#نَرم_هاي_سخت!
چگونه می توان مدیر یا همکار موثرتری برای سازمان بود؟
چگونه می توان نقش پدر یا مادر ارزشمندتری را ارایه کرد؟
چگونه می توان به عنوان یک فروشنده، فروش بیشتری کسب کرد؟
چگونه می توان به عنوان یک شهروند یا صاحب کسب و کار به درآمد و موفقیت بیشتری دست یافت؟
و کلا چگونه می توان بهتر بود از کسی که هستی؟
پاسخ این پرسشها در دسترسی به منابع و برخورداری از ضریب هوشی بالا و تحصیلات خاص نیست بلکه پاسخ اینست که ما در یک کلمه در حوزه فردی و جمعی "مديريت" نداريم.
البته در مديريت هم شوربختانه فقط به هسته سخت آن يعني روشها، مدلها و ابزارها بسيار توجه شده است و با افتادن در دام ابزارزدگی، اثر و فايده اي در بهبود حال ما و سازمانهايمان نداشته است!
دليل اصلي عدم كاركرد روشهاي مديريتي در حوزه فردي و سازماني اينست كه به قسمت نرم اين موضوعات بي توجه بوده ايم. با توجه به اینکه مجري اين ابزارها، مديران و منابع انساني هستند، این ابزارها به دلیل تبدیل نشدن به مهارت، از سوی آنها به درستی اجرا نشده اند.
ما در زندگي فردي و سازماني و اجتماعي خود، مهارت هاي مهمي مانند ارتباط موثر، حل تعارض، كار تيمي، حل مساله، تفكر حلاق، هوش هيجاني، تفكر سيستمي و ... را نياموخته ايم كه از نان شب هم برايمان واجب تر هستند. اگر بخواهيم بدانيم چرا مديريت نداريم، پاسخ در نوعی از مهارت نهفته است که آنرا “مهارت نرم” نامیده اند. ما در "مهارتهاي نرم" توانمند و شايسته نشده ايم!
شوربختانه این نوع مهارتها را در مدرسه و دانشگاه به ما یاد نداده اند و در خانواده و جامعه هم نمی توانیم آنرا بیاموزیم چون اگر بخواهیم با استفاده از یادگیری اجتماعی، بیاموزیم مصداق های عملی آن و این نوع افراد در جامعه ما حضور کمرنگی دارند. ساختارهای آموزش و تحصیلات عالی هم در راستای ایجاد و ارتقای این نوع مهارتها قرار نگرفته اند.
بنابراین اگر به محیط اطرافمان توجه کنیم زیرساخت و شرایط و منابع در دسترس، تکاپوی آن را می کنند که ما حالمان بهتر باشد اما مانع اصلی همانطور که ذکر شد، سوء مدیریت در حوزه فردی، سازمانی و ملی است! در مدیریت هم از بعد "روش" خود و سازمانها را به جدیدترین متدها و الگوها مجهز می کنیم و حتی از کشورهای توسعه یافته از نظر میزان دسترسی تفاوت زیادی نداریم. به عنوان مثال برخی از تکینک های مدریتی در جستجوی گوگل در ایران ترند (trend) بیشتری دارند از خواستگاه آن که کشورهای غربی است.
اگر در مقام مقایسه برآییم، مساله و خلا اصلی در توسعه شخصی و سازمانی، بعد "روش" نیست بلکه بعد "منش" است.
منش اول حروف عبارت "مهارتهاي نرم شخصي" است و به معني مهارت هاي شناختي، ارتباطي، روانشناختي، رفتاري و مديريتي و مهارت هاي زندگي مورد نياز هر فرد مي باشد. برخي از افرادي كه به اين نوع مهارتها بيشتر نياز دارند عبارتند از مديران، كودكان، نوجوانان، دانشجويان، والدين و برخي از افرادي كه در مشاغل خاضي فعاليت دارند.
برخي از اين مهارتهاي نرم (Soft Skills) عبارتند از: هوش هيجاني، تصميم گيري، حل مساله، زبان بدن، برند شخصي، گفتگو، مديريت زمان، مديريت خشم، مديريت استرس، تفكر سيستمي، مربيگري، رهبري، تفكر انتقادي، تفكر خلاق، تيم سازي، اصول و فنون مذاكره، هوش ديجيتال، تاب آوري، مدل ذهني، ارتباط موثر، مديريت تعارض، سخت رويي، خود شناسي، كدهاي پوشش، رفتارشناسي، كارآفريني، ارايه موثر، مديريت جلسات، ذهن آگاهي و ...
منش ها قابل فراگیری هستند
اما زمانبر تر هستند
البته كسب مهارتهاي نرم، به دو دلیل كاري سخت است:
نخست اینکه نوع یادگیری مهارتهای نرم با روشهای مرسوم آموزشی و تحصیلاتی قابل اکتساب نمی باشند زیرا این نوع آموزشها با شیوه یادگیری نئوکورتکس انجام می شوند و غشای رویی مغز را مورد هدف قرار می دهند در حالیکه یادگیری مهارت های نرم چون انتقال و کسب دانش نیست بلکه نوعی مهارت آموزی است در انتقال دهنده های عصبی سیستم لیمبیک مغز و یک قسمت بادامی شکل در مغز به نام آمیگدالا صورت می پذیرد و شناخت خوب دنیای ذهن و علوم شناختی در پیشبرد یاددهی و یادگیری این مهارتها بسیار موثر است.
چگونه می توان مدیر یا همکار موثرتری برای سازمان بود؟
چگونه می توان نقش پدر یا مادر ارزشمندتری را ارایه کرد؟
چگونه می توان به عنوان یک فروشنده، فروش بیشتری کسب کرد؟
چگونه می توان به عنوان یک شهروند یا صاحب کسب و کار به درآمد و موفقیت بیشتری دست یافت؟
و کلا چگونه می توان بهتر بود از کسی که هستی؟
پاسخ این پرسشها در دسترسی به منابع و برخورداری از ضریب هوشی بالا و تحصیلات خاص نیست بلکه پاسخ اینست که ما در یک کلمه در حوزه فردی و جمعی "مديريت" نداريم.
