#ملکور با کمک #اونگولیانت ، در زمانی که #آینور و #وانیار و #نولدور در حال جشن و سرور بودند، مخفیانه وارد #والینور شد. ملکور بر تنهٔ #تلپریون و #لائوره_لین زخم زد و اونگولیانت تمام شیرهٔ هر دو درخت را مکید و این چنین بود که دو درخت روشنایی والینور پژمردند و تاریکی و ظلمت بر قلمرو قدسی #آمان چتر برافراشت و انتقام ملکور از والار به ثمر نشست.
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir
در پی خویشاوندکشی #نولدور و سوزاندن کشتی های #تله_ری به دستور #فئانور، پیروان #فین_گولفین و فرزندان #فینارفین، برای رسیدن به سرزمین میانه مجبور به عبور از منطقهٔ یخ زدهٔ #هلکاراکسه شدند که پیش از آنها تنها #والار و #اونگولیانت جرئت گذر از آن را به خود داده بودند. در این مسیر بسیاری از نولدور از جمله #النوه، همسر #تورگون جان سپردند.
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir
#ملکور #اونگولیانت #بالروگ
پس از خشکاندن دو درخت و فرار از #والینور، اونگولیانت که ولع سیریناپذیزش فروکش نکرده بود، ملکور را مجبور کرد تا غنایم دزدیده شده از والینور را تسلیم او کند. اما ملکور حاضر به تسلیم سیلماریلها نشد و آن ها را محکم در دست نگاه داشت، اونگولیانت که با مکیدن شیرهی دو درخت بسیار بزرگ گشته بود، ابری را بر ملکور چیره کرد و او را در توری از تارهای چسبان به دام انداخت تا خفهاش کند...چنان که فریاد درد از ملکور برخاست و در آن سرزمین طنین انداخت و از آن پس آن سرزمین لاموت نام گرفت.
با پژواک فریاد ملکور، خادمان وی ؛ بالروگها دریافتند که اربابشان بازگشته و از دخمههای #آنگباند بیرون زدند. با سر رسیدن بالروگها، اونگولیانت ملکور را رها کرد و به سمت جنوب گریخت، گفته میشود او از شدت گرسنگی در نهایت خودش را بلعید.
@Gondolin_ir
پس از خشکاندن دو درخت و فرار از #والینور، اونگولیانت که ولع سیریناپذیزش فروکش نکرده بود، ملکور را مجبور کرد تا غنایم دزدیده شده از والینور را تسلیم او کند. اما ملکور حاضر به تسلیم سیلماریلها نشد و آن ها را محکم در دست نگاه داشت، اونگولیانت که با مکیدن شیرهی دو درخت بسیار بزرگ گشته بود، ابری را بر ملکور چیره کرد و او را در توری از تارهای چسبان به دام انداخت تا خفهاش کند...چنان که فریاد درد از ملکور برخاست و در آن سرزمین طنین انداخت و از آن پس آن سرزمین لاموت نام گرفت.
با پژواک فریاد ملکور، خادمان وی ؛ بالروگها دریافتند که اربابشان بازگشته و از دخمههای #آنگباند بیرون زدند. با سر رسیدن بالروگها، اونگولیانت ملکور را رها کرد و به سمت جنوب گریخت، گفته میشود او از شدت گرسنگی در نهایت خودش را بلعید.
@Gondolin_ir
#اونگولیانت و #ملکور
ملکور نزد اونگولیانت در ازای کمکش سوگند خورد و به او گفت چنان کن که تو را فرمان میدهم؛ و آنگاه که کارها به ثمر رسید، اگر هنوز گرسنه باشی، هر آنچه باب شهوت توست به تو خواهم داد... آری، به دو دست تقدیمت خواهم کرد.
