تالشان سپیدرود تا کورا/Dınyo Tolışon/ایسپی رو دا کورا
342 subscribers
1.47K photos
336 videos
45 files
1.53K links
لینک ورودبه کانال 👇

//t.me/Espiarodakora

مهمترین اخبار فرهنگی و اجتماعی
قوم تالش
.
.
.


ارسال مقالات علمی و پژوهشی، نظرات، پیشنهادات و ...

ارسال مطالب و ارتباط با ما

اشتن دیلی لوئه/گفی امَه را آدیَن(روکَیَه)👇



@Said11364

@mag1881

@Aztoleshi
Download Telegram
Forwarded from آذری ها |Azariha
💯دستگیری سه جوان ایرانی تبار تالش در باکو به جرم پوشیدن پیراهنی که روی آن عبارت زیبای "تالش" نوشته شده بود.

❗️خانه عنکبوتی رژیم باکو به قدری لرزان است که با دیدن سه جوان با تی شرت "تالش" به لرزه می افتد.
❗️هنگامی که یک کشور بر مبنای دروغ و جعل بنا شود، پلیس آن باید هم به دنبال دستگیری جوانان تالش باشد.

#تالشستان_آزاد
https://t.me/joinchat/AAAAADve_AhySuNh99yoXw
#دیلمستانی از دل #تالشستان

: رسول علیزاده ی ماکلوانی

🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
مقدمه
نوشتن در باره ی پیشینه ی یک فرد، قوم یا ملتی که تاریخ ساز بوده و سالیان سال ولایات یا درحدی وسیع تر ازآن ممالکی را تحت تآًثیر قرارداده، کاری بس دشوار و طاقت فرسا است.
دشوارتر آن که، این نوشتن ها درهمان عصرو زمانه نبوده وقرن ها پس از وقوع آن باشد.
یکی از تاریخ سازانی که از دهکده ای کوچک
برخاسته وآن حدود کوچک خود را تاسطح یک وِلایت ( استان) وفراتر ازآن یک کشور، آن هم درحد واندازه ی یک امپراتوری بزرگ ارتقا داده وحتی قومیت خود را تحت الشعاع نام خود قرار دادند، دیلمیان بودند، که پس از سالیانی درخشش در آسمان تاریخ ایران، دوباره رو به
افول نهادند، کوچک و کوچکتر شدند وبه همان
حدود اولیه خود خلاصه گشتند.
کتاب ها ومقالات زیادی در راستای نقش آفرینی دیلمیان درعرصه سرزمینی ایران به رشته تحریر درآمده است، آما هنوز زوایای تاریکی در این خصوص وجود دارد که مبهم بوده و روشن نشده است. یکی از ابهامات آن
است که هیچ گاه مورخان قدیمی به طور جامع
به قومیت و زبان تاریخ سازان مورد بحث ما اشاره ای نداشته یا اگر داشته اند اندک بوده که
این مسئله موجب آن گردیده تا کشمکش هایی بین افراد، گروه ها واقوام برسر تصاحب زیباییها وافتخارات خلق شده توسط این قوم بوجود آید.یکی بی آنکه هیچ تناسبی با آن تاریخ ساز داشته باشد، به خاطر دلاوری هایشان
آنان را ازخود دانسته وسوار بر یک مرکب غصبی بر پیکر بی جان فرزندان آن تاریخ ساز
ترک تازی می کند وآن دیگر با توجه به اینکه آن
تاریخ ساز از خویشان اوست، سردر گریبان فرو برده شاهد فخر فروشی ونظاره گر تاراج افتخار
آفرینی های نیاکان خویش به وسیله دیگران بوده است.
پیرامون کیان و کسان دیلمیان نظرات گوناگونی وجود دارد.بعضی ها آنان را از قوم گیل وگیلک
زبان دانسته، برخی قوم گالش، پاره ای کرد وعده ای نیز از کسان تاریخ سازی می دانند که
پس از افول از بین رفته وبه فراموشی گراییده اند. این مقاله در پی آن است تا باتوجه به دلایل، اسنادو مدارک وهمچنین تحقیقات میدانی، حقیقتی پنهان را درتاریکخانه را واکاوی نماید.تا شاید بتواند چراغی روشن پیش پای علاقه مندان این مهم تاریخی برافروزد وهم اندک مرهمی باشد برای التیام غرور به ناحق شکسته یکی از کهن ترین اقوام ایران ما.