البته در مديريت هم شوربختانه فقط به هسته سخت آن يعني روشها، مدلها و ابزارها بسيار توجه شده است و با افتادن در دام ابزارزدگی، اثر و فايده اي در بهبود حال ما و سازمانهايمان نداشته است!
دليل اصلي عدم كاركرد روشهاي مديريتي در حوزه فردي و سازماني اينست كه به قسمت نرم اين موضوعات بي توجه بوده ايم. با توجه به اینکه مجري اين ابزارها، مديران و منابع انساني هستند، این ابزارها به دلیل تبدیل نشدن به مهارت، از سوی آنها به درستی اجرا نشده اند.
ما در زندگي فردي و سازماني و اجتماعي خود، مهارت هاي مهمي مانند ارتباط موثر، حل تعارض، كار تيمي، حل مساله، تفكر حلاق، هوش هيجاني، تفكر سيستمي و ... را نياموخته ايم كه از نان شب هم برايمان واجب تر هستند. اگر بخواهيم بدانيم چرا مديريت نداريم، پاسخ در نوعی از مهارت نهفته است که آنرا “مهارت نرم” نامیده اند. ما در "مهارتهاي نرم" توانمند و شايسته نشده ايم!
شوربختانه این نوع مهارتها را در مدرسه و دانشگاه به ما یاد نداده اند و در خانواده و جامعه هم نمی توانیم آنرا بیاموزیم چون اگر بخواهیم با استفاده از یادگیری اجتماعی، بیاموزیم مصداق های عملی آن و این نوع افراد در جامعه ما حضور کمرنگی دارند. ساختارهای آموزش و تحصیلات عالی هم در راستای ایجاد و ارتقای این نوع مهارتها قرار نگرفته اند.
بنابراین اگر به محیط اطرافمان توجه کنیم زیرساخت و شرایط و منابع در دسترس، تکاپوی آن را می کنند که ما حالمان بهتر باشد اما مانع اصلی همانطور که ذکر شد، سوء مدیریت در حوزه فردی، سازمانی و ملی است! در مدیریت هم از بعد "روش" خود و سازمانها را به جدیدترین متدها و الگوها مجهز می کنیم و حتی از کشورهای توسعه یافته از نظر میزان دسترسی تفاوت زیادی نداریم. به عنوان مثال برخی از تکینک های مدریتی در جستجوی گوگل در ایران ترند (trend) بیشتری دارند از خواستگاه آن که کشورهای غربی است.
اگر در مقام مقایسه برآییم، مساله و خلا اصلی در توسعه شخصی و سازمانی، بعد "روش" نیست بلکه بعد "منش" است.
منش اول حروف عبارت "مهارتهاي نرم شخصي" است و به معني مهارت هاي شناختي، ارتباطي، روانشناختي، رفتاري و مديريتي و مهارت هاي زندگي مورد نياز هر فرد مي باشد. برخي از افرادي كه به اين نوع مهارتها بيشتر نياز دارند عبارتند از مديران، كودكان، نوجوانان، دانشجويان، والدين و برخي از افرادي كه در مشاغل خاضي فعاليت دارند.
برخي از اين مهارتهاي نرم (Soft Skills) عبارتند از: هوش هيجاني، تصميم گيري، حل مساله، زبان بدن، برند شخصي، گفتگو، مديريت زمان، مديريت خشم، مديريت استرس، تفكر سيستمي، مربيگري، رهبري، تفكر انتقادي، تفكر خلاق، تيم سازي، اصول و فنون مذاكره، هوش ديجيتال، تاب آوري، مدل ذهني، ارتباط موثر، مديريت تعارض، سخت رويي، خود شناسي، كدهاي پوشش، رفتارشناسي، كارآفريني، ارايه موثر، مديريت جلسات، ذهن آگاهي و ...
منش ها قابل فراگیری هستند
اما زمانبر تر هستند
البته كسب مهارتهاي نرم، به دو دلیل كاري سخت است:
نخست اینکه نوع یادگیری مهارتهای نرم با روشهای مرسوم آموزشی و تحصیلاتی قابل اکتساب نمی باشند زیرا این نوع آموزشها با شیوه یادگیری نئوکورتکس انجام می شوند و غشای رویی مغز را مورد هدف قرار می دهند در حالیکه یادگیری مهارت های نرم چون انتقال و کسب دانش نیست بلکه نوعی مهارت آموزی است در انتقال دهنده های عصبی سیستم لیمبیک مغز و یک قسمت بادامی شکل در مغز به نام آمیگدالا صورت می پذیرد و شناخت خوب دنیای ذهن و علوم شناختی در پیشبرد یاددهی و یادگیری این مهارتها بسیار موثر است.
بهترین شیوه یادگیری، یادگیری فعال است که از طریق فیلم و رسانه های کمک آموزشی، بازی های آموزشی، بازی نقش و انجام دادن و تجربه کردن می باشد.
به خاطر همین موضوع با شیوه های معمول و مرسوم قابل فراگیری نیست
و به یک اکوسیستم یادگیری و فراگیری جدیدتری نیاز هست برای مهارتهای نرم
ما سعی کرده ایم تا حدودی این فضا را فراهم کنیم و در دوره آموزشی که داریم از این شیوه ها تا حد انکان بهره می گیریم.
active learning
یا یادگیری فعال که شیوه های گفتگو و مباحثه، بازی نقش و اجرای کارهاست به فراگیری این گونه مهارتها کمک می کند.
و شیوه فراگیری آن از شیوه های مرسوم شناخت شناسانه به راحتی امکانپذیر نیست که مبتنی بر نظریه ها و مبانی دانشی است.
از شیوه های هستی شناسانه و پدیدارشناسانه در طراحی این دوره ها باید کمک گرفته شود که ما سعی کرده ایم این کار را با توجگه به بستر فرهنگی حامعه خودمان انجام دهیم.
