فروغزمان فرخزاد(زاده ى ۸ دی ۱۳۱۳، تهران _پرواز ۲۴ بهمن ۱۳۴۵، تهران)، معروف به
#فروغ_فرخزاد و #فروغ
شاعر معاصر ایران
آثار:
۱۳۳۱_اسیر، ۴۳ شعر
۱۳۳۵_دیوار، ۲۵ شعر
۱۳۳۶_عصیان، ۱۷ شعر
۱۳۴۱_تولدی دیگر، ۳۵ شعر
۱۳۴۲_ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، ۷ شعر
گويند آشنایی با نویسنده و فیلمساز ايرانى #ابراهیم_گلستان، موجب تحول فکری در وى شد انتشار مجموعه ى #تولدی_دیگر كه تحسین منتقدان را برانگیخت،
و نيز پس از چندى مجموعه ى
📜ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
جایگاه وى را در شعر معاصر ایران بهعنوان شاعری بزرگ تثبیت كرد.
✅ترجمه،فيلمسازى،بازى در فيلم مستند و تهیه ى فیلمنامه برای فیلمی که هرگز ساخته نشد، از ديگر فعاليتهاى اوست.
✅مهدی اخوان ثالث درباره ى وی گفتهاست:«او زنی معترض به ستمی که بر زنان میرفت بود و میخواست به ظلمی که به نیمی از افراد جامعه میشد اعتراض کند. این را در کتابهایش میتوانیم ببینیم، از «اسیر» گرفته تا «دیوار» و زندگی و طرز فکر خیامیاش را در «عصیان». بعد هم که خواست اسلوب و کار تازهای را ارائه دهد بسیار لطیف و پرشور و حال شعر میگفت. او شاعر خوبی بود، بهخصوص شعرهای آخرش بسیار لطیف و پرشور و حال بود، شعر ناب و نجیب بود»
✅احمد شاملو درباره ى فروغ میگوید: «شاعری که پس از تولد دوباره ى خویش بیش از پنج یا شش سال نزیست، اما با مجالی که بیرحمانه اندک بود توانست به صورت یکی از درخشانترین چهرههای شعر امروز تثبیت شود. با مرگ او موسیقی درخشانی که خاص شعر معصومانهاش بود غیرقابل تقلید ماند و از گسترش بازایستاد»
✅سال ١٣٣٧ پس از آشنايى با ابراهيم گلستان ، زندگى او تغییر جدى می كند. این دو چهار سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۱ فیلم
"خانه سیاه است" را در آسایشگاه جذامیان باباباغی تبریز میسازند.
✅شايد كمتر كسى بداند كه فروغ در سال ۱۳۴۲ در نمایشنامه
"شش شخصیت در جستجوی نویسنده"
اثرِ
#لوئیجی_پیراندلو
به کارگردانی
#پری_صابری
بازی درخشانى را از خود ارائه داده است.فروغ فرخزاد در ۳۲سالگی بر اثر واژگونی اتومبيل در "دَروس قُلْهَك" درگذشت.
آثارش به زبانهای انگلیسی، فرانسه، اسپانیایی، عربی، ژاپنی و... ترجمه شدهاند.