بعد از نابودی دو درخت روشنی بخش #والینور و نوشیدن اونگولیانت از شیره آنها و خشکاندن چاههای #واردا و تاراج فورمنوس قلعه #فئانور ، ملکور و اونگولیانت به سمت سرزمین میانه راهی شدند و در نزدیکی #آنگباند اونگولیانت بازایستاد و خواست ملکور به عهدش وفا کند.
گفت : ای سیه دل امر تو را اجابت کردم. اما هنوز گرسنهام.
مورگوت گفت: بیش از این دیگر چه میخواهی؟ آیا میخواهی همهی جهان را روانهی شکم کنی؟ سوگند من این نبود که جهان را به تو خواهم داد. من فرمانروای آنم.
اونگولیات گفت: من این همه را نمیخواهم. اما تو گنجینهای گران قدر از فورمنوس تاراج کردهای؛ من همهی آن را میخواهم. آری، باید دو دستی گنجینه را تقدیم من کنی.
ادامه: t.me/Gondolin_ir/830
@Gondolin_ir
ملکور نزد اونگولیانت در ازای کمکش سوگند خورد و به او گفت چنان کن که تو را فرمان میدهم؛ و آنگاه که کارها به ثمر رسید، اگر هنوز گرسنه باشی، هر آنچه باب شهوت توست به تو خواهم داد... آری، به دو دست تقدیمت خواهم کرد.
بعد از نابودی دو درخت روشنی بخش #والینور و نوشیدن اونگولیانت از شیره آنها و خشکاندن چاههای #واردا و تاراج فورمنوس قلعه #فئانور ، ملکور و اونگولیانت به سمت سرزمین میانه راهی شدند و در نزدیکی #آنگباند اونگولیانت بازایستاد و خواست ملکور به عهدش وفا کند.
گفت : ای سیه دل امر تو را اجابت کردم. اما هنوز گرسنهام.
مورگوت گفت: بیش از این دیگر چه میخواهی؟ آیا میخواهی همهی جهان را روانهی شکم کنی؟ سوگند من این نبود که جهان را به تو خواهم داد. من فرمانروای آنم.
اونگولیات گفت: من این همه را نمیخواهم. اما تو گنجینهای گران قدر از فورمنوس تاراج کردهای؛ من همهی آن را میخواهم. آری، باید دو دستی گنجینه را تقدیم من کنی.
ادامه: t.me/Gondolin_ir/830
@Gondolin_ir
مقاومت #ملکور در برابر تسلیم سیلماریلها به #اونگولیانت
توضیحات تکمیلی: t.me/Gondolin_ir/830
@Gondolin_ir
توضیحات تکمیلی: t.me/Gondolin_ir/830
@Gondolin_ir
#ملکور برای انتقام از #والار نزد #اونگولیانت رفت: «چنان کن که فرمانت میدهم؛ و آنگاه که کارها به ثمر رسید، اگر هنوز گرسنه باشی، هرآنچه باب شهوت توست، به تو خواهم داد. آری، به دو دست تقدیمات خواهم کرد.»
و سبکسرانه چنان که رسم دیرینش بود، سوگند خورد؛ و در دل خندید. دزد بزرگ بدینسان برای دزد کوچک دام مینهاد.
#متن_کتاب #سیلماریلیون
حدیث تاریک شدن والینور
@Gondolin_ir
و سبکسرانه چنان که رسم دیرینش بود، سوگند خورد؛ و در دل خندید. دزد بزرگ بدینسان برای دزد کوچک دام مینهاد.