مواردی که خدمت دوستان عرض کردم مربوط به عامل نخستی است که فراگیری این مهارتها را سخت کرده است و در یک کلمه شیوه یادگیری است!
دوم اینکه ما عادت كرده ايم از منطقه امنcomfort zone) ) خودمان خارج نشويم و كمتر به كارهاي سخت پرداخته ايم.
گام نهادن در راه یادگیری این نوع مهارتها نیاز به تلاش و مداومت دارد و اصولا مهارت ها با تمرین و تکرار تجربه ها به دست می آیند و برای افرادی که به دنبال نتایج سریع هستند ممکن است نا امید کننده باشد و انگیزه خود را برای ادامه مسیر از دست بدهند.
پس از طول دوره یادگیری هم مرتبا به بازآموزی و به روز شدن نیاز می باشد تا مهارتها کارکرد خود را حفظ نمایند.
معمولا فراگیری این نوع مهارتها بایستی همراه با تغییر عادتها باشد که گاهی عیر ممکن و گاهی بسیار دشوار است.
البته مساله دیگری هم وجود دارد که این نوع مهارتها به شدت با حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی و علوم شناختی آغشته شده است که هنوز ما در کلیه این علوم در ابتدای راه هستیم و فهم و شناخت ما تقریبا در خوزه این علوم ناچیز است.
یعنی کمبود و فقدان تیوریک هم داریم.
مدرسه سیستم معکوس هم دارند یعنی بسیاری از مهارتها را می کشند مثلا سرکوب خلاقیت که در مدرسه های ما انجام می شود بعدها به سختی قابل جبران است.
به خاطر همین موضوع با شیوه های معمول و مرسوم قابل فراگیری نیست
و به یک اکوسیستم یادگیری و فراگیری جدیدتری نیاز هست برای مهارتهای نرم
ما سعی کرده ایم تا حدودی این فضا را فراهم کنیم و در دوره آموزشی که داریم از این شیوه ها تا حد انکان بهره می گیریم.
active learning
یا یادگیری فعال که شیوه های گفتگو و مباحثه، بازی نقش و اجرای کارهاست به فراگیری این گونه مهارتها کمک می کند.
و شیوه فراگیری آن از شیوه های مرسوم شناخت شناسانه به راحتی امکانپذیر نیست که مبتنی بر نظریه ها و مبانی دانشی است.
از شیوه های هستی شناسانه و پدیدارشناسانه در طراحی این دوره ها باید کمک گرفته شود که ما سعی کرده ایم این کار را با توجگه به بستر فرهنگی حامعه خودمان انجام دهیم.
مواردی که خدمت دوستان عرض کردم مربوط به عامل نخستی است که فراگیری این مهارتها را سخت کرده است و در یک کلمه شیوه یادگیری است!
دوم اینکه ما عادت كرده ايم از منطقه امنcomfort zone) ) خودمان خارج نشويم و كمتر به كارهاي سخت پرداخته ايم.
گام نهادن در راه یادگیری این نوع مهارتها نیاز به تلاش و مداومت دارد و اصولا مهارت ها با تمرین و تکرار تجربه ها به دست می آیند و برای افرادی که به دنبال نتایج سریع هستند ممکن است نا امید کننده باشد و انگیزه خود را برای ادامه مسیر از دست بدهند.
پس از طول دوره یادگیری هم مرتبا به بازآموزی و به روز شدن نیاز می باشد تا مهارتها کارکرد خود را حفظ نمایند.
معمولا فراگیری این نوع مهارتها بایستی همراه با تغییر عادتها باشد که گاهی عیر ممکن و گاهی بسیار دشوار است.
البته مساله دیگری هم وجود دارد که این نوع مهارتها به شدت با حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی و علوم شناختی آغشته شده است که هنوز ما در کلیه این علوم در ابتدای راه هستیم و فهم و شناخت ما تقریبا در خوزه این علوم ناچیز است.
یعنی کمبود و فقدان تیوریک هم داریم.
مدرسه سیستم معکوس هم دارند یعنی بسیاری از مهارتها را می کشند مثلا سرکوب خلاقیت که در مدرسه های ما انجام می شود بعدها به سختی قابل جبران است.
یا اینکه ما در مدرسه به بچه ها همدلی را نمی آموزیم
و این مهارت در هوش هیجانی بسیار مهم است.
و برعکس با شخصی کردن تکالیف و حتی وسایل بچه ها آن را کم می کنیم!
اما خبرخوب اینست که كسب اين مهارتهای نرم با اینکه سخت است كاملا شدني و اكتسابي است و با توجه به نیاز روزافزون به این گونه مهارتها که به راحتی قابل انجام بوسیله رباتها و ماشینها نیستند،
آینده متعلق به افرادی است که خود را به اینگونه توانایی ها مجهز میکنند
و مغز را به جای اینکه برای انبارش مورد استفاده قرار دهند آنرا محل پردازش می کنند و از توان ذهن انسان بهره لازم را می گیرند
من تجربه کار آموزش با جند هزار مدیر در بخش خصوصی و دولتی را دارم و در همه این مدت دغدغه این را داشته ام که چرا جواب نمی گیریم!؟
از ابزارها و این همه مدل مدیریت و انبوه پروژه های بهبود سازمانی
مدیران و کارکنان سازمانهای ما غوطه ور در تعارض هستند! و بدون اینکه این تعارضها حل شود چگونه می توان به پیاده سازی موثر ابزارها و روشهای مدیریت اندیشید!؟
پس یک مهارت مهم برای مدیران به صورت پیش نیازی ظاهر می شود که مهرت نرم مدیریت تعارض است!
و من به آسانی در بازی های آموزشی که در کارگاه ها انجام می دهم می بینم که چقدر در این حوزه ضعف بنیادین وحود دارد!
شخصیت معمولا قابل سنجش نیست و قایلیت تغییر کمتری هم دارد اما مکانیزمهایی برای شکل گیری رفتار هست که می توان ازآ«ها برای تغییر رفتارها بهره گرفت.