✅باورم بر اين است #تولدى_ديگر #تولد_ناشناخته_ها_ى_فروغ
است.بر خلاف بيشتر شاعران شعر اجتماعى و حتى فيلمسازان امروزى كه فقط از معضلات اجتماعى
مى گويند و راه حلى براى آينده ارائه نمى دهند،ترسيم دنياى ايده آل همراه با آگاهى و خرد و جايگزينى #عريانى_كلمات و #عريانى_انديشه به جاى #عريانى_غريزه از ويژگى هاى تولد جديد فروغ است.شايد #نيما و #شاملو در "زيست جهان" فروغ بيشتر نقش داشتند
اين حرف فروغ است:
"نمیشود فقط به غریزه زندگى کرد ، یعنی یک هنرمند نمی تواند و نباید فقط با غریزه زندگی کند"
تمام
#فردوس_حاجيان
٢٤/بهمن/٩٦
#Poet #FerdosHajianPhd
@HajianFerdos
مرگ من روزی فـــرا خـــواهد رسید
در بهـــــاری روشن از امــواج نـــور
در زمستــــان غبــــار آلــــــود و دور
یـا خـزانی خـالی از فریــــــاد و شور
مرگ من روزی فــــرا خــواهد رسید
روزی از این تلـــخ و شیرین روزهـا
روز پـــوچی همچو روزان دگــــــــر
ســــایه ای ز امروزهـــا ، دیروزهــا
دیدگـــــانم همچو دالان هــــای تــــــار
گـــونه هـــایم همچو مرمر هـای سرد
ناگهــــان خـــوابی مرا خـــواهد ربود
من تهی خــــواهم شد از فریــــاد درد
خـاک می خواند مرا هر دم به خویش
می رسند از ره کـــه در خــــاکم نهند
آه ... شـــــاید عــــاشقـــــانم نیمه شب
گــــل به روی گـــــور غمنــــاکم نهند
بعد من ، نـــــاگه به یک سو می روند
پـــرده هــــــای تیره ی دنیــــــــای من
چشمهـــــای ناشنـــــاسی می خـــــزند
روی کــــــاغذ هـــا و دفترهـــــای من
در اتــــــاق کــــــــوچکم پـــــا می نهد
بعد من ، بــــا یـــــاد من بیگــــــانه ای
در بـــر آئینه می مـــــاند به جــــــــای
تــــــــار موئی ، نقش دستی ، شانه ای
می رهم از خویش و می مانم ز خویش
هر چه بر جا مــــــانده ویران می شود
روح من چــــون بــادبــان قـــــــــایـقی
در افقهـــــا دور و پنهـــــــان می شود
می شتــــــابد از پـی هم بی شکـــــیب
روزهــــا و هفته هـــــــا و ماه هـــــــا
چشم تــــو در انتظــــــــار نــــــامه ای
خیره می مــــاند بــــه چشم راه هــــــا
لیک دیگــــر پیکـــــر سرد مــــــــــرا
می فشـــــارد خاک دامنگیر خــــاک !
بی تو ، دور از ضربه هـــــای قلب تو
قلب من می پوسد آنجــــــا زیر خــاک
بعد هـــــا نــــــام مرا بــــــاران و بــاد
نــــــرم می شویند از رخســــار سنگ
گور من گمنــــــام می مــــــــاند به راه
فارغ از افســـــانه هـــای نــــام و ننگ
#Forough_Farrokhzad
#Iranian_Poet
📜
http://cdn-tehran.wisgoon.com/dlir-s3/1053500x500_1418287382650895.jpg
#فروغ_فرخزاد و #فروغ
شاعر معاصر ایران
آثار:
۱۳۳۱_اسیر، ۴۳ شعر
۱۳۳۵_دیوار، ۲۵ شعر
۱۳۳۶_عصیان، ۱۷ شعر
۱۳۴۱_تولدی دیگر، ۳۵ شعر
۱۳۴۲_ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، ۷ شعر
گويند آشنایی با نویسنده و فیلمساز ايرانى #ابراهیم_گلستان، موجب تحول فکری در وى شد انتشار مجموعه ى #تولدی_دیگر كه تحسین منتقدان را برانگیخت،
و نيز پس از چندى مجموعه ى
📜ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
جایگاه وى را در شعر معاصر ایران بهعنوان شاعری بزرگ تثبیت كرد.
✅ترجمه،فيلمسازى،بازى در فيلم مستند و تهیه ى فیلمنامه برای فیلمی که هرگز ساخته نشد، از ديگر فعاليتهاى اوست.
