تابلوی نقاشی "بلوغ" (puberty)
اثرِ "ادوارد_مونک" (Edvard_Munch)
نقاش مشهور نروژی که آن را در سال 1894 تا 1895 خلق کرده است و هماکنون در "موزهی مونک" در اُسلو پایتخت نروژ نگهداری میشود، "بلوغ" که یک اثر چاپسنگی و چاپ فلزی است یک جرقهی برگرفته از احساسات و عواطف فردی و ناشی از تجربیاتِ مونک میباشد.
#نقاشی
@Honarrvareh
اثرِ "ادوارد_مونک" (Edvard_Munch)
نقاش مشهور نروژی که آن را در سال 1894 تا 1895 خلق کرده است و هماکنون در "موزهی مونک" در اُسلو پایتخت نروژ نگهداری میشود، "بلوغ" که یک اثر چاپسنگی و چاپ فلزی است یک جرقهی برگرفته از احساسات و عواطف فردی و ناشی از تجربیاتِ مونک میباشد.
#نقاشی
@Honarrvareh
تابلوی نقاشی "مدونا" (Madonna)
اثرِ "ادوارد_مونک" (Edvard_Munch)
نقاش مشهور نروژی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم و در سال 1894 خلق کرده است و هماکنون در "موزهی مونک" در اُسلو پایتخت نروژ نگهداری میشود.
#نقاشی
@Honarrvareh
اثرِ "ادوارد_مونک" (Edvard_Munch)
نقاش مشهور نروژی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم و در سال 1894 خلق کرده است و هماکنون در "موزهی مونک" در اُسلو پایتخت نروژ نگهداری میشود.
#نقاشی
@Honarrvareh
تابلوی نقاشی "بوسه" (The kiss)
اثرِ "ادوارد_مونک" (Edvard_Munch)
نقاش مشهور نروژی، این نقاشی با تکنیک رنگ و روغن در سال 1897 خلق شده است و هماکنون در "موزهی مونک" در اُسلو پایتخت نروژ نگهداری میشود. این نقاشی که بخشی از "کتیبهی زندگی" اوست، یک زن و مرد را در حال بوسه نمایش میدهد. این تابلو حاصل مجموعه آزمون و خطاهایی است که توسط نقاش کشیده شدند و نقشمایهی آن در ذهن هنرمند شکل گرفت، زوجی در حال بوسیدن یکدیگر که چهرههایشان به عنوان نمادی از وحدت و یکیشدن درهم آمیخته شده، آنها با تاریکی احاطه شدهاند و اندک سویی از لای پنجره به درون میتابد ولی بقیه قسمتهای پنجره توسط پردهای پوشانده شده، همآغوشی و ادغام صورتهای آنها به گونهای است که نشانگر حالتی از یگانگی است. "روبرتا_اسمیت" منتقد هنری، اعتقاد دارد که ضربات متوالی سکتهای قلممو، تا حد بسیار زیادی مسببِ لکدار شدن نقاشی گردیده است. این نقاشی در عین حال سادهتر از اثر مشابه دیگری است که مونک در همین دوره نقاشی کردهاست. "بوسه" را مونک در سال 1903 در نمایشگاه "بیداری عشق" به نمایش گذاشت.
#نقاشی
@Honarrvareh
اثرِ "ادوارد_مونک" (Edvard_Munch)
نقاش مشهور نروژی، این نقاشی با تکنیک رنگ و روغن در سال 1897 خلق شده است و هماکنون در "موزهی مونک" در اُسلو پایتخت نروژ نگهداری میشود. این نقاشی که بخشی از "کتیبهی زندگی" اوست، یک زن و مرد را در حال بوسه نمایش میدهد. این تابلو حاصل مجموعه آزمون و خطاهایی است که توسط نقاش کشیده شدند و نقشمایهی آن در ذهن هنرمند شکل گرفت، زوجی در حال بوسیدن یکدیگر که چهرههایشان به عنوان نمادی از وحدت و یکیشدن درهم آمیخته شده، آنها با تاریکی احاطه شدهاند و اندک سویی از لای پنجره به درون میتابد ولی بقیه قسمتهای پنجره توسط پردهای پوشانده شده، همآغوشی و ادغام صورتهای آنها به گونهای است که نشانگر حالتی از یگانگی است. "روبرتا_اسمیت" منتقد هنری، اعتقاد دارد که ضربات متوالی سکتهای قلممو، تا حد بسیار زیادی مسببِ لکدار شدن نقاشی گردیده است. این نقاشی در عین حال سادهتر از اثر مشابه دیگری است که مونک در همین دوره نقاشی کردهاست. "بوسه" را مونک در سال 1903 در نمایشگاه "بیداری عشق" به نمایش گذاشت.