و این مهارت در هوش هیجانی بسیار مهم است.
و برعکس با شخصی کردن تکالیف و حتی وسایل بچه ها آن را کم می کنیم!
اما خبرخوب اینست که كسب اين مهارتهای نرم با اینکه سخت است كاملا شدني و اكتسابي است و با توجه به نیاز روزافزون به این گونه مهارتها که به راحتی قابل انجام بوسیله رباتها و ماشینها نیستند،
آینده متعلق به افرادی است که خود را به اینگونه توانایی ها مجهز میکنند
و مغز را به جای اینکه برای انبارش مورد استفاده قرار دهند آنرا محل پردازش می کنند و از توان ذهن انسان بهره لازم را می گیرند
من تجربه کار آموزش با جند هزار مدیر در بخش خصوصی و دولتی را دارم و در همه این مدت دغدغه این را داشته ام که چرا جواب نمی گیریم!؟
از ابزارها و این همه مدل مدیریت و انبوه پروژه های بهبود سازمانی
مدیران و کارکنان سازمانهای ما غوطه ور در تعارض هستند! و بدون اینکه این تعارضها حل شود چگونه می توان به پیاده سازی موثر ابزارها و روشهای مدیریت اندیشید!؟
پس یک مهارت مهم برای مدیران به صورت پیش نیازی ظاهر می شود که مهرت نرم مدیریت تعارض است!
و من به آسانی در بازی های آموزشی که در کارگاه ها انجام می دهم می بینم که چقدر در این حوزه ضعف بنیادین وحود دارد!
شخصیت معمولا قابل سنجش نیست و قایلیت تغییر کمتری هم دارد اما مکانیزمهایی برای شکل گیری رفتار هست که می توان ازآ«ها برای تغییر رفتارها بهره گرفت.
Forwarded from Deleted Account
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📣📣⚡️(( 👈نشست تعاملی این هفته #انجمن_صنفی #مدیران و #مشاورین...))⚡️📣
این گروه باعضویت قریب6000 ازمدیران و متخصصان جامعه مدیریت و27هزار متخصص در لینکدین (#مدیران و فرهیختگان #دانشگاهی ) با برگزاری هزار نشست #تخصصی
⬅️شنبه #مناطق_آزاد و #ویژه_اقتصادی اقای 🎓 #خوشوقتی 21 🕰 22:30
⬅️ دوشنبه # NLP#برنامه_ریزی #عصبی #کلامی، تحولی عظیم در #Neuro_Linguistic #Programming سرکار خانم #صفدریان 21 🕰 22:30
⬅️ چهارشنبه #اکسل #کاربردی در #منابع_انسانی 🎓اقای #مهدوی 21 🕰 22:30
👈لینک گروه https://t.me/joinchat/BTEglTwGk_z9yWTYHFoEEg
http://yon.ir/hrma
این گروه باعضویت قریب6000 ازمدیران و متخصصان جامعه مدیریت و27هزار متخصص در لینکدین (#مدیران و فرهیختگان #دانشگاهی ) با برگزاری هزار نشست #تخصصی
⬅️شنبه #مناطق_آزاد و #ویژه_اقتصادی اقای 🎓 #خوشوقتی 21 🕰 22:30
⬅️ دوشنبه # NLP#برنامه_ریزی #عصبی #کلامی، تحولی عظیم در #Neuro_Linguistic #Programming سرکار خانم #صفدریان 21 🕰 22:30
⬅️ چهارشنبه #اکسل #کاربردی در #منابع_انسانی 🎓اقای #مهدوی 21 🕰 22:30
👈لینک گروه https://t.me/joinchat/BTEglTwGk_z9yWTYHFoEEg
http://yon.ir/hrma
چین، اپل، ترامپ و چهار عاملی که اقتصاد جهانی را دگرگون میکنند
انتظار می‌رود چین تا دهه آینده به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شود
تکنولوژی، رشد شهری و قدرت گرفتن چین در میان عواملی هستند که در کتابی درباره دگرگونی‌هایی که احتمالاً در زندگی هایمان باید انتظارشان را داشته باشیم، مطرح شده‌اند.
از نظر جف دژاردان، ظهور اینترنت در اوایل دهه ۱۹۹۰، یکی از آخرین تغییراتی است که اقتصاد جهانی و مردم را عمیقاً دگرگون کرده است.
دژاردان نویسنده کتاب جدیدی است به نام "تجسم دگرگونی: تصویری داده-محور از دنیای ما" که نگاهی دارد به دگرگونی‌ها در ابعاد کلان.
او می گوید که وب، همچون نظریه خورشید مرکزی نیکلاس کوپرنیک تاثیری بنیادین برجای گذاشته؛ نظریه‌ای که در قرن پانزدهم، این باور رایج که زمین مرکز جهان است را به چالش کشید.
با اینکه به تحولات تکنولوژیک به عنوان عامل اصلی دگرگونی نگریسته می‌شود، عوامل دیگری نیز هستند که می توانند موجب تغییرات شوند از جمله مردم، مدل‌های کسب و کار، ذهنیت مصرف کنندگان و همچنین عوامل ژئوپلیتیک.
از نظر دژاردان، تاثیر اینترنت قابل مقایسه با نظریه خورشید مرکزی منظومه شمسی نیکلاس کوپرنیک است
به گفته دژاردان، فرصتهای بزرگ می توانند از هر جایی فراهم شوند.
در ادامه، هفت عاملی را که از دید دژاردان و تیمش می توانند آینده اقتصاد جهانی را دگرگون کنند، می‌بینیم.
۱. سیطره بی‌چون و چرای غول‌های تکنولوژی
برای چندین دهه، شرکت‌های برتر یا بر تولید محصولات در ابعاد صنعتی تمرکز داشتند یا بر استخراج و فرآوری منابع طبیعی.
غول‌هایی همچون فورد، جنرال الکتریک و اکسون، بازیگران عمده این عرصه بودند.
سپس نوبت به شرکت‌هایی رسید که فعالیتشان در زمینه خدمات مالی، ارتباطات و خرده فروشی بود.
