناکی که گناهکاران بعد از انجام گناه احساس می‌کنند، در دوره‌ی قرونِ وسطی آن‌چه که ما شهوت می‌نامیم، توسط کلیسای قرون وسطی، به عنوان گناه نخستین، محکوم شده و آن‌چه که ما به عنوان ذهن ناخودآگاه می‌شناسیم، از دیدگاه قرون وسطی، تلاش برای برانگیختنِ خدا یا شیطان بوده‌ است، ماهی مُرده بدون فلس در سمت راست به معنای گناه است.

#نقاشی
@Honarrvareh
کانال هُنرواره | Art
Photo
تضادِ تفاسیری که آثار "هیرونیموس_بوش" برمی‌انگیزند، سبب ایجاد پرسش‌هایی عمیق درباره‌ی طبیعت هنر ابهام در دوره‌ی او می‌گردند، "هیرونیموس_بوش" از فرقه‌ی پارسایانِ کاتولیک، به پاپِ آن زمان وفادار بوده است و او از رفتار رسوایی‌آور بسیاری از کشیش‌ها عصبانی بوده و نقاشی او سیستمِ عقیدتی مذهب در زمان خودش را بازتاب می‌دهد، او حقایق اخلاقی و معنوی خاصی را با هنرش در نقاشی به ما نشان داده، این اثر واقعاً دیدنی‌ و بحث‌ برانگیز است، نقاشی‌های بوش اغلب نمایان‌گر ترجمه‌هایی بصری از استعاره‌های کلامی و جناس‌هایی هستند که از هر دو منبع کتاب مقدس و ادبیاتِ عامه حاصل شده‌اند. در این اثرِ پُر از نماد، جدا از نقش‌پردازی دقیقِ صحنه‌های خیالی و بدون منطق، باید به جستجوی واقعیتِ برتر و موردنظر نقاش پرداخت. "میشل_فوکو"، فیلسوف و مورخ فرانسوی از این نقاشی برای روی جلد کتابِ "تاریخ جنون" استفاده کرده است.

#نقاشی
@Honarrvareh
تابلوی نقاشی "اوفلیا" (Ophelia)
اثرِ "فردریش ویلهلم تئودور هیزر "
(Friedrich Wilhelm Theodor Heyser)

نقاش‌ آلمانی که آن را با تکنیک رنگ و روغن بر روی بوم و در حدود قبل از سال 1921 خلق کرده است، در این نقاشی "اوفلیا" را در آخرین لحظات زندگی‌اش می‌بینیم که به آرامی بر روی آب شناور است، او یکی از شخصیت‌های نمایشنامه‌ی "هملت" اثر "ویلیام_شکسپیر" می‌باشد، "اوفلیا" دختر نجیب‌زاده‌ی اهل دانمارک و فرزند "پولونیوس" و خواهر "لائرتس" و معشوقه‌ی "شاهزاده هملت" بود که به دلیل اقداماتِ هملت، به جنون می‌رسد و در نهایت خود را در رودخانه غرق می‌کند. "پولونیوس" (Polonius) در این نمایشنامه پدرِ اوفلیا و مشاور ارشدِ شاه است که می‌پذیرد برای "کلادیوس" جاسوسیِ "شاهزاده هملت" را انجام دهد و سرانجام هملت، پولونیوس را می‌کشد که این کار سبب تحریک شدن بیشترِ دخترش اوفلیا (معشوقه‌ی شاهزاده هملت) و سرانجام به دیوانگی رسیدن و مرگش می‌شود. این نقاشی احتمالاً الهام‌بخش از نقاشی نمادینِ "جان اِوِرِت میلِی"، نقاش بریتانیایی می‌باشد که در سال 1852 خلق شده است.

#نقاشی
@Honarrvareh
تابلوی نقاشی "اعدام بانو جین گری"
(The Execution of Lady Jane Grey)

اثرِ "پل_دلاروش"(Paul_Delaroche)
نقاش‌ فرانسوی و از موفق‌ترین نقاشان آکادمیک فرانسوی اواسط سده نوزدهم بود که بیشتر مضمون‌های تاریخی را نقاشی می‌کرد و این نقاشی را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم در سال 1833 خلق کرده است و هم‌اکنون در "نگارخانه‌ی ملی لندن" نگهداری می‌شود.