✅مهدی اخوان ثالث درباره ى وی گفتهاست:«او زنی معترض به ستمی که بر زنان میرفت بود و میخواست به ظلمی که به نیمی از افراد جامعه میشد اعتراض کند. این را در کتابهایش میتوانیم ببینیم، از «اسیر» گرفته تا «دیوار» و زندگی و طرز فکر خیامیاش را در «عصیان». بعد هم که خواست اسلوب و کار تازهای را ارائه دهد بسیار لطیف و پرشور و حال شعر میگفت. او شاعر خوبی بود، بهخصوص شعرهای آخرش بسیار لطیف و پرشور و حال بود، شعر ناب و نجیب بود»
✅احمد شاملو درباره ى فروغ میگوید: «شاعری که پس از تولد دوباره ى خویش بیش از پنج یا شش سال نزیست، اما با مجالی که بیرحمانه اندک بود توانست به صورت یکی از درخشانترین چهرههای شعر امروز تثبیت شود. با مرگ او موسیقی درخشانی که خاص شعر معصومانهاش بود غیرقابل تقلید ماند و از گسترش بازایستاد»
✅سال ١٣٣٧ پس از آشنايى با ابراهيم گلستان ، زندگى او تغییر جدى می كند. این دو چهار سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۱ فیلم
"خانه سیاه است" را در آسایشگاه جذامیان باباباغی تبریز میسازند.
✅شايد كمتر كسى بداند كه فروغ در سال ۱۳۴۲ در نمایشنامه
"شش شخصیت در جستجوی نویسنده"
اثرِ
#لوئیجی_پیراندلو
به کارگردانی
#پری_صابری
بازی درخشانى را از خود ارائه داده است.فروغ فرخزاد در ۳۲سالگی بر اثر واژگونی اتومبيل در "دَروس قُلْهَك" درگذشت.
آثارش به زبانهای انگلیسی، فرانسه، اسپانیایی، عربی، ژاپنی و... ترجمه شدهاند.
✅باورم بر اين است #تولدى_ديگر #تولد_ناشناخته_ها_ى_فروغ
است.بر خلاف بيشتر شاعران شعر اجتماعى و حتى فيلمسازان امروزى كه فقط از معضلات اجتماعى
مى گويند و راه حلى براى آينده ارائه نمى دهند،ترسيم دنياى ايده آل همراه با آگاهى و خرد و جايگزينى #عريانى_كلمات و #عريانى_انديشه به جاى #عريانى_غريزه از ويژگى هاى تولد جديد فروغ است.شايد #نيما و #شاملو در "زيست جهان" فروغ بيشتر نقش داشتند
اين حرف فروغ است:
"نمیشود فقط به غریزه زندگى کرد ، یعنی یک هنرمند نمی تواند و نباید فقط با غریزه زندگی کند"
تمام
#فردوس_حاجيان
٢٤/بهمن/٩٦
#Poet #FerdosHajianPhd
@HajianFerdos
مرگ من روزی فـــرا خـــواهد رسید
در بهـــــاری روشن از امــواج نـــور
در زمستــــان غبــــار آلــــــود و دور
یـا خـزانی خـالی از فریــــــاد و شور
مرگ من روزی فــــرا خــواهد رسید
روزی از این تلـــخ و شیرین روزهـا
روز پـــوچی همچو روزان دگــــــــر
ســــایه ای ز امروزهـــا ، دیروزهــا
دیدگـــــانم همچو دالان هــــای تــــــار
گـــونه هـــایم همچو مرمر هـای سرد
ناگهــــان خـــوابی مرا خـــواهد ربود
من تهی خــــواهم شد از فریــــاد درد
خـاک می خواند مرا هر دم به خویش
می رسند از ره کـــه در خــــاکم نهند
آه ... شـــــاید عــــاشقـــــانم نیمه شب
گــــل به روی گـــــور غمنــــاکم نهند
بعد من ، نـــــاگه به یک سو می روند
پـــرده هــــــای تیره ی دنیــــــــای من
چشمهـــــای ناشنـــــاسی می خـــــزند
روی کــــــاغذ هـــا و دفترهـــــای من
در اتــــــاق کــــــــوچکم پـــــا می نهد
بعد من ، بــــا یـــــاد من بیگــــــانه ای
در بـــر آئینه می مـــــاند به جــــــــای
تــــــــار موئی ، نقش دستی ، شانه ای
می رهم از خویش و می مانم ز خویش
هر چه بر جا مــــــانده ویران می شود
روح من چــــون بــادبــان قـــــــــایـقی
در افقهـــــا دور و پنهـــــــان می شود
می شتــــــابد از پـی هم بی شکـــــیب
روزهــــا و هفته هـــــــا و ماه هـــــــا
چشم تــــو در انتظــــــــار نــــــامه ای
خیره می مــــاند بــــه چشم راه هــــــا
لیک دیگــــر پیکـــــر سرد مــــــــــرا
می فشـــــارد خاک دامنگیر خــــاک !