این روزها، اطلاعات ارزشمندترند و در طول پنج سال گذشته، رتبه برترین شرکتها در بازار بورس جهانی، همگی از آن غول‌های تکنولوژی است.
در سه ماهه اول ۲۰۱۸، اپل، گوگل، مایکروسافت، آمازون و تنسنت، برترین‌ها بودند. در حالی که پنج سال پیش، تنها اپل در میان پنج شرکت برتر حضور داشت.
اپل، غول تکنولوژی، سال گذشته تبدیل به اولین کمپانی یک تریلیون دلاری شد
۲. رشد چین
تاثیر رشد اقتصادی چین بر جهان امر تازه‌ای نیست، اما دژاردان ترکیب رشد اقتصادی و توسعه فناوری این کشور را برجسته می‌کند.
خروجی اقتصادی بعضی از شهرهای چین، از تمامی کشورهای جهان پیشی می گیرد.
در حال حاضر، چین بیش از ۱۰۰ شهر با جمعیت بیش از یک میلیون نفر دارد.
شهرهای در حاشیه رود یانگ تسه - شانگهای، سوژو، هانگژو، ووشی، نانتانگ، نانگبو، نانجینگ و چانگژو - مثالهایی از این توسعه محسوب می شوند.
رشد فیزیکی شهرها همگام با رشد بی سابقه اقتصادی این کشور در حال وقوع است.
اگر شانگهای یک کشور بود، یکی از سی اقتصاد برتر جهان می‌شد
پیش بینی می شود که چین تا سال ۲۰۳۰ با پیشی گرفتن از آمریکا به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شود.
۳. اوج گیری کلان شهرها
و چین تنها کشوری نیست که شهرهایش در حال رونق گرفتن‌اند.
پنج کلان شهر بزرگ جهان (منبع: سازمان ملل)
شهر جمعیت (به میلیون نفر)
توکیو (ژاپن) ۳۷
دهلی نو (هند) ۲۹
شانگهای (چین) ۲۶
سائوپائولو (برزیل) ۲۲
مکزیکوسیتی (مکزیک) ۲۲
در طول چند دهه آینده، رشد جمعیت شهرنشین اقتصاد جهانی را دگرگون خواهد کرد.
طبق برآورد سازمان ملل، چین و بسیاری از کشورهای غربی نرخ زاد و ولد ثابتی خواهند داشت، در حالی که آفریقایی ها و دیگر کشورهای آسیایی شاهد انفجار جمعیت و رشد سریع شهرنشینی خواهند بود.
این امر به نوبه خود منجر به ایجاد کلان شهرهای بیشتری خواهد شد؛ شهرهایی با بیش از ۱۰ میلیون نفر جمعیت. به گفته سازمان ملل، سال گذشته ۴۷ شهر واجد خصوصیات کلان شهری بوده‌اند.
تخمین زده می شود که آفریقا، تا پایان این قرن، دست کم صاحب ۱۳ کلان شهر بزرگتر از نیویورک خواهد شد.
بنا بر برخی برآوردها، ایالات متحده به تنهایی مسئول سی درصد از بدهی جهانی است
۴. رشد بدهی
بنا به ادعای ویژوال کپیتالیست، شرکت رسانه‌ای تاسیس شده توسط جف دژاردان، بدهی جهانی حدود ۲۴۰ تریلیون دلار است که ۶۳ تریلیون دلار از این رقم، بدهی دولتها است.
از نظر درصد تولید ناخالص داخلی، ژاپن بدهی ۲۵۳ درصدی دارد. این نسبت برای آمریکا به ۱۰۵ درصد می‌رسد.
آمریکا، ژاپن و چین، روی هم، ۵۸ درصد از بدهی جهانی را از آن خود دارند.
آمریکا، اروپا و تعدادی از کشورهای در حال توسعه، سطح بدهی خود را در چند سال گذشته افزایش داده‌اند و به چرخه‌ای از نرخ‌های بهره پایین چشم دوخته اند. اما این کار خلاف توصیه‌های سازمان بین المللی پول است.
انتظار می‌رود چین تا دهه آینده به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شود
تکنولوژی، رشد شهری و قدرت گرفتن چین در میان عواملی هستند که در کتابی درباره دگرگونی‌هایی که احتمالاً در زندگی هایمان باید انتظارشان را داشته باشیم، مطرح شده‌اند.
از نظر جف دژاردان، ظهور اینترنت در اوایل دهه ۱۹۹۰، یکی از آخرین تغییراتی است که اقتصاد جهانی و مردم را عمیقاً دگرگون کرده است.
دژاردان نویسنده کتاب جدیدی است به نام "تجسم دگرگونی: تصویری داده-محور از دنیای ما" که نگاهی دارد به دگرگونی‌ها در ابعاد کلان.
او می گوید که وب، همچون نظریه خورشید مرکزی نیکلاس کوپرنیک تاثیری بنیادین برجای گذاشته؛ نظریه‌ای که در قرن پانزدهم، این باور رایج که زمین مرکز جهان است را به چالش کشید.
با اینکه به تحولات تکنولوژیک به عنوان عامل اصلی دگرگونی نگریسته می‌شود، عوامل دیگری نیز هستند که می توانند موجب تغییرات شوند از جمله مردم، مدل‌های کسب و کار، ذهنیت مصرف کنندگان و همچنین عوامل ژئوپلیتیک.
از نظر دژاردان، تاثیر اینترنت قابل مقایسه با نظریه خورشید مرکزی منظومه شمسی نیکلاس کوپرنیک است
به گفته دژاردان، فرصتهای بزرگ می توانند از هر جایی فراهم شوند.
در ادامه، هفت عاملی را که از دید دژاردان و تیمش می توانند آینده اقتصاد جهانی را دگرگون کنند، می‌بینیم.
۱. سیطره بی‌چون و چرای غول‌های تکنولوژی
برای چندین دهه، شرکت‌های برتر یا بر تولید محصولات در ابعاد صنعتی تمرکز داشتند یا بر استخراج و فرآوری منابع طبیعی.