#نقاشی
@Honarrvareh
کانال هُنرواره | Art
تابلوی نقاشی "اعدام بانو جین گری" (The Execution of Lady Jane Grey) اثرِ "پل_دلاروش"(Paul_Delaroche) نقاش‌ فرانسوی و از موفق‌ترین نقاشان آکادمیک فرانسوی اواسط سده نوزدهم بود که بیشتر مضمون‌های تاریخی را نقاشی می‌کرد و این نقاشی را با تکنیک رنگ و روغن روی…
این نقاشی درباره‌ی "اعدام جین گری" ملکه‌ی انگلستان و ایرلند در سال 1553 میلادی می‌باشد. "جین_گری" توانست به مدت 9 روز بنا بر وصیتِ ادوارد ششم بر تخت سلطنت بنشیند، اما به دنبال توطئه و لشکرکشی "ماریِ یکم" دستگیر شد و در سن 16 سالگی به جرمِ خیانت، در برجِ لندن گردن‌ زده شد و داستان آن از این قرار بود که بعد از فوتِ "ادوارد ششم" در سال 1553 "جان_دادلی" پدرشوهرِ جین گری با پنهان کردن مرگِ ادوارد ششم، دسیسه کرد و مقدمات سلطنتِ "جین" را فراهم ساخت، اما نقشه‌ی او به سرعت افشا شد. وقتی به جین گفته شد که او ملکه است، از فرط ترس و ضعف، بیمار شد، او سلطنت را نمی‌پذیرفت و حقِ "ماری" می‌دانست اما با تهدید والدین و جان دادلی قبول کرد. ماری با هوادارانش به سوی لندن لشکرکشی کرد و جین خود از سلطنت کناره گرفت و به برج لندن منتقل شد و برای چند ماه در آن‌جا ماند. در طول اقامتش نامه‌های بسیاری نوشت و بالاخره با دسیسه‌ی شاهزاده‌ی اسپانیا و اطرافیان ماری، "جین" گردن زده شد. از او به عنوانِ "خائنِ بی‌گناه" نیز یاد می‌شود. "دلاروش" نقاشِ اثر سعی کرده تا لحظه‌ی پیش از اعدام جین را به تصویر بکشد، او بدون لباس رسمی و با چشمانی بسته و دستانی جستجوگر در حال زانو زدن و خم شدن بر روی سکوی گردن‌زنی است. مردی مسن و با لباسی فاخر به او کمک می‌کند تا سکو را پیدا کند، دو زن در سمت چپِ تصویر در حال گریستن و زاری هستند و مأمور اعدام در سمت راست ایستاده و آماده با تبری در دست نظاره‌گر و منتظر است. با نگاهی کلی به اثر هم سبکِ "نئو‌کلاسیسیسم" را شاهدیم و هم شاخصه‌های سبک "رومانتیسیسم" را، هنرمند با رعایت اصول و قواعد منطقی و هندسی، فضایی را ایجاد کرده که احساس ترحم و نگرانی را در مخاطب به اوج می‌رساند.

 #نقاشی
@Honarrvareh
کانال هُنرواره | Art
تابلوی نقاشی "اعدام بانو جین گری" (The Execution of Lady Jane Grey) اثرِ "پل_دلاروش"(Paul_Delaroche) نقاش‌ فرانسوی و از موفق‌ترین نقاشان آکادمیک فرانسوی اواسط سده نوزدهم بود که بیشتر مضمون‌های تاریخی را نقاشی می‌کرد و این نقاشی را با تکنیک رنگ و روغن روی…
وقتی به بانو "جین_گری" گفتند گردن زده خواهد شد، او سخت به وحشت افتاد. با این حال خوشحال بود که روزهای غم و اندوهش بالاخره به سر خواهند آمد. در 12 فوریه سال 1554، در برج لندن، جین به طرف سکوی اعدام فرستاده شد، او به آرامی از سکوی اعدام بالا می‌رفت و خاضعانه نیایش می‌کرد. سپس در برابر بلوکِ اعدام زانو زد و چشمانش را بستند. وقتی جلاد از او خواست تا سرش را روی بلوک بگذارد، دستانش را پیش آورد ولی چون مضطرب بود نتوانست بلوک را پیدا کند. او کمک خواست تا این‌که فردی دستش را گرفت و کمکش کرد تا بلوک را پیدا کند. جین سرش را روی بلوک و چانه‌اش را در جایگاه گذاشت و گردنش را به چوب چسباند. سپس دستانش را به دورش کشاند. پیش از فرود آمدنِ تبرِ جلاد فریاد زد: "خدایا، روحم را به تو می‌سپارم..." جین هنگام اعدام فقط 16 سال داشت.