بی تو ، دور از ضربه هـــــای قلب تو
قلب من می پوسد آنجــــــا زیر خــاک
بعد هـــــا نــــــام مرا بــــــاران و بــاد
نــــــرم می شویند از رخســــار سنگ
گور من گمنــــــام می مــــــــاند به راه
فارغ از افســـــانه هـــای نــــام و ننگ
#Forough_Farrokhzad
#Iranian_Poet
📜
http://cdn-tehran.wisgoon.com/dlir-s3/1053500x500_1418287382650895.jpg
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پيشكش به شاملوى بزرگ و دوستدارانش به مناسبت ٢١آذر
تولد شاعر آزادى
🕊
پشتِ شيشه نشسته جغدِ سكوت
آدمك جاى آدميت شد
آى شاملو شيشه ها مات اند
شيشه هم غرقِ بُهت و حيرت شد
🌹
بشكن اين شيشه،پاره كن زنجير
"سنگفرش صبحگه"خون است
شاخ و برگ برهنه ى انجير
سوگوارِ برگ زيتون است
🌾
مادر اى ننه دلاور من
گرمى روزهاى سردم باش
در جهانى كه مرد نامرد است
خواهرم تو شير مردم باش
فردوس حاجيان
☘️
فرازى از ٤پاره "ننه دلاور"
🕊🌾🌹
.
.
.
#شاملو #٢١آذر #١٦آذر #دانشجو
#شعر #شاعر #شاعرانه
#شاعران_شيداى_شمال
#فردوس_حاجیان #دانشگاه_الزهرا
#دانشگاه_آزاد #آموزگار
#دانشگاه_آزاد_تهران_مرکز
#هنرهاى_زيبا #بچه_هاى_هنرها
#پرديس_هنرهاى_زيبا #دانشگاه_تهران #همبستگى
#عدالت #انسانيت
#دانشجويان_هنر_و_معمارى
🌹🌾🕊
#Shamlou #Shamloo
#Poet #Poetry #Poem
#Poet_Ferdos_Hajian
#Ferdoshajian
#FerdosHajianPhd
#UncleFerdos
#Unesco_Selected_Teacher
🕊🌹🌾🏛🖌
@HajianFerdos
تولد شاعر آزادى
🕊
پشتِ شيشه نشسته جغدِ سكوت
آدمك جاى آدميت شد
آى شاملو شيشه ها مات اند
شيشه هم غرقِ بُهت و حيرت شد
🌹
بشكن اين شيشه،پاره كن زنجير
"سنگفرش صبحگه"خون است
شاخ و برگ برهنه ى انجير
سوگوارِ برگ زيتون است
🌾
مادر اى ننه دلاور من
گرمى روزهاى سردم باش
در جهانى كه مرد نامرد است
خواهرم تو شير مردم باش
فردوس حاجيان
☘️
فرازى از ٤پاره "ننه دلاور"
🕊🌾🌹
.
.
.