غول‌هایی همچون فورد، جنرال الکتریک و اکسون، بازیگران عمده این عرصه بودند.
سپس نوبت به شرکت‌هایی رسید که فعالیتشان در زمینه خدمات مالی، ارتباطات و خرده فروشی بود.
این روزها، اطلاعات ارزشمندترند و در طول پنج سال گذشته، رتبه برترین شرکتها در بازار بورس جهانی، همگی از آن غول‌های تکنولوژی است.
در سه ماهه اول ۲۰۱۸، اپل، گوگل، مایکروسافت، آمازون و تنسنت، برترین‌ها بودند. در حالی که پنج سال پیش، تنها اپل در میان پنج شرکت برتر حضور داشت.
اپل، غول تکنولوژی، سال گذشته تبدیل به اولین کمپانی یک تریلیون دلاری شد
۲. رشد چین
تاثیر رشد اقتصادی چین بر جهان امر تازه‌ای نیست، اما دژاردان ترکیب رشد اقتصادی و توسعه فناوری این کشور را برجسته می‌کند.
خروجی اقتصادی بعضی از شهرهای چین، از تمامی کشورهای جهان پیشی می گیرد.
در حال حاضر، چین بیش از ۱۰۰ شهر با جمعیت بیش از یک میلیون نفر دارد.
شهرهای در حاشیه رود یانگ تسه - شانگهای، سوژو، هانگژو، ووشی، نانتانگ، نانگبو، نانجینگ و چانگژو - مثالهایی از این توسعه محسوب می شوند.
رشد فیزیکی شهرها همگام با رشد بی سابقه اقتصادی این کشور در حال وقوع است.
اگر شانگهای یک کشور بود، یکی از سی اقتصاد برتر جهان می‌شد
پیش بینی می شود که چین تا سال ۲۰۳۰ با پیشی گرفتن از آمریکا به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شود.
۳. اوج گیری کلان شهرها
و چین تنها کشوری نیست که شهرهایش در حال رونق گرفتن‌اند.
پنج کلان شهر بزرگ جهان (منبع: سازمان ملل)
شهر جمعیت (به میلیون نفر)
توکیو (ژاپن) ۳۷
دهلی نو (هند) ۲۹
شانگهای (چین) ۲۶
سائوپائولو (برزیل) ۲۲
مکزیکوسیتی (مکزیک) ۲۲
در طول چند دهه آینده، رشد جمعیت شهرنشین اقتصاد جهانی را دگرگون خواهد کرد.
طبق برآورد سازمان ملل، چین و بسیاری از کشورهای غربی نرخ زاد و ولد ثابتی خواهند داشت، در حالی که آفریقایی ها و دیگر کشورهای آسیایی شاهد انفجار جمعیت و رشد سریع شهرنشینی خواهند بود.
این امر به نوبه خود منجر به ایجاد کلان شهرهای بیشتری خواهد شد؛ شهرهایی با بیش از ۱۰ میلیون نفر جمعیت. به گفته سازمان ملل، سال گذشته ۴۷ شهر واجد خصوصیات کلان شهری بوده‌اند.
تخمین زده می شود که آفریقا، تا پایان این قرن، دست کم صاحب ۱۳ کلان شهر بزرگتر از نیویورک خواهد شد.
بنا بر برخی برآوردها، ایالات متحده به تنهایی مسئول سی درصد از بدهی جهانی است
۴. رشد بدهی
بنا به ادعای ویژوال کپیتالیست، شرکت رسانه‌ای تاسیس شده توسط جف دژاردان، بدهی جهانی حدود ۲۴۰ تریلیون دلار است که ۶۳ تریلیون دلار از این رقم، بدهی دولتها است.
از نظر درصد تولید ناخالص داخلی، ژاپن بدهی ۲۵۳ درصدی دارد. این نسبت برای آمریکا به ۱۰۵ درصد می‌رسد.
آمریکا، ژاپن و چین، روی هم، ۵۸ درصد از بدهی جهانی را از آن خود دارند.
آمریکا، اروپا و تعدادی از کشورهای در حال توسعه، سطح بدهی خود را در چند سال گذشته افزایش داده‌اند و به چرخه‌ای از نرخ‌های بهره پایین چشم دوخته اند. اما این کار خلاف توصیه‌های سازمان بین المللی پول است.
در گزارش این سازمان که سال گذشته منتشر شد، آمده است "توصیه به دولتها این است که باید سقف خانه را زمانی که هوا آفتابی است تعمیر کنند: مازاد بودجه سالیانه خود را ذخیره کنند، یا حداقل کسری بودجه را در دوران شکوفایی کاهش دهند تا برای رکود بعدی آماده‌تر باشند؛ دورانی که قطعاً و در زمانی نه چندان دور فرا خواهد رسید."
این روزها تکنولوژی‌های جدید، خیلی سریع‌تر مورد استقبال عمومی قرار می‌گیرند
۵. تغییر سریع تکنولوژیک
تاریخ معاصر ابداعات تکنولوژیک عظیمی را شاهد بوده است از جمله مهار الکتریسته برای مصرف خانگی و تجاری، یا اختراعاتی همچون تلفن، اتومبیل و هواپیما.
اگر زمان تبدیل شدن نمونه اولیه یک محصول تا در دسترس همگان قرار گرفتنش را در نظر بگیریم، می توان گفت که عمومی شدن این محصولات، در بعضی موارد، دهه‌ها زمان برده است.
به عنوان مثال، هشتاد سال طول کشید تا اتومبیل در آمریکا بر اساس داده های سرشماری، به سطحی برسد که ۹۰ درصد از مردم مالکش باشند. اینترنت، همین مسیر را در طول ۲۳ سال طی کرد. میزان مالکیت تبلت از ۳ درصد در سال ۲۰۱۰، به ۵۱ درصد در شش سال بعد جهش کرد.
دژاردان معتقد است که بازه زمانی پذیرش و استقبال همگانی از نوآوری های جدید به تنها چند ماه کاهش پیدا خواهد کرد.