#نقاشی
@Honarrvareh
دو نسخه از تابلوهای نقاشی "دختران جوان بر روی پُل"
(Young Girls on a Bridge)
اثرِ "ادوارد_مونک" (Edvard_Munch)
نقاش مشهور نروژی که آنها را در سال 1902 خلق کرده است و هماکنون در "موزهی مونک" در اُسلو پایتخت نروژ نگهداری میشود، مونک در این آثار از رنگهای تند و متضاد استفاده کرده که بیانکنندهی احساسات عمیق هنرمند میباشد. دختران در هر دو اثر را میتوان به نوعی نمایندهی جوانی و جستجوی هویت دانست و فضای باز و پُل به عنوان نمادی از گذرگاهِ زندگی و احساسات انسانی هستند این آثار نه تنها زیبایی بَصری دارند بلکه عمق عواطف انسانی را نیز به خوبی منتقل میکنند.
#نقاشی
@Honarrvareh
(Young Girls on a Bridge)
اثرِ "ادوارد_مونک" (Edvard_Munch)
نقاش مشهور نروژی که آنها را در سال 1902 خلق کرده است و هماکنون در "موزهی مونک" در اُسلو پایتخت نروژ نگهداری میشود، مونک در این آثار از رنگهای تند و متضاد استفاده کرده که بیانکنندهی احساسات عمیق هنرمند میباشد. دختران در هر دو اثر را میتوان به نوعی نمایندهی جوانی و جستجوی هویت دانست و فضای باز و پُل به عنوان نمادی از گذرگاهِ زندگی و احساسات انسانی هستند این آثار نه تنها زیبایی بَصری دارند بلکه عمق عواطف انسانی را نیز به خوبی منتقل میکنند.
#نقاشی
@Honarrvareh
تابلوی نقاشی "رقص زندگی"
(The Dance of Life)
اثرِ "ادوارد_مونک" (Edvard_Munch)
نقاش مشهور نروژی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم و در سال 1899 تا 1900 خلق کرده است و هماکنون در "موزهی مونک" در اُسلو پایتخت نروژ نگهداری میشود. این یک نقاشی اکسپرسیونیستی است که در اینجا یک دوشیزهی جوان سفیدپوش با پوستی روشن را در کنار یک جفت زن و مرد که زن با لباس قرمز میباشد و در سمت راست تصویر هم یک زن سیاهپوش با صورتی تیره و کدر را میبینیم. این نقاشی اثر مهمی در "پروژهی مونک" (The Frieze of Life) میباشد. در خلق این نقاشی، مونک ظاهراً از نمایشنامهی "Helge Rode" در سال 1898 الهام گرفته بود که یک نسخه از آن را در کتابخانهی شخصی خود نگه میداشت. این نقاشی به وضوح نشاندهندهی دوگانگی ادوارد مونک نسبت به زنان زندگیاش است.
#نقاشی
@Honarrvareh
(The Dance of Life)
اثرِ "ادوارد_مونک" (Edvard_Munch)
نقاش مشهور نروژی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم و در سال 1899 تا 1900 خلق کرده است و هماکنون در "موزهی مونک" در اُسلو پایتخت نروژ نگهداری میشود. این یک نقاشی اکسپرسیونیستی است که در اینجا یک دوشیزهی جوان سفیدپوش با پوستی روشن را در کنار یک جفت زن و مرد که زن با لباس قرمز میباشد و در سمت راست تصویر هم یک زن سیاهپوش با صورتی تیره و کدر را میبینیم. این نقاشی اثر مهمی در "پروژهی مونک" (The Frieze of Life) میباشد. در خلق این نقاشی، مونک ظاهراً از نمایشنامهی "Helge Rode" در سال 1898 الهام گرفته بود که یک نسخه از آن را در کتابخانهی شخصی خود نگه میداشت. این نقاشی به وضوح نشاندهندهی دوگانگی ادوارد مونک نسبت به زنان زندگیاش است.