#نقاشی
@Honarrvareh
تابلوی نقاشی "ضرب‌المثل‌های هلندی"
(Netherlandish Proverbs)

اثرِ "پیتر_بروگل"(Pieter_Bruegel)
نقاش مشهور هلندی دوران رنسانس که این نقاشی را با تکنیک رنگ و روغن روی چوب بلوط در سال 1559 خلق کرده است و هم‌اکنون در "گِمالدِه‌گالری" (Gemäldegalerie) که یک موزه‌ی مهم هنری در شهر برلین در آلمان است، نگهداری می‌شود. در این نقاشی صحنه‌ای از انسان‌ها، حیوانات، اشیاء و تصاویر تحت‌اللفظیِ ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات زبان هلندی با دقت و مهارتی فوق‌العاده به تصویر کشیده شده‌اند.

#نقاشی
@Honarrvareh
کانال هُنرواره | Art
Photo
در این نقاشی تصاویری عجیب و در عین‌حال جالبی را می‌بینیم، مثلاً مردی در حال گاز گرفتن یک ستون چوبی است و یا مردی دیگر کاسه‌ی غذایش را ناگهان برمی‌گرداند تا غذا بر روی زمین بریزد. این نقاشی عجیب اثر "پیتر_بروگل" در واقع بیش از 100 ضرب‌المثل هلندی را به صورت تصویری و ملموس به تصویر کشیده است. در ابتدا اسم این تابلو "حماقت آدم‌ها" بود و هدفِ بروگل از کشیدن آن‌ها نه فقط به تصویر درآوردنِ ضرب‌المثل‌ها بلکه کشیدن کارهای احمقانه‌ی آدم‌ها بوده است، خیلی از این ضرب‌المثل‌ها بر روی رفتارهای عجیب و غریب و بی‌هدف آدم‌ها تأکید دارند و تعدادی از آن‌ها هم پا را فراتر گذاشته‌اند و روی آن دسته از حماقت آدم‌ها تمرکز کرده‌اند که در نهایت دودش به چشم خودشان می‌رود. شاید بپرسید چرا برای بروگل ضرب‌المثل‌ها تا این حد اهمیت داشته‌اند که او تصمیم گرفت آن‌ها را نقاشی کند؟ در زمانِ بروگل و سال‌های قبل از آن، مردم در صحبت‌های روزمره زیاد از ضرب‌المثل‌ها استفاده می‌کردند و نوشته‌های نویسنده‌های هلندی و فنلاندی پُر بود از ضرب‌المثل‌های مختلف، تعداد این ضرب‌المثل‌ها آن‌قدر زیاد بود که حدود 800 تای آن‌ها در یک کتاب به چاپ رسید.

#نقاشی
@Honarrvareh
کانال هُنرواره | Art
Photo
در این نقاشی "پیتر_بروگل" ضرب‌المثل‌ها را توسط آدم‌ها، ساختمان‌ها و یا مناظر به تصویر درآورده آن هم به صورت کاملاً تخیلی، در سمت چپ این تابلو مردی را می‌بینیم که در حال گاز زدن یک ستون است، فکر می‌کنید‌ این تصویر می‌خواسته چه ضرب‌المثلی را نشان بدهد؟ این که این مرد دورو است و شخصیت صاف و یک‌دستی ندارد. در قست بالای این تابلو مردی نقاشی شده که بعد از غرق شدن گوساله‌اش در استخر، دارد آن را با خاک پُر می‌کند. ضرب‌المثل پشتِ این تصویر همان ضرب‌المثل معروف ما ایرانی‌هاست که می‌گوید: نوشدارو بعد از مرگ سهراب، در ادامه ضرب‌المثل‌هایی که پشتِ طراحی قسمت‌هایی از تابلو هست را با هم بررسی می‌کنیم. ضرب‌المثل "گاز گرفتن ستون" به معنی "داشتن شخصیت دورو" و ضرب‌المثل "هیچ‌وقت کسی که یک دستش آب و یک دستش آتش است را باور نکنید" به معنی "کسی است که صادق نیست و دردسرساز است"، ضرب‌المثل "ریختن پول درون آب" به معنی "حیف و میل کردن پول" می‌باشد، ضرب‌المثل "به گربه زنگوله بستن" به معنی "یک نقشه‌ی خطرناک و غیرعملی را انجام دادن" می‌باشد، ضرب‌المثل "اهمیت ندادن به سوختن یک خانه و گرم کردن خود با آتش آن" به معنی "از هر فرصتی استفاده کردن بدون توجه به پیامدهای بد آن برای دیگران" است، ضرب‌المثل "کشیدن بار سنگین" به معنی "کار بیهوده انجام دادن"، ضرب‌المثل "از روی یک گاو نر بر روی پشت یک الاغ افتادن" به معنی "کسی که زیاد به سختی می‌افتد"، ضرب‌المثل "بوسه زدن بر روی حلقه‌ی در" به‌معنی "چاپلوس و متملق بودن" می‌باشد.