آیا جنگ تعرفه ترامپ با چین می تواند اقتصاد جهانی را تغییر دهد؟
۶. موانع تجاری
پس از جنگ جهانی دوم، دولتها به این رویکرد گرایش پیدا کردند که موانع تجاری را از میان بردارند. اما اخیراً تجارت آزاد توسط کشورهایی همچون آمریکا به چالش گرفته شده است. تنها در همین سال، واشنگتن تعرفه های مختلفی بر کالاهای چینی اعمال کرد و آغاز جنگ تجاری با پکن را رقم زد.
جنگ تعرفه‌ها: شش گزینه چین برای مقابله با آمریکا
چین و آمریکا: جنگ تجاری چیست و چه اثری بر زندگی شما دارد؟
در "تجسم دگرگونی: تصویری داده-محور از دنیای ما"، وضعیت فعلی، نوعی پارادوکس تجاری توصیف می شود؛ از این جهت که یا دنیا متمایل به تجارت آزادتر می‌شود یا قوانین تازه‌ای ظهور میکنند.
بنا بر گزارش آژانس بین المللی انرژی، نزدیک به ۲۴ درصد انرژی تولید شده در سال ۲۰۱۷، از منابع تجدبدپذیر بوده است
۷. یک انقلاب سبز؟
به لطف پیشرفت‌های تکنولوژیک و ارزان‌تر شدن هزینه‌ها، استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر در چند سال گذشته افزایش یافته است.
گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی تخمین می‌زند که تا سال ۲۰۵۰، انرژی خورشیدی می تواند تبدیل به بزرگترین منبع تامین انرژی گردد.
همچنین، به پیش بینی موسسه بین المللی توسعه پایدار (IISD)، سرمایه گذاری در حوزه انرژی های تجدیدپذیر تا ۲۰ سال بعد به ۷ تریلیون دلار خواهد رسید.bbc
این روزها تکنولوژی‌های جدید، خیلی سریع‌تر مورد استقبال عمومی قرار می‌گیرند
۵. تغییر سریع تکنولوژیک
تاریخ معاصر ابداعات تکنولوژیک عظیمی را شاهد بوده است از جمله مهار الکتریسته برای مصرف خانگی و تجاری، یا اختراعاتی همچون تلفن، اتومبیل و هواپیما.
اگر زمان تبدیل شدن نمونه اولیه یک محصول تا در دسترس همگان قرار گرفتنش را در نظر بگیریم، می توان گفت که عمومی شدن این محصولات، در بعضی موارد، دهه‌ها زمان برده است.
به عنوان مثال، هشتاد سال طول کشید تا اتومبیل در آمریکا بر اساس داده های سرشماری، به سطحی برسد که ۹۰ درصد از مردم مالکش باشند. اینترنت، همین مسیر را در طول ۲۳ سال طی کرد. میزان مالکیت تبلت از ۳ درصد در سال ۲۰۱۰، به ۵۱ درصد در شش سال بعد جهش کرد.
دژاردان معتقد است که بازه زمانی پذیرش و استقبال همگانی از نوآوری های جدید به تنها چند ماه کاهش پیدا خواهد کرد.
آیا جنگ تعرفه ترامپ با چین می تواند اقتصاد جهانی را تغییر دهد؟
۶. موانع تجاری
پس از جنگ جهانی دوم، دولتها به این رویکرد گرایش پیدا کردند که موانع تجاری را از میان بردارند. اما اخیراً تجارت آزاد توسط کشورهایی همچون آمریکا به چالش گرفته شده است. تنها در همین سال، واشنگتن تعرفه های مختلفی بر کالاهای چینی اعمال کرد و آغاز جنگ تجاری با پکن را رقم زد.
جنگ تعرفه‌ها: شش گزینه چین برای مقابله با آمریکا
چین و آمریکا: جنگ تجاری چیست و چه اثری بر زندگی شما دارد؟
در "تجسم دگرگونی: تصویری داده-محور از دنیای ما"، وضعیت فعلی، نوعی پارادوکس تجاری توصیف می شود؛ از این جهت که یا دنیا متمایل به تجارت آزادتر می‌شود یا قوانین تازه‌ای ظهور میکنند.
بنا بر گزارش آژانس بین المللی انرژی، نزدیک به ۲۴ درصد انرژی تولید شده در سال ۲۰۱۷، از منابع تجدبدپذیر بوده است
۷. یک انقلاب سبز؟
به لطف پیشرفت‌های تکنولوژیک و ارزان‌تر شدن هزینه‌ها، استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر در چند سال گذشته افزایش یافته است.
گزارش اخیر آژانس بین المللی انرژی تخمین می‌زند که تا سال ۲۰۵۰، انرژی خورشیدی می تواند تبدیل به بزرگترین منبع تامین انرژی گردد.