#متن_کتاب #سیلماریلیون
حدیث تاریک شدن والینور
@Gondolin_ir
آنجا در پای دیوارههای پرشیب کوهستان و دریای تاریک سرد، سایهها سنگینتر و ظلمانیتر از دیگر نقاط جهان بود. و آنجا در آواتار، در خفا و ناشناس، #اونگولیانت مسکن گزیده بود. الدار بیخبر بودند که او از کجا آمده است؛ اما برخی گفتهاند در ادوار کهن تخمهاش از تاریکی گرداگرد #آردا پدید آمد، آنگاه که #ملکور نخست بار حسودانه در قلمرو #مانوه نگریست، و اینکه او در آغاز یکی از همان موجوداتی بود که ملکور تباه گرداند و به خدمت خویش گماشت. اما او مطیع امیال اربابش نبود و میخواست که شهبانوی شهوات خویشتن باشد، و برای خوراک دادن پوچی وجودش هر چیزی را به سوی خود میکشید؛ و او در گریز از حملات #والار و شکارچیان #اورومه راه جنوب را در پیش گرفت، زیرا هوشیاری و تیزبینی والار همیشه معطوف شمال بود و جنوب دیر زمانی مغفول مانده بود. اونگولیانت از آنجا به سوی روشنایی قلمرو قدسی خزیده بود؛ زیرا تشنهی روشنایی بود و در عین حال از آن نفرت داشت.
#سیلماریلیون ، #متن_کتاب
حدیث تاریک شدن #والینور
ترجمهی رضا علیزاده
@Gondolin_ir
#سیلماریلیون ، #متن_کتاب
حدیث تاریک شدن #والینور
ترجمهی رضا علیزاده
@Gondolin_ir
حملهی شوم #ملکور و #اونگولیانت به دو درخت روشنایی، که به تاریک شدن #والینور انجامید.
توضیحات تکمیلی: 👈 t.me/Gondolin_ir/431
@Gondolin_ir
توضیحات تکمیلی: 👈 t.me/Gondolin_ir/431
@Gondolin_ir
#ازهلوهار یا #کورولایره، پشتهای سرسبز مقابل دروازهی غربی #والمار، شهر #والار بود. پس از تقدیس به دست #یاوانا و آبیاری با اشکهای #نیهنا، این مکانی بود که در آن دو درخت روشنایی #والینور، #تلپریون و #لائورهلین کاشته شدند، رشد کردند و بالیدند. بعدها اما #ملکور و #اونگولیانت به ازهلوهار آمدند و با خشکاندن دو درخت، پشته را تماماً سیاه و لکهدار کردند.
«ازهلوهار» به معنی «پشتهی سرسبز» اسمی است در زبان الفهای #وانیار، که خود از اسم «ازهلوخار» در زبان #والارین (زبان #آینور) برگرفته شده است. «کورولایره» اما اسمی است از زبان کوئنیا که به معنی «پشتهی همیشهتابستان»
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
«ازهلوهار» به معنی «پشتهی سرسبز» اسمی است در زبان الفهای #وانیار، که خود از اسم «ازهلوخار» در زبان #والارین (زبان #آینور) برگرفته شده است. «کورولایره» اما اسمی است از زبان کوئنیا که به معنی «پشتهی همیشهتابستان»
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
«آریین»، مایای خورشید🔥☀️
#آریین یکی از مینوان آتش بود که #ملکور نتوانست فاسد کند. در سالیان دو درخت، آریین دوشیزهای مایا بود که از گلهای #وانا نگهداری و آنها را با شبنم درخت #لائورهلین آبیاری میکرد.
پس از نابودی دو درخت به دست ملکور و #اونگولیانت، لائورهلین با کمک #نیهنا و #یاوانا توانست قبل از مرگش آخرین میوهی خود را شکوفا کند. میوهای آتشین که #آئوله یک کشتی برای نگهداری از آن ساخت و آریین برای هدایت کشتی بر فراز آردا انتخاب شد. و اینگونه بود که خورشید پدید آمد و جایگزین روشنایی طلاییرنگ لائورهلین شد.