#نقاشی
@Honarrvareh
تابلوی نقاشی "قدرت کور"
(Blind Power)
اثرِ "رودولف_شلیچر"
(Rudolf_Schlichter)
نقاش و هنرمند آلمانی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم و در سال 1937 خلق کرده است.
#نقاشی
@Honarrvareh
(Blind Power)
اثرِ "رودولف_شلیچر"
(Rudolf_Schlichter)
نقاش و هنرمند آلمانی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم و در سال 1937 خلق کرده است.
#نقاشی
@Honarrvareh
کانال هُنرواره | Art
تابلوی نقاشی "قدرت کور" (Blind Power) اثرِ "رودولف_شلیچر" (Rudolf_Schlichter) نقاش و هنرمند آلمانی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم و در سال 1937 خلق کرده است. #نقاشی @Honarrvareh
این نقاشی که یک اثرِ نمادین و سوررئالیستی است یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین آثار "رودولف_شلیچر" است که نشاندهندهی شرایط اجتماعی و سیاسی اروپا که تحتتأثیر بحرانهای اقتصادی و جنگ جهانی دوم قرار داشت، شناخته میشود. این اثر در طول دورهای پُرتلاطم در زندگی نقاش خلق شده زیرا او تحتتأثیر مضامین ملیگرایانهی بیشتری قرار گرفته بود و به شدت از توتالیتاریسم انتقاد میکرد. بسیاری از آثار او، از جمله "قدرت کور" در نهایت توسط رژیم نازی محکوم شد و به عنوان "هنر منحط" در آن زمان نامگذاری شد. در این نقاشی یک شخصیت قدرتمند و تقریباً اسطورهای و یک جنگجوی عضلانی را میبینیم که هم چکش و هم شمشیر در دست دارد و در حال حرکت به سمت جلو میباشد و ظاهراً از هرج و مرج اطراف خود غافل است. پیشرویِ کور و مصممِ او نشاندهندهی قدرتِ مُخرب و کنترلنشدهی اقتدار یا نظامیگریِ او است که این موضوعی رایج در آثار رودولف شلیچر است به ویژه با توجه به سرخوردگی سیاسی او در طول ظهور فاشیسم در آلمان. در این اثر بدن جنگجو توسط جانوران افسانهای گاز گرفته شده که نماد نیروهای مخرب یا ایدئولوژیهایی است که او را میشکند. این عناصر بر دیدگاه انتقادی رودولف شلیچر از ساختارهای قدرت کور و ویرانی که در پیِ خود به جا میگذارند تأکید میکنند. همانطور که در تصویر میبینیم، جنگجو به سمت یک پرتگاه حرکت میکند و چیزی جز ویرانی در اطراف او وجود ندارد، او توسط ششگونه از شیاطین یا هیولا در حال فرو ریختن است و گویی که محیط اطراف یک نتیجهی مستقیم از قدرت کور یا جاهطلبی آلمان در آن زمان است و جنگجو به سمت آن میرود.
#نقاشی
@Honarrvareh
#نقاشی
@Honarrvareh
کانال هُنرواره | Art
تابلوی نقاشی "قدرت کور" (Blind Power) اثرِ "رودولف_شلیچر" (Rudolf_Schlichter) نقاش و هنرمند آلمانی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم و در سال 1937 خلق کرده است. #نقاشی @Honarrvareh
نقاشی به تصویر کشیدن قدرت و سُلطه اما در قالبی کور و ناکارآمد را نشان میدهد. این مفهوم به نوعی به نقد قدرتهای سیاسی و اجتماعی میپردازد که بدون بینش و درک صحیح از واقعیتها عمل میکنند. "شلیچر" در این اثر از رنگهای تند و متضاد استفاده کرده است و ترکیب رنگها به ایجاد حس تنش و درگیری کمک میکند. تکنیکهای نقاشی او معمولاً شامل خطوط قوی و فُرمهای انتزاعی است که به شدت احساسات را به مخاطب منتقل میکند. در این نقاشی، شخصیتها ممکن است به صورت انتزاعی و غیرواقعی نمایش داده شوند که نشاندهندهی عدمِ وضوح و سردرگمی در دنیای اجتماعیِ آن زمان است. این شخصیتها به نوعی نمایانگر انسانهایی هستند که تحتتأثیر قدرت، قرار دارند اما خودشان توانایی دیدن واقعیت را ندارند. این نقاشی را میتوان انتقادی به قدرتهای حاکم و نظامهای سیاسی دانست که بدون توجه به نیازهای واقعی مردم عمل میکنند. این اثر به نوعی نشاندهندهی ناتوانی این قدرتها در درک واقعیتهای انسانی و اجتماعی است. نقاش با استفاده از فُرمها و رنگها، احساساتی مانند ناامیدی، سردرگمی و تَنش را به تصویر کشیده است. این احساسات در زمانهای که مردم با بحرانها و جنگها مواجه بودند، بسیار قابل لمس بودند. به طور کلی، "قدرت کور" یک اثرِ عمیق و تفکر برانگیز است که نه تنها دارای مفاهیم زیباییشناسی هنری است بلکه پیامهای اجتماعی و سیاسی مهمی را نیز به مخاطب منتقل میکند.