#شاملو #٢١آذر #١٦آذر #دانشجو
#شعر #شاعر #شاعرانه
#شاعران_شيداى_شمال
#فردوس_حاجیان #دانشگاه_الزهرا
#دانشگاه_آزاد #آموزگار
#دانشگاه_آزاد_تهران_مرکز
#هنرهاى_زيبا #بچه_هاى_هنرها
#پرديس_هنرهاى_زيبا #دانشگاه_تهران #همبستگى
#عدالت #انسانيت
#دانشجويان_هنر_و_معمارى
🌹🌾🕊
#Shamlou #Shamloo
#Poet #Poetry #Poem
#Poet_Ferdos_Hajian
#Ferdoshajian
#FerdosHajianPhd
#UncleFerdos
#Unesco_Selected_Teacher
🕊🌹🌾🏛🖌
@HajianFerdos
Forwarded from ferdoshajianفردوس حاجيان
فروغزمان فرخزاد(زاده ى ۸ دی ۱۳۱۳، تهران _پرواز ۲۴ بهمن ۱۳۴۵، تهران)، معروف به
#فروغ_فرخزاد و #فروغ
شاعر معاصر ایران
آثار:
۱۳۳۱_اسیر، ۴۳ شعر
۱۳۳۵_دیوار، ۲۵ شعر
۱۳۳۶_عصیان، ۱۷ شعر
۱۳۴۱_تولدی دیگر، ۳۵ شعر
۱۳۴۲_ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، ۷ شعر
گويند آشنایی با نویسنده و فیلمساز ايرانى #ابراهیم_گلستان، موجب تحول فکری در وى شد انتشار مجموعه ى #تولدی_دیگر كه تحسین منتقدان را برانگیخت،
و نيز پس از چندى مجموعه ى
📜ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
جایگاه وى را در شعر معاصر ایران بهعنوان شاعری بزرگ تثبیت كرد.
✅ترجمه،فيلمسازى،بازى در فيلم مستند و تهیه ى فیلمنامه برای فیلمی که هرگز ساخته نشد، از ديگر فعاليتهاى اوست.
✅مهدی اخوان ثالث درباره ى وی گفتهاست:«او زنی معترض به ستمی که بر زنان میرفت بود و میخواست به ظلمی که به نیمی از افراد جامعه میشد اعتراض کند. این را در کتابهایش میتوانیم ببینیم، از «اسیر» گرفته تا «دیوار» و زندگی و طرز فکر خیامیاش را در «عصیان». بعد هم که خواست اسلوب و کار تازهای را ارائه دهد بسیار لطیف و پرشور و حال شعر میگفت. او شاعر خوبی بود، بهخصوص شعرهای آخرش بسیار لطیف و پرشور و حال بود، شعر ناب و نجیب بود»
✅احمد شاملو درباره ى فروغ میگوید: «شاعری که پس از تولد دوباره ى خویش بیش از پنج یا شش سال نزیست، اما با مجالی که بیرحمانه اندک بود توانست به صورت یکی از درخشانترین چهرههای شعر امروز تثبیت شود. با مرگ او موسیقی درخشانی که خاص شعر معصومانهاش بود غیرقابل تقلید ماند و از گسترش بازایستاد»
✅سال ١٣٣٧ پس از آشنايى با ابراهيم گلستان ، زندگى او تغییر جدى می كند. این دو چهار سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۱ فیلم
"خانه سیاه است" را در آسایشگاه جذامیان باباباغی تبریز میسازند.
✅شايد كمتر كسى بداند كه فروغ در سال ۱۳۴۲ در نمایشنامه
"شش شخصیت در جستجوی نویسنده"
اثرِ
#لوئیجی_پیراندلو
به کارگردانی
#پری_صابری
بازی درخشانى را از خود ارائه داده است.فروغ فرخزاد در ۳۲سالگی بر اثر واژگونی اتومبيل در "دَروس قُلْهَك" درگذشت.
آثارش به زبانهای انگلیسی، فرانسه، اسپانیایی، عربی، ژاپنی و... ترجمه شدهاند.