#نقاشی
@Honarrvareh
تابلوی نقاشی "برج بابل "
(The Tower of Babel)

اثرِ "پیتر_بروگل"(Pieter_Bruegel)
نقاش مشهور هلندی دوران رنسانس که این نقاشی را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم در سال 1563 خلق کرده است و هم‌اکنون در "موزه‌ی کانستیستوریس"
(Kunsthistorisches Museum)
که یک موزه‌ی هنری در وین، پایتخت اتریش است نگهداری می‌شود.
این نقاشی داستانی را از کتابِ پیدایش تورات به تصویر می‌کشد که در آن مردم می‌خواهند برجی بسازند که آن‌قدر بلند باشد تا به آسمان برسد. این تصویر برجی عظیم را با جزئیات دقیق نشان می‌دهد که از آجر و سنگ ساخته شده و کارگران زیادی در حال ساختن آن هستند. در پایین برج، مردمی با زبان‌های مختلف در حال گفتگو هستند و به نظر می‌رسد که در حال برنامه‌ریزی برای ادامه‌ی ساختن برج هستند با این حال در آسمان، فرشته‌ای به زبان‌های مختلف صحبت می‌کند و باعث می‌شود که مردم گیج شوند و نتوانند زبان یک‌دیگر را درک کنند. این نقاشی همچنین به عنوان تفسیری از غرور و جاه‌طلبی انسان دیده می‌شود. مردم در این نقاشی سعی می‌کنند با ساختن برجی به آسمان و به خدا برسند، اما خداوند با مختلف کردن زبانِ مردم، آن‌ها را متوقف می‌کند.

#نقاشی
@Honarrvareh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مستند‌ تماشا، نگاهی به آثار "داوود_امدادیان" نقاش ایرانی و تحلیل و بررسی درخت‌های معروفش در نقاشی‌هایش

#مستند
#نقاشی
@Honarrvareh
تابلوی نقاشی "ماریانا" (Mariana)
اثرِ "جان_اِوِرِت_میلِی"
(John_Everett_Millais)

نقاش و تصویرگر بریتانیایی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی پانل در سال 1851 خلق کرده است و هم‌اکنون در "موزه‌ی تیت" در لندن، بریتانیا نگهداری می‌شود.

#نقاشی
@Honarrvareh
کانال هُنرواره | Art
Photo
این نقاشی درباره‌ی شعر "ماریانا" می‌باشد که برای اولین بار در سال 1830 منتشر شد. تمِ اصلی شعر، حسِ انزوا و نوستالژیک دارد که در بیشتر اشعار "آلفرد، لرد تِنیسُن"
(Alfred, Lord Tennyson)
یکی از معروف‌ترین مفاخر ادبیات انگلیسی و شاعر دوران ویکتوریایی به چشم می‌خورد. ایده‌ی اصلی این شعر را "تِنیسُن" از نمایشنامه‌ی "شکسپیر" به نام "اندازه‌گیری برای اندازه‌گیری" (Measure for Measure) گرفته است. در این نمایشنامه، شخصیت اصلی داستان به نام "ماریانا"، مورد بی‌مهریِ نامزدش "آنجلو" قرار می‌گیرد و آنجلو او را تَرک می‌کند. ماریانا برای بازگشتِ معشوقه‌ی خود صبر می‌کند اما هرچه می‌گذرد تنها غمِ ماریانا هست که افزایش می‌یابد و آنجلو هرگز باز نمی‌گردد. ساختار این شعر روایی است که از هفت بند مختلف تشکیل شده است که هر بند 12 سطر یا مصراع دارد. هر بندِ شعر شرایط روحی و افزایش غم ماریانا را به تصویر می‌کشد. در اولین بند که تنیسن، خانه‌ای رها شده را به تصویر می‌کشد، برای خواننده بی‌کسی و درماندگیِ ماریانا تداعی می‌شود. نوری که از بیرون بر روی پنجره‌ی اتاق و صورت او می‌افتد‌ و فضای تاریک و در سایه‌ی اتاق، نمادی است از تیرگی زندگی ماریانا بدون معشوقه‌اش آنجلو، این‌گونه به تصویر کشیدنِ ماریانا توسط تنیسن سبب می‌شود که خواننده به اعماق افکار و احساسات شخصیت داستان، نفوذ کند و در آن‌جا به جستجو بپردازد. در واقع این شعر نوعی داستان نمایشی است که در آن یک‌نفر به تنهایی ظاهر شده و یا متکلم وحده می‌باشد.