مختصری از تاریخ و جغرافیای دیلمان.
بنابر بر گفته بزرگان علمی و ادبی ،کانون شکل گیری ولایت دیلمستان عهد قدیم و شهر دیلمان امروزی،با مردمانی مشهور به دیلمیان در آغاز دهی بوده با نام دیلم (معین:۴۲۳۲ ، ۱۳۸۲) به مختصات جغرافیایی ۹۰۶۴۱۱ و ۴۹ شرقی و ۸۸۸۳۰۶ و ۳۶ شمالی که در شهرستان سیاهکل استان گیلان واقع گردیده است.که از قرن پنجم به بعد در متون به نام دیلمیان آمده است
.
ادامه دارد...
منبع: گروه وات ساپی بهار تالش

🆔https://t.me/Espiarodakora
#دیلمستانی از دل #تالشستان

🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸

: #رسول_علیزاده ماکلوانی
ادامه...۳
بانوی دیلمی
گفته اند که فخرالدوله دیلمی، زنی داشت به غایت دانا وزیرک وکاردان، که هم زمان با سلطان محمود غزنوی در شهر ری حکمرانی می کرد. فخر الدوله از دنیا رفت، پسرش مجد الدوله کفایت لازم برای پیشبرد امورات مملکتی را نداشت. به همین خاطر مادرش سیده خاتون کار ها را مدیریت می کرد و در عمل سی سال‌ و اندی در شهر ری و اصفهان پادشاهی کرد.
چون سلطان محمود شنید که پادشاهی عراق عجم، به اسم زنی است پیکی پیش او فرستاد و تهدید کرد که باید به نام من سکه بزنی و خطبه بخوانی وخراج بپردازی واگر از آنچه گفتم تخلف نمایی باسپاهی گران خواهم آمد و ملک ودولتت را ویران می سازم. چون آن پیک به نزد سیده خاتون آمد، سیده به او گفت، به سلطان محمود بگو تا وقتی که شوهرم فخرودوله در حیات بود، همیشه در این فکر بودم که نکند شما قصد حمله به سرزمین من داشته باشی. چون شوهرم به رحمت خدا رفت و ملک به من رسید این فکر از سرم بیرون رفت. پیش خود گفتم که سلطان محمود پادشاهی بزرگ است و این قدر درک دارد که به جنگ زنی نرود. حال برای جنگ آماده ام که اگر از تو شکست بخورم عار نیست، چرا که شکست از پادشاهی بزرگ ننگ نیست. ولی اگر شما از من شکست بخوری، برای شما ننگ بزرگی است و برای من مایه ی افتخار و به خاطر آنکه از زنی شکست خورده ای مردم شما را سر زنش می کنند،حال خود دانی. چون این سخن ها به گوش سلطان محمود رسید، دیگر هیچ نامی از آن ولایت بر زبان نیاورد و به تدبیر و درایت آن زن دانا آن ولایت از دشمنان مصون ماند (عوفی:۳۳۳،۱۳۸۰).
وجه تسمیه دیلمان از نگاه بزرگان علم وادب
۱) دیلم ( به فتح دال ولام) نام ناحیه ای است قدیمی درگیلان و مردمی که در آن سکونت داشته اند وکنایه از سپاهی ودلیر وجنگجو به معنی بنده وغلام و دربان نیز گفته شده است( عمید۱۳۶۰، ۵۲۲)
۲) دیلم درلغت ابزاری است برای سوراخ کردن سنگ ودیوار وغیره به طول تقریبی یک متر وقطر دوسانتی متر یا بیشتر ونیز ابزاری است که با هوای متراکم کار می کند( فقیهی۱۳۵۷، ۳۶)
۳)دیلمان daylam _ an دیلم + ان پسوند مکان یعنی مکان دیلم ها دهستانی از بخش سیاهکل شهرستان لاهیجان( معین ۱۳۸۲،۴۲۳۲ وفقیهی ۱۳۵۷،۳۷)
۴) دیله به معنای میان و درون که همان دل باشد و لم به معنی دل جنگل یا بیشه را دارد(www.google.com)