✅باورم بر اين است #تولدى_ديگر #تولد_ناشناخته_ها_ى_فروغ
است.بر خلاف بيشتر شاعران شعر اجتماعى و حتى فيلمسازان امروزى كه فقط از معضلات اجتماعى
مى گويند و راه حلى براى آينده ارائه نمى دهند،ترسيم دنياى ايده آل همراه با آگاهى و خرد و جايگزينى #عريانى_كلمات و #عريانى_انديشه به جاى #عريانى_غريزه از ويژگى هاى تولد جديد فروغ است.شايد #نيما و #شاملو در "زيست جهان" فروغ بيشتر نقش داشتند
اين حرف فروغ است:
"نمیشود فقط به غریزه زندگى کرد ، یعنی یک هنرمند نمی تواند و نباید فقط با غریزه زندگی کند"
تمام
#فردوس_حاجيان
٢٤/بهمن/٩٦
#Poet #FerdosHajianPhd
@HajianFerdos
مرگ من روزی فـــرا خـــواهد رسید
در بهـــــاری روشن از امــواج نـــور
در زمستــــان غبــــار آلــــــود و دور
یـا خـزانی خـالی از فریــــــاد و شور
مرگ من روزی فــــرا خــواهد رسید
روزی از این تلـــخ و شیرین روزهـا
روز پـــوچی همچو روزان دگــــــــر
ســــایه ای ز امروزهـــا ، دیروزهــا
دیدگـــــانم همچو دالان هــــای تــــــار
گـــونه هـــایم همچو مرمر هـای سرد
ناگهــــان خـــوابی مرا خـــواهد ربود
من تهی خــــواهم شد از فریــــاد درد
خـاک می خواند مرا هر دم به خویش
می رسند از ره کـــه در خــــاکم نهند
آه ... شـــــاید عــــاشقـــــانم نیمه شب
گــــل به روی گـــــور غمنــــاکم نهند
بعد من ، نـــــاگه به یک سو می روند
پـــرده هــــــای تیره ی دنیــــــــای من
چشمهـــــای ناشنـــــاسی می خـــــزند
روی کــــــاغذ هـــا و دفترهـــــای من
در اتــــــاق کــــــــوچکم پـــــا می نهد
بعد من ، بــــا یـــــاد من بیگــــــانه ای
در بـــر آئینه می مـــــاند به جــــــــای
تــــــــار موئی ، نقش دستی ، شانه ای
می رهم از خویش و می مانم ز خویش
هر چه بر جا مــــــانده ویران می شود
روح من چــــون بــادبــان قـــــــــایـقی
در افقهـــــا دور و پنهـــــــان می شود
می شتــــــابد از پـی هم بی شکـــــیب
روزهــــا و هفته هـــــــا و ماه هـــــــا
چشم تــــو در انتظــــــــار نــــــامه ای
خیره می مــــاند بــــه چشم راه هــــــا
لیک دیگــــر پیکـــــر سرد مــــــــــرا
می فشـــــارد خاک دامنگیر خــــاک !
بی تو ، دور از ضربه هـــــای قلب تو
قلب من می پوسد آنجــــــا زیر خــاک
بعد هـــــا نــــــام مرا بــــــاران و بــاد
نــــــرم می شویند از رخســــار سنگ
گور من گمنــــــام می مــــــــاند به راه
فارغ از افســـــانه هـــای نــــام و ننگ
#Forough_Farrokhzad
#Iranian_Poet
📜
http://cdn-tehran.wisgoon.com/dlir-s3/1053500x500_1418287382650895.jpg
#فروغ_فرخزاد و #فروغ
شاعر معاصر ایران
آثار:
۱۳۳۱_اسیر، ۴۳ شعر
۱۳۳۵_دیوار، ۲۵ شعر
۱۳۳۶_عصیان، ۱۷ شعر
۱۳۴۱_تولدی دیگر، ۳۵ شعر
۱۳۴۲_ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، ۷ شعر
گويند آشنایی با نویسنده و فیلمساز ايرانى #ابراهیم_گلستان، موجب تحول فکری در وى شد انتشار مجموعه ى #تولدی_دیگر كه تحسین منتقدان را برانگیخت،
و نيز پس از چندى مجموعه ى
📜ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
جایگاه وى را در شعر معاصر ایران بهعنوان شاعری بزرگ تثبیت كرد.
✅ترجمه،فيلمسازى،بازى در فيلم مستند و تهیه ى فیلمنامه برای فیلمی که هرگز ساخته نشد، از ديگر فعاليتهاى اوست.