همچنین، به پیش بینی موسسه بین المللی توسعه پایدار (IISD)، سرمایه گذاری در حوزه انرژی های تجدیدپذیر تا ۲۰ سال بعد به ۷ تریلیون دلار خواهد رسید.bbc
📣📣⚡️(( 👈نشست تعاملی این هفته #انجمن_صنفی #مدیران و #مشاورین...))⚡️📣
این گروه باعضویت قریب6000 ازمدیران و متخصصان جامعه مدیریت و27هزار متخصص در لینکدین (#مدیران و فرهیختگان #دانشگاهی ) با برگزاری هزار نشست #تخصصی
⬅️شنبه #مناطق_آزاد و #ویژه_اقتصادی اقای 🎓 #خوشوقتی 21 🕰 22:30
⬅️ دوشنبه # NLP#برنامه_ریزی #عصبی #کلامی، تحولی عظیم در #Neuro_Linguistic #Programming سرکار خانم #صفدریان 21 🕰 22:30
⬅️ چهارشنبه #اکسل #کاربردی در #منابع_انسانی 🎓اقای #مهدوی 21 🕰 22:30
👈لینک گروه https://t.me/joinchat/BTEglTwGk_z9yWTYHFoEEg
http://yon.ir/hrma
این گروه باعضویت قریب6000 ازمدیران و متخصصان جامعه مدیریت و27هزار متخصص در لینکدین (#مدیران و فرهیختگان #دانشگاهی ) با برگزاری هزار نشست #تخصصی
⬅️شنبه #مناطق_آزاد و #ویژه_اقتصادی اقای 🎓 #خوشوقتی 21 🕰 22:30
⬅️ دوشنبه # NLP#برنامه_ریزی #عصبی #کلامی، تحولی عظیم در #Neuro_Linguistic #Programming سرکار خانم #صفدریان 21 🕰 22:30
⬅️ چهارشنبه #اکسل #کاربردی در #منابع_انسانی 🎓اقای #مهدوی 21 🕰 22:30
👈لینک گروه https://t.me/joinchat/BTEglTwGk_z9yWTYHFoEEg
http://yon.ir/hrma
Forwarded from کارگاه آموزشی (Mahjoub j)
Forwarded from Deleted Account
مدیریت زمان - برایان تریسی.pdf
1.1 MB
Forwarded from Deleted Account
پنجاه و سه اصل تصمیم گیری.pdf
737 KB
Forwarded from Deleted Account
پنجاه و سه اصل متقاعد سازی.pdf
488.1 KB
Forwarded from کارگاه آموزشی (Mahjoub j)
Forwarded from Sima
⭐️دوره آموزشی- کارگاهی توسعه مربی (کوچ) (پایه) ⭐️
🏢 "گروه مشاوران تعالی سازان" برگزار می کند:
🚀 دوره یک ماهه "Fundamental Coach Development Program" با طراحی و رهبری آقای "علی سخاوتی".
⏱دوره فشرده 1 ماهه ( 24 ساعت کارگاه آموزشی به همراه 8 ساعت آموزش غیر حضوری)
📆 بهمن و اسفند 1397
📝 لینک ثبت نام در ایوند: https://evand.com/events/becg-coaching می باشد.
🔔 کد تخفیف ویژه (۱۰ درصد تخفیف بیشتر) ویژه ۵ نفر اول ثبت نام کننده از اعضای گروه: BECG-HRM
📱💻☎️جهت کسب اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشید .خانم عرب وند 09107608677 (تلفن، واتزاپ، تلگرام)
🏢 "گروه مشاوران تعالی سازان" برگزار می کند:
🚀 دوره یک ماهه "Fundamental Coach Development Program" با طراحی و رهبری آقای "علی سخاوتی".
⏱دوره فشرده 1 ماهه ( 24 ساعت کارگاه آموزشی به همراه 8 ساعت آموزش غیر حضوری)
📆 بهمن و اسفند 1397
📝 لینک ثبت نام در ایوند: https://evand.com/events/becg-coaching می باشد.
🔔 کد تخفیف ویژه (۱۰ درصد تخفیف بیشتر) ویژه ۵ نفر اول ثبت نام کننده از اعضای گروه: BECG-HRM
📱💻☎️جهت کسب اطلاعات بیشتر با ما در تماس باشید .خانم عرب وند 09107608677 (تلفن، واتزاپ، تلگرام)
ایوند
Fundamental Coach Development Program برنامه یک ماهه توسعه مربی (پایه) - پنج‌شنبه ۱۱ بهمن ۹۷
خرید بلیت و ثبت‌نام Fundamental Coach Development Program برنامه یک ماهه توسعه مربی (پایه) در ایوند - زمان: پنج‌شنبه ۱۱ بهمن ۹۷ - موضوع: توسعه فردی و خانواده - محل برگزاری: تهران
Forwarded from آوردگاه مشق های غلامرضا خاکی (Gholamreza Khaki)
سخنرانی در کنفرانس توسعه.خاکی.pdf
1.8 MB
این اسلاید های سخنرانی در چهاردهمین کنفراس توسعه منابع انسانی است که در آن کوشیده ام پس از بیان اهمیت و تعریف" تفکر انتقادی "،ضرورت آن را به عنوان شرط نظریه پردازی در حوزه سازمانی بویژه منابع انسانی نشان دهم.
Forwarded from آوردگاه مشق های غلامرضا خاکی (Gholamreza Khaki)
گاهنبشت: بیماری جایزه خواهی
ماه گذشته همکار رندی که به پاره ای از نوشتارهای پریشان من عنایتی دارد در پایان همایشی با حضور مدیران و کارشناسان به اصرار خواست تا جمله قصاری را در باره بیماری "جایزه خواهی "فراگیر و روزافزون که با اهداف گوناگون به جان سازمان های ایرانی نزار انداخته اند چیزی بگویم.هرچه از تقاضایش گریختم نشد و بناچار از زبان "بازاریابان جایزه"(؟!) گفتم:
"تو تقاضا نامه پرکن و پولش را واریز،تضمین گواهی و تقدیر و نشانش با من."
ماه گذشته همکار رندی که به پاره ای از نوشتارهای پریشان من عنایتی دارد در پایان همایشی با حضور مدیران و کارشناسان به اصرار خواست تا جمله قصاری را در باره بیماری "جایزه خواهی "فراگیر و روزافزون که با اهداف گوناگون به جان سازمان های ایرانی نزار انداخته اند چیزی بگویم.هرچه از تقاضایش گریختم نشد و بناچار از زبان "بازاریابان جایزه"(؟!) گفتم:
"تو تقاضا نامه پرکن و پولش را واریز،تضمین گواهی و تقدیر و نشانش با من."
Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کلیپ 👈 ۱۳
هوش هیجانی عامل برتری رهبران بزرگ
هوش هیجانی عامل برتری رهبران بزرگ
ارائه اقای دکتر بهزاد ابوالعلایی در کنفرانس توسعه منابع انسانی
#مدیریت_منابع_انسانی باید کارکنان سازمان را #احساساتی کند
#مدیریت_منابع_انسانی باید کارکنان سازمان را #احساساتی کند