اولین طلوع خورشید از جانب #والینور -غرب آردا - به وقوع پیوست. (برخلاف طلوع خورشید از شرق در دنیای واقعی)
الفها آن را نشانهای برای بیدار شدن آدمیان درنظر گرفتند، اما اورکها و خادمان ملکور اکثراً از خورشید هراس داشتند، به همین دلیل ارباب تاریکی ابری ضخیم و سیاه بر فراز قلمرو خود گستراند تا خادمانش از روشنایی خورشید در امان باشند.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
#آریین یکی از مینوان آتش بود که #ملکور نتوانست فاسد کند. در سالیان دو درخت، آریین دوشیزهای مایا بود که از گلهای #وانا نگهداری و آنها را با شبنم درخت #لائورهلین آبیاری میکرد.
پس از نابودی دو درخت به دست ملکور و #اونگولیانت، لائورهلین با کمک #نیهنا و #یاوانا توانست قبل از مرگش آخرین میوهی خود را شکوفا کند. میوهای آتشین که #آئوله یک کشتی برای نگهداری از آن ساخت و آریین برای هدایت کشتی بر فراز آردا انتخاب شد. و اینگونه بود که خورشید پدید آمد و جایگزین روشنایی طلاییرنگ لائورهلین شد.
اولین طلوع خورشید از جانب #والینور -غرب آردا - به وقوع پیوست. (برخلاف طلوع خورشید از شرق در دنیای واقعی)
الفها آن را نشانهای برای بیدار شدن آدمیان درنظر گرفتند، اما اورکها و خادمان ملکور اکثراً از خورشید هراس داشتند، به همین دلیل ارباب تاریکی ابری ضخیم و سیاه بر فراز قلمرو خود گستراند تا خادمانش از روشنایی خورشید در امان باشند.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
#النوه و #تورگون در #هلکاراکسه💔
پس از سوزاندن کشتیهای #تلهری به دستور #فئانور، #فینگولفین و مردمش خشمگین از این خیانت، ناگزیر به عبور از گذرگاه یخبندان هلکاراکسه برای رسیدن به سرزمین میانه شدند. این گذرگاه به قدری منجمد و صعبالعبور بود که تنها #والار و #اونگولیانت پیش از آن توانسته بودند از این راه عبور کنند. بسیاری از همراهان فینگولفین در عبور از این مسیر در اثر سرمای طاقتفرسا جان باختند، از جمله اِلِنوه، همسر تورگون و مادر #ایدریل #کلهبریندال. او از معدود همسران #نولدور بود که همراه با شوهر و فرزندنش، حاضر به ترک #آمان و کوچ به سرزمین میانه شد.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
پس از سوزاندن کشتیهای #تلهری به دستور #فئانور، #فینگولفین و مردمش خشمگین از این خیانت، ناگزیر به عبور از گذرگاه یخبندان هلکاراکسه برای رسیدن به سرزمین میانه شدند. این گذرگاه به قدری منجمد و صعبالعبور بود که تنها #والار و #اونگولیانت پیش از آن توانسته بودند از این راه عبور کنند. بسیاری از همراهان فینگولفین در عبور از این مسیر در اثر سرمای طاقتفرسا جان باختند، از جمله اِلِنوه، همسر تورگون و مادر #ایدریل #کلهبریندال. او از معدود همسران #نولدور بود که همراه با شوهر و فرزندنش، حاضر به ترک #آمان و کوچ به سرزمین میانه شد.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
#ملکور و #اونگولیانت، دو همدست پلید که با کمک یکدیگر باعث نابودی دو درخت روشنایی #والینور شدند. اما سیلماریلهای #فئانور سرانجام آن دو را در مقابل یکدیگر قرار داد.
توضیحات تکمیلی: 👈 کلیک کنید 👉
این واقعه از معدود دفعاتی بود که دو شخصیت منفی و شرور در دنیای تالکین، در مقابل یکدیگر قرار گرفتند.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
توضیحات تکمیلی: 👈 کلیک کنید 👉
این واقعه از معدود دفعاتی بود که دو شخصیت منفی و شرور در دنیای تالکین، در مقابل یکدیگر قرار گرفتند.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