✅مهدی اخوان ثالث درباره ى وی گفتهاست:«او زنی معترض به ستمی که بر زنان میرفت بود و میخواست به ظلمی که به نیمی از افراد جامعه میشد اعتراض کند. این را در کتابهایش میتوانیم ببینیم، از «اسیر» گرفته تا «دیوار» و زندگی و طرز فکر خیامیاش را در «عصیان». بعد هم که خواست اسلوب و کار تازهای را ارائه دهد بسیار لطیف و پرشور و حال شعر میگفت. او شاعر خوبی بود، بهخصوص شعرهای آخرش بسیار لطیف و پرشور و حال بود، شعر ناب و نجیب بود»
✅احمد شاملو درباره ى فروغ میگوید: «شاعری که پس از تولد دوباره ى خویش بیش از پنج یا شش سال نزیست، اما با مجالی که بیرحمانه اندک بود توانست به صورت یکی از درخشانترین چهرههای شعر امروز تثبیت شود. با مرگ او موسیقی درخشانی که خاص شعر معصومانهاش بود غیرقابل تقلید ماند و از گسترش بازایستاد»
✅سال ١٣٣٧ پس از آشنايى با ابراهيم گلستان ، زندگى او تغییر جدى می كند. این دو چهار سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۱ فیلم
"خانه سیاه است" را در آسایشگاه جذامیان باباباغی تبریز میسازند.
✅شايد كمتر كسى بداند كه فروغ در سال ۱۳۴۲ در نمایشنامه
"شش شخصیت در جستجوی نویسنده"
اثرِ
#لوئیجی_پیراندلو
به کارگردانی
#پری_صابری
بازی درخشانى را از خود ارائه داده است.فروغ فرخزاد در ۳۲سالگی بر اثر واژگونی اتومبيل در "دَروس قُلْهَك" درگذشت.
آثارش به زبانهای انگلیسی، فرانسه، اسپانیایی، عربی، ژاپنی و... ترجمه شدهاند.
✅باورم بر اين است #تولدى_ديگر #تولد_ناشناخته_ها_ى_فروغ
است.بر خلاف بيشتر شاعران شعر اجتماعى و حتى فيلمسازان امروزى كه فقط از معضلات اجتماعى
مى گويند و راه حلى براى آينده ارائه نمى دهند،ترسيم دنياى ايده آل همراه با آگاهى و خرد و جايگزينى #عريانى_كلمات و #عريانى_انديشه به جاى #عريانى_غريزه از ويژگى هاى تولد جديد فروغ است.شايد #نيما و #شاملو در "زيست جهان" فروغ بيشتر نقش داشتند
اين حرف فروغ است:
"نمیشود فقط به غریزه زندگى کرد ، یعنی یک هنرمند نمی تواند و نباید فقط با غریزه زندگی کند"
تمام
#فردوس_حاجيان
٢٤/بهمن/٩٦
#Poet #FerdosHajianPhd
@HajianFerdos
مرگ من روزی فـــرا خـــواهد رسید
در بهـــــاری روشن از امــواج نـــور
در زمستــــان غبــــار آلــــــود و دور
یـا خـزانی خـالی از فریــــــاد و شور
مرگ من روزی فــــرا خــواهد رسید
روزی از این تلـــخ و شیرین روزهـا
روز پـــوچی همچو روزان دگــــــــر
ســــایه ای ز امروزهـــا ، دیروزهــا
دیدگـــــانم همچو دالان هــــای تــــــار
گـــونه هـــایم همچو مرمر هـای سرد
ناگهــــان خـــوابی مرا خـــواهد ربود
من تهی خــــواهم شد از فریــــاد درد
خـاک می خواند مرا هر دم به خویش
می رسند از ره کـــه در خــــاکم نهند
آه ... شـــــاید عــــاشقـــــانم نیمه شب
گــــل به روی گـــــور غمنــــاکم نهند
بعد من ، نـــــاگه به یک سو می روند
پـــرده هــــــای تیره ی دنیــــــــای من
چشمهـــــای ناشنـــــاسی می خـــــزند
روی کــــــاغذ هـــا و دفترهـــــای من
در اتــــــاق کــــــــوچکم پـــــا می نهد
بعد من ، بــــا یـــــاد من بیگــــــانه ای
در بـــر آئینه می مـــــاند به جــــــــای
تــــــــار موئی ، نقش دستی ، شانه ای
می رهم از خویش و می مانم ز خویش
هر چه بر جا مــــــانده ویران می شود
روح من چــــون بــادبــان قـــــــــایـقی
در افقهـــــا دور و پنهـــــــان می شود
می شتــــــابد از پـی هم بی شکـــــیب
روزهــــا و هفته هـــــــا و ماه هـــــــا
چشم تــــو در انتظــــــــار نــــــامه ای
خیره می مــــاند بــــه چشم راه هــــــا
لیک دیگــــر پیکـــــر سرد مــــــــــرا
می فشـــــارد خاک دامنگیر خــــاک !