#نقاشی
@Honarrvareh
#نقاشی
@Honarrvareh
تابلوی نقاشی "موسیقی در استودیو"
(Music in the studio)
اثرِ "پِدِر_سِوِرین_کرویِر"
(Peder_Severin_Krøyer)
نقاش و هنرمند دانمارکی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم و در سال 1886 خلق کرده است و هماکنون در گالری ملی نروژ نگهداری میشود.
#نقاشی
@Honarrvareh
(Music in the studio)
اثرِ "پِدِر_سِوِرین_کرویِر"
(Peder_Severin_Krøyer)
نقاش و هنرمند دانمارکی که آن را با تکنیک رنگ و روغن روی بوم و در سال 1886 خلق کرده است و هماکنون در گالری ملی نروژ نگهداری میشود.
#نقاشی
@Honarrvareh
کانال هُنرواره | Art
Photo
در این نقاشی تصویری از یک جلسه موسیقیِ دوستانه در استودیوی خودِ "پِدِر_سِوِرین_کرویِر" نقاشِ اثر که در کپنهاگ قرار داشت را میبینیم، صحنه در اتاقی با تزئیناتِ زیبا و غرق در نوری کم و گرم رخ میدهد که چهرههای مرکزیِ کوارتت (در موسیقی به معنای یک گروه اجرایی برای چهار خواننده یا اجرای ساز و یا یک آهنگسازی برای چهار صدا و چهار ساز است) که در حال اجرای موسیقی هستند را برجستهتر نشان داده است. از چپ به راست، نوازندگان "آنتون_اسوِندسِن" (Anton_Svendsen) که ویولون اول را می نوازد بعد "فرانتیشک_نرودا" (František_Neruda) که در حال نواختن ویولونسل است و "نیکولای_هانسِن" (Nicolaj_Hansen) که در حال نواختن ویولون دوم و "کریستین_پِدِرسن" (Christian_Pedersen) که در حال نواختن سازِ ویولا میباشد، اینها که از نوازندگان مشهور دانمارکی در دوران زندگی نقاش بودند در این نقاشی به شدت متمرکز بر روی نواختن موسیقی تصویر شدهاند و این مهارتِ نقاش را در ارائهی تعاملاتِ ظریف در بین نوازندگان در این اثر را به زیبایی به نمایش میگذارد. تماشاگران در نقاشی متشکل هستند از ترکیبِ مردانی که مشخص است از خانوادههای اشراف در آن زمان هستند و با دقت در حال گوش دادن به موسیقی میباشند، برخی از آنها کمی به جلو خم شدهاند تا بتوانند ملودیهای ظریفِ اجرا را بهتر بشنوند و درک کنند. پسزمینهی اتاق با تابلوهای نقاشی با قابهای گرانقیمت و یک لوستر زیبا تزئین شده است که نگاهی اجمالی به محیط فرهنگی و هنری در آن زمان دارد. در حالی که قطعهی خاصی که نوازندگان در حال نواختنِ آن در نقاشی هستند قابل شنیدن نیست میتوان حدس زد که ممکن است این قطعه "کوارتت امپراتوری هایدن" (Haydn’s Imperial Quartet op. 76 No. 3 in C major) باشد و معروف به موومان دومش که باعث ایجاد تغییراتی در سرود امپراتوری اتریش شد، این انتخاب با توجه به عمقِ این ترکیب و پیچیدگی محیطِ آن میتواند مناسب باشد.
#نقاشی
@Honarrvareh
#نقاشی
@Honarrvareh