#نقاشی
@Honarrvareh
کانال هُنرواره | Art
Photo
تمامی گلدان‌ها، غرق در خزه‌های سیاهی بودند و میخ‌های زنگ‌زده، از گره‌هایی که درخت گلابی را به دیوار شیروانی نگه داشته بودند، می‌افتادند...
سایبان‌های شکسته، به‌ نظر غمگین و غریب می‌آمدند، انگار که هیچ‌کسی دری را نگشوده بود...
علف‌های هرز بر فراز این خانه‌ی کاهگلی قدیمیِ ما، سر برآورده بودند.
دخترک تنها نجوا کرد: "زندگی دلتنگ‌کننده است، او نخواهد آمد..."
دخترک می‌گفت: طاقتم تمام شده،
کاش مُرده بودم...!"
اشک‌‌هایش هم‌زمان با شبنمِ شامگاهی فرو می‌ریخت، اشک می‌ریخت قبل از آن که اندک شبنمی خشک شود یا صبح و یا شامگاه، پس از پرواز سریع خفاش‌ها آن‌گاه که تیرگی شدیدی آسمان را به خلسه‌ی خود فرو می‌برد، پرده‌ی پنجره را به کناری کشید و به سراسر دشت‌های غمگین نظری انداخت و تنها گفت: "شب دلتنگ‌کننده است، او نمی‌آید..."
دخترک می‌گفت: دیگر بُریده‌ام، کاش مُرده بودم..."
بامداد که بیدار بود، صدای مرغِ شب را می‌شنید که ساعتی پیش از آن‌که آفتاب بزند، بانگ سَر می‌داد...
از طرف باتلاقِ کبود، صدای ضعیف گاوی را می‌شنید، بی‌هیچ امیدی برای تغییر، انگار در خوابی درمانده و بی‌حس گام برمی‌داشت تا که بادهای سرد، چشم صبح را در اطراف خانه‌ی محصور بیدار کردند.
دخترکِ تنها می‌گفت: "روز دلتنگ‌کننده است، او نمی آید..."
دخترک می‌گفت: "دیگر طاقت ندارم،
کاش مُرده بودم...!"

"بخش کوتاهی از شعر ماریانا"
سروده‌ی "آلفرد لُرد تِنیسُن"
(Alfred, Lord Tennyson)

#نقاشی
@Honarrvareh
تابلوی نقاشی "چهار درخت"
(Four Trees)

اثرِ "اگون_شیله"(Egon_Schiele)
نقاش مشهور اتریشی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم در سال 1917 خلق کرده است و هم‌اکنون در "موزه‌ی هنرهای زیبای وین" در اتریش نگهداری می‌شود.

#نقاشی
@Honarrvareh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدیویی درباره‌ی‌ تحلیل و بررسی تابلوی نقاشی "چهار درخت" (Four Trees)
اثرِ "اگون_شیله"(Egon_Schiele)
نقاش مشهور اتریشی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم در سال 1917 خلق کرده است و هم‌اکنون در "موزه‌ی هنرهای زیبای وین" در اتریش نگهداری می‌شود.

متن: "وحید_میرزا‌محمدی"
گوینده: "نگین_کیانفر"


#نقاشی
@Honarrvareh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مستند‌ تماشا با عنوان "ویژه‌نامه‌ی نقاشان ایرانی" که در این ویدیو با آثار چهار نقاش و هنرمند ایرانی‌ به نام‌های "کوروش_شیشه‌گران"، "داوود_امدادیان"، "غلامحسین_نامی" و "علی‌اکبر_صادقی" آشنا خواهیم شد.

#مستند
#نقاشی
@Honarrvareh