بی تو ، دور از ضربه هـــــای قلب تو
قلب من می پوسد آنجــــــا زیر خــاک
بعد هـــــا نــــــام مرا بــــــاران و بــاد
نــــــرم می شویند از رخســــار سنگ
گور من گمنــــــام می مــــــــاند به راه
فارغ از افســـــانه هـــای نــــام و ننگ
#Forough_Farrokhzad
#Iranian_Poet
📜
http://cdn-tehran.wisgoon.com/dlir-s3/1053500x500_1418287382650895.jpg
ferdoshajianفردوس حاجيان
Photo
شاملو دمار از روزگار معشوق مستبد در آورد : من و تو، درخت و بارون … آیدا و شاملو به روایت فردوس حاجیان :
@HajianFerdos
@nokhbegan_mazandarsn
#آیدا #شاملو #عاشق #معشوق #استبداد_در_عشق یا #سهم_مساوی
«سالروز درگذشت شاملوی بزرگ»
در تاریخ ادبیات گذشته عاشقِ منّت کش و بیقراری را می بینید گو که منتّ الهه های مستبدی به نام «معشوق» را باید بکشد تا گوشه ی چشمی نشان دهند آن قدر ذلیل میشود تا «معشوق» یه کرشمه بیاد. شاملو برای آیدا سرود: من و تو درخت و بارون ! شُست بساط این دیکتاتوری را گذاشت کنار آیدا هم معشوق است و هم عاشق و شاملو هم عاشق است و هم معشوق هر کدام سهم مساوی دارند 🌨💜 اکنون زمان سهم مساوی است آیدا شو تا شاملو باشد شاملو شو تا آیدا باشد فصل استبداد گذشت شاملو : من باهارم تو زمین من زمینم تو درخت من درختم تو باهار ــ نازِ انگشتای بارونِ تو باغم میکنه میونِ جنگلا تاقم میکنه. تو بزرگی مثِ شب. اگه مهتاب باشه یا نه تو بزرگی مثِ شب 🌨💦🦋💜💙❤️🎼 اينستاگرام فردوس ferdoshajian فردوس بقا
@HajianFerdos
@nokhbegan_mazandarsn
#آیدا #شاملو #عاشق #معشوق #استبداد_در_عشق یا #سهم_مساوی
«سالروز درگذشت شاملوی بزرگ»
در تاریخ ادبیات گذشته عاشقِ منّت کش و بیقراری را می بینید گو که منتّ الهه های مستبدی به نام «معشوق» را باید بکشد تا گوشه ی چشمی نشان دهند آن قدر ذلیل میشود تا «معشوق» یه کرشمه بیاد. شاملو برای آیدا سرود: من و تو درخت و بارون ! شُست بساط این دیکتاتوری را گذاشت کنار آیدا هم معشوق است و هم عاشق و شاملو هم عاشق است و هم معشوق هر کدام سهم مساوی دارند 🌨💜 اکنون زمان سهم مساوی است آیدا شو تا شاملو باشد شاملو شو تا آیدا باشد فصل استبداد گذشت شاملو : من باهارم تو زمین من زمینم تو درخت من درختم تو باهار ــ نازِ انگشتای بارونِ تو باغم میکنه میونِ جنگلا تاقم میکنه. تو بزرگی مثِ شب. اگه مهتاب باشه یا نه تو بزرگی مثِ شب 🌨💦🦋💜💙❤️🎼 اينستاگرام فردوس ferdoshajian فردوس بقا