۵) " دیل" " ام" " ان" دیلمان در زبان گیلکی دیلمون تلفط می شود واین نام ترکیبی ازسه واژه است که واژه "دیل" معنای مکانی را می دهد که درآن دام نگه داری می شود. واژه "ام " به بلند بودن منطقه اشاره دارد و" ان نیز پسوند مکان است با این اوصاف دیلمان مکان بلندی است که در آن دام نگه می دارند(wwwgooglecom)
زبان حال وگذشته ی دیلمان
اگرچه گفته می شودکه هویت و زبان

ادامه دارد...
منبع؛ گروه وات ساپی بهار تالش
🆔https://t.me/Espiarodakora
#دیلمستانی از دل #تالشستان

🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸

ادامه...۱۰

: رسول علیزاده ماکلوانی

چهارم: درزبان وادبیات تالش حرف《ز》 به
غیر از شکل حقیقی به دو یا سه حرف دیگر نیز تبدیل وتلفظ می گردد.
شکل اول؛《 ز》 به صورت حقیقی مانند بزون، بدان. ورزا یا برزا، گاو نر کوهان دار. آزون، شناس؛ از، من.
شکل دوم؛《 ز》مانند: ژن، زن؛ بژن، بزن؛ بژی ، بزی ، زیست کن؛ ژنگ، زنگ.
شکل سوم؛《 ز》 به صورت《ج》 مانند: سوج، سوز؛ روج، روز؛ آج، آز، حرص وطمع؛ آموج، آموز؛ جیر، زیر( مقاله خویشاوندی البرز با زبان تالشی ر.ع ماهنامه تالش شماره ۹۶) .
مرداویج سرسلسله ی آل زیار وسرآمد دیلمیان که مورخان نام حقیقی او را مرد آویز دانسته اند، دال بر همین ادعاست.
پنجم: فخرالدین اسعد گرگانی از شاعران بزرگ قرن پنجم وصاحب اثر ارزنده ی ویس ورامین در یکی از سروده های خوداز ساکنین بلندی های رشته کوه البرز چنین به زیبایی ونیکی یاد می کند:
زمین دیلمان جایی است محکم
برو در لشکری از گیل ودیلم
به تاری شب ایشان ناوک انداز
زنند از دور مردم را به آواز
بیندازند زوبین را گه تا ب
چو اندارد کمان ورتیر پرتاب
سپردارند پهناور گه جنگ
کجا بودند شاه هفت کشور
نه آن کشوربه پیروزی گشادند
نه تاج خود بر آو کشور نهادند
هنوز آن مرز دوشیزه بماندست
بر او یک شاه کام دل نراندست

درمصرع چهارم ازشعر مذکور منظورشاعراز《 زنند از دور مردم را به آواز》
عملی است دیرپا که به هنگام تنهایی یا خبر رسانی ویا باخبر شدن از حال یکدیگر در بین
مردمان وساکنان تالش زبان مناطق کوهستانی
رشته کوه البرز، مرسوم بوده که به این عمل و روش 《 خله 》 یاهمان《 اویان》 گفته می شود
ادامه دارد...
چاپ شده در شماره های 103 و 104 ماهنامه تالش
منبع : گروه وات ساپی بهار تالش

🆔https://t.me/Espiarodakora